←اهمیت واقعه مباهله
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
==اهمیت [[واقعه مباهله]]== | ==اهمیت [[واقعه مباهله]]== | ||
پس از [[فتح مکه]] در [[سال هشتم هجری]] و درخشش [[اسلام]] در [[جزیرةالعرب]]، [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] و [[مذاهب]] و [[رهبران]] و [[رجال سیاسی]] و مذهبی، توجهی ویژه به اسلام و [[مسلمانان]] و کانون این [[قدرت]] عظیم، یعنی مدینةالرسول پیدا کردند. این امر زمینهای مناسب برای [[گسترش اسلام]] تا دورترین نقاط [[حجاز]] و حتی خارج از آن فراهم آورد و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} توانست از این [[فرصت]] به خوبی [[سود]] برد و با ارسال [[نامهها]] و [[نمایندگان]] ویژه به رؤسای بلاد و [[زمامداران]] کشورها، آنان را به [[پذیرش اسلام]] و یا به رسمیت شناختن [[دولت اسلامی]] و [[التزام]] به [[مقررات]] آن فرا خواند. | پس از [[فتح مکه]] در [[سال هشتم هجری]] و درخشش [[اسلام]] در [[جزیرةالعرب]]، [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] و [[مذاهب]] و [[رهبران]] و [[رجال سیاسی]] و مذهبی، توجهی ویژه به اسلام و [[مسلمانان]] و کانون این [[قدرت]] عظیم، یعنی مدینةالرسول پیدا کردند. این امر زمینهای مناسب برای [[گسترش اسلام]] تا دورترین نقاط [[حجاز]] و حتی خارج از آن فراهم آورد و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} توانست از این [[فرصت]] به خوبی [[سود]] برد و با ارسال [[نامهها]] و [[نمایندگان]] ویژه به رؤسای بلاد و [[زمامداران]] کشورها، آنان را به [[پذیرش اسلام]] و یا به رسمیت شناختن [[دولت اسلامی]] و [[التزام]] به [[مقررات]] آن فرا خواند. | ||
بسیاری از مخاطبان نامهها علاقهمند بودند به [[مدینه]] و مقر دولت اسلامی بیایند و با شخص [[رسول خدا]]{{صل}} آشنا شوند و از نزدیک وضعیت مسلمانان را ببینند. بدین رو، در [[سال نهم هجری]] به تدریج هیئتهای [[نمایندگی]] [[طوایف]] و [[قبایل عرب]] به حضور رسول خدا{{صل}} میرسیدند و این سال را [[مورخین]] [[عام الوفود]] نام نهادند. | بسیاری از مخاطبان نامهها علاقهمند بودند به [[مدینه]] و مقر دولت اسلامی بیایند و با شخص [[رسول خدا]]{{صل}} آشنا شوند و از نزدیک وضعیت مسلمانان را ببینند. بدین رو، در [[سال نهم هجری]] به تدریج هیئتهای [[نمایندگی]] [[طوایف]] و [[قبایل عرب]] به حضور رسول خدا{{صل}} میرسیدند و این سال را [[مورخین]] [[عام الوفود]] نام نهادند. | ||
[[نامه]] رسول خدا{{صل}} به [[مسیحیان نجران]] از نامههایی بود که گروهی از بزرگان و اشراف [[نجران]] را به مدینه کشاند. این هیئت بلندپایه چون در مذاکرات شفاهی با آن حضرت به تفاهم نرسیدند و پاسخ آن حضرت را به پرسشهای [[اعتقادی]] خود، قانع کننده نپنداشتند، پیشنهاد رسول خدا{{صل}} را مبنی بر [[مباهله]] پذیرفتند؛ یعنی چون هر طرف خود را محق و دیگری را [[باطل]] میشمارد، عزیزان خود را فراخواند و دست به [[دعا]] بردارد و خدای خویش را بخواند و هر یک بر دیگری [[نفرین]] کند تا معلوم گردد [[خداوند]] ندای کدام طرف را پاسخ میدهد و آشکار شود چه کسی در ادعای خود [[دروغگو]] است. این عمل، که در [[زبان عرب]] مباهله نامیده میشود، راهی نو بود. به [[نص]] [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[مأمور]] به [[مباهله]] گشت که برای پایان بخشیدن به [[مجادلات]] هیئت [[نصارا]] با آن حضرت و [[اقناع]] [[عوام]] و [[خواص]] [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] از هر [[منطق]] و استدلالی، بهتر و رساتر بود. ولی به [[گواهی]] همه [[منابع تاریخی]]، [[مسیحیان نجران]] پس از قبول این پیشنهاد چون در میعادگاه حضور یافتند و نشانههای [[حقانیت رسول خدا]]{{صل}} را در [[دعوت]] خویش [[مشاهده]] کردند، از این کار منصرف شدند و به پرداخت [[جزیه]] و امضای صلحنامهای که آن حضرت شروطش را مشخص ساخت، تن در دادند. | [[نامه]] رسول خدا{{صل}} به [[مسیحیان نجران]] از نامههایی بود که گروهی از بزرگان و اشراف [[نجران]] را به مدینه کشاند. این هیئت بلندپایه چون در مذاکرات شفاهی با آن حضرت به تفاهم نرسیدند و پاسخ آن حضرت را به پرسشهای [[اعتقادی]] خود، قانع کننده نپنداشتند، پیشنهاد رسول خدا{{صل}} را مبنی بر [[مباهله]] پذیرفتند؛ یعنی چون هر طرف خود را محق و دیگری را [[باطل]] میشمارد، عزیزان خود را فراخواند و دست به [[دعا]] بردارد و خدای خویش را بخواند و هر یک بر دیگری [[نفرین]] کند تا معلوم گردد [[خداوند]] ندای کدام طرف را پاسخ میدهد و آشکار شود چه کسی در ادعای خود [[دروغگو]] است. این عمل، که در [[زبان عرب]] مباهله نامیده میشود، راهی نو بود. به [[نص]] [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[مأمور]] به [[مباهله]] گشت که برای پایان بخشیدن به [[مجادلات]] هیئت [[نصارا]] با آن حضرت و [[اقناع]] [[عوام]] و [[خواص]] [[مسلمانان]] و [[مسیحیان]] از هر [[منطق]] و استدلالی، بهتر و رساتر بود. ولی به [[گواهی]] همه [[منابع تاریخی]]، [[مسیحیان نجران]] پس از قبول این پیشنهاد چون در میعادگاه حضور یافتند و نشانههای [[حقانیت رسول خدا]]{{صل}} را در [[دعوت]] خویش [[مشاهده]] کردند، از این کار منصرف شدند و به پرداخت [[جزیه]] و امضای صلحنامهای که آن حضرت شروطش را مشخص ساخت، تن در دادند. | ||
این واقعه با همه ویژگیها و لوازم و آثارش، نظر [[محققان]] [[شیعه]] و [[سنی]] و حتی پارهای از [[خاورشناسان]] را به خود جلب کرده است. در این واقعه [[تاریخی]]، چند نکته توجه انگیز و درخور مطالعه و [[پژوهش]] است. | این واقعه با همه ویژگیها و لوازم و آثارش، نظر [[محققان]] [[شیعه]] و [[سنی]] و حتی پارهای از [[خاورشناسان]] را به خود جلب کرده است. در این واقعه [[تاریخی]]، چند نکته توجه انگیز و درخور مطالعه و [[پژوهش]] است. | ||
#ظهور [[حقانیت اسلام]] در برابر [[مسیحیت]]. شایسته توجه است که تا امروز هیچ عالم و [[عابد]] [[مسیحی]] نخواسته است بار دیگر به میدان مباهله با مسلمانان درآید تا بدین وسیله از [[اعتقاد]] [[راسخ]] خود به [[صحت]] ادعا و [[یقین]] به [[حقانیت]] دینش خبر دهد، بلکه در پیرامون [[واقعه مباهله]] رویدادهایی به ثبت رسیدهاند که عکس این مطلب را ثابت کردهاند. این رویدادها به خوبی آشکار میکنند که [[دانشمندان مسیحی]] نشانههای [[پیغمبر]] خاتم را، که در [[کتب آسمانی]] موجود خواندهاند، با پیامبر اسلام هماهنگ دیده و او را در [[ادعای نبوت]] بر [[حق]] دانستهاند؛ چنان که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>، ولی با این همه نخواستهاند از [[دین]] خود