امانت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*[[امانت]] دو قسم است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>: | *[[امانت]] دو قسم است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>: | ||
#[[امانت]] مالکی و آن در موردی است که مالی با اذن مالک در اختیار غیر قرار گیرد و سبب آن یا عقدی است که [[امانت]] موضوع اصلی آن است؛ مانند ودیعه یا عقدی است که [[امانت]] در ضمن آن مطرح است؛ مانند اجاره، عاریه، مضاربه و مانند آن<ref>الروضةالبهيه، ج۴، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص ۷۶؛ مصطلحات الفقه، ص ۸۷ .</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | #[[امانت]] مالکی و آن در موردی است که مالی با اذن مالک در اختیار غیر قرار گیرد و سبب آن یا عقدی است که [[امانت]] موضوع اصلی آن است؛ مانند ودیعه یا عقدی است که [[امانت]] در ضمن آن مطرح است؛ مانند اجاره، عاریه، مضاربه و مانند آن<ref>الروضةالبهيه، ج۴، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص ۷۶؛ مصطلحات الفقه، ص ۸۷ .</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
#[[امانت]] شرعی و آن مالی است که به اذن شارع در اختیار غیر مالک قرار میگیرد و او شرعاً مکلف به حفظ آن است؛ مانند اینکه باد لباس کسی را در خانه غیر مالکش بیندازد<ref>الروضةالبهيه، ج۴، ص۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص۷۶.</ref>. ودیعه نیز به معنای [[امانت]] است؛ لکن تفاوت آن با [[امانت]] در این است که [[امانت]] عام بوده و به مواردی که مالی با قصد یا بدون قصد در اختیار دیگری قرار میگیرد اطلاق میشود؛ اما ودیعه خاص است و تنها امانتهایی را که با قصد و انشا در اختیار کسی قرار داده شود شامل است<ref>التعريفات، ص ۳۲۵.</ref>، افزون بر این، ودیعه عقدی است که نیاز به ایجاب و قبول دارد و در متعاقدین شرایط عامه تکلیف شرط است<ref>مصطلحات الفقه، ص ۵۵۵ .</ref>، برخلاف [[امانت]] که در همه موارد آن این امور لازم نیست. این موضوع در قرآن با واژههای مختلفی آمده است؛ مانند: "[[امانت]]" که ۶ بار استعمال شده {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ | #[[امانت]] شرعی و آن مالی است که به اذن شارع در اختیار غیر مالک قرار میگیرد و او شرعاً مکلف به حفظ آن است؛ مانند اینکه باد لباس کسی را در خانه غیر مالکش بیندازد<ref>الروضةالبهيه، ج۴، ص۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص۷۶.</ref>. ودیعه نیز به معنای [[امانت]] است؛ لکن تفاوت آن با [[امانت]] در این است که [[امانت]] عام بوده و به مواردی که مالی با قصد یا بدون قصد در اختیار دیگری قرار میگیرد اطلاق میشود؛ اما ودیعه خاص است و تنها امانتهایی را که با قصد و انشا در اختیار کسی قرار داده شود شامل است<ref>التعريفات، ص ۳۲۵.</ref>، افزون بر این، ودیعه عقدی است که نیاز به ایجاب و قبول دارد و در متعاقدین شرایط عامه تکلیف شرط است<ref>مصطلحات الفقه، ص ۵۵۵ .</ref>، برخلاف [[امانت]] که در همه موارد آن این امور لازم نیست. این موضوع در قرآن با واژههای مختلفی آمده است؛ مانند: "[[امانت]]" که ۶ بار استعمال شده {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }} <ref> و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.</ref>. «امین» که ۱۲ بار بهکار رفته {{متن قرآن|أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ }} <ref>پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم؛ سوره اعراف، آیه: ۶۸.</ref> و نیز «حَفیظ» یکبار {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ }} <ref>یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.</ref>، «حافظون» دوبار {{متن قرآن|أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }} <ref> فردا او را با ما بفرست تا (در دشت) بگردد و بازی کند و ما نیک نگهدار او خواهیم بود؛ سوره یوسف، آیه: ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِيهِمْ قَالُواْ يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }}<ref> و چون کالای خود را گشودند دریافتند که سرمایهشان را به آنان بازگرداندهاند گفتند: ای پدر! (بیش از این) چه میخواهیم؟ این سرمایه ماست که به ما باز گرداندهاند و (بگذار برویم) برای خانواده خود غلّه بیاوریم و برادرمان را نگه میداریم و یک بار شتر هم میافزاییم، این (که آوردهایم) پیمانهای اندک است؛ سوره یوسف، آیه: ۶۵.</ref>، «حافِظات للغَیب» یک بار {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref> مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است؛ سوره نساء، آیه: ۳۴.</ref> و افعال «امن» و مشتقات آن ۶ بار {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }} <ref> و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید [[امانت]] وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ }}<ref> گفت: آیا شما را بر او جز همانگونه امین میتوانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشایندهترین بخشایندگان است؛ سوره یوسف، آیه: ۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ }}<ref> و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.</ref> بهکار رفته است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
==اهمیت و جایگاه [[امانت]]== | ==اهمیت و جایگاه [[امانت]]== | ||
*امانتداری از ویژگیهای اخلاقی و صفات پسندیده و در میان همه اقوام و ملتها از اهمیت ویژهای برخوردار است و عموم انسانها با هر عقیده و مذهبی امانتداری را ارج نهاده و شخص امانتدار را میستایند. در شریعت اسلام نیز [[امانت]] از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است و قرآنکریم در آیات متعدد مسلمانان را به توجه و حفظ [[امانت]] دیگران سفارش کرده است؛ از جمله در آیه ۵۸ سوره نساء خداوند با تأکید به همگان فرمان میدهد که امانتها را به اهل آن باز گردانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا | *امانتداری از ویژگیهای اخلاقی و صفات پسندیده و در میان همه اقوام و ملتها از اهمیت ویژهای برخوردار است و عموم انسانها با هر عقیده و مذهبی امانتداری را ارج نهاده و شخص امانتدار را میستایند. در شریعت اسلام نیز [[امانت]] از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است و قرآنکریم در آیات متعدد مسلمانان را به توجه و حفظ [[امانت]] دیگران سفارش کرده است؛ از جمله در آیه ۵۸ سوره نساء خداوند با تأکید به همگان فرمان میدهد که امانتها را به اهل آن باز گردانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا }}<ref> خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه: ۵۸.</ref> اهل [[امانت]] اختصاص به مؤمن ندارد، بلکه فاسق را نیز دربرمیگیرد، چنانکه پیامبر فرمود: [[امانت]] را به صاحبش بازگردانید، هرچند فاسق باشد<ref>تحف العقول، ص ۱۷۵؛ مستدرك الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۷۲ .</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: اگر قاتل [[امام علی]]{{ع}} امانتی به من بسپارد آن را به وی باز خواهم گرداند<ref>الکافی، ج ۵ ، ص ۱۳۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۰.</ref>. و نیز [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: اگر قاتل پدرم [[حسین بن علی]]{{ع}} شمشیری که با آن پدرم را به شهادت رسانده در نزد [[امانت]] گذارد به او بازخواهم گرداند<ref>الامالی، ص ۳۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۷۶.</ref>. در شأن نزول آیه فوق نیز نقل شده که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از فتح مکه کلید کعبه را که از [[عثمان بن طلحه]] کافر به [[امانت]] ستانده بود به وی بازگرداند<ref>جامعالبیان، مج ۴، ج ۵ ، ص ۲۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۵ ، ص ۱۶۶.</ref>. قرآن در آیاتی دیگر از فرشته [[وحی]] به عنوان فرشتهای امانتدار یاد میکند: {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ }}<ref> که روح الامین آن را فرود آورده است؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۳.</ref>. و در آیات متعدد دیگری نیز قرآن از انبیای الهی، به عنوان فرستادگانی امین یاد کرده است: {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ }}<ref> من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷.