نزول قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿'
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿')
خط ۱۳: خط ۱۳:
==معنای نزول==
==معنای نزول==
*همان طور که اشاره شد، قرآن کریم در بیان چگونگی انتقال پیام الهی به [[پیامبر]]{{صل}} از ماده "نزل" و مشتقات آن بهره گرفته است. سؤال این است که نزول در مورد قرآن به چه معنا است؟
*همان طور که اشاره شد، قرآن کریم در بیان چگونگی انتقال پیام الهی به [[پیامبر]]{{صل}} از ماده "نزل" و مشتقات آن بهره گرفته است. سؤال این است که نزول در مورد قرآن به چه معنا است؟
*[[ابن فارس]] در معجم مقاییس اللغه در باره معنای اصلی ماده "نزل" می‌نویسد: "این کلمه بر هبوط و وقوع چیزی دلالت دارد"<ref>معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۱۴۱۹ ﻫ، ج ۵، ص ۴۱۷.</ref> پس نزول یک امر بر این دلالت دارد که آن امر از جایگاه بلندی فرود آمده و در جای پايين‌تری قرار گرفته است؛ بنا بر این حقیقت و اصل قرآن کریم ـ که ‌کلام خداوند است ‌ـ در امّ الکتاب نزد خداوند است که جایگاهی بس بلند و عالی‌مرتبه دارد:{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}}<ref> و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه:۴.</ref>
*[[ابن فارس]] در معجم مقاییس اللغه در باره معنای اصلی ماده "نزل" می‌نویسد: "این کلمه بر هبوط و وقوع چیزی دلالت دارد"<ref>معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۱۴۱۹ ﻫ، ج ۵، ص ۴۱۷.</ref> پس نزول یک امر بر این دلالت دارد که آن امر از جایگاه بلندی فرود آمده و در جای پايين‌تری قرار گرفته است؛ بنا بر این حقیقت و اصل قرآن کریم ـ که ‌کلام خداوند است ‌ـ در امّ الکتاب نزد خداوند است که جایگاهی بس بلند و عالی‌مرتبه دارد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}}<ref> و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه:۴.</ref>
*حقایقی که قرآن از آن سخن می‌گوید فراتر از لفظ و معنا است؛ خداوند خواسته است با نزول این حقایق به صورت قرآن, این امکان را برای انسان فراهم کند که معارف آن را درک کند و با پیروی از دستوراتش به آن حقایق نایل شود؛ بر این اساس می‌توان گفت که تنزیل قرآن در واقع همان «تیسیر قرآن» است که در برخی از آیات بیان شده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ }}﴾}}<ref> و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟؛ سوره قمر، آیه:۱۷.</ref>
*حقایقی که قرآن از آن سخن می‌گوید فراتر از لفظ و معنا است؛ خداوند خواسته است با نزول این حقایق به صورت قرآن, این امکان را برای انسان فراهم کند که معارف آن را درک کند و با پیروی از دستوراتش به آن حقایق نایل شود؛ بر این اساس می‌توان گفت که تنزیل قرآن در واقع همان «تیسیر قرآن» است که در برخی از آیات بیان شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ }}﴾}}<ref> و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟؛ سوره قمر، آیه:۱۷.</ref>
*خداوند منویّات خود را به زبان بشر درآورد تا برای او قابل فهم باشد:{{عربی|﴿{{متن قرآن|فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> و جز این نیست که آن را به زبان تو آسان گردانیده‌ایم باشد که آنان پند گیرند؛ سوره دخان، آیه:۵۸.</ref>
*خداوند منویّات خود را به زبان بشر درآورد تا برای او قابل فهم باشد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}﴾}}<ref> و جز این نیست که آن را به زبان تو آسان گردانیده‌ایم باشد که آنان پند گیرند؛ سوره دخان، آیه:۵۸.</ref>
*در سخنی از [[امام علی]]{{ع}} آمده است که خداوند در [[قرآن]] تجلّی کرده است<ref>نهج البلاغه، سید رضی، ترجمۀ سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ش، چاپ پانزدهم، ص ۱۴۲، خطبۀ ۱۴۷.</ref>. خداوند نور آسمان‌ها و زمین است <ref>سوره نور، آیه:۳۵.</ref>؛ بدین معنا که آنچه در آسمان‌ها و زمین ظاهر شده است، همگی جلوه‌هایی از اسماء و صفات باری‌تعالی است. قرآن کریم نیز جلوه‌ای از اسماء و صفات خداوند است. پس قرآن کریم در حقیقت نازله‌ای از اسماء و صفات او است. در خود قرآن هم تصریح شده است که این کتاب تنزیلی از خدای رحمن، رحیم، حکیم، حمید، عزیز، علیم، و ربُّ العالمین است<ref> ر.ک: سوره فصلت، آیه:‌۲؛ سوره جاثیه، آیه:‌۲؛ سوره احقاف، آیه:‌۲؛ فصلت، آیه:‌۴۲؛ سوره زمر، آیه:‌۱؛ سوره غافر، آیه:‌۲؛ سوره واقعه، آیه:‌۸۰؛ سوره حاقه، آیه:‌۴۳.</ref>.
