بهشت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۲: خط ۲۲:
قرآن‌‌ کریم که بر همه [[کتاب‌های آسمانی]] مُهَیْمِن است، افزون بر اینکه وعده‌‌های موجود در [[تورات]] و [[انجیل]] درباره بهشت را نقل کرده<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>، به تفصیل درباره بهشت [[سخن]] رانده و آن را آخرین مرحله مدار عمومی [[خلقت]] برای [[برگزیدگان]] و نزدیک‌‌ترین جایگاه به [[خداوند]] معرفی می‌‌کند<ref>سوره ص، آیه ۲۵.</ref>. اولین [[اختلاف]] بهشت [[قرآن]] با بهشت دیگران در [[میزان]] کوشش و تلاش لازم و در مدت وصول آن است؛ قرآن راه بهشت را طولانی و پرمشقت<ref>سوره انشقاق، آیه ۶.</ref> و آن را محصول اکتساب خود [[انسان]] معرفی می‌‌کند<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.<ref>مباحث بنیادین، ج ۱، ص۵۲۴ ـ ۵۲۵.</ref>
قرآن‌‌ کریم که بر همه [[کتاب‌های آسمانی]] مُهَیْمِن است، افزون بر اینکه وعده‌‌های موجود در [[تورات]] و [[انجیل]] درباره بهشت را نقل کرده<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>، به تفصیل درباره بهشت [[سخن]] رانده و آن را آخرین مرحله مدار عمومی [[خلقت]] برای [[برگزیدگان]] و نزدیک‌‌ترین جایگاه به [[خداوند]] معرفی می‌‌کند<ref>سوره ص، آیه ۲۵.</ref>. اولین [[اختلاف]] بهشت [[قرآن]] با بهشت دیگران در [[میزان]] کوشش و تلاش لازم و در مدت وصول آن است؛ قرآن راه بهشت را طولانی و پرمشقت<ref>سوره انشقاق، آیه ۶.</ref> و آن را محصول اکتساب خود [[انسان]] معرفی می‌‌کند<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.<ref>مباحث بنیادین، ج ۱، ص۵۲۴ ـ ۵۲۵.</ref>


افزون بر واژه‌‌های «[[جنت]]»<ref>سوره بقره، آیه ۳۵.</ref> و «جنات»<ref>سوره بقره، آیه ۲۵.</ref> در [[آیات]] فراوانی از بهشت با واژه‌هایی نظیر [[فردوس]]<ref>سوره مؤمنون، آیه ۱۱.</ref>، [[دارالسلام]]<ref>سوره انعام، آیه ۱۲۷.</ref>، دارالقرار<ref>سوره غافر، آیه ۳۹.</ref>، دارالمقامه<ref>سوره فاطر، آیه ۳۵.</ref>، [[جنة الماوی]]<ref>سوره نجم، آیه ۱۳.</ref> و... یاد شده است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[بهشت - گرامی (مقاله)|مقاله «بهشت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۶]]، ص۳۶۲.</ref>.
افزون بر واژه‌‌های «[[جنت]]»<ref>سوره بقره، آیه ۳۵.</ref> و «جنات»<ref>سوره بقره، آیه ۲۵.</ref> در [[آیات]] فراوانی از بهشت با واژه‌هایی نظیر فردوس<ref>سوره مؤمنون، آیه ۱۱.</ref>، دارالسلام<ref>سوره انعام، آیه ۱۲۷.</ref>، دارالقرار<ref>سوره غافر، آیه ۳۹.</ref>، دارالمقامه<ref>سوره فاطر، آیه ۳۵.</ref>، جنة الماوی<ref>سوره نجم، آیه ۱۳.</ref> و... یاد شده است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[بهشت - گرامی (مقاله)|مقاله «بهشت»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۶]]، ص۳۶۲.</ref>.