</ref> که این امر حکایت از اهمیت [[امانت]] در نزد خداوند و رسولان او و نیز ملتهای گذشته دارد؛ همچنین قرآن یکی از ویژگیهای مؤمنان راستین را امانتداری آنان دانسته است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ }}<ref> و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۸.</ref> و در آیهای دیگر امانتداری را مصداق تقوا و وفا به عهد برمیشمارد: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ }}<ref> و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بیگمان خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵ - ۷۶.</ref> در روایات اسلامی نیز بر نقش و اهمیت [[امانت]] تأکید فراوانی شده است؛ در روایتی [[امانت]] عامل استواری و نظام امت<ref>وسائلالشیعه، ج۱۹، ص۶۸؛ الاختصاص، ص ۲۲۹.</ref> و در حدیثی دیگر خیانت در [[امانت]] با بیدینی یکسان شمرده شده است<ref>جامعالبیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۶۶ـ۶۹؛ مجمعالبیان، ج ۸ ، ص۵۸۴ ـ ۵۸۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.</ref> در موردی دیگر [[امام صادق]]{{ع}} معیار شخصیت و ایمان فرد را امانتداری او دانسته است؛ نه فراوانی رکوع و سجود وی<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۳؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۵۲.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
==انواع [[امانت]]== | ==انواع [[امانت]]== | ||
*امانتهایی که به دیگری سپرده میشود از جهت صاحب [[امانت]] دو قسم است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>: | *امانتهایی که به دیگری سپرده میشود از جهت صاحب [[امانت]] دو قسم است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>: | ||
۱ . '''امانتهای الهی: ''' قرآن در آیات متعدد از امانتهایی که خداوند در اختیار بشر نهاده سخن به میان آورده است. خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب میفرماید: ما [[امانت]] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم؛ ولی آنها از پذیرش آن امتناع کردند؛ ولی انسان آن را بر دوش کشید: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا | ۱ . '''امانتهای الهی: ''' قرآن در آیات متعدد از امانتهایی که خداوند در اختیار بشر نهاده سخن به میان آورده است. خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب میفرماید: ما [[امانت]] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم؛ ولی آنها از پذیرش آن امتناع کردند؛ ولی انسان آن را بر دوش کشید: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}<ref> ما [[امانت]] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.</ref> مراد از [[امانت]] خدا در این آیه به نظر برخی ولایت الهی، دین حق، واجبات و محرمات خدا، اطاعت از خدا، نماز و روزه <ref>جامعالبیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۶۶ـ۶۹؛ مجمعالبیان، ج ۸ ، ص۵۸۴ ـ ۵۸۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.</ref> است. برخی نیز مقصود از آن را عقل یا جمله «لا إله إلاّ اللّه» دانسته و عدهای گفتهاند: مراد اعضای بدن انسان است که خداوند به عنوان [[امانت]] در اختیار انسان نهاده است و انسان باید آنها را در راهی که خدا دستور داده بهکار گیرد<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۳؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۵۲.</ref>. در روایات [[اهل بیت]]{{ع}} [[امانت]] در آیه فوق بیشتر به ولایت، ولایت [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، ولایت تمامی [[ائمه]]{{عم}} و [[امامت]] <ref>بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۳؛ البرهان، ج ۴، ص۴۹۹ ـ ۵۰۲؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳ ـ ۳۱۴.</ref>تفسیر شده است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
*در مورد عرضه [[امانت]] بر آسمانها و زمین و علت امتناع آنها و پذیرش انسان نیز اقوال گوناگونی در میان مفسران مطرح است. برخی گفتهاند: مقصود عرضه [[امانت]] بر اهل آسمان و زمین است، زیرا آسمان و زمین جماد بوده و جماد تکلیفی ندارد<ref>مجمع البیان، ج ۸ ،ص ۵۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۳۵.</ref>. برخی در تأیید این نظریه گفتهاند: خودداری آسمان و زمین از حمل [[امانت]] به معنای عدم وجود استعداد پذیرش [[امانت]] در آسمان و زمین بوده است<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۴۹.</ref>. عدهای دیگر برآناند که [[امانت]] بر خود آسمان و زمین عرضه گردیده و جهت امتناع ضعف و ناتوانی آسمان و زمین و کوچک شمردن خود از پذیرش آن بوده است؛ اما انسان آن را پذیرفت؛ ولی حق این [[امانت]] را ادا نکرد، به همین جهت خداوند وی را ظالم و جاهل شمرد<ref>مجمع البیان، ج ۸ ، ص ۵۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۳۵.</ref>.: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا | *در مورد عرضه [[امانت]] بر آسمانها و زمین و علت امتناع آنها و پذیرش انسان نیز اقوال گوناگونی در میان مفسران مطرح است. برخی گفتهاند: مقصود عرضه [[امانت]] بر اهل آسمان و زمین است، زیرا آسمان و زمین جماد بوده و جماد تکلیفی ندارد<ref>مجمع البیان، ج ۸ ،ص ۵۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۳۵.</ref>. برخی در تأیید این نظریه گفتهاند: خودداری آسمان و زمین از حمل [[امانت]] به معنای عدم وجود استعداد پذیرش [[امانت]] در آسمان و زمین بوده است<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۴۹.</ref>. عدهای دیگر برآناند که [[امانت]] بر خود آسمان و زمین عرضه گردیده و جهت امتناع ضعف و ناتوانی آسمان و زمین و کوچک شمردن خود از پذیرش آن بوده است؛ اما انسان آن را پذیرفت؛ ولی حق این [[امانت]] را ادا نکرد، به همین جهت خداوند وی را ظالم و جاهل شمرد<ref>مجمع البیان، ج ۸ ، ص ۵۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۳۵.</ref>.: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا }}<ref> بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.</ref> قول دیگر این است که "عقل" در تقدیر باشد، بر این اساس معنای آیه این خواهد بود که اگر آسمان و زمین عاقل بودند به جهت عظمت امانتهای الهی و ترس از کوتاهی در انجام آن از پذیرش این امانتها امتناع میکردند؛ ولی انسان با ظلم به خویشتن و جهل از واقعیت امر ترسی به خود راه نداد و این [[امانت]] را پذیرفت<ref>مجمعالبیان، ج ۸ ، ص ۵۸۶ .</ref>. | ||
*قرآن در آیاتی دیگر فرشته [[وحی]] را در آوردن قرآن به امانتداری متصف کرده است: {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ | *قرآن در آیاتی دیگر فرشته [[وحی]] را در آوردن قرآن به امانتداری متصف کرده است: {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ }}<ref> که روح الامین آن را فرود آورده است؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۳.</ref> یا پیامبران خود را به عنوان فرستادهای امین به مردم معرفی کردهاند: {{متن قرآن|إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ }}<ref> من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷.</ref>از این آیات به دست میآید که قرآن و کتب آسمانی و شرایع الهی از دیگر امانتهای خداوند است که برای ابلاغ آن به مردم به جبرئیل و انبیای الهی سپرده شده است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
*در آیه ۲۷ سوره انفال نیز قرآن مسلمانان را از خیانت به خدا برحذر داشته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ | *در آیه ۲۷ سوره انفال نیز قرآن مسلمانان را از خیانت به خدا برحذر داشته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ }}<ref> ای مؤمنان! به خداوند خیانت نکنید؛ سوره انفال، آیه: ۲۷.</ref>با توجه به شأن نزول آیه که مورد افشای اسرار از سوی ابولبابه است<ref>جامعالبیان، مج۶ ، ج۹، ص۲۹۲ـ۲۹۳؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۸۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵.</ref> اسرار مسلمانان میتواند مصداق بارز [[امانت]] خدا در این آیه باشد. برخی نیز مقصود از خیانت در امانت خدا را ترک واجبات دانسته<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۲۴ .</ref> و بعضی دیگر گفتهاند: مراد غنایم جنگی است که در دست مسلمانان بوده یا مقصود همه تکالیف الهی است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
