تربیت فرزند در معارف و سیره معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۲۶: خط ۶۲۶:


۳. فرزندان همیشه نیازمند حمایت، [[مراقبت]] و راهنمایی‌های والدین هستند. پدر و مادر نیز نباید فرزندان خود را از این [[الطاف]] و دعای خیرشان [[محروم]] کنند. با این [[حال]] باید بدانند که اوج این توجه و حمایت و مراقبت تا دوران جوانی فرزند است و از آن به بعد و زمانی که [[شخصیت]] کودک با هر خصوصیتی شکل گرفت، [[تغییر]] آن سخت و دشوار خواهد بود؛ از این رو سنگینی [[مسئولیت]] [[آموزش]] و [[تربیت فرزند]] از این پس برداشته می‌شود و والدین در صورت به ثمر رسیدن زحماتشان مأجور هستند و در صورت تلاش و عدم به بار نشستن کوشش‌هایشان نزد [[پروردگار]] معذور خواهند بود. پدر [[امت]] و پیام‌آور [[خوبی‌ها]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: «فرزند هفت سال آقا و سیّد (پدر و مادر) است، هفت سال خدمتکارو [[فرمانبردار]] (پدر و مادر) است و هفت سال دستیار و [[مشاور]] (پدر و مادر) است. اگر تا بیست و یک سالگی از کمکی که به او کرده‌ای [[راضی]] بودی (و [[تربیت]] نتیجه داد) که خوب و گرنه به شانه او بزن (و دیگر به [[حال]] خود رهایش کن) و تو درباره او نزد [[خداوند]] معذوری»<ref>{{متن حدیث|الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ فَإِنْ رَضِيتَ أَخْلَاقَهُ لِإِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ إِلَّا فَاضْرِبْ عَلَى جَنْبِهِ فَقَدْ أَعْذَرْتَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى}}؛ کنز العمال، ح۴۵۳۳۸؛ میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۱۰۶، ح۲۲۷۶۱.</ref>.<ref>[[حامد ولی‌زاده|ولی‌زاده، حامد]]، [[سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۲۶۱.</ref>
۳. فرزندان همیشه نیازمند حمایت، [[مراقبت]] و راهنمایی‌های والدین هستند. پدر و مادر نیز نباید فرزندان خود را از این [[الطاف]] و دعای خیرشان [[محروم]] کنند. با این [[حال]] باید بدانند که اوج این توجه و حمایت و مراقبت تا دوران جوانی فرزند است و از آن به بعد و زمانی که [[شخصیت]] کودک با هر خصوصیتی شکل گرفت، [[تغییر]] آن سخت و دشوار خواهد بود؛ از این رو سنگینی [[مسئولیت]] [[آموزش]] و [[تربیت فرزند]] از این پس برداشته می‌شود و والدین در صورت به ثمر رسیدن زحماتشان مأجور هستند و در صورت تلاش و عدم به بار نشستن کوشش‌هایشان نزد [[پروردگار]] معذور خواهند بود. پدر [[امت]] و پیام‌آور [[خوبی‌ها]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرمایند: «فرزند هفت سال آقا و سیّد (پدر و مادر) است، هفت سال خدمتکارو [[فرمانبردار]] (پدر و مادر) است و هفت سال دستیار و [[مشاور]] (پدر و مادر) است. اگر تا بیست و یک سالگی از کمکی که به او کرده‌ای [[راضی]] بودی (و [[تربیت]] نتیجه داد) که خوب و گرنه به شانه او بزن (و دیگر به [[حال]] خود رهایش کن) و تو درباره او نزد [[خداوند]] معذوری»<ref>{{متن حدیث|الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ فَإِنْ رَضِيتَ أَخْلَاقَهُ لِإِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ إِلَّا فَاضْرِبْ عَلَى جَنْبِهِ فَقَدْ أَعْذَرْتَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى}}؛ کنز العمال، ح۴۵۳۳۸؛ میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۱۰۶، ح۲۲۷۶۱.</ref>.<ref>[[حامد ولی‌زاده|ولی‌زاده، حامد]]، [[سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره خانوادگی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۲۶۱.</ref>
===شیوه‌های تربیتی===
ممکن است والدین در [[تربیت]] فرزندشان، از [[تشویق]] و [[تنبیه]] استفاده کنند. در سیره ائمه{{عم}} نکته‌هایی در زمینه هر دو روش وجود دارد که به بررسی آنها می‌پردازیم.