== اوصاف بهشت ==
== اوصاف بهشت ==

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۸

مقدمه

جایگاه ابدی انسان‌ها در قیامت، که به تناسب اعمال خوب یا بدشان بهشتی یا دوزخی می‌شوند. کسانی که به خدا و پیامبران و رستاخیز، باور داشته باشند و کارهای نیکو انجام دهند، به پاداش ایمان و عمل صالحشان، پس از مرگ و در قیامت به بهشت می‌روند. بهشت آنگونه که در قرآن و احادیث آمده، جایی است وسیع، خوش آب و هوا و پر از نعمت‌ها و لذت‌های گوناگون که نیکان و مؤمنان در آنجا همیشه برخوردار خواهند بود و از انواع میوه‌ها، غذاها، نوشیدنی‌ها و حوریان بهره خواهند برد. از بهشت، با نام‌های جنّت، خلد برین، عَدن و دارالسّلام هم یاد می‌شود.

کافران و منافقان و ستمگران و بدکاران، به کیفر زشتی‌ها و ظلم‌هایشان در جایی پر از آتش و عذاب به نام دوزخ یا جهنّم و جحیم خواهند سوخت. نه نعمت‌های بهشت و نه عذاب و آتش جهنم، قابل مقایسه با نعمت و عذاب دنیا نیستند و به مراتب بهتر یا سخت‌ترند.

طاعت پروردگار، انسان‌ها را اهل بهشت می‌سازد و گناه و نافرمانی موجب ورود به دوزخ خواهد بود. عقیده به بهشت و جهنم و کیفر و پاداش قیامت، نقش مهمّی در کنترل انسان و سوق دادن او به نیکی و جلوگیری از فساد و ستم دارد. در آیات قرآن، به طور مفصّل نعمت‌های بهشت و عذاب‌های دوزخ توصیف شده است. جهنم طبقاتی دارد و بهشت، درجاتی[۱].

معناشناسی

بهشت واژه فارسی اوستایی به معنای جهان برتر , عالم نیکوتر است. بهشت در لغت عرب با واژه‌‌هایی گوناگون به کار رفته که مهم‌‌ترین آنها «جَنّت» است. جنت از ریشه (ج ـ ن ـ ن) گرفته شده است. معنای محوری همه مشتقات این ریشه پوشیدگی است[۲] , سِر نامگذاری بهشت به جنت آن است که شاخساران درختانش درهم فرو رفته و برگ‌های فراوان آنها مانند سقفی سبز رنگ زمین بهشت را می‌‌پوشاند[۳].[۴]

بهشت در ادیان

بدون تردید در همه ادیان، مذاهب و مسالک اعتقاد به جهانی بهتر و مطلوب‌‌تر وجود داشته و همه آنها رسیدن به آن را به پیروان خویش وعده داده‌‌اند[۵]:

  1. در اوستا برای هر یک از تعالیم سه گانه عالیه «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» در بهشت مقام و مرتبه‌‌ای ویژه معین شده است؛ اولی که جای اندیشه است در کره ستارگان، دومی در فلک ماه و سومی در فضای بلندترین روشنایی واقع است[۶].
  2. در عهدین نیز با عبارت‌هایی گوناگون بشارت به بهشت موعود داده شده است. بنی‌‌اسرائیل در عصر موسی(ع) قومی مادی بودند، چنان‌‌که بسیاری از بشارت‌های عهد قدیم به نعمت‌های دنیوی، زمین و حکومت و سلطنت اشاره دارد، حتی آنها مسئله جاودانگی روح را نمی‌‌دانستند و منکر روحی در بدن بودند که بعد از مرگ جاودانه بماند؛ ولی نمونه‌‌هایی وجود دارد که آنان نیز بهشت را قبول داشته‌‌اند[۷] در عهد جدید نیز با اوصافی گوناگون نظیر حیات جاودانه از بهشتسخن به میان آمده است. حتی در برخی موارد اوصافی را شبیه اوصاف بهشتی که در قرآن آمده است بیان می‌‌کند.
  3. از نظر مسیحیان، بهشت آسمانی است محل سعادت که از هرگونه کدورت تهی و شامل همه لذات نفسانی است. البته نعمت‌های این بهشت از قبیل لذات و شادی‌های آسمانی و تنها مفاهیمی روحی و عقلی است؛ زیرا به اعتقاد آنها بهشت جایگاهی روحانی است که نفسِ انسان پس از جدا شدن از بدن و صعود به آسمان از حالتی حسی و طبیعی به حالت روحانی آسمانی تبدیل شده، در آن قرار می‌‌گیرد.[۸].
  4. هندوها نیز بهشت را باور داشتند و کسانی که با انواع عذاب‌های دنیوی مانند قتل، سوختن و غیره خود را نابود می‌‌کردند می‌‌پنداشتند که قبل از بیرون رفتن جان‌هایشان همسایگان بهشت به سرعت آن را می‌‌گیرند[۹].[۱۰]

