خبر واحد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==خبر متواتر و واحد== حدیث از نظر «تعداد راویان» در هر طبقه، به متواتر و واحد تقسیم می‌‌‌‌گردد: واژه متواتر از ریشه «وتر» به معنای واحد است و «تواتر» به معنای...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
==[[خبر متواتر]] و واحد==
[[حدیث]] از نظر «تعداد [[راویان]]» در هر طبقه، به [[متواتر]] و واحد تقسیم می‌‌‌‌گردد: واژه متواتر از ریشه «[[وتر]]» به معنای واحد است و «[[تواتر]]» به معنای پی در پی یا یکی پس از دیگری است. «تترا» در ایه شریفه {{متن قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا...}}<ref>«سپس پیامبران خویش را پی‌درپی فرستادیم» سوره مؤمنون، آیه ۴۴.</ref> به همین معناست.<ref>مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص۸۵۳.</ref>
[[روایت متواتر]] در اصطلاح «خبری است که سلسله راویان آن در هر طبقه به‌اندازه‌ای باشند که امکان توافق آنان برکذب به طور عادی محال باشد و خبر آنها موجب [[علم]] گردد». <ref>مقباس الهدایه، عبدالله مامقانی، ج۱، ص۸۹ – ۹۰؛ الرعایه فی علم الدرایه، شهید ثانی، ص۲۸.</ref>
[[روایات متواتر]] گرچه کم هستند اما غالباً بیانگر محتوا و خبر مهمی‌اند؛ مانند: [[روایت]] [[غدیر]] که تنها در طبقه [[صحابه]] بیش از ۱۰۰ نفر آن را روایت نموده‌اند.
==اقسام خبر متواتر==
متواتر از یک نظر به «[[تواتر لفظی]] و [[معنوی]]» تقسیم می‌‌‌‌شود:
متواتر لفظی آن است که «همه راویان مضمون آن را با الفاظ واحدی نقل کنند».<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۱۵.</ref> مثل حدیث «من [[کذب]] علیّ متعمّدا فلیتبوّء مقعده من النار». <ref>کافی، شیخ کلینی، ج۱، ص۶۲.</ref> که جمع کثیری از صحابه این حدیث را نقل کرده‌اند و شمار آنان را از چهل تا حدود شصت نفر دانسته‌اند.<ref>الرعایه فی علم الدرایه، ص۲۹.</ref>
متواتر معنوی آن است که «همه راویان مضمون واحدی را با عبارات مختلف نقل کنند که تطابق در آن معنا با دلالت تضمنی یا التزامی دانسته شود». <ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۱۵.</ref>
برای [[حدیث متواتر]] تقسیم دیگری نیز وجود دارد و آن «تواتر تفصیلی و اجمالی» است. تواتر تفصیلی شامل تواتر لفظی و معنوی می‌‌‌‌باشد، اما [[تواتر اجمالی]] در صورتی است که چند روایت در یک موضوع وارد شود و از نظر دلالت همسان نباشد ولی آن [[روایات]] از قدر مشترک برخوردار باشند که از مجموع آنها به صدور یکی از آنها قطع حاصل شود، مانند [[اخبار]] [[روایت]] شده در مورد [[حجیت خبر واحد]].<ref>علم الدرایه تطبیقی، سیدرضا مودب، ص۳۷؛ نیز مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۱۵.</ref>
خبر واحد «روایتی است که [[راویان]] آن در تمامی طبقات به حد [[تواتر]] نرسیده باشد». <ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۲۵؛ الرعایه فی علم الدرایه، شهید ثانی، ص۲۹.</ref> اینگونه [[روایات]] به [[تنهایی]] مفید [[علم]] نیستند، بلکه با کمک قرائن دیگر می‌‌‌‌توان [[حجیت]] آنها را به [[اثبات]] رساند. از این رو اگر روایتی در چند طبقه به حد تواتر برسد اما تنها در یک طبقه به تواتر نرسیده باشد، [[متواتر]] نبوده و خبر واحد به شمار می‌‌‌‌آید؛ زیرا نتیجه تابع اخص مقدمات است.