و موقعیت ویژهای که نزد [[مردم]] خود پیدا کردهاند، دست بکشند. | # ظهور [[حقانیت اسلام]] در برابر [[مسیحیت]]. شایسته توجه است که تا امروز هیچ عالم و [[عابد]] [[مسیحی]] نخواسته است بار دیگر به میدان مباهله با مسلمانان درآید تا بدین وسیله از [[اعتقاد]] [[راسخ]] خود به [[صحت]] ادعا و [[یقین]] به [[حقانیت]] دینش خبر دهد، بلکه در پیرامون [[واقعه مباهله]] رویدادهایی به ثبت رسیدهاند که عکس این مطلب را ثابت کردهاند. این رویدادها به خوبی آشکار میکنند که [[دانشمندان مسیحی]] نشانههای [[پیغمبر]] خاتم را، که در [[کتب آسمانی]] موجود خواندهاند، با پیامبر اسلام هماهنگ دیده و او را در [[ادعای نبوت]] بر [[حق]] دانستهاند؛ چنان که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>، ولی با این همه نخواستهاند از [[دین]] خود و موقعیت ویژهای که نزد [[مردم]] خود پیدا کردهاند، دست بکشند. | ||
# [[اثبات]] فضیلتی عظیم برای علی{{ع}} و زهرا{{س}} و [[حسنین]]{{ع}} که تنها همراهان [[رسول خدا]]{{صل}} در این ماجرا بودهاند. این که [[پیغمبر]] اینان را از میان [[فرزندان]] و [[زنان]] و [[اصحاب]] خود برگزیده است، بهترین دلیل بر جایگاه والایشان نزد [[خدا]] و رسول خدا{{صل}} است. | # [[اثبات]] فضیلتی عظیم برای علی{{ع}} و زهرا{{س}} و [[حسنین]]{{ع}} که تنها همراهان [[رسول خدا]]{{صل}} در این ماجرا بودهاند. این که [[پیغمبر]] اینان را از میان [[فرزندان]] و [[زنان]] و [[اصحاب]] خود برگزیده است، بهترین دلیل بر جایگاه والایشان نزد [[خدا]] و رسول خدا{{صل}} است. | ||
# دلالت [[آیه مباهله]] بر [[امامت علی]]{{ع}}؛ چراکه کلمه {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} در [[آیه]] مذکور [[شاهد]] بر [[مقام]] و منزلتی ویژه برای علی{{ع}} نزد رسول خدا{{صل}} است که کسی بدان نرسیده و نخواهد رسید و همو است که در لسان [[وحی]] نفس پیغمبر شمرده شده است و از اینجا است که میتوان گفت علی{{ع}} [[افضل]] [[صحابه]] و بلکه افضل [[خلق]] پس از رسول خدا{{صل}} است و همه کمالاتی که برای رسول خدا ثابت است، برای او نیز ثابت است، مگر اصل [[نبوت]]. | # دلالت [[آیه مباهله]] بر [[امامت علی]]{{ع}}؛ چراکه کلمه {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} در [[آیه]] مذکور [[شاهد]] بر [[مقام]] و منزلتی ویژه برای علی{{ع}} نزد رسول خدا{{صل}} است که کسی بدان نرسیده و نخواهد رسید و همو است که در لسان [[وحی]] نفس پیغمبر شمرده شده است و از اینجا است که میتوان گفت علی{{ع}} [[افضل]] [[صحابه]] و بلکه افضل [[خلق]] پس از رسول خدا{{صل}} است و همه کمالاتی که برای رسول خدا ثابت است، برای او نیز ثابت است، مگر اصل [[نبوت]]. | ||
نکته دیگر، که در بررسی و تحلیل این واقعه [[تاریخی]] درخور توجه است و از میان [[خاورشناسان]]، نظر پروفسور لویی ماسینیون را به خود جلب کرده است، امضای صلحنامهای میان [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[مسیحیان نجران]] است که از نظر ماسینیون به معنای امضای [[پیمان]] [[نامه]] [[سیاسی]] عدم تعرض به [[مسیحیان]] در سراسر [[سرزمینهای اسلامی]] است و رعایت آن برای [[جانشینان]] آن حضرت نیز لازم است. شاید او در پی القای این باشد که پیامبر اسلام{{صل}} بدین طریق مسیحیان را در [[التزام]] به دین خود [[آزاد]] گذاشته و بدین وسیله حضور آنان را در میان [[مسلمانان]] تا زمانی که [[رفتاری]] مسالمتجویانه داشته باشند، به رسمیت شناخته است. ماسینیون در اواخر رساله خود به سراغ [[عقاید]] [[خرافی]] برخی [[فرقههای اسلامی]]، مانند [[فرقه]] نصیریه و [[شیعیان]] خطابی و [[دروزی]]، رفته و بر اساس باورهای آنان به سهم [[سلمان فارسی]] به عنوان عنصری [[ایرانی]] اشارت برده است که [[نماینده]] [[تمدن]] کهن ایرانی است؛ تازه [[مسلمانی]] که سابقه طولانی در [[مسیحیت]] داشته و با هر دو [[پیامبر]]، [[مسیح]]{{ع}} و محمد{{صل}}، آشنا بوده و اکنون پل ارتباطی میان [[اسلام]] و مسیحیت گردیده است. ولی ما نمیدانیم چرا او از میان همه زوایای توجه برانگیز این حادثه، تنها از این دو زاویه به مطالعه [[واقعه مباهله]] پرداخته است و در نهایت در پی [[اثبات]] چیست. | نکته دیگر، که در بررسی و تحلیل این واقعه [[تاریخی]] درخور توجه است و از میان [[خاورشناسان]]، نظر پروفسور لویی ماسینیون را به خود جلب کرده است، امضای صلحنامهای میان [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[مسیحیان نجران]] است که از نظر ماسینیون به معنای امضای [[پیمان]] [[نامه]] [[سیاسی]] عدم تعرض به [[مسیحیان]] در سراسر [[سرزمینهای اسلامی]] است و رعایت آن برای [[جانشینان]] آن حضرت نیز لازم است. شاید او در پی القای این باشد که پیامبر اسلام{{صل}} بدین طریق مسیحیان را در [[التزام]] به دین خود [[آزاد]] گذاشته و بدین وسیله حضور آنان را در میان [[مسلمانان]] تا زمانی که [[رفتاری]] مسالمتجویانه داشته باشند، به رسمیت شناخته است. ماسینیون در اواخر رساله خود به سراغ [[عقاید]] [[خرافی]] برخی [[فرقههای اسلامی]]، مانند [[فرقه]] نصیریه و [[شیعیان]] خطابی و [[دروزی]]، رفته و بر اساس باورهای آنان به سهم [[سلمان فارسی]] به عنوان عنصری [[ایرانی]] اشارت برده است که [[نماینده]] [[تمدن]] کهن ایرانی است؛ تازه [[مسلمانی]] که سابقه طولانی در [[مسیحیت]] داشته و با هر دو [[پیامبر]]، [[مسیح]]{{ع}} و محمد{{صل}}، آشنا بوده و اکنون پل ارتباطی میان [[اسلام]] و مسیحیت گردیده است. ولی ما نمیدانیم چرا او از میان همه زوایای توجه برانگیز این حادثه، تنها از این دو زاویه به مطالعه [[واقعه مباهله]] پرداخته است و در نهایت در پی [[اثبات]] چیست. | ||
به هر سان، جای دارد درباره واقعه مباهله [[پژوهشی]] ژرفتر و پردامنهتر صورت گیرد و نقاط اصلی این واقعه، که همچون [[واقعه غدیرخم]] مسلم و خدشه ناپذیر است، روشن شود؛ چراکه [[مباهله]] سندی جاودان بر [[حقانیت اسلام]] و شاهدی انکارناپذیر بر اصالت و [[استحکام]] بنای [[تشیع]] [[راستین]] است | |||
به هر سان، جای دارد درباره واقعه مباهله [[پژوهشی]] ژرفتر و پردامنهتر صورت گیرد و نقاط اصلی این واقعه، که همچون [[واقعه غدیرخم]] مسلم و خدشه ناپذیر است، روشن شود؛ چراکه [[مباهله]] سندی جاودان بر [[حقانیت اسلام]] و شاهدی انکارناپذیر بر اصالت و [[استحکام]] بنای [[تشیع]] [[راستین]] است<ref>[[رضا اسلامی|اسلامی، رضا]]، [[آیه مباهله - اسلامی (مقاله)| مقاله «آیه مباهله»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۱۹۵.</ref>. | |||
==مقطع زمانی واقعه مباهله== | ==مقطع زمانی واقعه مباهله== |