پرچم‌داری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲: خط ۲:


به کسانی که هنگام [[نبرد]] پرچم سپاه را به عهده می‌گرفتند، [[پرچم‌دار]] می‌گفتند. معمولاً پرچم‌دار در عربی به آنان صاحب لِوا یا صاحب عَلَم می‌گفتند از [[شجاعان]] [[سپاه]] برگزیده می‌شدند. اهتزاز [[پرچم]] نیز به معنای [[مقاومت]] نیروهای خودی بود و هنگام [[پیروزی]]، پرچم به اهتزاز در می‌آمد و پرچم‌دار به جلو حرکت می‌کرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص ۲۵۱.</ref>
به کسانی که هنگام [[نبرد]] پرچم سپاه را به عهده می‌گرفتند، [[پرچم‌دار]] می‌گفتند. معمولاً پرچم‌دار در عربی به آنان صاحب لِوا یا صاحب عَلَم می‌گفتند از [[شجاعان]] [[سپاه]] برگزیده می‌شدند. اهتزاز [[پرچم]] نیز به معنای [[مقاومت]] نیروهای خودی بود و هنگام [[پیروزی]]، پرچم به اهتزاز در می‌آمد و پرچم‌دار به جلو حرکت می‌کرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص ۲۵۱.</ref>
== پرچم‌داری پیامبر خاتم{{صل}}==
در روایاتی پرشمار آمده که [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[پرچم‌دار]] [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} در [[قیامت]] است.<ref>برای نمونه، ر.ک: نعمان بن محمد بن حیون، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار {{عم}}، ج۲، ص۲۰۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الامالی، ص۱۱۲- ۱۱۷؛ همو، الخصال، ج۱، ص۳۱۴؛ همو، علل الشرایع، ج۱، ص۱۷۲ و ۱۷۳؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۲۷. البته ممکن است گفته شود که جلوداری همان پرچم‌داری است و آنکه پرچم‌دار است، جلودار نیز است. در پاسخ باید گفت: جلودار، چنان‌که از اسم آن برمی‌آید، کسی است که پیشاپیش یک جماعت است؛ اما لزوماً پرچمی در دست ندارد. پرچم‌دار نیز کسی است که پرچمی در دست دارد. اما او نیز لزوماً پیشاپیش آن جماعت نیست. بنابراین، میان جلوداری و پرچم‌داری تلازمی نیست. برای نمونه، در میدان جنگ، فرمانده می‌تواند پرچم را دست کسی دهد؛ اما خودْ جلودار سپاه باشد.</ref> فراوانی این [[روایات]] به‌گونه‌ای است که ما را از [[بررسی سندی]] بی‌نیاز می‌سازد. برای نمونه، [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} به [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: {{عربی|"أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ"}}.<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۲، ص۴۲۹. نیز، ر. ک: ابن مغازلی شافعی، مناقب الامام علی بن ابی طالب {{ع}}، ص۹۱ و ۹۲؛ یحیی بن حسن بن بطريق حلی، العمدة، ص۱۶۸؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۱، ص۶۱۲.</ref> البته در [[روایات]]، این [[شأن]]، تنها برای [[امام علی]] {{ع}} بیان شده است؛ از‌این‌رو چنین برمی‌آید که چنین شأنی از باب [[مقام امامت]] نباشد؛ مگر آنکه گفته شود پرچم‌داری [[امام علی]] {{ع}} ازآن‌روست که امر [[امامت]] و [[ولایت]]، [[مظهر]] و تمام‌کننده [[اسلام]] است؛ به‌ویژه آنکه تأکید شده که ایشان، هم در [[دنیا]] و هم در [[آخرت]] [[پرچم‌دار]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} است، و از‌این‌رو [[امام علی]] {{ع}} نیز به عنوان نماد امر [[امامت]] معرفی شده است.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref>
برخی [[متکلمان]] به [[شأن]] پرچم‌داری [[امام]] اشاره کرده‌اند. [[شیخ مفید]] که بیشتر دیدگاه‌هایش درباره [[شئون]] [[اخروی]] [[امام]]، در باب [[فضایل]] [[امام علی]] {{ع}} در [[قیامت]] است، بر اساس [[روایات]]، [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} را [[پرچم‌دار]] [[بهشت]] می‌داند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> او روایتی [[نقل]] می‌کند که در آن، از [[پرچم‌دار]] بودن [[امام علی]] {{ع}} برای [[پیامبر]] [[سخن]] به میان آمده است.<ref>همو، الامالی، ص ۱۶۸.</ref> کراجکی نیز [[روایت]] دیگری را [[نقل]] کرده که [[امام علی]] {{ع}} خود را [[پرچم‌دار]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} معرفی می‌کند.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref> همچنین [[شیخ طوسی]] روایاتی [[نقل]] می‌کند که در آنها، از شئونی برای [[امام علی]] {{ع}} مانند پرچم‌داری برای [[پیامبر]] یاد شده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۹۰.</ref> [[علامه حلی]] تنها در جایی روایتی [[نقل]] می‌کند که در آن [[روایت]]، [[امام علی]] {{ع}} به عنوان [[پرچم‌دار]] [[پیامبر]] در [[قیامت]] معرفی شده است.<ref>حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> در [[روایات]] دیگر نیز او را [[صاحب لواء]] الحمد می‌داند.<ref>همو، کشف الیقین، ص ۲۷۱.</ref> دیگر [[متکلمان]] دراین‌باره سخنی بیان نکرده‌اند<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۴۳.</ref>.


