←زهد در سیره عملی امام علی{{ع}}
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در گفتار دیگری، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: «سپری شدن دنیا پس از نو برون آوردن آن، شگفتتر نیست از برآوردن و [[آفریدن]] آن»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶، ص۲۰۲.</ref>. این معنا در بحث حاضر چندان مورد توجه نیست و مهم معانی اصطلاحی دنیا است که علی{{ع}} به ترک آن سفارش یا از آن تعریف و [[تمجید]] میکند و یا آن را محل [[آزمایش]]، بیارزش، [[فریبنده]]، سرای ناپایدار، دارای لذتهای زودگذر و... برمیشمرد. با توجه به مباحث پیشین، چنین بر میآید که مقصود حضرت از دنیا، علاقه شدید به [[ریاستطلبی]] بر [[مردم]] و [[منافع مادی]] آن است که [[انسان]] را از [[خدا]] و آخرت [[غافل]] میکند؛ اما اگر همین [[حکومت]] بر مردم و منافع مادی آنکه از جلوههای دنیا است، در [[خدمت به خلق]] و کسب [[رضای الهی]] قرار گیرد، باز دنیا است؛ اما نه دنیای [[نکوهیده]]. در مباحث [[آینده]]، از این معنای اصطلاحی دنیا در [[کلام امام علی]]{{ع}} بهره برده میشود<ref>[[عبدالامیر خادم علیزاده|خادم علیزاده، عبدالامیر]]، [[دنیا و آخرت (مقاله)| مقاله «دنیا و آخرت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص۱۲۸.</ref>. | در گفتار دیگری، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: «سپری شدن دنیا پس از نو برون آوردن آن، شگفتتر نیست از برآوردن و [[آفریدن]] آن»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶، ص۲۰۲.</ref>. این معنا در بحث حاضر چندان مورد توجه نیست و مهم معانی اصطلاحی دنیا است که علی{{ع}} به ترک آن سفارش یا از آن تعریف و [[تمجید]] میکند و یا آن را محل [[آزمایش]]، بیارزش، [[فریبنده]]، سرای ناپایدار، دارای لذتهای زودگذر و... برمیشمرد. با توجه به مباحث پیشین، چنین بر میآید که مقصود حضرت از دنیا، علاقه شدید به [[ریاستطلبی]] بر [[مردم]] و [[منافع مادی]] آن است که [[انسان]] را از [[خدا]] و آخرت [[غافل]] میکند؛ اما اگر همین [[حکومت]] بر مردم و منافع مادی آنکه از جلوههای دنیا است، در [[خدمت به خلق]] و کسب [[رضای الهی]] قرار گیرد، باز دنیا است؛ اما نه دنیای [[نکوهیده]]. در مباحث [[آینده]]، از این معنای اصطلاحی دنیا در [[کلام امام علی]]{{ع}} بهره برده میشود<ref>[[عبدالامیر خادم علیزاده|خادم علیزاده، عبدالامیر]]، [[دنیا و آخرت (مقاله)| مقاله «دنیا و آخرت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص۱۲۸.</ref>. | ||
علی{{ع}} در دنیا[[زهد]] ورزید و بر خود سخت گرفت و در زهدش صادق بود آنگونه که در همه کارها و در هرچه از [[دل]] و زبانش برآمد، [[صادقانه]] عمل کرد. در [[لذائذ]] [[دنیوی]] زهد پیشه کرد و به عوامل [[دولت]] و حکومت و هرآنچه مورد نظر دیگران بود و آن را [[هدف زندگی]] و وجود خود میدانستند رغبتی نشان نداد. به همین سبب با [[فرزندان]] خود در خانهای محقّر و کوچک به سر میبرد، خانهای که [[خلافت]] بدان روی آورد- نه [[سلطنت]]- نان جوینی را که علی تناول میکرد همسرش به دست خود آرد آن را [[آسیا]] کرده بود، در صورتی که کارگزارانش، از بهترین نعمتهای [[شام]] و [[برکات]] [[مصر]] و [[عراق]] بهرهمند بودند و بسیار اتفاق میافتاد که خود به جای [[همسر]] کار [[آسیا]] کردن جو را بر عهده میگرفت، در حالی که او [[امیر مؤمنان]] و [[رئیس حکومت]] بود، وی از نان جوینی خشک استفاده میکرد که آن را با کمک زانو میشکست و در سرمای شدید، از پوشاکی که [[رنج]] سرما را از او بزداید بیبهره بود، بلکه به همان [[لباس]] نازک تابستانی اکتفا میکرد و با این عمل عالیترین مرتبه [[پاکی]] و [[صفای روح]] را به منصّه ظهور گذاشت. | علی{{ع}} در دنیا [[زهد]] ورزید و بر خود سخت گرفت و در زهدش صادق بود آنگونه که در همه کارها و در هرچه از [[دل]] و زبانش برآمد، [[صادقانه]] عمل کرد. در [[لذائذ]] [[دنیوی]] زهد پیشه کرد و به عوامل [[دولت]] و حکومت و هرآنچه مورد نظر دیگران بود و آن را [[هدف زندگی]] و وجود خود میدانستند رغبتی نشان نداد. به همین سبب با [[فرزندان]] خود در خانهای محقّر و کوچک به سر میبرد، خانهای که [[خلافت]] بدان روی آورد- نه [[سلطنت]]- نان جوینی را که علی تناول میکرد همسرش به دست خود آرد آن را [[آسیا]] کرده بود، در صورتی که کارگزارانش، از بهترین نعمتهای [[شام]] و [[برکات]] [[مصر]] و [[عراق]] بهرهمند بودند و بسیار اتفاق میافتاد که خود به جای [[همسر]] کار [[آسیا]] کردن جو را بر عهده میگرفت، در حالی که او [[امیر مؤمنان]] و [[رئیس حکومت]] بود، وی از نان جوینی خشک استفاده میکرد که آن را با کمک زانو میشکست و در سرمای شدید، از پوشاکی که [[رنج]] سرما را از او بزداید بیبهره بود، بلکه به همان [[لباس]] نازک تابستانی اکتفا میکرد و با این عمل عالیترین مرتبه [[پاکی]] و [[صفای روح]] را به منصّه ظهور گذاشت. | ||
[[هارون بن عنتره]] از پدر خود [[روایت]] کرده میگوید: در فصل زمستان در منطقه «[[خورنق]]» به [[ملاقات]] علی{{ع}} رفتم، بر دوش خود قطیفه کهنهای انداخته بود که بدنش را از سرما [[حفظ]] نمیکرد. عرض کردم: ای امیر مؤمنان! [[خداوند]] در [[بیت المال]] برای شما و [[اهل]] بیتتان سهمی قرار داده ولی با خود چنین میکنی؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! من از [[اموال]] شما چیزی برنمیگیرم و این همان قطیفهای است که از [[مدینه]] با خود آوردهام. | [[هارون بن عنتره]] از پدر خود [[روایت]] کرده میگوید: در فصل زمستان در منطقه «[[خورنق]]» به [[ملاقات]] علی{{ع}} رفتم، بر دوش خود قطیفه کهنهای انداخته بود که بدنش را از سرما [[حفظ]] نمیکرد. عرض کردم: ای امیر مؤمنان! [[خداوند]] در [[بیت المال]] برای شما و [[اهل]] بیتتان سهمی قرار داده ولی با خود چنین میکنی؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! من از [[اموال]] شما چیزی برنمیگیرم و این همان قطیفهای است که از [[مدینه]] با خود آوردهام. |