بهشت در قرآن کریم

قرآن‌‌ کریم که بر همه کتاب‌های آسمانی مُهَیْمِن است، افزون بر اینکه وعده‌‌های موجود در تورات و انجیل درباره بهشت را نقل کرده[۱۱]، به تفصیل درباره بهشت سخن رانده و آن را آخرین مرحله مدار عمومی خلقت برای برگزیدگان و نزدیک‌‌ترین جایگاه به خداوند معرفی می‌‌کند[۱۲]. اولین اختلاف بهشت قرآن با بهشت دیگران در میزان کوشش و تلاش لازم و در مدت وصول آن است؛ قرآن راه بهشت را طولانی و پرمشقت[۱۳] و آن را محصول اکتساب خود انسان معرفی می‌‌کند[۱۴].[۱۵]

افزون بر واژه‌‌های «جنت»[۱۶] و «جنات»[۱۷] در آیات فراوانی از بهشت با واژه‌هایی نظیر فردوس[۱۸]، دارالسلام[۱۹]، دارالقرار[۲۰]، دارالمقامه[۲۱]، جنة الماوی[۲۲] و... یاد شده است[۲۳].

اوصاف بهشت

بهشت مترادف با فردوس، خلد، جنت و دارالسلام[۲۴]؛ جایی است خوش آب و هوا و فراخ و پُرنعمت و آراسته که نیکوکاران پس از مرگ، در آن جاودانه می‌شوند[۲۵] و این وعدۀ قطعی الهی است ﴿جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا[۲۶]. قرآن از دو بهشت یاد کرده است: یکی در عالم برزخ که موقت است و دیگری در آن جهان که جاودانه و ابدی است ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ[۲۷] و وسعت آن به اندازۀ زمین و آسمان است﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ[۲۸][۲۹]

بهشت تا حدی عظمت دارد که امیرالمؤمنین(ع) می‌‌فرماید: «اگر مانند شخص فرزندمرده ناله سر دهید و اگر مانند کبوتران نوحه‌سرایی کنید و اگر مانند راهبان عبادت کنید و اگر از فرزندان و اموال خود دست بکشید و شب و روز به گریه و زاری بپردازید، برای پاداشی که در انتظار شماست اندک است»[۳۰]. امام علی(ع) بهشت را تنها بهای ارزشمند اعمال می‌داند و به مردمان سفارش می‌کند که خود را در مقابل غیر از آن نفروشند[۳۱][۳۲]

بنابر روایات مناظر بهشت هر چشمی را خیره می‌کنند و نعمت‌هایش پایان نمی‌پذیرند و شادی‌اش از میان نمی‌رود و اقامت در آنجا همیشگی است. کسی در آنجا آسیب نمی‌بیند و هراسی ندارد و زندگی در آنجا به کام بهشتیان است[۳۳].

مکان بهشت

اینکه برخی نعمت‌های بهشتی، مادی‌اند، موجب شده بگویند، بهشت مکانی جسمانی است. البته این مکان، در ظاهر عالم جسمانی ما نیست؛ بلکه در حجب آسمان‌ها و زمین است. از این رو، بهشت آشکار نمی‌شود مگر پس از ویران شدن این عالم جسمانی و به پایان رسیدن دنیا. همچنین گفته‌اند بهشت‌ در جایی فوق آسمان‌های هفتگانه و تحت عرش است. از جمع میان این دو قول می‌توان بدین نتیجه رسید که بهشت هم اینک در باطن این جهان قرار دارد و حجاب‌های دنیوی ما را از مشاهده‌اش باز می‌دارند؛ ولی اولیای الهی آن را می‌بینند. از این رو، برای بهشت در همین عالم جسمانی و دنیوی، مظاهری است. ذکر نعمت‌های بهشتی در قرآن و حدیث، از نظر روانی جنبه‌ای تشویقی و ترغیبی دارد از این رو با زبانی از آنها یاد شده که با عقل بشری سازگار است. این بدان سبب است که نعمت‌های بهشتی بسی والاتر از آن‌اند که عقل انسان به گونۀ کامل آنها را درک کند[۳۴].