*اموالی که در اختیار انسان قرار دارد از دیگر امانتهای الهی است، بر همین اساس قرآن از این اموال به مال خدا یاد کرده و به مسلمانان توصیه کرده که با آن، به بردگان در راه آزادی خویش کمک کنند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ | *اموالی که در اختیار انسان قرار دارد از دیگر امانتهای الهی است، بر همین اساس قرآن از این اموال به مال خدا یاد کرده و به مسلمانان توصیه کرده که با آن، به بردگان در راه آزادی خویش کمک کنند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ }}<ref> و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند؛ سوره نور، آیه: ۳۳.</ref> و در آیهای دیگر همه انسانها را جانشینان خدا در این اموال دانسته و به آنان سفارش میکند که از این اموال در راه او انفاق کنند: {{متن قرآن|وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُّسْتَخْلَفِينَ فِيهِ }}<ref> و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ سوره حدید، آیه: ۷.</ref>، ازاینرو انسان باید این اموال را در راهی صرف کند که صاحب اصلی آن اجازه داده است، چنانکه [[امام زین العابدین]]{{ع}} فرمود: وقتی مال از آن خداست آن را جز در راه خدا مصرف نکن<ref>تحف العقول، ص ۲۶۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۶۴.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۲ . ''' امانتهای مردم: '''بخش دیگر امانتهایی است که انسانها به یکدیگر میسپارند: {{متن قرآن|فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا | ۲ . ''' امانتهای مردم: '''بخش دیگر امانتهایی است که انسانها به یکدیگر میسپارند: {{متن قرآن|فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا }} <ref>و اگر بدون گرو یکی از شما دیگری را بر دارایی خود امین دانست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.</ref> و امانتگذار در این قسم گاه [[پیامبر]]{{صل}}، [[امام]]{{ع}} و حاکم اسلامی و گاه مردم عادیاند. در آیه ۲۷ سوره انفال قرآن مسلمانان را از خیانت به [[پیامبر]]{{صل}} و امانتهای خود برحذر داشته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ }}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه: ۲۷.</ref>. که به نظر مفسران مقصود از امانتهای [[پیامبر]]{{صل}}، اسرار آن حضرت است که در نزد مسلمانان قرار داشت<ref>تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۵۱.</ref>. برخی نیز مراد از آن را سنت [[پیامبر]]{{صل}} و ... یا اوامر و نواهی آن حضرت<ref>جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۲۹۴ـ ۲۹۵؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۸۲۴ .</ref>. دانستهاند. به نظر برخی مراد از [[امانت]] [[پیامبر]]{{صل}} غنایم جنگی است که آن حضرت در دست مسلمانان قرار داده که قرآن به مسلمانان فرمان میدهد که قبل از قسمت در آن خیانت نکنن<ref>التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵.</ref> و مقصود از [[امانت]] مردم: {{متن قرآن|أَمَانَاتِكُمْ}} اموال و اسراری است که افراد در نزد یکدیگر به [[امانت]] میگذارند<ref>المیزان، ج ۹، ص ۵۵ .</ref>. برخی نیز گفتهاند: مراد از [[امانت]] مردم در این آیه اعمال و عباداتی است که خدا و رسول در اختیار مردم گذاشتهاند که در حقیقت همان امانتهای خداست<ref> جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۲۹۴ ـ ۲۹۵؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۸۲۴ .</ref>. در آیه ۷۵ سوره آلعمران نیز از اموال و پول فراوان یا اندک به عنوان [[امانت]] مردم یاد شده و اهل کتاب در نگهداری این امانتها به دو دسته امین و غیر امین تقسیم شدهاند: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ }}<ref> و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.</ref> مقصود از این دو گروه به نظر برخی، یهودیان هستند که برخی از آنان امانتدار و گروهی دیگر خائن به امانات بودند<ref>جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۳۰؛ المنیر، ج ۳، ص ۲۶۶.</ref>؛ اما قول دیگر این است که مراد از امانتداران مسیحیان و مقصود از غیر امانتداران یهودیان هستند که خیانت در [[امانت]] غیر همکیشان خود را جایز شمرده و این عمل را به خداوند نسبت میدادند<ref>الکشاف، ج۱، ص ۳۷۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۷؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۶۱ .</ref> قول دیگر این است که امانتداران یهودیانی هستند که اسلام آوردهاند و خیانتکاران کسانی هستند که به شریعت خود مانده و طبق عقیده خود نسبت به [[امانت]] غیر یهود احساس مسئولیتی ندارند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۲۶۲.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
*[[امانت]] مردم گاه میتواند یک انسان باشد، چنانکه برادران یوسف از آن جهت که پدرشان آنان را امین بر یوسف نمیدانست وی را سرزنش کردند: {{متن قرآن|قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ | *[[امانت]] مردم گاه میتواند یک انسان باشد، چنانکه برادران یوسف از آن جهت که پدرشان آنان را امین بر یوسف نمیدانست وی را سرزنش کردند: {{متن قرآن|قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ }}<ref> گفتند: ای پدر! چرا ما را بر یوسف امین نمیداری با آنکه ما خیرخواه او هستیم؟؛ سوره یوسف، آیه: ۱۱.</ref> و با معرفی خود به وصف امانتداری خواستار به همراه بردن یوسف شدند: {{متن قرآن|أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }}<ref> فردا او را با ما بفرست تا (در دشت) بگردد و بازی کند و ما نیک نگهدار او خواهیم بود؛ سوره یوسف، آیه: ۱۲.</ref>؛ ولی پس از به همراه بردن یوسف به عهد خود در حفظ او وفا نکردند ، ازاینرو وقتی آنان برای بار دیگر بنیامین را برای همراهی خود از پدر طلب کردند آن حضرت آنان را به سبب خیانت پیشین امین بر وی ندانست: {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ }}<ref> گفت: آیا شما را بر او جز همانگونه امین میتوانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟؛ سوره یوسف، آیه: ۶۴.</ref> و از آنان وثیقهای اطمینان آور خواست و پس از گرفتن وثیقه، بنیامین را به آنان سپرد. گاه نیز [[امانت]] انسانها، مسئولیتها و مقامهای دنیوی است، بر همین اساس دختران شعیب به پدر پیشنهاد کردند که برای برعهده گرفتن چوپانی و دیگر کارهای آنان موسی را به اجیری بگیرد، زیرا او مسئولیتپذیر و امانتدار است: {{متن قرآن|قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ }}<ref> یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است؛ سوره قصص، آیه: ۲۶.</ref> [[حضرت یوسف]]{{ع}} نیز بدان جهت که خود را در احراز مسئولیتها امانتدار میدانست به عزیز مصر پیشنهاد کرد که مسئولیت خزانهداری وی را بر عهده گیرد: {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ }}<ref> یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.</ref> و نیز آنگاه که سلیمان اراده کرد مأموریت آوردن تخت بلقیس را به یکی از مأموران خود بسپارد یکی از جنیان با این استدلال که فردی قوی و امانتدار است برای پذیرش این مسئولیت پیشگام گردید: {{متن قرآن|وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ }}<ref> و من در این کار بسی توانمند درستکارم؛ سوره نمل، آیه: ۳۹.</ref>؛ همچنین از دیگر امانتهای بشری حفظ اسرار خانوادگی است که زن و شوهر باید به آن ملتزم باشند، از اینرو قرآن یکی از اوصاف زنان شایسته و مؤمن را رازداری آنان برشمرده است{{متن قرآن|فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ }}<ref>سوره نساء، آیه: ۳۴.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
==احکام [[امانت]]== | ==احکام [[امانت]]== | ||