*در سخنی از [[امام علی]]{{ع}} آمده است که خداوند در [[قرآن]] تجلّی کرده است<ref>نهج البلاغه، سید رضی، ترجمۀ سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ش، چاپ پانزدهم، ص ۱۴۲، خطبۀ ۱۴۷.</ref>. خداوند نور آسمان‌ها و زمین است <ref>سوره نور، آیه:۳۵.</ref>؛ بدین معنا که آنچه در آسمان‌ها و زمین ظاهر شده است، همگی جلوه‌هایی از اسماء و صفات باری‌تعالی است. قرآن کریم نیز جلوه‌ای از اسماء و صفات خداوند است. پس قرآن کریم در حقیقت نازله‌ای از اسماء و صفات او است. در خود قرآن هم تصریح شده است که این کتاب تنزیلی از خدای رحمن، رحیم، حکیم، حمید، عزیز، علیم، و ربُّ العالمین است<ref> ر.ک: سوره فصلت، آیه:‌۲؛ سوره جاثیه، آیه:‌۲؛ سوره احقاف، آیه:‌۲؛ فصلت، آیه:‌۴۲؛ سوره زمر، آیه:‌۱؛ سوره غافر، آیه:‌۲؛ سوره واقعه، آیه:‌۸۰؛ سوره حاقه، آیه:‌۴۳.</ref>.
*این معنا با یک مثال ساده روشن‌تر می‌شود. فرض کنید اداره یک آموزشگاه کودکان را به یک مربی متخصص و باتجربه بسپارند. او با دانش و تجربه‌ای که در زمینه تعلیم و تربیت کودک اندوخته است برای آن آموزشگاه برنامه آموزشی و پرورشی تهیه می‌کند. آنچه او در برنامه‌ها قرار می‌دهد ـ اعم از بازی، نقاشی، قصه، شعر و... ـ همگی از منبع دانش و تجربه او منشأ گرفته است و نازله علم و تجربه اوست. نوآموزان نیز با انجام آنچه او برنامه‌ریزی کرده است می‌توانند به اهداف او دست یابند.
*این معنا با یک مثال ساده روشن‌تر می‌شود. فرض کنید اداره یک آموزشگاه کودکان را به یک مربی متخصص و باتجربه بسپارند. او با دانش و تجربه‌ای که در زمینه تعلیم و تربیت کودک اندوخته است برای آن آموزشگاه برنامه آموزشی و پرورشی تهیه می‌کند. آنچه او در برنامه‌ها قرار می‌دهد ـ اعم از بازی، نقاشی، قصه، شعر و... ـ همگی از منبع دانش و تجربه او منشأ گرفته است و نازله علم و تجربه اوست. نوآموزان نیز با انجام آنچه او برنامه‌ریزی کرده است می‌توانند به اهداف او دست یابند.