'''تشویق''': یکی از آموزه‌های بسیار مهم در [[تربیت اسلامی]] و از بهترین شیوه‌های [[تربیت کودک]]، تشویق است. کودک در پرتو تشویق یاد می‌گیرد که [[مشکلات]] و [[سختی‌ها]] را بر خود هموار سازد تا [[هدف]] مطلوب خود را دنبال کند. از این رو تداوم تشویق، به تداوم فعالیت‌های [[رشد]] دهنده کودک می‌انجامد<ref>طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص۱۳۲.</ref>.
در [[فرهنگ]] [[زندگانی ائمه]]{{عم}} از تشویق در موارد بسیاری به منظور تربیت افراد و یا معرفی [[الگو]] برای دیگران استفاده شده است. خداوند در [[قرآن کریم]] به مناسبت‌های گوناگون، [[بندگان]] [[صالح]] خود را تشویق و [[تمجید]] کرده است؛ چنان که [[حضرت ایوب]]{{ع}} را به [[پاس]] [[صبر]] و پایداری‌اش در مقابل سختی‌ها [[ستایش]] و او را از بهترین بندگان خود معرفی کرده است: {{متن قرآن|وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ}}<ref>«و دسته‌ای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۴۴.</ref>.
[[پیغمبر اکرم]]{{صل}} نیز در [[آیات]] فراوانی مورد [[تشویق]] و [[تمجید]] [[خداوند]] قرار گرفته‌اند؛ به عنوان مثال، خداوند در مورد [[اخلاق]] خوش ایشان فرموده است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>. [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} نیز در این باره به یکی از فرزندانش می‌فرماید: فرزندم! پیوسته کوشا و تلاش‌گر باش. هرگز خود را در [[عبادت]] و [[اطاعت الهی]] بی‌تقصیر مدان؛ زیرا خداوند چنان که سزاوار عبادت است، [[پرستش]] نمی‌شود<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۲.</ref>.
از [[امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] شده است که روزی [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} در محضر [[امام صادق]]{{ع}} سخنی گفت که باعث تعجب و [[سرور]] و [[شادی]] پدر شد. حضرت برای تشویق فرزند خود، به وی فرمود: ای فرزندم! [[سپاس]] خدای را که تو را [[جانشین]] و [[خلف]] پدران و مایه سرور و دلخوشی [[فرزندان]] و جانشین [[دوستان]] قرار داد<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۸، ص۲۴.</ref>.
تأثیر [[تربیتی]] سخنان دلگرم کننده و پرجاذبه و سفارش‌های خردمندانه پدر و مادر بر کسی پوشیده نیست. در [[سیره امامان معصوم]]{{عم}} [[تشویق فرزندان]] به [[تلاوت]] و [[حفظ قرآن]] و عمل به آن فراوان دیده می‌شود. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در [[وصیت]] خویش به فرزندش [[امام حسن]]{{ع}} می‌فرماید: «[[خدا]] را خدا را درباره [[قرآن]]! مبادا دیگران در [[فهم قرآن]] بر شما پیشی گیرند»<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول من آل الرسول، ص۱۹۴.</ref>.
'''[[تنبیه]]''': از جمله مسائل پیچیده تربیتی که والدین با آن مواجه هستند، چگونگی برخورد با رفتارهای نادرست فرزندانشان است. از یک سو اگر والدین در مقابل [[رفتار]] ناپسند فرزندان [[سکوت]] کنند، فرزندان بر خطاهای خود افزوده، [[جسارت]] بیشتری پیدا می‌کنند. از سوی دیگر اگر واکنش نشان داده، فرزندان را [[تنبیه]] کنند، چه بسا [[مشکلات]] دیگری همانند پرخاشگری به وجود آید<ref>الیوت، روان‌شناسی اجتماعی، ترجمه: حسین شکری، ص۳۱۱.</ref>.
آنچه والدین باید به آن توجه کنند، این است که هدفشان از تنبیه، فرونشاندن [[خشم]] خودشان نباشد و تا حد امکان از [[تنبیه بدنی]] فرزندانشان بپرهیزند؛ چنان که [[حضرت علی]]{{ع}} در این باره می‌فرمایند: «هرگز در هنگام [[غضب]]، [[ادب]] حاصل نمی‌شود»<ref>محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ج۱، ص۴۰۲.</ref>. آن حضرت درباره آثار [[زیاده‌روی]] در [[سرزنش]] و تنبیه کودک و [[نوجوان]] نیز می‌فرمایند: هنگامی که کودک و [[نوجوانی]] را به سبب [[رفتار]] ناهنجارش [[نکوهش]] می‌کنی، مراقب باش که بخشی از آن را نادیده انگاری و همه‌جانبه توبیخش نکنی تا او [[احساس]] نکند که طرد شده است؛ زیرا این احساس باعث می‌شود در رفتارش [[لجاجت]] و سماجت به [[خرج]] دهد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۳۳.</ref>.