۱. '''وجوب حفظ و بازگرداندن [[امانت]]: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۱. '''وجوب حفظ و بازگرداندن [[امانت]]: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*قرآن در آیه ۵۸ سوره نساء انسانها را به ردّ [[امانت]] به صاحبانشان فرمان داده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا | *قرآن در آیه ۵۸ سوره نساء انسانها را به ردّ [[امانت]] به صاحبانشان فرمان داده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا }}<ref> خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه: ۵۸.</ref> و در آیهای دیگر میگوید: اگر برخی از شما چیزی را به امانت نزد شما سپرد امانت گیرنده باید آن را به صاحبش باز گرداند: {{متن قرآن|وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }} <ref> و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.</ref> آیات فوق افزون بر دلالت بر وجوب ردّ امانت، بر حفظ و عدم وارد کردن نقص و عیبی به آن<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۸۶؛ کنزالعرفان، ج ۲، ص ۷۶؛ فقهالصادق{{ع}}، ج ۱۵، ص ۱۲۷؛ ج ۱۹، ص ۳۱۸.</ref> از باب مقدمه واجب نیز دلالت دارد، زیرا تا امانت حفظ نشود بازگرداندن آن ممکن نیست<ref>جواهرالکلام، ج ۲۷، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref>؛ همچنین آیات فوق عام بوده و همه امانتها اعم از مادی و معنوی و تمام افراد اعم از مسلمان یا کافر و نیکوکار یا فاسق را شامل است و روایات اسلامی نیز بر ادای امانت به صاحب آن هرچند فاسق یا قاتل [[اهل بیت]]{{عم}} باشد، تأکید کرده است<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۳۶؛ ج ۵ ، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۴۸۸؛ وسائلالشیعه، ج ۱۹، ص ۷۱ ـ ۷۶.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۲. '''حرمت خیانت در [[امانت]]: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۲. '''حرمت خیانت در [[امانت]]: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*خیانت در [[امانت]] دیگران به هر صورتی حرام است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ | *خیانت در [[امانت]] دیگران به هر صورتی حرام است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ }}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه: ۲۷.</ref> جمله {{متن قرآن|وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ}} عطف به جملات پیشین بوده و مقصود {{متن قرآن|وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ}} است؛ یعنی در امانتهای خدا و رسول و نیز امانتهای خودتان خیانت نورزید<ref>التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵؛ التحریر والتنویر، ج۹، ص ۳۲۴؛ المیزان، ج ۹، ص ۵۴ .</ref> قول دیگر این است که "لا" در تقدیر نبوده و این جمله جواب جمله {{متن قرآن|لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ}} است و معنای آیه چنین میشود که به امانتهای خدا و رسول او خیانت نورزید که در این صورت در امانتهای خودتان خیانت ورزیدهاید<ref>التفسیرالکبیر، ج۵ ، ص۴۷۵؛ المیزان، ج۹، ص ۵۵ .</ref>، زیرا امانت خدا و رسول که همان اسرار پیامبر باشد امانت مسلمانان نیز شمرده میشود. قرآن در آیه ۷۵ سوره آلعمران نیز خیانت گروهی از اهل کتاب "یهود" در امانتهای غیر همکیشان خود را طرح و آنان را بدین جهت نکوهش کرده است: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ }}<ref> و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.</ref> از مذمت یهود از سوی خدا به سبب این عمل آنان برمیآید که خیانت در امانت از دیدگاه شرایع الهی عملی ناروا و ناپسند است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۳. '''عدم ضمان امین: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۳. '''عدم ضمان امین: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*اگر [[امانت]] بدون تفریط و تعدی تلف یا نقصی بر آن وارد شود امانت گیرنده ضامن نیست<ref>القواعد الفقهیه، ج ۲، ص ۱۲.</ref>: {{متن قرآن|مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ | *اگر [[امانت]] بدون تفریط و تعدی تلف یا نقصی بر آن وارد شود امانت گیرنده ضامن نیست<ref>القواعد الفقهیه، ج ۲، ص ۱۲.</ref>: {{متن قرآن|مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ }}<ref> بر نیکوکاران ایرادی نیست؛ سوره توبه، آیه: ۹۱.</ref>؛ اما در صورت تعدی یا کوتاهی، شخص ضامن است<ref>جواهر الکلام، ج ۲۷، ص ۲۸.</ref> برخی با استناد به آیه فوق گفتهاند: ضامن نبودن امین تنها در امانتهایی است که امانتگیرنده نسبت به صاحب امانت محسن و نیکوکار شمرده میشود؛ اما در امانتهایی که وی به نفع خودش در امانت تصرف میکند، مانند عاریه یا اجاره، شخص محسن شمرده نشده و ضامن خواهد بود<ref>القواعد الفقهیه، ج ۲، ص ۱۲.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۴. '''تقاص از امانت: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۴. '''تقاص از امانت: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*بدهکاری که از دادن حق دیگری امتناع میورزد و مالی در نزد صاحب حق به امانت گذارده آیا صاحب حق میتواند حق خویش را از امانت تقاص کند یا نه؟ برخی از فقیهان با استناد به آیه ۱۲۶ سوره نحل که مقابله به مثل را جایز شمرده: {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ | *بدهکاری که از دادن حق دیگری امتناع میورزد و مالی در نزد صاحب حق به امانت گذارده آیا صاحب حق میتواند حق خویش را از امانت تقاص کند یا نه؟ برخی از فقیهان با استناد به آیه ۱۲۶ سوره نحل که مقابله به مثل را جایز شمرده: {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ }}<ref> و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۶.</ref> این عمل را جایز شمردهاند<ref>مختلف الشیعه، ج ۵ ، ص ۳۰؛ التحریر والتنویر، ج ۵ ، ص ۹۲؛ المنیر، ج ۱۴، ص ۲۷۳.</ref>اما بسیاری از فقیهان امامیه<ref>الخلاف، ج۶ ، ص۳۵۵ـ۳۵۶؛ مختلفالشیعه، ج ۵ ، ص ۳۰.</ref> و اهل سنت<ref>التحریر والتنویر، ج۵ ، ص۹۲؛ المنیر، ج۱۴، ص۲۷۴؛ المغنی، ج ۱۲، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۰.</ref> آن را ممنوع میدانند. در روایات پرشماری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} این عمل خیانت در امانت شمرده شده و مسلمانان از ارتکاب آن منع گردیدهاند<ref>تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۴۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۲ ـ ۱۵؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۴۲۳؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۹۷.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
==آثار و ثمرات امانتداری== | ==آثار و ثمرات امانتداری== | ||
۱. '''اعتماد دیگران: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۱. '''اعتماد دیگران: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*امانتداری عامل جلب اعتماد دیگران و سپردن کارها و مسئولیتها به شخص امین است، بر همین اساس دختران شعیب یکی از علل گزینش موسی برای عهدهداری کارهای آنان را امانتداری او برشمردند: {{متن قرآن|قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ | *امانتداری عامل جلب اعتماد دیگران و سپردن کارها و مسئولیتها به شخص امین است، بر همین اساس دختران شعیب یکی از علل گزینش موسی برای عهدهداری کارهای آنان را امانتداری او برشمردند: {{متن قرآن|قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ }}<ref> یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است؛ سوره قصص، آیه: ۲۶.</ref> [[حضرت یوسف]]{{ع}} نیز هنگام پذیرش مسئولیت خزانهداری عزیز مصر امانتداری خویش را مطرح کرد و بدین جهت خود را شایسته پذیرش این مسئولیت دانست: {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ }} <ref>یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.</ref>، چنانکه مأمور آوردن تخت بلقیس نیز امانتداری خود را دلیل بر شایستگی خود برای انجام این مسئولیت برشمرد: {{متن قرآن|قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ }}<ref> دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم؛ سوره نمل، آیه: ۳۹.