(صفحهای تازه حاوی «ابن منظور «صدق» را نقطه مقابل کذب دانسته و از ابن درستویه نقل نموده است که «صدق» به همه اوصاف پسندیده اطلاق میشود. خلیل نیز گفته است: «صدق به کامل هر چیزی اطلاق میشود»<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۶. {{عربی| الصدق: نقيض الكذب... و إنما الصدق الج...» ایجاد کرد)
ابن منظور «صدق» را نقطه مقابل [[کذب]] دانسته و از ابن درستویه نقل نموده است که «صدق» به همه اوصاف پسندیده اطلاق میشود. [[خلیل]] نیز گفته است: «[[صدق]] به کامل هر چیزی اطلاق میشود»<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۶. {{عربی| الصدق: نقيض الكذب... و إنما الصدق الجامع للأوصاف المحمودة... الصدق الكامل من كل شيء}}.</ref>. [[زبیدی]] صدق را حاوی همه اوصاف پسندیده و [[نیکو]] میداند<ref>محمد بن مکرم بن منظور الأفریقی المصری، ج۲۶، ص۱۰. {{عربی|إنما الصدق الجامع للأوصاف المحمودة}}.</ref>. راغب در مفردات القرآن میگوید: {{عربی|و يعبر عن كل فعل فاضل ظاهرا و باطنا بالصدق، فيضاف إليه ذلك الفعل الذي يوصف به نحو قوله...}}؛ «از هر کار پسندیدهای که در ظاهر و [[باطن]] خوب و پسندیده باشد، به صدق تعبیر میشود و موصوف آن به صدق اضافه میشود»<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۷۷.</ref>.
در [[قرآن]] «صدق» صفت اموری قرار گرفته است که علاوه بر سخن و [[کلام]]، به [[رفتار]] و رویههای عملی نیز دلالت دارد؛ برای نمونه در [[آیه]] دوم [[سوره یونس]]<ref>{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ}} «و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند» سوره یونس، آیه ۲.</ref> «صدق» صفت «قدم» قرار گرفته است و در آیه ۹۳ سوره یونس<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ}} «و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار جای دادیم» سوره یونس، آیه ۹۳.</ref>، «صدق» صفت «جایگاه» قرار گرفته است.
مرتبه کامل صدق همان [[عصمت]] و [[طهارت]] است که با وجود آن راستی و درستی در گفتار و [[کردار]] به طور کامل تحقق پیدا میکند. [[شاهد]] [[قطعی]] بر این مطلب اینکه اگر منظور از [[صادقین]] غیر از [[امامان معصوم]] بود، با فرض اینکه در میان [[امت]]، به [[نص]] [[آیه تطهیر]] و اتفاق همه [[مسلمانان]]، [[معصوم]] وجود دارد، لازمهاش آن بود که بر تمام [[انسانها]] حتی امامان معصوم لازم باشد که از غیر معصوم [[پیروی]] کنند و این عقلاً [[قبیح]] است این مرتبه (عصمت) جز در [[خاندان پیامبر]]{{صل}} وجود نخواهد داشت. شاهد دیگر اینکه [[خداوند]] تمام [[مؤمنان]] را در اول آیه به [[تقوا]] و پرهیز از [[گناهان]] امر کرده و آنگاه آنان را به بودن با «[[صادقین]]» [[فرمان]] داده است و بودن با آنان چیزی جز قرار گرفتن در قید [[اطاعت]] آنان و پرهیز از مخالفت با آنان نیست و [[امامت]] چیزی جز [[واجب]] بودن [[طاعت امام]] بر مأموم نمیباشد. بلکه اگر بخواهیم از امامت و ائتمام تعبیر دقیقی ارائه کنیم بهترین تعبیر این است که بودن با [[امام]] و متابعت وی و جدا نشدن از او را مطرح سازیم<ref>مصباح الهدایة فی إثبات الولایة علی البهبهانی، صص ۹۱ و ۹۲.</ref>.<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۳۲.</ref>.
بر پایه این روایات اهل بیت{{عم}}، مصادیق [[آیه صادقین]]، [[امام علی]] و [[ائمه معصوم]]{{عم}} میباشند و پیروی مطلق از آنان، از طریق تشریع الهی [[واجب]] شده است. کاربرد کلمه «[[صدق]]» در لغت و [[آیات قرآن]]، بر گستردگی مفهوم آن دلالت میکند؛ یعنی افزون بر گفتار، [[اندیشه]]، [[باورگوها]]، [[اخلاق]]، [[رفتار]] و [[سلوک]] [[دینی]] را دربر میگیرد. [[وجوب]] [[همراهی]] مطلق از صادقین که [[قرآن]] بدان فراخوانده است، در همه محورهای یادشده، معنادار خواهد بود<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۳۲.</ref>.