حجر الاسود در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== [[احکام فقهی]] [[حجرالاسود]] == | == [[احکام فقهی]] [[حجرالاسود]] == | ||
بر اساس منابع [[فقهی]]، استلام و بوسیدن حجرالاسود [[مستحب]] مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود<ref> الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۰؛ النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.</ref>. سَلّار از | بر اساس منابع [[فقهی]]، استلام و بوسیدن حجرالاسود [[مستحب]] مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود<ref>الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۰؛ النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.</ref>. سَلّار از فقهای شیعه بوسیدن آن را [[واجب]] میداند<ref>مختلفالشیعه، ج ۴، ص ۲۱۰؛ جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۳.</ref>. بیشتر [[مذاهب اسلامی]] [[شیعه]]<ref>الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷.</ref> و [[سنّی]]<ref>السنن الکبری، ج ۷، ص ۱۸۲؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۵۵.</ref> آغاز [[طواف]] از [[حجرالاسود]] را [[واجب]] میدانند و برخی نیز مستحب<ref>جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص ۲۲۱۴.</ref>. | ||
مستحب است [[انسان]] برای رفتن به | مستحب است [[انسان]] برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد<ref>وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص ۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص ۲۶۰.</ref>؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا برد و [[خدا]] را [[حمد]] و [[سپاس]] بگوید و آنگاه بر [[پیامبر]] {{صل}} و خاندانش {{عم}}[[درود]] فرستد<ref>النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.</ref> یا [[تکبیر]] بگوید<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص ۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۶۷. </ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۹
مقدمه
حجر الاسود یا سنگ سیاه، در رکن شرقی کعبه به ارتفاع یک و نیم متر از سطح زمین نصب شده است. حجر الاسود از اجزای بسیار مقدّس مسجد الحرام و از سنگهای بهشتی است که همراه حضرت آدم (ع) بوده و پس از نزول آدم به زمین و قبول توبهاش نزد وی فرود آمده است[۱] در روایات آمده است که این سنگ در آغاز بسیار سفید بود، امّا گناهانی که فرزندان آدم انجام دادند، سبب سیاه شدن آن گردید[۲]. در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: حجر الاسود دست راست خداوند در روی زمین است، کسی که آن را مسح کند دست خدا را مسح کرده است[۳]. از احکام آن در باب حج سخن رفته است.
استلام (لمس کردن) حجر الاسود بر مردان مستحب است[۴]. حجر الاسود نقطه آغاز و پایان طواف است؛ بنابراین، هر دوری از طواف از محاذی حجر الاسود آغاز میشود و با رسیدن به محاذی آن پایان مییابد[۵].
مستحب است طواف کننده قبل از شروع به طواف، رو به حجر الاسود کند[۶]؛ چنان که توقف طواف کننده محاذی حجر الاسود و گفتن حمد و ثنای خدای متعال و صلوات بر پیامبر و خاندان مطهّرش و بالا بردن دستان به دعا مستحب است[۷].[۸]
احکام فقهی حجرالاسود
بر اساس منابع فقهی، استلام و بوسیدن حجرالاسود مستحب مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود[۹]. سَلّار از فقهای شیعه بوسیدن آن را واجب میداند[۱۰]. بیشتر مذاهب اسلامی شیعه[۱۱] و سنّی[۱۲] آغاز طواف از حجرالاسود را واجب میدانند و برخی نیز مستحب[۱۳].
مستحب است انسان برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد[۱۴]؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا برد و خدا را حمد و سپاس بگوید و آنگاه بر پیامبر (ص) و خاندانش (ع)درود فرستد[۱۵] یا تکبیر بگوید[۱۶].[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ الکافی (کلینی)، ج۴، ص ۱۸۵ و ۱۸۸.
- ↑ وسائلالشیعة، ج۷، ص۴۱۰.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۲۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۹، ص۱۱۶ ـ ۱۱۹.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۸۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۰
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۳۰.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۰؛ النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.
- ↑ مختلفالشیعه، ج ۴، ص ۲۱۰؛ جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۳.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص ۳۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷.
- ↑ السنن الکبری، ج ۷، ص ۱۸۲؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۶۵۵.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۱۹، ص ۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص ۲۲۱۴.
- ↑ وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص ۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص ۲۶۰.
- ↑ النهایه، ص ۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۴۰.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص ۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص ۶۷.
- ↑ امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.