</ref> از این آیه فهمیده میشود که امانتداری از ملاکهای سپردن مسئولیتها در نزد سلیمان بوده است<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۲. '''محبت الهی: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۲. '''محبت الهی: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*قرآن در آیات ۷۵ سوره آلعمران از امانتداری برخی از اهل کتاب یاد کرده سپس آن دسته از کسانی را که امانتدار بوده و به عهد خود وفا میکنند جزو پرهیزکاران و محبوب خداوند برشمرده است: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ | *قرآن در آیات ۷۵ سوره آلعمران از امانتداری برخی از اهل کتاب یاد کرده سپس آن دسته از کسانی را که امانتدار بوده و به عهد خود وفا میکنند جزو پرهیزکاران و محبوب خداوند برشمرده است: {{متن قرآن|وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ }}<ref> و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۳. '''فلاح و رستگاری: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۳. '''فلاح و رستگاری: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*مؤمنان امانتدار و پایبند به عهد خود با دیگران رستگارند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ | *مؤمنان امانتدار و پایبند به عهد خود با دیگران رستگارند: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ }}<ref>بیگمان مؤمنان رستگارند. همانان که در نماز خویش فروتنند. و آنان که از یاوه رویگردانند. و آنان که دهنده زکاتند و آنان که پاکدامنند جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند. پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند. و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱ - ۸.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
۴. '''پاداش دنیوی و اخروی: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ۴. '''پاداش دنیوی و اخروی: '''<ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref> | ||
*امانتداران هم در دنیا و هم در آخرت از پاداش الهی برخوردارند. از جمله پاداشهای دنیوی میتواند همان اعتماد دیگران و سپردن امور به دست آنان باشد، چنانکه قرآن از امانتداری یوسف و سپردن امور به آن حضرت و بهرهمندی وی از نعمتهای دنیوی سخن به میان آورده و در ادامه آن را پاداش نیکوکاران دانسته است: {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ | *امانتداران هم در دنیا و هم در آخرت از پاداش الهی برخوردارند. از جمله پاداشهای دنیوی میتواند همان اعتماد دیگران و سپردن امور به دست آنان باشد، چنانکه قرآن از امانتداری یوسف و سپردن امور به آن حضرت و بهرهمندی وی از نعمتهای دنیوی سخن به میان آورده و در ادامه آن را پاداش نیکوکاران دانسته است: {{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ }} <ref>یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.</ref> سپس قرآن پاداش اخروی این افراد را وراثت بهشت و جاویدان بودن در آن دانسته است که بسیار بهتر و بالاتر از پاداش دنیوی است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ}}<ref> و آنان که سپردههای نزد خود و پیمان خویش را پاس میدارند؛ سوره معارج، آیه: ۳۲.</ref><ref>[[حمیده عبداللهی|عبداللهی،حمیده]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۵
- این مدخل از زیرشاخههای بحث امانت است. "امانت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امانت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
امانت حفظ حقوق مالی و غیر مالی دیگران[۱].
واژهشناسی لغوی
- امانت ضد خیانت است[۲]. و از "ا ـ م ـ ن" به معنای آرامش، سکون و بر طرف شدن خوف و اضطراب[۳] گرفته شده و به معنای تأمین امنیت حقی از حقوق به وسیله عهد، وصیت و مانند آن[۴] یا به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز میدارد[۵]. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به مالی که در نزد دیگری به امانت سپرده شود امانت[۶] و به شخص مورد اعتماد که امانت به او سپرده میشود "امین"[۷]گویند[۸].
- امانت دو قسم است[۹]:
- امانت مالکی و آن در موردی است که مالی با اذن مالک در اختیار غیر قرار گیرد و سبب آن یا عقدی است که امانت موضوع اصلی آن است؛ مانند ودیعه یا عقدی است که امانت در ضمن آن مطرح است؛ مانند اجاره، عاریه، مضاربه و مانند آن[۱۰][۱۱].
- امانت شرعی و آن مالی است که به اذن شارع در اختیار غیر مالک قرار میگیرد و او شرعاً مکلف به حفظ آن است؛ مانند اینکه باد لباس کسی را در خانه غیر مالکش بیندازد[۱۲]. ودیعه نیز به معنای امانت است؛ لکن تفاوت آن با امانت در این است که امانت عام بوده و به مواردی که مالی با قصد یا بدون قصد در اختیار دیگری قرار میگیرد اطلاق میشود؛ اما ودیعه خاص است و تنها امانتهایی را که با قصد و انشا در اختیار کسی قرار داده شود شامل است[۱۳]، افزون بر این، ودیعه عقدی است که نیاز به ایجاب و قبول دارد و در متعاقدین شرایط عامه تکلیف شرط است[۱۴]، برخلاف امانت که در همه موارد آن این امور لازم نیست. این موضوع در قرآن با واژههای مختلفی آمده است؛ مانند: "امانت" که ۶ بار استعمال شده ﴿وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴾ [۱۵]. «امین» که ۱۲ بار بهکار رفته ﴿أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ﴾ [۱۶] و نیز «حَفیظ» یکبار ﴿قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴾ [۱۷]، «حافظون» دوبار ﴿أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴾ [۱۸]؛ ﴿فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِيهِمْ قَالُواْ يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴾[۱۹]، «حافِظات للغَیب» یک بار ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا﴾[۲۰] و افعال «امن» و مشتقات آن ۶ بار ﴿وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴾ [۲۱]؛ ﴿قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴾[۲۲]؛ ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴾[۲۳] بهکار رفته است[۲۴].
اهمیت و جایگاه امانت
- امانتداری از ویژگیهای اخلاقی و صفات پسندیده و در میان همه اقوام و ملتها از اهمیت ویژهای برخوردار است و عموم انسانها با هر عقیده و مذهبی امانتداری را ارج نهاده و شخص امانتدار را میستایند. در شریعت اسلام نیز امانت از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است و قرآنکریم در آیات متعدد مسلمانان را به توجه و حفظ امانت دیگران سفارش کرده است؛ از جمله در آیه ۵۸ سوره نساء خداوند با تأکید به همگان فرمان میدهد که امانتها را به اهل آن باز گردانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا ﴾[۲۵] اهل امانت اختصاص به مؤمن ندارد، بلکه فاسق را نیز دربرمیگیرد، چنانکه پیامبر فرمود: امانت را به صاحبش بازگردانید، هرچند فاسق باشد[۲۶]. امام صادق(ع) نیز فرمود: اگر قاتل امام علی(ع) امانتی به من بسپارد آن را به وی باز خواهم گرداند[۲۷]. و نیز امام سجاد(ع) فرمود: اگر قاتل پدرم حسین بن علی(ع) شمشیری که با آن پدرم را به شهادت رسانده در نزد امانت گذارد به او بازخواهم گرداند[۲۸]. در شأن نزول آیه فوق نیز نقل شده که پیامبر اکرم(ص) پس از فتح مکه کلید کعبه را که از عثمان بن طلحه کافر به امانت ستانده بود به وی بازگرداند[۲۹]. قرآن در آیاتی دیگر از فرشته وحی به عنوان فرشتهای امانتدار یاد میکند: ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ ﴾[۳۰]. و در آیات متعدد دیگری نیز قرآن از انبیای الهی، به عنوان فرستادگانی امین یاد کرده است: ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴾[۳۱] که این امر حکایت از اهمیت امانت در نزد خداوند و رسولان او و نیز ملتهای گذشته دارد؛ همچنین قرآن یکی از ویژگیهای مؤمنان راستین را امانتداری آنان دانسته است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴾[۳۲] و در آیهای دیگر امانتداری را مصداق تقوا و وفا به عهد برمیشمارد: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴾[۳۳] در روایات اسلامی نیز بر نقش و اهمیت امانت تأکید فراوانی شده است؛ در روایتی امانت عامل استواری و نظام امت[۳۴] و در حدیثی دیگر خیانت در امانت با بیدینی یکسان شمرده شده است[۳۵] در موردی دیگر امام صادق(ع) معیار شخصیت و ایمان فرد را امانتداری او دانسته است؛ نه فراوانی رکوع و سجود وی[۳۶][۳۷].