==پیشینۀ عَلَم و [[پرچمداری]]==
==پیشینۀ عَلَم و [[پرچمداری]]==

نسخهٔ ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۵

به کسانی که هنگام نبرد پرچم سپاه را به عهده می‌گرفتند، پرچم‌دار می‌گفتند. معمولاً پرچم‌دار در عربی به آنان صاحب لِوا یا صاحب عَلَم می‌گفتند از شجاعان سپاه برگزیده می‌شدند. اهتزاز پرچم نیز به معنای مقاومت نیروهای خودی بود و هنگام پیروزی، پرچم به اهتزاز در می‌آمد و پرچم‌دار به جلو حرکت می‌کرد.[۱]

پیشینۀ عَلَم و پرچمداری

پرچم و علَم در هر سپاهی نشان آنان بوده است. پرچم، رنگی خاص و شعاری ویژه دارد و نیروهای جنگ جوی هر سپاه با پرچم خود شناخته می‌شدند و می‌شوند. این علامت بیشتر در نبردها به کار می‌رفت. در روایتی از امام صادق[۲] و امام علی(ع)[۳] نقل کرده‌اند: اوّلین کسی که پرچم برافراشت، ابراهیم پیامبر بود. او پرچم را با شعار ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۴] برای نخستین بار برافراشت. این نکته از خبر تهذیب الأحکام از امام باقر(ع)، نیز استفاده می‌شود[۵] که علامه مجلسی در شرحش آن را به همین معنا، یا برافراشتن پرچم برای اعلای کلمۀ توحید دانسته است[۶]. بدیهی است که قبل از ابراهیم دیگران هم پرچم داشتند، ولی اهمیت کار در برافراشتن پرچم توحید بوده؛ چه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بر پرچم نوشته شده، یا برای ترویج دین توحیدی، پرچم برافراشته باشد. همین روایات، ابراهیم را اوّلین مجاهد راه خدا معرفی کرده‌اند و شاید استفاده از پرچم در همین جهاد بوده است.[۷]

نام‌های پرچم سپاه

دربارۀ پرچم سپاه، سه تعبیر و نام داریم:

  1. عَلَم نام پرچمی است که آن را باعث جمع شدن سپاه دانسته‌اند[۸]. برای علم دو تعبیر خاص بیان کرده‌اند.
  2. «لِواء» که برافراشته می‌شود و در دست صاحب سپاه و فرمانده کلّ سپاه بوده است[۹]. برای اعزام افراد به مناطق مختلف برای او لوا بسته میشد[۱۰].
  3. «رایه» که به علَم و پرچم معنا شده است. عَلمی که نصب می‌شود، تا از دور دیده شود[۱۱] و در اختیار فرمانده عملیات قرار میگیرد. برخی این معنا را برای لوا آورده‌اند[۱۲].

