سیره سیاسی امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۲: خط ۴۲:


=== [[امام علی]] و [[مردم]] ===
=== [[امام علی]] و [[مردم]] ===
[[امیرمؤمنان]] {{ع}} گذشته از آنکه [[زمامداران]] [[حکومت]] را به [[مهربانی]] با مردم [[دعوت]] و [[حقوق مردم]] را گوشزد می‌کردند، در [[سیره مدیریتی]] خود نیز الگویی از یک [[رهبر]] مردمی برای آیندگان به جا گذاشتند. امام علی {{ع}} با وجود [[بی‌نیازی]] از [[مشورت]] دیگران، با اطرافیان خود مشورت می‌کردند.
{{اصلی|ارتباط حاکم با مردم در معارف و سیره علوی}}
 
[[هدف]] ایشان [[ترویج]] [[فرهنگ]] مشورت میان زمامداران بود تا [[حاکمان]] [[گمان]] نکنند تنها وظیفۀ آنها دستور دادن و تنها وظیفۀ مردم [[اطاعت]] کردن است. ضمن اینکه نتیجۀ مشورت [[حاکم]] با مردم [[شخصیت]] دادن به همراهان و [[پیروان]] است. پیروان [[رهبری]] که مشورت نمی‌کند خود را ابزاری بی‌روح و [[جان]] می‌پندارند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۷۹.</ref>.
 
[[حضرت علی]] {{ع}} هیچ‌گاه خود را [[برتر]] از مردم و جدا از آنها نمی‌دید. در میان ایشان و مانند آنها [[زندگی]] می‌کرد و از [[قوانین]] به نفع خود استفاده نمی‌کرد. روزی در [[زمان]] خلافتش در [[کوفه]]، [[زره]] آن بزرگوار گم شد. پس از چندی آن را نزد فردی [[مسیحی]] یافت و او را همراه خود برای اقامۀ دعوی به [[دادگاه]] برد. مسیحی گفت: [[زره]] از آن من است و ممکن است [[خلیفه]] [[اشتباه]] کرده باشد. [[قاضی]] رو به علی {{ع}} کرد و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است. پس تو باید [[شاهد]] بیاوری. علی {{ع}} خندید و گفت: [[حق]] با قاضی است ولی من شاهدی ندارم. قاضی هم به نفع فرد مسیحی [[حکم]] کرد. مسیحی منقلب شد و گفت: این طرز [[حکومت]] و نوع [[رفتار]] [[بشر]] عادی نیست. این شیوه حکومت انبیاست و [[اقرار]] کرد زره برای علی {{ع}} بوده و از آن پس از [[یاران فداکار]] [[امام علی|علی]] {{ع}} شد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص۲۱۵.</ref>.
 
[[امام علی]] {{ع}} با تشریفات مخالف بود. در مسیر عزیمت به [[کوفه]] وارد [[شهر انبار]] شد که اهالی آن [[ایرانی]] بودند. ایشان [[خرسند]] از ورود خلیفه به استقبال او آمده و پس از حرکت مرکب امام علی|علی {{ع}} در مقابل او شروع به دویدن کردند. امام علی|علی {{ع}} از آنها درباره این کار سؤال کرد و ایشان پاسخ دادند: این نوعی [[احترام]] از سوی ما به [[حاکمان]] و افراد مورد احترام است. [[امام]] {{ع}} فرمود: چنین [[رفتاری]] شما را در [[دنیا]] به [[رنج]] می‌اندازد و در [[آخرت]] به [[شقاوت]] می‌کشاند. از کارهایی که شما را [[پست]] و [[خوار]] می‌کند [[پرهیز]] کنید. این [[کارها]] سودی به حال آن افراد ندارد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص۲۰۷.</ref>.
 
امام علی {{ع}} به کمترین استفاده از عنوان [[خلافت راضی]] نبود. نیازهای خود را از کسی می‌خرید که او را نشناسد تا به احترام [[مقام خلافت]] به او ارزان‌تر نفروشد. در روزهای گرم بیرون [[دارالاماره]] و در سایه می‌نشست تا مبادا مراجعه‌کننده‌ای بیاید و به او دسترسی پیدا نکند. در نامه‌ای به [[والی حجاز]] و [[مالک اشتر]]، [[والی مصر]] توصیه کرد: ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای [[مردم]] قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، بیست گفتار، ص۲۹.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۶۳ تا۷۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۱٬۶۳۵

ویرایش