ایشان به [[مالک اشتر]] نیز چنین سفارش می‌کند: «والدین [[مسئول]]، [[فرزندان]] خود را تنبیه بدنی نمی‌کنند و از [[قهر]] و تنبیه‌های سخت و طولانی مدت می‌پرهیزند»<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۴، ص۹۹؛ رضی، نهج البلاغه، ص۴۰۶.</ref>. [[افراط]] و [[تفریط]] در [[اسلام]] در همه کارها [[نهی]] شده است و به عنوان یکی از ویژگی‌های شخص [[جاهل]] از آن یاد می‌شود<ref>رضی، نهج البلاغه، ص۴۵۵.</ref>.
[[سیره]] و [[کلام]] [[معصومین]]{{عم}} بیانگر این است که تنبیه بدنی فرزندان، تنها در مواردی که جنبه [[تربیتی]] و [[هدایتی]] داشته باشد، استفاده می‌شود. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این باره فرموده‌اند: به فرزندان خود وقتی به هفت سالگی رسیدند، [[نماز]] را یاد بدهید و چون به ده سالگی رسیدند، [در صورت [[سرپیچی]] از نماز] آنان را با تنبیه وادار به نماز کنید و در هنگام [[خواب]] بین آنها فاصله اندازید<ref>رضی، نهج البلاغه، ص۴۰۲.</ref>.
روش تربیتی [[اهل بیت]]{{عم}} تنبیه بدنی فرزندانشان نبوده است و حتی در موارد نیاز به تنبیه بدنی، توصیه شده است که ابتدا با آنها قهر کنید. البته مدت قهر نباید به طول انجامد؛ «زیرا این عمل در [[روحیه]] کودک تأثیر بسزایی دارد و کودک [[احساس]] می‌کند با [[قهر]] کردن پدر یا مادر [با] او، گویی تمام درها به رویش بسته می‌شود. [پس] هیچ راهی جز دست کشیدن از کارهای خلاف خود ندارد. پس می‌کوشد از [[کارهای زشت]] خود دست بردارد و از پدر و مادر یا مربی هم [[پوزش]] بخواهد. اما نباید قهر کردن خیلی طول بکشد؛ وگرنه بازتاب‌های منفی دیگری در برخواهد داشت»<ref>طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص۱۴۴.</ref>.
[[امام کاظم]]{{ع}} به یکی از [[یاران]] خود که از [[رفتار]] فرزندش به ستوه آمده بود از او [[شکایت]] می‌کرد، فرمود: «او را کتک نزن؛ بلکه با او قهر کن؛ اما خیلی طول نکشد»<ref>طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص۴۰۹.</ref>.
باید توجه داشت که تنبیه بدنی مجاز که در [[روایات]] به آن اشاره شده است، شرایط خاصی دارد که با در نظر گرفتن آنها می‌بینیم این اصل، یک اصل [[حکیمانه]] است، نه شیوه خشونت‌آمیزی برای جبران ناتوانایی‌های والدین در [[تربیت]] و [[هدایت]] کودکان.
[[تنبیه]] کودکان، پیش از ده سالگی مجاز نیست؛ از نظر مقدار زدن هم کاملاً محدود است و اگر بیش از آن باشد یا منجر به سرخی و کبودی یا [[نقص]] عضو کودک گردد، [[کیفر]] دارد<ref>طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، ص۱۴۰.</ref>. از وصایای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[حضرت علی]]{{ع}} این بود که فرمود: «برای [[تأدیب]] بیش از سه ضربه نزن؛ زیرا اگر چنین کردی، [[روز قیامت]] [[قصاص]] خواهی شد»<ref>ابی فراس، مجموعة ورام، ص۳۵۸.</ref>.
'''[[انتخاب]] [[دوست]] و کنترل [[دوستان]]''': [[انسان]] به [[حکم]] اینکه موجودی [[اجتماعی]] است، [[زندگی]] به صورت فردی و دور از دیگران، به [[طور]] معمول برای او غیرممکن است. از این رو به مرور با محیط‌های جدید در [[جامعه]] آشنا می‌شود و روابط نزدیک‌تری با دیگران پیدا می‌کند.
بدون تردید یکی از عوامل شخصیت‌ساز، پس از [[اراده]] و خواست خود انسان، نقش دوستان است؛ زیرا بیشتر [[انسان‌ها]] و به ویژه [[نوجوانان]]، در بخش مهمی از [[افکار]] و [[صفات اخلاقی]] خود، تحت تأثیر [[رفتار]]، گفتار و الگوی [[اخلاقی]] دوستانشان قرار دارند. از این رو یکی از [[وظایف]] مهم والدین درباره کودکان و [[نوجوانان]]، [[مراقبت]] و کنترل آنها در زمینه [[انتخاب]] [[دوست]] است.