==اعتبار و حجیت خبر واحد==
==اعتبار و حجیت خبر واحد==
خط ۴۶: خط ۳۲:
#[[موثق]] «روایتی است که به رغم برخورداری از [[اتصال سند]] به [[معصوم]] و نیز [[عدالت]] یا وثاقتِ [[راویان]] در تمام طبقات، یک یا چند [[راوی]] آن غیر امامی باشند».<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۶۸؛ الرعایه فی علم الدرایه، ص۲۳.</ref> مثلا [[علی بن فضال]] گرچه امامی نیست ولی در [[رجال شیعه]] [[توثیق]] شده است.  
#[[موثق]] «روایتی است که به رغم برخورداری از [[اتصال سند]] به [[معصوم]] و نیز [[عدالت]] یا وثاقتِ [[راویان]] در تمام طبقات، یک یا چند [[راوی]] آن غیر امامی باشند».<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۶۸؛ الرعایه فی علم الدرایه، ص۲۳.</ref> مثلا [[علی بن فضال]] گرچه امامی نیست ولی در [[رجال شیعه]] [[توثیق]] شده است.  
#[[ضعیف]] «روایتی است که هیچ یک از شرایط تعاریف پیش گفته در باره [[حدیث صحیح]]، حسن و موثق را نداشته باشد».<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۷۷.</ref> مانند اینکه راویان آن به [[کذب]]، [[جعل]]، کثرت [[خطا]]، [[غفلت]]، [[فسق]]، و مانند آن متهم باشند یا سند آن از اتصال برخوردار نباشد.  
#[[ضعیف]] «روایتی است که هیچ یک از شرایط تعاریف پیش گفته در باره [[حدیث صحیح]]، حسن و موثق را نداشته باشد».<ref>مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۷۷.</ref> مانند اینکه راویان آن به [[کذب]]، [[جعل]]، کثرت [[خطا]]، [[غفلت]]، [[فسق]]، و مانند آن متهم باشند یا سند آن از اتصال برخوردار نباشد.  
==مراتب اقسام چهارگانه [[حدیث]]==
اقسام پیش گفته از نظر درجه اعتبار و [[مقبولیت]] بدین ترتیب‌اند:
#حدیث صحیح، تنها [[حدیثی]] است که به طور مطلق معتبر و قابل عمل است مگر آنکه به رغم [[صحت سند]]، متن آن با [[دلیل قطعی]] همچون [[نص قرآن]]، [[سنت]] [[متواتر]]، [[عقل]] [[قطعی]] و... مخالف باشد.
#[[حدیث حسن]]، از نظر درجه اعتبار پس از صحیح قرار دارد و غالباً به عنوان مؤید و [[شاهد]] بر [[روایت]] صحیح به کار می‌‌‌‌رود. به عبارت دیگر روایت حسن به [[تنهایی]] به عنوان مستند [[حکم شرعی]] یا آموزه [[دینی]] مورد استفاده قرار نمی‌‌‌‌گیرد، مگر آنکه در کنارش روایت یا [[روایات]] صحیحی باشد.
#[[حدیث موثق]]، از نظر رتبه اعتبار پس از حسن قرار دارد. موثق نیز تنها به عنوان مؤید [[روایات صحیح]] به کار می‌‌‌‌رود.
#روایت ضعیف نیز غیر معتبر و غیر قابل عمل است مگر آنکه متن آن به رغم [[ضعف]] سندی موافق کتاب یا سنت یا عقل و... باشد. این امر بیشتر در روایات [[معارف]] و [[تفسیر قرآن]] صادق است؛ زیرا بسیاری از روایات رسیده در این زمینه از نظر سندی دچار ضعف سندی‌اند، اما با این حال به خاطر موافقت متن آنها با [[ادله]] قطعی مورد پذیرش و عمل قرار می‌‌‌‌گیرند.<ref>حدیث‌شناسی ۲، علی نصیری، ص۴۶؛ نیز ر. ک: اصول الحدیث و احکامه، جعفر سبحانی، ص۵۳ - ۵۴</ref><ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی (کتاب)|اصطلاحات حدیثی]]</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۹