انواع امانت
۱ . امانتهای الهی: قرآن در آیات متعدد از امانتهایی که خداوند در اختیار بشر نهاده سخن به میان آورده است. خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب میفرماید: ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم؛ ولی آنها از پذیرش آن امتناع کردند؛ ولی انسان آن را بر دوش کشید: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا ﴾[۳۹] مراد از امانت خدا در این آیه به نظر برخی ولایت الهی، دین حق، واجبات و محرمات خدا، اطاعت از خدا، نماز و روزه [۴۰] است. برخی نیز مقصود از آن را عقل یا جمله «لا إله إلاّ اللّه» دانسته و عدهای گفتهاند: مراد اعضای بدن انسان است که خداوند به عنوان امانت در اختیار انسان نهاده است و انسان باید آنها را در راهی که خدا دستور داده بهکار گیرد[۴۱]. در روایات اهل بیت(ع) امانت در آیه فوق بیشتر به ولایت، ولایت امیرمؤمنان(ع)، ولایت تمامی ائمه(ع) و امامت [۴۲]تفسیر شده است[۴۳].
- در مورد عرضه امانت بر آسمانها و زمین و علت امتناع آنها و پذیرش انسان نیز اقوال گوناگونی در میان مفسران مطرح است. برخی گفتهاند: مقصود عرضه امانت بر اهل آسمان و زمین است، زیرا آسمان و زمین جماد بوده و جماد تکلیفی ندارد[۴۴]. برخی در تأیید این نظریه گفتهاند: خودداری آسمان و زمین از حمل امانت به معنای عدم وجود استعداد پذیرش امانت در آسمان و زمین بوده است[۴۵]. عدهای دیگر برآناند که امانت بر خود آسمان و زمین عرضه گردیده و جهت امتناع ضعف و ناتوانی آسمان و زمین و کوچک شمردن خود از پذیرش آن بوده است؛ اما انسان آن را پذیرفت؛ ولی حق این امانت را ادا نکرد، به همین جهت خداوند وی را ظالم و جاهل شمرد[۴۶].: ﴿إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا ﴾[۴۷] قول دیگر این است که "عقل" در تقدیر باشد، بر این اساس معنای آیه این خواهد بود که اگر آسمان و زمین عاقل بودند به جهت عظمت امانتهای الهی و ترس از کوتاهی در انجام آن از پذیرش این امانتها امتناع میکردند؛ ولی انسان با ظلم به خویشتن و جهل از واقعیت امر ترسی به خود راه نداد و این امانت را پذیرفت[۴۸].
- قرآن در آیاتی دیگر فرشته وحی را در آوردن قرآن به امانتداری متصف کرده است: ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ ﴾[۴۹] یا پیامبران خود را به عنوان فرستادهای امین به مردم معرفی کردهاند: ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴾[۵۰]از این آیات به دست میآید که قرآن و کتب آسمانی و شرایع الهی از دیگر امانتهای خداوند است که برای ابلاغ آن به مردم به جبرئیل و انبیای الهی سپرده شده است[۵۱].
- در آیه ۲۷ سوره انفال نیز قرآن مسلمانان را از خیانت به خدا برحذر داشته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ ﴾[۵۲]با توجه به شأن نزول آیه که مورد افشای اسرار از سوی ابولبابه است[۵۳] اسرار مسلمانان میتواند مصداق بارز امانت خدا در این آیه باشد. برخی نیز مقصود از خیانت در امانت خدا را ترک واجبات دانسته[۵۴] و بعضی دیگر گفتهاند: مراد غنایم جنگی است که در دست مسلمانان بوده یا مقصود همه تکالیف الهی است[۵۵][۵۶].
- اموالی که در اختیار انسان قرار دارد از دیگر امانتهای الهی است، بر همین اساس قرآن از این اموال به مال خدا یاد کرده و به مسلمانان توصیه کرده که با آن، به بردگان در راه آزادی خویش کمک کنند: ﴿وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ ﴾[۵۷] و در آیهای دیگر همه انسانها را جانشینان خدا در این اموال دانسته و به آنان سفارش میکند که از این اموال در راه او انفاق کنند: ﴿وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُّسْتَخْلَفِينَ فِيهِ ﴾[۵۸]، ازاینرو انسان باید این اموال را در راهی صرف کند که صاحب اصلی آن اجازه داده است، چنانکه امام زین العابدین(ع) فرمود: وقتی مال از آن خداست آن را جز در راه خدا مصرف نکن[۵۹][۶۰].
۲ . امانتهای مردم: بخش دیگر امانتهایی است که انسانها به یکدیگر میسپارند: ﴿فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا ﴾ [۶۱] و امانتگذار در این قسم گاه پیامبر(ص)، امام(ع) و حاکم اسلامی و گاه مردم عادیاند. در آیه ۲۷ سوره انفال قرآن مسلمانان را از خیانت به پیامبر(ص) و امانتهای خود برحذر داشته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴾[۶۲]. که به نظر مفسران مقصود از امانتهای پیامبر(ص)، اسرار آن حضرت است که در نزد مسلمانان قرار داشت[۶۳]. برخی نیز مراد از آن را سنت پیامبر(ص) و ... یا اوامر و نواهی آن حضرت[۶۴]. دانستهاند. به نظر برخی مراد از امانت پیامبر(ص) غنایم جنگی است که آن حضرت در دست مسلمانان قرار داده که قرآن به مسلمانان فرمان میدهد که قبل از قسمت در آن خیانت نکنن[۶۵] و مقصود از امانت مردم: ﴿أَمَانَاتِكُمْ﴾ اموال و اسراری است که افراد در نزد یکدیگر به امانت میگذارند[۶۶]. برخی نیز گفتهاند: مراد از امانت مردم در این آیه اعمال و عباداتی است که خدا و رسول در اختیار مردم گذاشتهاند که در حقیقت همان امانتهای خداست[۶۷]. در آیه ۷۵ سوره آلعمران نیز از اموال و پول فراوان یا اندک به عنوان امانت مردم یاد شده و اهل کتاب در نگهداری این امانتها به دو دسته امین و غیر امین تقسیم شدهاند: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴾[۶۸] مقصود از این دو گروه به نظر برخی، یهودیان هستند که برخی از آنان امانتدار و گروهی دیگر خائن به امانات بودند[۶۹]؛ اما قول دیگر این است که مراد از امانتداران مسیحیان و مقصود از غیر امانتداران یهودیان هستند که خیانت در امانت غیر همکیشان خود را جایز شمرده و این عمل را به خداوند نسبت میدادند[۷۰] قول دیگر این است که امانتداران یهودیانی هستند که اسلام آوردهاند و خیانتکاران کسانی هستند که به شریعت خود مانده و طبق عقیده خود نسبت به امانت غیر یهود احساس مسئولیتی ندارند[۷۱][۷۲].