خط ۳۷: خط ۳۷:
===مراحل نزول قرآن===
===مراحل نزول قرآن===
*برخی از عالمان با استفاده از آیات قرآن، مراحل زیر را برای نزول قرآن بر شمرده‌اند:
*برخی از عالمان با استفاده از آیات قرآن، مراحل زیر را برای نزول قرآن بر شمرده‌اند:
# ثبوت در [[لوح محفوظ]]: در سوره بروج آمده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ }}﴾}} <ref> این سخن، جادو و دروغ نیست بلکه قرآنی ارجمند است،در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه: ۲۱ - ۲۲.</ref> در باره [[لوح محفوظ]] توضیحی در قرآن نیامده است، ولی از روایات استفاده می‌شود که آن لوحی آسمانی است که آنچه بوده و خواهد بود در آن نوشته شده است و تنها فرشتگان از آن آگاهی دارند. این لوح از آن رو محفوظ نامیده شده است که از دست‌بُرد شیاطین و خطر افزایش و کاهش محفوظ است و خداوند با قلم سرنوشت، همه چیز را در آن نوشته است<ref> ر.ک: تفسیر نور ‌الثقلین، عبد علی بن جمعة الحویزی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، مؤسسۀ اسماعیلیان، ۱۴۱۲ ﻫ، ج ۵، ص ۵۴۸؛ میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، قم، دار الحدیث، ج ۴، ص ۳۳۲۹.</ref>. بر اساس این آیه حقایق و معارف قرآن نیز در آن لوح نوشته شده و از آن مقام به عوالمِ بعدی نازل شده است. در آیه دیگری هم آمده است که حقیقت قرآن از اُمّ الکتاب نازل شده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ }}﴾}} <ref> سوگند به این کتاب روشن به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید.و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۲ - ۴.</ref>. مفسّران معمولاً [[لوح محفوظ]] را همان [[ام الکتاب]] دانسته‌اند<ref>ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ ﻫ، ج ۹، ص ۶۷؛ المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۷، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۷.</ref>. احتمالاً مراد از {{عربی|﴿{{متن قرآن| كِتَابٍ مَّكْنُونٍ }}﴾}} در سوره واقعه نیز همان [[ام الکتاب]] باشد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ }}﴾}} <ref> که این قرآنی ارجمند است،در نوشته‌ای فرو پوشیده،که جز پاکان را به آن دسترس نیست،فرو فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان است؛ سوره وایعه، آیه: ۷۷ - ۸۰.</ref>. مسلّماً فرشتگان الهی از پاکانِ یادشده در این آیات هستند<ref> [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۷۷ - ۷۹.</ref>
# ثبوت در [[لوح محفوظ]]: در سوره بروج آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ }}﴾}} <ref> این سخن، جادو و دروغ نیست بلکه قرآنی ارجمند است،در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه: ۲۱ - ۲۲.</ref> در باره [[لوح محفوظ]] توضیحی در قرآن نیامده است، ولی از روایات استفاده می‌شود که آن لوحی آسمانی است که آنچه بوده و خواهد بود در آن نوشته شده است و تنها فرشتگان از آن آگاهی دارند. این لوح از آن رو محفوظ نامیده شده است که از دست‌بُرد شیاطین و خطر افزایش و کاهش محفوظ است و خداوند با قلم سرنوشت، همه چیز را در آن نوشته است<ref> ر.ک: تفسیر نور ‌الثقلین، عبد علی بن جمعة الحویزی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، مؤسسۀ اسماعیلیان، ۱۴۱۲ ﻫ، ج ۵، ص ۵۴۸؛ میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، قم، دار الحدیث، ج ۴، ص ۳۳۲۹.</ref>. بر اساس این آیه حقایق و معارف قرآن نیز در آن لوح نوشته شده و از آن مقام به عوالمِ بعدی نازل شده است. در آیه دیگری هم آمده است که حقیقت قرآن از اُمّ الکتاب نازل شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ }}﴾}} <ref> سوگند به این کتاب روشن به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید.و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۲ - ۴.</ref>. مفسّران معمولاً [[لوح محفوظ]] را همان [[ام الکتاب]] دانسته‌اند<ref>ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ ﻫ، ج ۹، ص ۶۷؛ المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۷، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۷.</ref>. احتمالاً مراد از {{عربی|﴿{{متن قرآن| كِتَابٍ مَّكْنُونٍ }}﴾}} در سوره واقعه نیز همان [[ام الکتاب]] باشد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ }}﴾}} <ref> که این قرآنی ارجمند است،در نوشته‌ای فرو پوشیده،که جز پاکان را به آن دسترس نیست،فرو فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیان است؛ سوره وایعه، آیه: ۷۷ - ۸۰.</ref>. مسلّماً فرشتگان الهی از پاکانِ یادشده در این آیات هستند<ref> [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۷۷ - ۷۹.</ref>
# نزول بر عالم فرشتگان:قرآن کریم در سوره عبس چنین وصف شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّهَا تَذْكِرَةٌفَمَن شَاء ذَكَرَهُ فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍمَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍبِأَيْدِي سَفَرَةٍكِرَامٍ بَرَرَةٍ }}﴾}} <ref> نه چنین است؛ آن (قرآن) به راستی یادکردی است.هر که خواهد آن را به یاد می‌آورددر اوراقی ارجمند است؛والا رتبه و پاک،به دست نویسندگانی که ارجمند و نیکویند؛ سوره عبس، آیه: ۱۱ - ۱۶.</ref>.بنا بر نظر بیش‌تر مفسّران، مراد از {{عربی|﴿{{متن قرآن|سَفَرَةٍ}}﴾}}  در این آیات، فرشتگان الهی هستند<ref>ر.ک: طبرسی، پیشین، ج ۱۰، ص ۲۶۷؛ طباطبایی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹۲؛ التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، قم، مکتبة الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۱۰، ص ۲۷۱؛ التفسیر الصافی، محسن فیض کاشانی، تحقیق شیخ حسین عاملی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۵، ص ۲۸۵.</ref>. شاید منظور از آنچه در روایات با عنوان "نزول قرآن در شب قدر بر آسمان دنیا" آمده است، همان عالَمِ فرشتگان باشد<ref> [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۷۸ - ۷۹.</ref>.