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

اعتبار و حجیت خبر واحد

خبر واحدِ محفوف به قرائن که حکایت از صدور روایت از سوی معصوم (ع) دارد، نزد همه علما و محدثان دارای حجت است. قرائن حجیت از نظر امامیه بدین شرح است:

  1. وجود حدیث در چندین اصل از اصول اربعماه؛
  2. وجود حدیث در اصلی که جامع آن از اصحاب اجماع باشد، مانند اصولی که زراره جمع کرده است؛
  3. وجود حدیث در کتابی که بر معصوم (ع) عرضه شده و امام آن را ثنا نموده باشد؛ نظیر کتاب عبیدالله حلبی که بر امام صادق (ع) عرضه نمود؛
  4. وجود حدیث در کتب مورد اعتماد شیعه؛ مانند: کتاب علی بن مهزیار؛
  5. موافقت حدیث با ادله عقلیه، نص کتاب، سنت قطعیه، اجماع علمای شیعه.[۱]

تقسیمات خبر واحد

خبر واحد از نظر «تعداد راویان، حالات راویان و اوصاف سند یا متن» دارای تقسیماتی است که در اینجا به دو قسم نخست اشاره می‌‌‌‌شود:

خبر واحد از نظر تعداد راویان

خبر واحد از این نظر به خبر «مستفیض، عزیز و غریب» تقسیم می‌‌‌‌گردد.

  1. خبر مستفیض «روایتی است که راویان آن در هر طبقه حداقل سه نفر باشند». [۲] و به حد تواتر نرسد.
  2. خبر عزیز «روایتی است که راویان آن در هر طبقه حداقل دو نفر باشند». [۳]
  3. خبر غریب «روایتی است که راویان آن در هر طبقه یک نفر یا در طبقه اول یک نفر باشد». برای خبر غریب اقسامی برشمرده‌اند؛ از جمله:
    1. غریب در سند: «حدیثی که در تمامی طبقات، تنها یک نفر از یک نفر تا آخر سند، آن را نقل می‌‌‌‌کند».
    2. غریب در متن: «حدیثی که متن آن در طبقه اول تنها توسط یک راوی نقل شده و سپس در طبقات بعدی متن آن توسط جمع زیادی از راویان شهرت پیدا کرده باشد». از این نوع حدیث به غریب مشهور نیز تعبیر می‌‌‌‌شود؛ زیرا در یک طرف غرابت و در طرف دیگر شهرت پیدا کرده است.[۴] مثلاً حدیث «انَّما الاَعمالُ بِالنِیّات» را از طبقه صحابه تنها یک نفر نقل کرده است اما بعدا مشهور شده تا جایی که گفته‌اند بیش از یکصد تن آن را از یحیی بن سعید روایت کرده‌اند.[۵]

خبر واحد از نظر حالات راویان

این تقسیم‌بندی نزد متقدمان - محدثان امامیه تا قرن ششم - و متاخران از محدثان امامیه، متفاوت است:

تقسیم متقدمان: متقدمان خبر واحد را به دو قسم «صحیح» و «غیر صحیح» (ضعیف) تقسیم می‌‌‌‌نمایند. آنان حدیث صحیح را حدیثی می‌‌‌‌دانند که از قرائن صحت و حجیت (که به موارد آن در بالا اشاره شد) برخوردار باشد که به واسطه آن قرائن می‌‌‌‌توان به متن حدیث اعتماد نمود. بر این اساس حدیث فاقد این شرایط را حدیث غیر صحیح و ضعیف می‌‌‌‌دانند. اصطلاح یاد شده نزد قدما مربوط به متن حدیث بوده و ارتباطی به بررسی سندی احادیث نداشته است.[۶]

تقسیم متاخران: خبر واحد از نظر متاخران امامیه - از زمان سید بن طاووس (م ۶۷۳ق) به بعد – شامل «صحیح»، «حسن»، «موثق» و «ضعیف» می‌‌‌‌باشد.

