ابوالفتح ازدی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==آشنایی اجمالی== | ==آشنایی اجمالی== | ||
[[ابوالفتح محمد بن حسین بن احمدبن عبداللّه ازدی موصلی]]، [[اهل]] [[موصل]] بود؛ ولی در [[بغداد]] سکونت گزید. از [[ابویعلی موصلی]]، [[محمد بن جریر طبری]]، [[علی بن سراج مصری]] و برخی دیگر از [[عالمان]] و | [[ابوالفتح محمد بن حسین بن احمدبن عبداللّه ازدی موصلی]]، [[اهل]] [[موصل]] بود؛ ولی در [[بغداد]] سکونت گزید. از [[ابویعلی موصلی]]، [[محمد بن جریر طبری]]، [[علی بن سراج مصری]] و برخی دیگر از [[عالمان]] و محدثان [[دانش]] آموخت و نقل روایت کرد و روایتگرانی چون، [[محمد بن جعفر بن علان]]، [[ابراهیم بن عمر برمکی]] و [[محمد بن حسین بن بکیر]] از او [[حدیث]] آموختند و [[روایت]] کردند. ازدی را [[محدث]] و حافظ حدیث گفتهاند؛ ولی چندان جایگاهی نزد ارباب حدیث نداشت؛ بلکه از او دوری میکردند و بسیاری از رجالنویسان نیز او را [[ضعیف]] در حدیث شمردهاند<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲]]، ص ۳۳۷.</ref>. | ||
بنابر قول [[حافظ ذهبی]]، در کتاب ابوالفتح ازدی انظار بلادلیل وجود دارد، پس نمیتوان به تضعیفات وی [[اعتماد]] کرد، بلکه قسمتی از آنها مردود میباشد. ذهبی مینویسد: {{عربی|وعلیه فی کتابه فی الضعفاء مؤاخذات، فإنه ضعف جماعة بلا دلیل}}<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>؛ و بر او در کتابش [که] در خصوص ضعفاء رواة تألیف کرده اشکالاتی وارد میباشد [؛ چرا که] وی جماعتی را بدون دلیل تضعیف کرده است. به علاوه، حافظ [[ابن حجر عسقلانی]] در [[شخصیت]] ابوالفتح ازدی خدشه میکند و صریحا او را [[ضعیف]] میداند و میگوید: {{عربی|إن الأزدی ضعیف، فکیف یقبل منه تضعیف الثقات}}<ref>مقدمه فتح الباری، ص۴۰۰.</ref>؛ همانا خود ازدی ضعیف و غیر قابل اعتماد است، پس چگونه میتوان تضعیف ثقات از سوی وی را پذیرفت. بنابر قول ذهبی و [[ابن حجر]]، [[ابوالفتح ازدی]] مجروح است و آراء وی نیز در تضعیف رجال مورد قبول نیست<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۳۰.</ref>. | |||
{{عربی|وعلیه فی کتابه فی الضعفاء مؤاخذات، فإنه ضعف جماعة بلا دلیل}}<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>؛ | |||
و بر او در کتابش [که] در خصوص ضعفاء رواة تألیف کرده اشکالاتی وارد میباشد [؛ چرا که] وی جماعتی را بدون دلیل [[تضعیف]] | |||
موصلی در سال ۳۷۴ هجری در موصل از [[دنیا]] رفت<ref>تاریخ بغداد ج۲ ص۲۴۳</ref>. آثار برجای مانده از وی عبارتاند از: شرح الشهاب للقضاعی، فوائدالحدیث وکتاب الجرح والتعدیل فی الضعفاء من رجال الحدیث<ref>هدیه العارفین ج۲ ص۵۰.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲]]، ص ۳۳۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۰
آشنایی اجمالی
ابوالفتح محمد بن حسین بن احمدبن عبداللّه ازدی موصلی، اهل موصل بود؛ ولی در بغداد سکونت گزید. از ابویعلی موصلی، محمد بن جریر طبری، علی بن سراج مصری و برخی دیگر از عالمان و محدثان دانش آموخت و نقل روایت کرد و روایتگرانی چون، محمد بن جعفر بن علان، ابراهیم بن عمر برمکی و محمد بن حسین بن بکیر از او حدیث آموختند و روایت کردند. ازدی را محدث و حافظ حدیث گفتهاند؛ ولی چندان جایگاهی نزد ارباب حدیث نداشت؛ بلکه از او دوری میکردند و بسیاری از رجالنویسان نیز او را ضعیف در حدیث شمردهاند[۱].
بنابر قول حافظ ذهبی، در کتاب ابوالفتح ازدی انظار بلادلیل وجود دارد، پس نمیتوان به تضعیفات وی اعتماد کرد، بلکه قسمتی از آنها مردود میباشد. ذهبی مینویسد: وعلیه فی کتابه فی الضعفاء مؤاخذات، فإنه ضعف جماعة بلا دلیل[۲]؛ و بر او در کتابش [که] در خصوص ضعفاء رواة تألیف کرده اشکالاتی وارد میباشد [؛ چرا که] وی جماعتی را بدون دلیل تضعیف کرده است. به علاوه، حافظ ابن حجر عسقلانی در شخصیت ابوالفتح ازدی خدشه میکند و صریحا او را ضعیف میداند و میگوید: إن الأزدی ضعیف، فکیف یقبل منه تضعیف الثقات[۳]؛ همانا خود ازدی ضعیف و غیر قابل اعتماد است، پس چگونه میتوان تضعیف ثقات از سوی وی را پذیرفت. بنابر قول ذهبی و ابن حجر، ابوالفتح ازدی مجروح است و آراء وی نیز در تضعیف رجال مورد قبول نیست[۴].
موصلی در سال ۳۷۴ هجری در موصل از دنیا رفت[۵]. آثار برجای مانده از وی عبارتاند از: شرح الشهاب للقضاعی، فوائدالحدیث وکتاب الجرح والتعدیل فی الضعفاء من رجال الحدیث[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲، ص ۳۳۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۳۴۸.
- ↑ مقدمه فتح الباری، ص۴۰۰.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۳۰.
- ↑ تاریخ بغداد ج۲ ص۲۴۳
- ↑ هدیه العارفین ج۲ ص۵۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۲، ص ۳۳۷.