# نزول بر عالم فرشتگان:قرآن کریم در سوره عبس چنین وصف شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّهَا تَذْكِرَةٌفَمَن شَاء ذَكَرَهُ فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍمَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍبِأَيْدِي سَفَرَةٍكِرَامٍ بَرَرَةٍ }}﴾}} <ref> نه چنین است؛ آن (قرآن) به راستی یادکردی است.هر که خواهد آن را به یاد می‌آورددر اوراقی ارجمند است؛والا رتبه و پاک،به دست نویسندگانی که ارجمند و نیکویند؛ سوره عبس، آیه: ۱۱ - ۱۶.</ref>.بنا بر نظر بیش‌تر مفسّران، مراد از {{عربی|﴿{{متن قرآن|سَفَرَةٍ}}﴾}}  در این آیات، فرشتگان الهی هستند<ref>ر.ک: طبرسی، پیشین، ج ۱۰، ص ۲۶۷؛ طباطبایی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹۲؛ التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، قم، مکتبة الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۱۰، ص ۲۷۱؛ التفسیر الصافی، محسن فیض کاشانی، تحقیق شیخ حسین عاملی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۵، ص ۲۸۵.</ref>. شاید منظور از آنچه در روایات با عنوان "نزول قرآن در شب قدر بر آسمان دنیا" آمده است، همان عالَمِ فرشتگان باشد<ref> [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۷۸ - ۷۹.</ref>.
#نزول بر قلب [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: بنا به گفته قرآن جبرئیل، که از فرشتگان بزرگ الهی است، قرآن را بر قلب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل کرده است. در آیه زیر از او با وصف «روح الامین» یاد شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ }}﴾}} <ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است.که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیم‌دهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۲ - ۱۹۵.</ref><ref> [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۷۹.</ref>.
#نزول بر قلب [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: بنا به گفته قرآن جبرئیل، که از فرشتگان بزرگ الهی است، قرآن را بر قلب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل کرده است. در آیه زیر از او با وصف «روح الامین» یاد شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ }}﴾}} <ref> و این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است.که روح الامین آن را فرود آورده است بر دلت، تا از بیم‌دهندگان باشی؛ به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۲ - ۱۹۵.</ref><ref> [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۷۹.</ref>.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
==انواع نزول [[قرآن]]==
==انواع نزول [[قرآن]]==
===نزول دفعی===
===نزول دفعی===
*بدون تردید آیات و سوره‌های قرآن به تدریج در طول دوره رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلاً }}﴾}} <ref> و آن را قرآنی بخش‌بخش کرده‌ایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را خرده‌خرده فرو فرستاده‌ایم؛ سوره اسراء، آیه: ۱۰۶.</ref>
*بدون تردید آیات و سوره‌های قرآن به تدریج در طول دوره رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلاً }}﴾}} <ref> و آن را قرآنی بخش‌بخش کرده‌ایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را خرده‌خرده فرو فرستاده‌ایم؛ سوره اسراء، آیه: ۱۰۶.</ref>
*برخی از محققان معتقدند که قرآن علاوه بر نزول تدریجی، نزول دیگری هم به صورت دفعی داشته است. با توجه به آنچه که طرفداران نزول دفعی گفته‌اند، برای نزول دفعی می‌توان دو فرض در نظر گرفت:
*برخی از محققان معتقدند که قرآن علاوه بر نزول تدریجی، نزول دیگری هم به صورت دفعی داشته است. با توجه به آنچه که طرفداران نزول دفعی گفته‌اند، برای نزول دفعی می‌توان دو فرض در نظر گرفت:
#نزول حقیقت قرآن به صورت غیر لفظی قبل از تجزیه به آیات و سور
#نزول حقیقت قرآن به صورت غیر لفظی قبل از تجزیه به آیات و سور
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
*در پاسخ به این استدلال می‌توان گفت که اگر چه امروزه در عرف مسلمین هرگاه کلمه قرآن را به کار می‌برند، انصراف به کتاب آسمانی حاوی ۱۱۴ سوره دارد، اما در اصل و کاربردهای اولیه چنین نبوده است؛ قرآن کلام الهی است که خداوند آن را به تدریج بر [[حضرت محمد]]{{صل}} نازل کرده و به آن تحدّی نموده است. همان طور که یک سوره، قرآن است، یک آیه هم قرآن است و حتی بخشی از یک آیه را نیز می‌توان قرآن نام نهاد<ref>ر.ک: القرآن الکریم و روایات المدرسین، سید مرتضی عسکری، تهران، شرکت توحید للنشر، ۱۴۱۵ ﻫ، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref>. شاید بتوان گفت که در قرآن هیچ آیه‌ای وجود ندارد که در آن واژه قرآن به مجموع آنچه امروزه قرآنش می‌نامیم اطلاق شده باشد، چرا که تا روز نزول آیه مربوطه، همه قرآن نازل نشده بود. بنا بر این، آیاتی که حاکی از نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان است، مربوط به آغاز نزول قرآن می‌باشد، چرا که بعض القرآن هم قرآن است.