- امانت مردم گاه میتواند یک انسان باشد، چنانکه برادران یوسف از آن جهت که پدرشان آنان را امین بر یوسف نمیدانست وی را سرزنش کردند: ﴿قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ﴾[۷۳] و با معرفی خود به وصف امانتداری خواستار به همراه بردن یوسف شدند: ﴿أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴾[۷۴]؛ ولی پس از به همراه بردن یوسف به عهد خود در حفظ او وفا نکردند ، ازاینرو وقتی آنان برای بار دیگر بنیامین را برای همراهی خود از پدر طلب کردند آن حضرت آنان را به سبب خیانت پیشین امین بر وی ندانست: ﴿قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ ﴾[۷۵] و از آنان وثیقهای اطمینان آور خواست و پس از گرفتن وثیقه، بنیامین را به آنان سپرد. گاه نیز امانت انسانها، مسئولیتها و مقامهای دنیوی است، بر همین اساس دختران شعیب به پدر پیشنهاد کردند که برای برعهده گرفتن چوپانی و دیگر کارهای آنان موسی را به اجیری بگیرد، زیرا او مسئولیتپذیر و امانتدار است: ﴿قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ ﴾[۷۶] حضرت یوسف(ع) نیز بدان جهت که خود را در احراز مسئولیتها امانتدار میدانست به عزیز مصر پیشنهاد کرد که مسئولیت خزانهداری وی را بر عهده گیرد: ﴿قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴾[۷۷] و نیز آنگاه که سلیمان اراده کرد مأموریت آوردن تخت بلقیس را به یکی از مأموران خود بسپارد یکی از جنیان با این استدلال که فردی قوی و امانتدار است برای پذیرش این مسئولیت پیشگام گردید: ﴿وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ ﴾[۷۸]؛ همچنین از دیگر امانتهای بشری حفظ اسرار خانوادگی است که زن و شوهر باید به آن ملتزم باشند، از اینرو قرآن یکی از اوصاف زنان شایسته و مؤمن را رازداری آنان برشمرده است﴿فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ﴾[۷۹][۸۰].
احکام امانت
۱. وجوب حفظ و بازگرداندن امانت: [۸۱]
- قرآن در آیه ۵۸ سوره نساء انسانها را به ردّ امانت به صاحبانشان فرمان داده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا ﴾[۸۲] و در آیهای دیگر میگوید: اگر برخی از شما چیزی را به امانت نزد شما سپرد امانت گیرنده باید آن را به صاحبش باز گرداند: ﴿وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴾ [۸۳] آیات فوق افزون بر دلالت بر وجوب ردّ امانت، بر حفظ و عدم وارد کردن نقص و عیبی به آن[۸۴] از باب مقدمه واجب نیز دلالت دارد، زیرا تا امانت حفظ نشود بازگرداندن آن ممکن نیست[۸۵]؛ همچنین آیات فوق عام بوده و همه امانتها اعم از مادی و معنوی و تمام افراد اعم از مسلمان یا کافر و نیکوکار یا فاسق را شامل است و روایات اسلامی نیز بر ادای امانت به صاحب آن هرچند فاسق یا قاتل اهل بیت(ع) باشد، تأکید کرده است[۸۶][۸۷].
- خیانت در امانت دیگران به هر صورتی حرام است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴾[۸۹] جمله ﴿وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ﴾ عطف به جملات پیشین بوده و مقصود ﴿وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ﴾ است؛ یعنی در امانتهای خدا و رسول و نیز امانتهای خودتان خیانت نورزید[۹۰] قول دیگر این است که "لا" در تقدیر نبوده و این جمله جواب جمله ﴿لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ﴾ است و معنای آیه چنین میشود که به امانتهای خدا و رسول او خیانت نورزید که در این صورت در امانتهای خودتان خیانت ورزیدهاید[۹۱]، زیرا امانت خدا و رسول که همان اسرار پیامبر باشد امانت مسلمانان نیز شمرده میشود. قرآن در آیه ۷۵ سوره آلعمران نیز خیانت گروهی از اهل کتاب "یهود" در امانتهای غیر همکیشان خود را طرح و آنان را بدین جهت نکوهش کرده است: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴾[۹۲] از مذمت یهود از سوی خدا به سبب این عمل آنان برمیآید که خیانت در امانت از دیدگاه شرایع الهی عملی ناروا و ناپسند است[۹۳].
۳. عدم ضمان امین: [۹۴]
- اگر امانت بدون تفریط و تعدی تلف یا نقصی بر آن وارد شود امانت گیرنده ضامن نیست[۹۵]: ﴿مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ ﴾[۹۶]؛ اما در صورت تعدی یا کوتاهی، شخص ضامن است[۹۷] برخی با استناد به آیه فوق گفتهاند: ضامن نبودن امین تنها در امانتهایی است که امانتگیرنده نسبت به صاحب امانت محسن و نیکوکار شمرده میشود؛ اما در امانتهایی که وی به نفع خودش در امانت تصرف میکند، مانند عاریه یا اجاره، شخص محسن شمرده نشده و ضامن خواهد بود[۹۸][۹۹].
۴. تقاص از امانت: [۱۰۰]
- بدهکاری که از دادن حق دیگری امتناع میورزد و مالی در نزد صاحب حق به امانت گذارده آیا صاحب حق میتواند حق خویش را از امانت تقاص کند یا نه؟ برخی از فقیهان با استناد به آیه ۱۲۶ سوره نحل که مقابله به مثل را جایز شمرده: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ ﴾[۱۰۱] این عمل را جایز شمردهاند[۱۰۲]اما بسیاری از فقیهان امامیه[۱۰۳] و اهل سنت[۱۰۴] آن را ممنوع میدانند. در روایات پرشماری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) این عمل خیانت در امانت شمرده شده و مسلمانان از ارتکاب آن منع گردیدهاند[۱۰۵][۱۰۶].
آثار و ثمرات امانتداری
۱. اعتماد دیگران: [۱۰۷]
- امانتداری عامل جلب اعتماد دیگران و سپردن کارها و مسئولیتها به شخص امین است، بر همین اساس دختران شعیب یکی از علل گزینش موسی برای عهدهداری کارهای آنان را امانتداری او برشمردند: ﴿قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ ﴾[۱۰۸] حضرت یوسف(ع) نیز هنگام پذیرش مسئولیت خزانهداری عزیز مصر امانتداری خویش را مطرح کرد و بدین جهت خود را شایسته پذیرش این مسئولیت دانست: ﴿قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴾ [۱۰۹]، چنانکه مأمور آوردن تخت بلقیس نیز امانتداری خود را دلیل بر شایستگی خود برای انجام این مسئولیت برشمرد: ﴿قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ ﴾[۱۱۰] از این آیه فهمیده میشود که امانتداری از ملاکهای سپردن مسئولیتها در نزد سلیمان بوده است[۱۱۱].
۲. محبت الهی: [۱۱۲]
- قرآن در آیات ۷۵ سوره آلعمران از امانتداری برخی از اهل کتاب یاد کرده سپس آن دسته از کسانی را که امانتدار بوده و به عهد خود وفا میکنند جزو پرهیزکاران و محبوب خداوند برشمرده است: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴾[۱۱۳][۱۱۴].
۳. فلاح و رستگاری: [۱۱۵]
- مؤمنان امانتدار و پایبند به عهد خود با دیگران رستگارند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴾[۱۱۶][۱۱۷].
۴. پاداش دنیوی و اخروی: [۱۱۸]
- امانتداران هم در دنیا و هم در آخرت از پاداش الهی برخوردارند. از جمله پاداشهای دنیوی میتواند همان اعتماد دیگران و سپردن امور به دست آنان باشد، چنانکه قرآن از امانتداری یوسف و سپردن امور به آن حضرت و بهرهمندی وی از نعمتهای دنیوی سخن به میان آورده و در ادامه آن را پاداش نیکوکاران دانسته است: ﴿قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴾ [۱۱۹] سپس قرآن پاداش اخروی این افراد را وراثت بهشت و جاویدان بودن در آن دانسته است که بسیار بهتر و بالاتر از پاداش دنیوی است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[۱۲۰][۱۲۱].
