←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[شبهه]] بهمعنای مشابهت و پوشیدگی، امری که در آن [[حکم]] به صواب و [[خطا]] مشکل افتد، [[اشتباه]]، احتمال اشکال و [[شک]] و نیز مشخص نبودن [[حق و باطل]] یک چیز است. هنگام شبهه، دو چیز در اثر مشابهت از همدیگر تشخیص داده نمیشوند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] با اشاره به داستان [[حضرت عیسی]]{{ع}} میفرماید: [[یهودیان]] میگویند: ما [[مسیح]]، [[عیسی بن مریم]]، [[پیامبر خدا]] را کشتیم" و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او [[اختلاف]] کردند، قطعاً در مورد آن دچار [[شکّ]] شدهاند و هیچ [[علمی]] بدان ندارند، جز آنکه از [[گمان]] [[پیروی]] میکنند و به [[یقین]] او را نکشتند<ref>{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}؛ سوره نساء، آیه۱۵۷.</ref>. | [[شبهه]] بهمعنای مشابهت و پوشیدگی، امری که در آن [[حکم]] به صواب و [[خطا]] مشکل افتد، [[اشتباه]]، احتمال اشکال و [[شک]] و نیز مشخص نبودن [[حق و باطل]] یک چیز است. هنگام شبهه، دو چیز در اثر مشابهت از همدیگر تشخیص داده نمیشوند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] با اشاره به داستان [[حضرت عیسی]]{{ع}} میفرماید: [[یهودیان]] میگویند: ما [[مسیح]]، [[عیسی بن مریم]]، [[پیامبر خدا]] را کشتیم" و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او [[اختلاف]] کردند، قطعاً در مورد آن دچار [[شکّ]] شدهاند و هیچ [[علمی]] بدان ندارند، جز آنکه از [[گمان]] [[پیروی]] میکنند و به [[یقین]] او را نکشتند<ref>{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}؛ سوره نساء، آیه۱۵۷.</ref>. | ||
[[امام علی]]{{ع}} در تبیین مسئله شبهه میفرماید: "شبهه" را بدان جهت چنین نام نهادهاند که شبیه [[حق]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۸: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ}}</ref>. در عین حال راه برونرفت از شبهه را چنین تبیین میکند: امّا [[دوستان]] [[خدا]]، هنگامه [[تاریکی]] شبهه در پرتو [[نور]] یقین حرکت کنند و راهنمایشان راه و روش [[هدایت]] باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۸: {{متن حدیث|فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ وَ دَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى، وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِيهَا الضَّلَالُ وَ دَلِيلُهُمُ الْعَمَى، فَمَا يَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا يُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه}}.</ref>. | [[امام علی]]{{ع}} در تبیین مسئله شبهه میفرماید: "شبهه" را بدان جهت چنین نام نهادهاند که شبیه [[حق]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۸: {{متن حدیث|وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ}}.</ref>. در عین حال راه برونرفت از شبهه را چنین تبیین میکند: امّا [[دوستان]] [[خدا]]، هنگامه [[تاریکی]] شبهه در پرتو [[نور]] یقین حرکت کنند و راهنمایشان راه و روش [[هدایت]] باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۸: {{متن حدیث|فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللَّهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ وَ دَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى، وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِيهَا الضَّلَالُ وَ دَلِيلُهُمُ الْعَمَى، فَمَا يَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا يُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه}}.</ref>. | ||
شبهه در معنای مشابهت و اختلاط حق و باطل، همبستگی فراوان با موضوع [[فتنه]] دارد و دارای آثار فردی و [[اجتماعی]] فراوان است. از اینرو در کلام امام علی{{ع}} مورد توجه ویژه واقع شده است. [[امام]] در تبیین موضوع، وجه تسمیه شبهه را از آن جهت برمیشمرد که اغلب [[باطل]] بهصورت حق جلوهگر میشود. از اینرو [[تشخیص حق]] از ناحق مشکل است. [[امام]] [[آراستگی]] [[باطل]] به [[حق]] را از مصادیق ایجاد [[شبهه]] برمیشمرد: جز این نیست که آغاز هر [[فتنه]] و [[فساد]]، پیروی از هوسها و [[بدعت]] در [[احکام دین]] است که با [[کتاب خدا]] ناسازگار نیست و گروهی بر گروه دیگر به نام [[دین]] ولی [[بیگانه]] از آن، [[سرپرستی]] کنند تا بدعت در [[جامعه]] تحقّق یابد. پس اگر [[باطل]] در حق نیامیزد و چهره زیبای آن را مکدّر نسازد، ترسی بر [[حقجویان]] نباشد و نیز اگر حق از [[توطئه]] باطل برهد و بیپرده ظاهر شود، [[زبان]] دروغپرداز [[دشمنان]] بسته شود. ولی هنر [[دشمن]] این است که مشتی از این و مشتی از آن برگیرد و درهم سازد و در چنین موقعیتی است که [[شیطان]] و دوستانش چیره شوند. امّا آنان که از پیش در پرتو [[هدایت]] و [[لطف الهی]] بودهاند، [[نجات]] یابند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰: {{متن حدیث|إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ. فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ، وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى}}.</ref>. | شبهه در معنای مشابهت و اختلاط حق و باطل، همبستگی فراوان با موضوع [[فتنه]] دارد و دارای آثار فردی و [[اجتماعی]] فراوان است. از اینرو در کلام امام علی{{ع}} مورد توجه ویژه واقع شده است. [[امام]] در تبیین موضوع، وجه تسمیه شبهه را از آن جهت برمیشمرد که اغلب [[باطل]] بهصورت حق جلوهگر میشود. از اینرو [[تشخیص حق]] از ناحق مشکل است. [[امام]] [[آراستگی]] [[باطل]] به [[حق]] را از مصادیق ایجاد [[شبهه]] برمیشمرد: جز این نیست که آغاز هر [[فتنه]] و [[فساد]]، پیروی از هوسها و [[بدعت]] در [[احکام دین]] است که با [[کتاب خدا]] ناسازگار نیست و گروهی بر گروه دیگر به نام [[دین]] ولی [[بیگانه]] از آن، [[سرپرستی]] کنند تا بدعت در [[جامعه]] تحقّق یابد. پس اگر [[باطل]] در حق نیامیزد و چهره زیبای آن را مکدّر نسازد، ترسی بر [[حقجویان]] نباشد و نیز اگر حق از [[توطئه]] باطل برهد و بیپرده ظاهر شود، [[زبان]] دروغپرداز [[دشمنان]] بسته شود. ولی هنر [[دشمن]] این است که مشتی از این و مشتی از آن برگیرد و درهم سازد و در چنین موقعیتی است که [[شیطان]] و دوستانش چیره شوند. امّا آنان که از پیش در پرتو [[هدایت]] و [[لطف الهی]] بودهاند، [[نجات]] یابند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰: {{متن حدیث|إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ. فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ، وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى}}.</ref>. |