زمخشری، «رایه» را «علَم خُرد» و «لوا» را «علَم بزرگ» دانسته، که به فارسی آن را «درفش» گویند [۱۳].

شیخ صدوق نقل می‌کند: برای پیامبر، رایه‌ای به نام «عقاب» و لوایی به نام «معلوم» بود که به علی به ارث رسید[۱۴]. در جنگ صفّین، نجاشی (قیس بن عمرو) شاعرِ سپاه علی(ع)، از لوای عقاب سخن رانده است[۱۵].[۱۶]

اهمیت پرچمدار

به جهت اهمیتی که برافراشته بودن پرچم هنگام جنگ داشت. پرچم‌داران همیشه از نیروهای مطمئن و فرماندهان شجاع سپاه برگزیده می‌شدند. وظیفۀ صاحب رایه و یا پرچم‌دار در یک سپاه، حفاظت از آن و حرکت به سمت جلو بود. او نقش زیادی در پیشبرد سپاه داشت. حفاظت از پرچم در نبرد به معنای پایداری یک نیرو است. حرکت به جلو یک پرچم هنگام نبرد، به معنی پیشروی به سمت دشمن تلقی می‌‌شد و اهتزاز آن توسط فرمانده، به معنای مقاومت نیروهای تحت فرمان او و افتادن آن، نشانه‌ای از شکست است.

از همین روی، کسی که این وظیفه را به عهده می‌گیرد، کاری دشوار بر عهده دارد. به همین جهت گفته‌اند: پرچم همیشه در دست شجاعان است؛ کسانی که خللی نیابند و متزلزل نگردند[۱۷].[۱۸]

پرچم‌دار پیامبر

از لقب‌های حضرت علی (ع) در متون تاریخی و حدیثی، "صاحب اللّواء" است، به معنای پرچم‌دار میدان‌های نبرد و رئیس ستاد عملیات و فرماندهی جنگ. در تعابیری که نسبت به "عقد لواء" (بستن پرچم) به‌کار رفته، مفهوم سپردن فرماندهی و مدیریّت جنگ نهفته است. وقتی پیامبر خدا برای اسامة بن زید هم در روزهای آخر حیات خویش پرچم بست، نوعی سپردن فرماندهی به او بود و الزام دیگران به پیروی از وی، نه‌تنها اینکه پرچم در دست او باشد. بر پرچم علی بن ابی طالب (ع) این شعر نوشته بود: الحرب إن باشرتها فلا یکن منک الفشل و اصبر علی أهوالها لا موت إلاّ بالأجل[۱۹] نیز این شعر: هذا علیّ و الهدی یقوده من خیر فتیان قریش عوده[۲۰] امیر المؤمنین (ع) در دنیا و آخرت و صحرای محشر، صاحب لوای پیامبر است. در جنگ‌های متعدد زمان رسول خدا (ص) نیز، پرچم پیامبر به دست آن حضرت بود. مثل جنگ خیبر، جنگ احد و دیگر غزوات. در طبقات کبری آمده است: إنّ علیّ بن أبی طالب کان صاحب لواء رسول اللّه (ص) یوم بدر و فی کلّ مشهد[۲۱] از پیامبر خدا احادیث فراوانی در این مورد روایت شده است، از جمله: علیّ أخی و صاحب لوائی[۲۲]؛ أنت صاحب لوائی فی الدّنیا و الآخرة[۲۳] این مفهوم، با تعابیر دیگری مثل صاحب رایتی، حامل لوائی، بیده لوائی، حامل لواء الحمد، معک لواء الحم، «»، «» و... آمده است.[۲۴] نیز اینکه: علی (ع) در روز قیامت، حامل پرچمی بزرگ است که برآن نوشته است: "علیّ ولیّ اللّه".[۲۵] پرچمی که در قیامت به دست علی (ع) است، "لوای حمد" نام دارد، با ویژگی‌های شگفت و نورانی که پرچم حضرت رسول (ص) است در دست آن حضرت و با آن وارد بهشت می‌شود.[۲۶] نشان جبهۀ محمّدی و علامت اقتدار و نفوذ و هدایتگری پرچم حضرت رسول در دنیا و آخرت، در دستان علی بن ابی طالب (ع) است و خود او پرچم بلند جبهۀ ایمان و فلاح در دنیا و آخرت است. پیامبر خدا (ص) فرمود: "علیّ آیة الحقّ و رایة الهدی"،[۲۷] علی (ع) نشانۀ حق و پرچم هدایت است.[۲۸]