در ادامه به تعریف هریک اشاره می‌‌‌‌شود:

  1. صحیح «خبری است که سلسله سند آن تا به معصوم متصل و تمامی راویان آن در همه طبقات امامی و عادل باشند». [۷] بدین ترتیب قید اتصال سند، امامی بودن راویان و عدالت آنها ارکان سه گانه حدیث صحیح را تشکیل می‌‌‌‌دهد. مقصود از امامی کسی است که معتقد به امام عصر خویش باشد، اگرچه امامت دیگر امامان را درک نکرده باشد.[۸] از این رو فطحیه، واقفیه، زیدیه، اسماعیلیه و مانند آن از امامیه خارج‌اند. و عدالت نیز ملکه نفسانی است که شخص را بر انجام واجبات و ترک محرمات وامی دارد. حدیث صحیح خود به سه قسم «صحیح اعلی، اوسط و ادنی» تقسیم می‌‌‌‌گردد.[۹]
  2. حسن «روایتی است که واجد تمام شرایط روایت صحیح است به جز آنکه در میان سلسله راویان نسبت به یک یا چند راوی در منابع رجالی تصریح به عدالت نشده و تنها به مدح و ستایش او اکتفا شده باشد».[۱۰] بنابر این اتصال سند، امامی بودن و ممدوح بودن (و عدم تصریح به عدالت برخی راویان) ارکان روایت حسن می‌‌‌‌باشد. مقصود از ممدوح بودن مدحی است که در اعتبار راوی دخالت داشته باشد. مانند: صالح، خیّر، صادق الوعد، عین، وجه، شیخ و مشیخه، صدوق. ولی تعابیری چون: فهیم، مشکور، فاضل، قاری و مانند آن دخالتی در اعتبار سند ندارد.[۱۱][۱۲] به عنوان نمونه در روایتی که نام ابراهیم بن‌هاشم آمده باشد از نگاه شماری از محدثان حسن است زیرا نسبت به ابراهیم بن‌هاشم به رغم مشهور بودن و شناخته شده بودن، در کتب رجالی تصریح به عدالت نشده و تنها به مدح و ستایش او اکتفا شده است.[۱۳]
  3. موثق «روایتی است که به رغم برخورداری از اتصال سند به معصوم و نیز عدالت یا وثاقتِ راویان در تمام طبقات، یک یا چند راوی آن غیر امامی باشند».[۱۴] مثلا علی بن فضال گرچه امامی نیست ولی در رجال شیعه توثیق شده است.
  4. ضعیف «روایتی است که هیچ یک از شرایط تعاریف پیش گفته در باره حدیث صحیح، حسن و موثق را نداشته باشد».[۱۵] مانند اینکه راویان آن به کذب، جعل، کثرت خطا، غفلت، فسق، و مانند آن متهم باشند یا سند آن از اتصال برخوردار نباشد.

منابع

پانویس

  1. درسنامه علم الدرایه، سیدرضا مودب، ص۴۶؛ علم الحدیث و درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص۱۴۶؛ جهت بررسی تفصیلی آن به کتاب‌های اصولی مراجعه گردد.
  2. مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۲۸.
  3. همان، ۱۳۴.
  4. درسنامه علم الدرایه، ص۵۰.
  5. مقباس الهدایه، ج۱، ص۲۲۹.
  6. درسنامه علم الدرایه، ص۵۸.
  7. الرعایه فی علم الدرایه، ص۳۰؛ مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۴۵.
  8. درسنامه علم الدرایه، ص۶۱.
  9. بنگرید به: همان، ص۶۲ - ۶۳.
  10. مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۶۰ و ۱۶۱؛ الرعایه فی علم الدرایه، ص۳۰.
  11. جهت اطلاع بیشتر از الفاظ مدح ر. ک: مقباس الهدایه، ج۲، ص۱۲۹ به بعد (الالفاظ المستعمله فی التعدیل.
  12. وصول الاخیار، حسین بن عبدالصمد عاملی، ص۱۸۷.
  13. فهرست طوسی، ص۳۶؛ رجال کشی، ص۱۶.
  14. مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۶۸؛ الرعایه فی علم الدرایه، ص۲۳.
  15. مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۷۷.