عوامل راه یابی به بهشت

راه‌های مختلفی برای رسیدن به بهشت بیان شده است، اولین قدم برای رسیدن به بهشت، پیرو شریعت بودن و انجام واجبات و ترک محرمات است[۳۵]. امام علی(ع) می‌فرماید: «پس آنکه مشتاق بهشت بود، شهوت‌ها را از دل زدود و آنکه از دوزخ ترسید، از آنچه حرام است دوری گزید و آنکه ناخواهان دنیا بود، مصیبت‌ها بر وی آسان نمود و آنکه مرگ را چشم داشت، در کارهای نیک پای پیش گذاشت»[۳۶]. در منظر امام کسانی اهل بهشت‌اند که شب زنده‌دارند؛ هنگام شب استغفار کنند و در روز نیز از ترس خداوند مرتکب گناه نشوند[۳۷].

یکی دیگر از راه‌های رسیدن به بهشت، استفاده از تعالیم قرآنی است. نهج البلاغه قرآن را راهنمایی می‌داند که هیچ‌گاه دچار خطا نمی‌شود و هرکس به راه او ادامه دهد به بهشت برین خواهد رسید[۳۸].

از دیگر عوامل راه‌یابی: شناخت امامان معصوم(ع) و پیروی از آنان[۳۹]؛ پیروی نکردن از هوا و هوس[۴۰]؛ استوار ماندن بر حق[۴۱]؛ تکبر نورزیدن[۴۲]؛ بهره‌برداری درست از دنیا[۴۳] و تقواست[۴۴].[۴۵]

بهشتیان

بهشتیان، کسانی‌اند که از گذر ایمان و عمل صالح، رضای خدا را کسب می‌کنند و به بهشت راه می‌یابند[۴۶]. پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان، به ترتیب، برترین ساکنان بهشت‌اند ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا[۴۷]. بهشتیان در خانه‌های نیک و ویژۀ خود به سر می‌برند ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۴۸] و می‌توانند همراه پدران، همسران و فرزندان صالح خود زندگی کنند ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ[۴۹]. رابطۀ بهشتیان با یکدیگر بسیار صمیمی و دوستانه است ﴿فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ[۵۰]؛ ﴿لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا[۵۱] و لطف و فیض ویژۀ الهی هر روز بر آنان فرو می‌آید و هر چه بخواهند، بی‌درنگ می‌رسد. خستگی و رنج و دگرگونی در بهشت نیست و بهشتیان خویشتن را به کارهای بیهوده و بازیچه نمی‌آلایند﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ[۵۲].[۵۳]