منابع
پانویس
- ↑ عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغتنامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.
- ↑ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».
- ↑ الميزان، ج ۹، ص ۵۴ .
- ↑ التحرير والتنوير، ج ۸ ، ص ۲۰۳.
- ↑ مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ الروضةالبهيه، ج۴، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص ۷۶؛ مصطلحات الفقه، ص ۸۷ .
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ الروضةالبهيه، ج۴، ص۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص۷۶.
- ↑ التعريفات، ص ۳۲۵.
- ↑ مصطلحات الفقه، ص ۵۵۵ .
- ↑ و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.
- ↑ پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم؛ سوره اعراف، آیه: ۶۸.
- ↑ یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.
- ↑ فردا او را با ما بفرست تا (در دشت) بگردد و بازی کند و ما نیک نگهدار او خواهیم بود؛ سوره یوسف، آیه: ۱۲.
- ↑ و چون کالای خود را گشودند دریافتند که سرمایهشان را به آنان بازگرداندهاند گفتند: ای پدر! (بیش از این) چه میخواهیم؟ این سرمایه ماست که به ما باز گرداندهاند و (بگذار برویم) برای خانواده خود غلّه بیاوریم و برادرمان را نگه میداریم و یک بار شتر هم میافزاییم، این (که آوردهایم) پیمانهای اندک است؛ سوره یوسف، آیه: ۶۵.
- ↑ مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است؛ سوره نساء، آیه: ۳۴.
- ↑ و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.
- ↑ گفت: آیا شما را بر او جز همانگونه امین میتوانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشایندهترین بخشایندگان است؛ سوره یوسف، آیه: ۶۴.
- ↑ و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه: ۵۸.
- ↑ تحف العقول، ص ۱۷۵؛ مستدرك الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۷۲ .
- ↑ الکافی، ج ۵ ، ص ۱۳۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۰.
- ↑ الامالی، ص ۳۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۷۶.
- ↑ جامعالبیان، مج ۴، ج ۵ ، ص ۲۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۵ ، ص ۱۶۶.
- ↑ که روح الامین آن را فرود آورده است؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۳.
- ↑ من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷.
- ↑ و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۸.
- ↑ و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بیگمان خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵ - ۷۶.
- ↑ وسائلالشیعه، ج۱۹، ص۶۸؛ الاختصاص، ص ۲۲۹.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۶۶ـ۶۹؛ مجمعالبیان، ج ۸ ، ص۵۸۴ ـ ۵۸۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۳؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۵۲.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۶۶ـ۶۹؛ مجمعالبیان، ج ۸ ، ص۵۸۴ ـ ۵۸۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۳؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۷۹ ـ ۲۸۳؛ البرهان، ج ۴، ص۴۹۹ ـ ۵۰۲؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳ ـ ۳۱۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸ ،ص ۵۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۳۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۴۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۸ ، ص ۵۸۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۳۵.
- ↑ بیگمان او ستمکارهای نادان است؛ سوره احزاب، آیه: ۷۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸ ، ص ۵۸۶ .
- ↑ که روح الامین آن را فرود آورده است؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۳.
- ↑ من برای شما پیامبری امینم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۰۷.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ ای مؤمنان! به خداوند خیانت نکنید؛ سوره انفال، آیه: ۲۷.
- ↑ جامعالبیان، مج۶ ، ج۹، ص۲۹۲ـ۲۹۳؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۸۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۲۴ .
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند؛ سوره نور، آیه: ۳۳.
- ↑ و از آنچه شما را در آن جانشین کرده است ببخشید؛ سوره حدید، آیه: ۷.
- ↑ تحف العقول، ص ۲۶۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۶۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ و اگر بدون گرو یکی از شما دیگری را بر دارایی خود امین دانست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.
- ↑ ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه: ۲۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۵۱.
- ↑ جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۲۹۴ـ ۲۹۵؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۸۲۴ .
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵.
- ↑ المیزان، ج ۹، ص ۵۵ .
- ↑ جامعالبیان، مج۶، ج۹، ص۲۹۴ ـ ۲۹۵؛ مجمعالبیان، ج ۴، ص ۸۲۴ .
- ↑ و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.
- ↑ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۳۰؛ المنیر، ج ۳، ص ۲۶۶.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص ۳۷۵؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۷؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۶۱ .
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۲۶۲.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ گفتند: ای پدر! چرا ما را بر یوسف امین نمیداری با آنکه ما خیرخواه او هستیم؟؛ سوره یوسف، آیه: ۱۱.
- ↑ فردا او را با ما بفرست تا (در دشت) بگردد و بازی کند و ما نیک نگهدار او خواهیم بود؛ سوره یوسف، آیه: ۱۲.
- ↑ گفت: آیا شما را بر او جز همانگونه امین میتوانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟؛ سوره یوسف، آیه: ۶۴.
- ↑ یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است؛ سوره قصص، آیه: ۲۶.
- ↑ یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.
- ↑ و من در این کار بسی توانمند درستکارم؛ سوره نمل، آیه: ۳۹.
- ↑ سوره نساء، آیه: ۳۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه: ۵۸.
- ↑ و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید و آنکه آن را پنهان دارد بیگمان او را دل، بزهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۸۶؛ کنزالعرفان، ج ۲، ص ۷۶؛ فقهالصادق(ع)، ج ۱۵، ص ۱۲۷؛ ج ۱۹، ص ۳۱۸.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۲۷، ص ۱۰۱ ـ ۱۰۲.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۶۳۶؛ ج ۵ ، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۴۸۸؛ وسائلالشیعه، ج ۱۹، ص ۷۱ ـ ۷۶.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه: ۲۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵ ، ص ۴۷۵؛ التحریر والتنویر، ج۹، ص ۳۲۴؛ المیزان، ج ۹، ص ۵۴ .
- ↑ التفسیرالکبیر، ج۵ ، ص۴۷۵؛ المیزان، ج۹، ص ۵۵ .
- ↑ و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ القواعد الفقهیه، ج ۲، ص ۱۲.
- ↑ بر نیکوکاران ایرادی نیست؛ سوره توبه، آیه: ۹۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۷، ص ۲۸.
- ↑ القواعد الفقهیه، ج ۲، ص ۱۲.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۶.
- ↑ مختلف الشیعه، ج ۵ ، ص ۳۰؛ التحریر والتنویر، ج ۵ ، ص ۹۲؛ المنیر، ج ۱۴، ص ۲۷۳.
- ↑ الخلاف، ج۶ ، ص۳۵۵ـ۳۵۶؛ مختلفالشیعه، ج ۵ ، ص ۳۰.
- ↑ التحریر والتنویر، ج۵ ، ص۹۲؛ المنیر، ج۱۴، ص۲۷۴؛ المغنی، ج ۱۲، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۰.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۴۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۲ ـ ۱۵؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۴۲۳؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۴۹۷.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است؛ سوره قصص، آیه: ۲۶.
- ↑ یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.
- ↑ دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم؛ سوره نمل، آیه: ۳۹.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس میدهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان میگویند: درباره بیسوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ میبندند با آنکه خود میدانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۷۵.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ بیگمان مؤمنان رستگارند. همانان که در نماز خویش فروتنند. و آنان که از یاوه رویگردانند. و آنان که دهنده زکاتند و آنان که پاکدامنند جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند. پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند. و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱ - ۸.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
- ↑ یوسف گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم؛ سوره یوسف، آیه: ۵۵.
- ↑ و آنان که سپردههای نزد خود و پیمان خویش را پاس میدارند؛ سوره معارج، آیه: ۳۲.
- ↑ عبداللهی،حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.