پدر و مادر باید از راه‌های مختلف، فرزند خود را از خطرهای [[همنشین]] بد و در مقابل، از آثار مثبت رفاقت‌های خوب [[آگاه]] سازند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به اهمیت و تأثیر دوست در [[سرنوشت انسان]] اشاره کرده و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا * يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم! * ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم! * به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا می‌نهد» سوره فرقان، آیه ۲۷-۲۹.</ref>.
نیاز به [[رفاقت]] و مسئله [[گزینش]] دوست و همفکر، امری غریزی است. از این رو در [[اسلام]]، اصل رفاقت [[نفی]] نشده و حتی در مورد آن سفارش نیز شده است و تنها از جهت نوع [[رفیق]] و کیفیت رفاقت، محدودیت‌هایی عنوان گردیده است. [[حضرت علی]]{{ع}} در مورد انتخاب دوست [[واقعی]] می‌فرمایند: «دوست واقعی کسی است که آنچه برای خود می‌خواهد، برای رفیق خود نیز بخواهد و آنچه برای خود نمی‌خواهد، برای او نیز نخواهد»<ref>ابی فراس، مجموعة ورام، ص۳۰۴.</ref>.
در [[روایات اسلامی]]، [[دوستی]] با انسان‌های [[جاهل]] و [[فاسق]]، [[سخن‌چین]]، [[خائن]]، [[ظالم]]، احمق، [[بخیل]]، [[قاطع]] رحم و [[دروغ‌گو]] [[نکوهش]] شده است؛ چنان که [[امام سجاد]]{{ع}} فرموده‌اند: مبادا با احمق هم‌نشین شوی؛ زیرا برای آنکه سودی به تو رساند، دچار زیانت می‌سازد<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول من آل الرسول، ص۲۸۶.</ref>.
اهمیت و تأثیر دوست در [[انسان]]، تا حدی است که برای [[شناخت]] فرد، به [[دوستان]] و [[همنشینان]] او مراجعه می‌شود و از طریق آنها، [[روحیه]] و [[شخصیت]] فرد مورد نظر را نیز می‌شناسند. [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در روایتی به این مسئله اشاره کرده و می‌فرماید: قبل از اینکه در مورد شخصی قضاوتی کنید، به [[دوستان]] و رفقای او نگاه کنید؛ زیرا [[انسان]] تنها از روی همراهان و امثال خودش شناخته می‌شود<ref>محمدی ری شهری، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، ج۵، ص۲۹۷ – ۲۹۶.</ref>.
'''پرهیز از دوستان ناباب''': در سیره ائمه اطهار{{عم}} به همان اندازه که به [[دوستی]] و [[همنشینی]] با افراد شایسته و [[متعهد]] سفارش شده، درباره دوستی با افراد ناصالح و ناباب، هشدار داده شده است، چنان که [[امام علی]]{{ع}} به [[امام حسن]]{{ع}} می‌فرماید: ای فرزندم، از دوستی با [[بخیل]] بپرهیز؛ زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد؛ از دوستی با [[بدکار]] بپرهیز، که با اندک [[بهایی]] تو را می‌فروشد؛ از دوستی با [[دروغگو]] بپرهیز که به سراب ماند؛ دور را نزدیک، و نزدیک را دور می‌نمایاند<ref>رضی، نهج البلاغه، ص۴۵۰.</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: پدرم به من فرمود: «فرزندم! هر کس با [[مرد]] [[پلید]]، [[رفیق]] و [[همنشین]] باشد، [[ایمنی]] و [[آرامش]] پیدا نمی‌کند»<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۸، ص۲۰۱.</ref>. امام صادق{{ع}} نیز در سفارش به فرزند خود می‌فرماید: فرزندم! هرگاه می‌خواهی [با دیگران] دیدار کنی، با [[خوبان]] دیدار کن و افراد [[ناشایست]] را [[ملاقات]] نکن؛ زیرا آنها مانند صخره‌ای هستند که آب از آن نمی‌جوشد و چون درختی هستند که برگ سبز نمی‌دهد و بسان زمینی هستند که سبزه در آن نمی‌روید<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۸، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[ابوالفضل سلمانی گواری|سلمانی گواری، ابوالفضل]]، [[سیره خانوادگی ائمه معصوم (کتاب)|سیره خانوادگی ائمه معصوم]]، ص ۱۵۳-۱۶۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۶۶۹

ویرایش