*در پاسخ به این استدلال می‌توان گفت که اگر چه امروزه در عرف مسلمین هرگاه کلمه قرآن را به کار می‌برند، انصراف به کتاب آسمانی حاوی ۱۱۴ سوره دارد، اما در اصل و کاربردهای اولیه چنین نبوده است؛ قرآن کلام الهی است که خداوند آن را به تدریج بر [[حضرت محمد]]{{صل}} نازل کرده و به آن تحدّی نموده است. همان طور که یک سوره، قرآن است، یک آیه هم قرآن است و حتی بخشی از یک آیه را نیز می‌توان قرآن نام نهاد<ref>ر.ک: القرآن الکریم و روایات المدرسین، سید مرتضی عسکری، تهران، شرکت توحید للنشر، ۱۴۱۵ ﻫ، ج ۱، ص ۲۶۱.</ref>. شاید بتوان گفت که در قرآن هیچ آیه‌ای وجود ندارد که در آن واژه قرآن به مجموع آنچه امروزه قرآنش می‌نامیم اطلاق شده باشد، چرا که تا روز نزول آیه مربوطه، همه قرآن نازل نشده بود. بنا بر این، آیاتی که حاکی از نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان است، مربوط به آغاز نزول قرآن می‌باشد، چرا که بعض القرآن هم قرآن است.
#یکی از محققان مثال خوبی برای این مطلب ذکر کرده است که بیان آن خالی از فایده نیست. ایشان می‌گوید که اگر شخصی که مشغول احداث قنات است، هنگام بیرون آمدن آب قنات بگوید: "آب قنات روز جمعه بیرون آمد"، آیا معنای این سخن آن است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ البته که نه، بلکه معنای آن سخن این است که شروع بیرون آمدن آب قنات، روز جمعه بوده است، چرا که بیرون آمدن آب قنات تدریجی است و ممکن نیست همه آبی که در طول سال‌ها بیرون خواهد آمد، روز جمعه از قنات خارج شود و این خود قرینه‌ای است بر این‌که مقصود از این سخن که می‌گوییم: "آب قنات روز جمعه بیرون آمد". این است که بیرون آمدن آب قنات روز جمعه شروع شده است و این نه مجاز است و نه لازم است که کلمه‌ای نظیر "بعض" در تقدیر باشد، زیرا آن قسمت از آب قنات که روز جمعه بیرون می‌آید، در حقیقت آب قنات است و اطلاق آب قنات بر آن، اطلاق حقیقی است نه مجازی و این مطلب در همه امور تدریجی صادق و جاری است<ref>صالحی نجف‌آبادی، «نظریه‌ای در بارۀ کیفیت نزول قرآن»، ص ۷۵ ـ ۷۴.</ref>.
#یکی از محققان مثال خوبی برای این مطلب ذکر کرده است که بیان آن خالی از فایده نیست. ایشان می‌گوید که اگر شخصی که مشغول احداث قنات است، هنگام بیرون آمدن آب قنات بگوید: "آب قنات روز جمعه بیرون آمد"، آیا معنای این سخن آن است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ البته که نه، بلکه معنای آن سخن این است که شروع بیرون آمدن آب قنات، روز جمعه بوده است، چرا که بیرون آمدن آب قنات تدریجی است و ممکن نیست همه آبی که در طول سال‌ها بیرون خواهد آمد، روز جمعه از قنات خارج شود و این خود قرینه‌ای است بر این‌که مقصود از این سخن که می‌گوییم: "آب قنات روز جمعه بیرون آمد". این است که بیرون آمدن آب قنات روز جمعه شروع شده است و این نه مجاز است و نه لازم است که کلمه‌ای نظیر "بعض" در تقدیر باشد، زیرا آن قسمت از آب قنات که روز جمعه بیرون می‌آید، در حقیقت آب قنات است و اطلاق آب قنات بر آن، اطلاق حقیقی است نه مجازی و این مطلب در همه امور تدریجی صادق و جاری است<ref>صالحی نجف‌آبادی، «نظریه‌ای در بارۀ کیفیت نزول قرآن»، ص ۷۵ ـ ۷۴.</ref>.