منابع

پانویس

  1. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۱.
  2. ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج۳، ص۲۹۹؛ بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۷.
  3. ابن اشعث، الجعفریات، ص۲۸؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۴۴؛ بحارالانوار، ج۹۷، ص۵۱.
  4. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  5. طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۰: «وَ أَوَّلُ مَنِ اتَّخَذَ الرَّايَاتِ إِبْرَاهِيمُ(ع) لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ».
  6. علامه مجلسی، ملاذ الاخیار، ج۹، ص۴۵۱.
  7. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۱ - ۲۵۲.
  8. فراهیدی، العین، ج۲، ص۱۵۳؛ ازهری، تهذیب اللّغه، ج۲، ص۲۵۴: العَلَم: الرايةُ الّتي إليها يَجْتَمِعُ الجُندُ.
  9. ابن‌اثیر، النّهایه، ج۴، ص۲۷۹؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۲۶۶: اللِّوَاء: الرّايةُ و لا يُمْسِكُها إلّا صاحبُ الجَيْشِ.
  10. ابن‌سعد، طبقات الکبری، دارالکتب العلمیه، ج۲، ص۱۲۸؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۲، ص۹۵.
  11. راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۷۵: الرَّايَةُ: العلامة المنصوبةُ للرّؤية.
  12. عاصمی، سمط النّجوم العوالی، ج۲، ص۲۷: واللّواء هُوَ العَلَمُ الَّذي يُحْمَلُ في الحرب يُعْرَفُ بِهِ مُوضِعُ صاحِبِ الجيشِ وَقَدْ يَحْمِلُهُ أميرُ الجيشِ نَفْسُه و قَدْ يَدْفَعُهُ لِمُقَدَّمِ المُعَسْكَرِ و قَدْ صَرَّحَ جَماعةٌ مِنَ أئمة اللّغة بِتَرادُفِ اللَّواءِ و الرّايَةِ.
  13. زمخشری، مقدمة الأدب، ص۶۹.
  14. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹؛ صدوق، الأمالی، ص۷۲.
  15. منقری، وقعة صفّین، ص۳۹۶: رَأَيْتُ اللِّوَاءَ لِوَاءَ الْعُقَابِ.
  16. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۲ - ۲۵۳.
  17. نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص۷۴۷: الرّاية لا تَكونُ إلِا بِأَيْدي الشُّجعانِ، حتّى لا تُخَلُّ و لا تُمالُ.
  18. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۳.
  19. اگر به جنگ پرداختی سستی مکن، بر هراس‌های جنگ شکیبا باش، هیچ مرگی جز با اجل نیست.
  20. «این علی (ع) است که هدایت او را رهبری می‌کند، شاخۀ او از بهترین جوانان قریش است». بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۶۰
  21. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۱۸۰، به نقل از طبقات کبری و تاریخ دمشق.
  22. کشف الغمّه، ج ۱ ص ۳۲۷
  23. کشف الغمّه، ج ۱ ص ۳۲۷
  24. کشف الغمّه، ج ۱ ص ۱۴۹تا۱۵۳
  25. احقاق الحق، ج ۷ ص ۱۳۷
  26. بحار الأنوار، ج ۳۹ ص ۲۱۲
  27. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۸ ص ۱۲۴
  28. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۳۶.