درجات بهشت

بهشتیان دارای درجات و مقامات‌ گوناگونی هستند. آنان که در دنیا اهل ورع و پرهیزگاری‌اند، دارای مقامات والا و درجات برترند ﴿أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۵۴]. ﴿جَنَّةِ النَّعِيمِ، ﴿جَنَّةُ الْخُلْدِ، «جنة القرار»، «جنة العدن»، ﴿جَنَّةُ الْمَأْوَى، «جنة الفردوس» نام‌های درجات بهشت‌اند. از برخی آیات و روایات می‌توان دریافت، بهشتیان در بهشت تکامل می‌یابند و از این رو، جایگاه آنان در بهشت، تغییرپذیر است[۵۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی.
  2. التحقیق، ج ۲، ص۱۲۳؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۴۲۱، «جن».
  3. تسنیم، ج ۲، ص۴۶۸؛ انوار درخشان، ج ۱، ص۲۲۵.
  4. گرامی، علی، مقاله «بهشت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۳۶۰.
  5. مباحث بنیادین، ج ۱، ص۵۱۹.
  6. ر.ک: اوستا، ص۵۴۶ ـ ۵۵۰؛ مباحث بنیادین، ج ۱، ص۱۸۵.
  7. دائرة معارف القرن العشرین، ج ۳، ص۱۹۲؛ مباحث بنیادین، ج‌‌۱، ص۱۸۵ ـ ۱۹۰.
  8. دائرة‌‌المعارف بستانی، ج ۶، ص۵۵۹.
  9. البدء والتاریخ، ج ۱، ص۱۸۶.
  10. گرامی، علی، مقاله «بهشت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۳۶۱.
  11. سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  12. سوره ص، آیه ۲۵.
  13. سوره انشقاق، آیه ۶.
  14. سوره بقره، آیه ۲۸۶.
  15. مباحث بنیادین، ج ۱، ص۵۲۴ ـ ۵۲۵.
  16. سوره بقره، آیه ۳۵.
  17. سوره بقره، آیه ۲۵.
  18. سوره مؤمنون، آیه ۱۱.
  19. سوره انعام، آیه ۱۲۷.
  20. سوره غافر، آیه ۳۹.
  21. سوره فاطر، آیه ۳۵.
  22. سوره نجم، آیه ۱۳.
  23. گرامی، علی، مقاله «بهشت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۳۶۲.
  24. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۱۷۸- ۱۷۹.
  25. فرهنگ معین.
  26. «بهشت‌هایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است؛ بی‌گمان وعده او شدنی است» سوره مریم، آیه ۶۱.
  27. «و برای آن کس که از ایستادن در برابر پروردگار خویش هراسیده است دو بهشت خواهد بود» سوره الرحمن، آیه ۴۶؛ پیام قرآن‌، ۶/ ۳۳۴.
  28. «و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.
  29. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۶۲.
  30. «فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِیلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِی الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَی اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَانِ سَیِّئَةٍ أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَکَانَ قَلِیلا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۵۲.
  31. «إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ، فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۴۵۷.
  32. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۱۷۸- ۱۷۹.
  33. میزان الحکمة، ج۱، ص۴۳۴ و ۲۶۲۴؛ پیام قرآن‌، ج۶، ص۳۰۴- ۲۲۹.
  34. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۶۲ ـ ۱۶۳.
  35. َ«بَيَّنَ لَكُمْ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ مِنْهَا لِتَتَّبِعُوا هَذِهِ وَ تَجْتَنِبُوا هَذِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
  36. «فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَی الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِی] إِلَی الْخَیْرَات»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۱.
  37. «الَّذِينَ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلًا تَوَحُّشاً وَ انْقِطَاعاً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۲.
  38. «وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.
  39. «وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ، وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ»؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۵۲.
  40. «فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ»؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۷۶.
  41. «وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ»؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۷۶.
  42. «وَ خَلْعَ التَّكَبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ»؛ نهج البلاغه‌، خ١٩٢.
  43. «إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا»؛ نهج البلاغه‌، حکمت ۱۳۱.
  44. «فَإِنَّ التَّقْوَى فِي الْيَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجُنَّةُ»؛ نهج البلاغه‌، خطبه ۱۹۱.
  45. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۱۷۹؛ فرهنگ شیعه، ص۱۶۴.
  46. «سَبِيلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ، أَنْوَرُ السِّرَاجِ؛ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ، وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ، وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ، وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ، وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا، وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ، وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ وَ تُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ؛ وَ إِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ، مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى»؛ نهج البلاغه‌، خ ١۵۶.
  47. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
  48. «خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.
  49. «بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند» سوره رعد، آیه ۲۳.
  50. «بدانچه خداوند به آنان داده است شادمانند و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ نگه داشته است» سوره طور، آیه ۱۸
  51. «در آن سخن یاوه و گناه‌آلودی نمی‌شنوند جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۵ و ۲۶
  52. «کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست» سوره رعد، آیه ۲۹.
  53. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص۱۶۳.
  54. «اما آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند برای آنچه انجام می‌دادند به پذیرایی، آنان را بوستانسراهاست» سوره سجده، آیه ۱۹.
  55. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص۱۶۳-۱۶۴.