#یکی دیگر از دلایل طرفداران نزول دفعی این است که إنزال به معنای نزول دفعی و تنزیل به معنای نزول تدریجی است و در قرآن، نزول قرآن در شب قدر و ماه مبارک رمضان با صیغه إنزال گزارش شده است؛ بنا بر این، این آیات دلالت دارند که خداوند قرآن را به طور یک‌جا و یک‌پارچه در شب قدر بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل کرده و سپس به تدریج نیز بر آن حضرت وحی نموده است<ref>ر. ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۲، ص ۱۸ ـ ۱۷؛ ج ۲۰، ص ۴۶۹.</ref>.در پاسخ به این استدلال باید گفت که چنین فرقی بین صیغه إنزال و تنزیل مورد تأیید لغت‌پژوهان نیست و تنها در برخی از کتب لغت، آن هم با استناد به قول بعضی از مفسّران، چنین مطلبی بیان شده است. این در حالی است که منابع اصیل و معتبر لغوی بر عدم اختلاف معنا بین إنزال و تنزیل اشاره دارند.علاوه بر این، کاربردهای این واژه در قرآن نیز نشانگر آن است که چنین تفاوتی در کاربرد این دو صیغه مورد نظر نبوده است، برای مثال باران که یک امر تدریجی است، یعنی آب به تدریج از آسمان فرو می‌ریزد، گاهی با لفظ إنزال و گاهی با لفظ تنزیل گزارش شده است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ }}﴾}} <ref> آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید؛ سوره بقره، آیه: ۲۲.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ }}﴾}} <ref>و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم؛ سوره ق، آیه: ۹.</ref>.
#یکی دیگر از دلایل طرفداران نزول دفعی این است که إنزال به معنای نزول دفعی و تنزیل به معنای نزول تدریجی است و در قرآن، نزول قرآن در شب قدر و ماه مبارک رمضان با صیغه إنزال گزارش شده است؛ بنا بر این، این آیات دلالت دارند که خداوند قرآن را به طور یک‌جا و یک‌پارچه در شب قدر بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل کرده و سپس به تدریج نیز بر آن حضرت وحی نموده است<ref>ر. ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۲، ص ۱۸ ـ ۱۷؛ ج ۲۰، ص ۴۶۹.</ref>.در پاسخ به این استدلال باید گفت که چنین فرقی بین صیغه إنزال و تنزیل مورد تأیید لغت‌پژوهان نیست و تنها در برخی از کتب لغت، آن هم با استناد به قول بعضی از مفسّران، چنین مطلبی بیان شده است. این در حالی است که منابع اصیل و معتبر لغوی بر عدم اختلاف معنا بین إنزال و تنزیل اشاره دارند.علاوه بر این، کاربردهای این واژه در قرآن نیز نشانگر آن است که چنین تفاوتی در کاربرد این دو صیغه مورد نظر نبوده است، برای مثال باران که یک امر تدریجی است، یعنی آب به تدریج از آسمان فرو می‌ریزد، گاهی با لفظ إنزال و گاهی با لفظ تنزیل گزارش شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ }}﴾}} <ref> آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید؛ سوره بقره، آیه: ۲۲.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء مُّبَارَكًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ }}﴾}} <ref>و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم؛ سوره ق، آیه: ۹.</ref>.
#دلیل دیگر طرفداران نزول دفعی این است که آیات {{عربی|﴿{{متن قرآن| لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ }}﴾}} <ref> زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی؛ سوره قیامت، آیه: ۱۶.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا }}﴾}} <ref> پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.</ref> دالّ بر این است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} زودتر از جبرئیل آیات قرآن را بر زبان می‌آوردند و لازمه این امر آن است که ایشان قبل از نزول تدریجی قرآن، به آیات قرآن عالم بوده باشند، بنا بر این مجموع قرآن قبل از نزول تدریجی بر ایشان [[وحی]] شده بود. از این استدلال چنین برداشت می‌شود که این دسته از قائلانِ به نزول دفعی صرفاً به نزول دفعی حقیقت کلی قرآن بر [[پیامبر]]{{صل}} اکتفا نکرده‌اند، بلکه معتقدند که [[پیامبر]]{{صل}} به همه الفاظ آیات و سور قرآن نیز آگاهی داشته است. البته لازم به ذکر است که مضمون این استدلال در برخی از روایات نیز آمده است<ref>ر. ک: مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۸؛ ج ۵۳، ص ۱.</ref>. در تفسیر المیزان نیز تصریح شده است که اگر [[پیامبر]]{{صل}} قبلاً نسبت به قرآن آگاهی نداشت، عجله به قرائت قرآن در آیات سوره طه و سوره قیامت معنا ندارد<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۱۴، ص ۲۳۱ ، ذیل آیۀ ۱۱۴ سورۀ طه.</ref>.
#دلیل دیگر طرفداران نزول دفعی این است که آیات {{عربی|﴿{{متن قرآن| لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ }}﴾}} <ref> زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی؛ سوره قیامت، آیه: ۱۶.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا }}﴾}} <ref> پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.</ref> دالّ بر این است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} زودتر از جبرئیل آیات قرآن را بر زبان می‌آوردند و لازمه این امر آن است که ایشان قبل از نزول تدریجی قرآن، به آیات قرآن عالم بوده باشند، بنا بر این مجموع قرآن قبل از نزول تدریجی بر ایشان [[وحی]] شده بود. از این استدلال چنین برداشت می‌شود که این دسته از قائلانِ به نزول دفعی صرفاً به نزول دفعی حقیقت کلی قرآن بر [[پیامبر]]{{صل}} اکتفا نکرده‌اند، بلکه معتقدند که [[پیامبر]]{{صل}} به همه الفاظ آیات و سور قرآن نیز آگاهی داشته است. البته لازم به ذکر است که مضمون این استدلال در برخی از روایات نیز آمده است<ref>ر. ک: مجلسی، بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۸؛ ج ۵۳، ص ۱.</ref>. در تفسیر المیزان نیز تصریح شده است که اگر [[پیامبر]]{{صل}} قبلاً نسبت به قرآن آگاهی نداشت، عجله به قرائت قرآن در آیات سوره طه و سوره قیامت معنا ندارد<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۱۴، ص ۲۳۱ ، ذیل آیۀ ۱۱۴ سورۀ طه.</ref>.
*در جواب این استدلال باید گفت که نهی از عجله در خواندن قرآن مستلزم این نیست که [[پیامبر]]{{صل}} قبلاً به آیات قرآن آگاهی داشته باشد. بلکه تفسیر راجح از این آیات، به نظر بسیاری از مفسران و از جمله مرحوم [[شیخ طبرسی]] ـ صاحب مجمع البیان ـ این است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از ترس این‌که مبادا آیات قرآن را فراموش کنند، در بین آیات و قبل از اتمام القای [[وحی]] توسط جبرئیل، قسمت‌های قبلی را تکرار می‌کردند. این قول با ظاهر آیات دیگر قرآن نیز سازگاری دارد. در سوره قیامت بعد از آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن| لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ }}﴾}} <ref> زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی؛ سوره قیامت، آیه: ۱۶.</ref> می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ }}﴾}} <ref> گردآوری و خواندن آن با ماست؛ سوره قیامت، آیه: ۱۷.</ref> که مفسرین "جمع" را به معنای "حفظ" تفسیر کرده‌اند. در آیه ششم سوره اعلی نیز آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| سَنُقْرِؤُكَ فَلا تَنسَى }}﴾}} <ref> زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمی‌بری؛ سوره اعلی، آیه: ۶.</ref> که خداوند وعده اِقرای قرآن را به [[پیامبر]]{{صل}} می‌دهد تا خیال آن حضرت از مسئله فراموشی آیات قرآن کریم راحت باشد. معنای آیه این است که ما زبان تو را به آنچه وحی شده، گویا خواهیم ساخت، پس فراموش نخواهی کرد.
*در جواب این استدلال باید گفت که نهی از عجله در خواندن قرآن مستلزم این نیست که [[پیامبر]]{{صل}} قبلاً به آیات قرآن آگاهی داشته باشد. بلکه تفسیر راجح از این آیات، به نظر بسیاری از مفسران و از جمله مرحوم [[شیخ طبرسی]] ـ صاحب مجمع البیان ـ این است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از ترس این‌که مبادا آیات قرآن را فراموش کنند، در بین آیات و قبل از اتمام القای [[وحی]] توسط جبرئیل، قسمت‌های قبلی را تکرار می‌کردند. این قول با ظاهر آیات دیگر قرآن نیز سازگاری دارد. در سوره قیامت بعد از آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن| لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ }}﴾}} <ref> زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی؛ سوره قیامت، آیه: ۱۶.</ref> می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ }}﴾}} <ref> گردآوری و خواندن آن با ماست؛ سوره قیامت، آیه: ۱۷.</ref> که مفسرین "جمع" را به معنای "حفظ" تفسیر کرده‌اند. در آیه ششم سوره اعلی نیز آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| سَنُقْرِؤُكَ فَلا تَنسَى }}﴾}} <ref> زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمی‌بری؛ سوره اعلی، آیه: ۶.</ref> که خداوند وعده اِقرای قرآن را به [[پیامبر]]{{صل}} می‌دهد تا خیال آن حضرت از مسئله فراموشی آیات قرآن کریم راحت باشد. معنای آیه این است که ما زبان تو را به آنچه وحی شده، گویا خواهیم ساخت، پس فراموش نخواهی کرد.
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
===حکمت‌های نزول تدریجی===
===حکمت‌های نزول تدریجی===
*با توجه به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره فرقان و آیه ۱۰۶ سوره إسراء می‌توان سه حکمت عمده را برای نزول تدریجی قرآن بر شمرد:
*با توجه به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره فرقان و آیه ۱۰۶ سوره إسراء می‌توان سه حکمت عمده را برای نزول تدریجی قرآن بر شمرد:
#تقویت روحی [[پیامبر]]{{صل}}: خداوند در آیه ۳۲ سوره فرقان، پس از تأیید عدم نزول دفعی قرآن بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، حکمت آن را چنین بیان داشته است:{{عربی|﴿{{متن قرآن| لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ}}﴾}} تقویت روحی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به وسیله نزول تدریجی قرآن از چند راه به شرح زیر میسّر می‌شود:
#تقویت روحی [[پیامبر]]{{صل}}: خداوند در آیه ۳۲ سوره فرقان، پس از تأیید عدم نزول دفعی قرآن بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، حکمت آن را چنین بیان داشته است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ}}﴾}} تقویت روحی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به وسیله نزول تدریجی قرآن از چند راه به شرح زیر میسّر می‌شود:
*الف: تجدید ارتباط با فرشته [[وحی]] و شنیدن سخن خداوند به خودی خود، عامل مهمی برای قوّتِ قلب بخشیدن به [[پیامبر]]{{صل}} است، چرا که کلام خدا، روح‌افزا و جان‌بخش است و [[روح القدس]] ـ فرشته [[وحی]] ـ با نزولش بر قلب [[پیامبر]]، [[روح]] و حیات را در جان [[پیامبر]]{{صل}} می‌دمید.
*الف: تجدید ارتباط با فرشته [[وحی]] و شنیدن سخن خداوند به خودی خود، عامل مهمی برای قوّتِ قلب بخشیدن به [[پیامبر]]{{صل}} است، چرا که کلام خدا، روح‌افزا و جان‌بخش است و [[روح القدس]] ـ فرشته [[وحی]] ـ با نزولش بر قلب [[پیامبر]]، [[روح]] و حیات را در جان [[پیامبر]]{{صل}} می‌دمید.
*ب: در مواقع مختلف و در کوران حوادث سخت، که [[پیامبر]]{{صل}} در مقابل کافران و مشرکان نیاز به دلداری داشتند، خداوند ضمن آیات [[وحی]]، پیامبرش را قوّت قلب می‌بخشد و نگرانی‌ها را از ایشان رفع می‌کند. در آیات زیادی از قرآن ملاحظه می‌کنیم که خداوند با خطاب به پیامبرش او را به صبر و استقامت دعوت می‌کند و از او می‌خواهد که نگران سخنان کافران نباشد، چنان‌که می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}﴾}} <ref> در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است؛ سوره یونس، آیه: ۶۴.</ref> یا این‌که می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}﴾}} <ref> در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است؛ سوره طه، آیه: ۱۳۰.</ref> و یا می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ }}﴾}} <ref> و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!؛ سوره طور، آیه: ۴۸.</ref>
*ب: در مواقع مختلف و در کوران حوادث سخت، که [[پیامبر]]{{صل}} در مقابل کافران و مشرکان نیاز به دلداری داشتند، خداوند ضمن آیات [[وحی]]، پیامبرش را قوّت قلب می‌بخشد و نگرانی‌ها را از ایشان رفع می‌کند. در آیات زیادی از قرآن ملاحظه می‌کنیم که خداوند با خطاب به پیامبرش او را به صبر و استقامت دعوت می‌کند و از او می‌خواهد که نگران سخنان کافران نباشد، چنان‌که می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}﴾}} <ref> در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است؛ سوره یونس، آیه: ۶۴.</ref> یا این‌که می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}﴾}} <ref> در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است؛ سوره طه، آیه: ۱۳۰.</ref> و یا می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ }}﴾}} <ref> و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!؛ سوره طور، آیه: ۴۸.</ref>
۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش