وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '}} }}' به '}}'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}')
خط ۴۰: خط ۴۰:
[[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]]
[[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است:
::::::«از منابع علم [[امامان]]{{عم}} تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از [[پیامبر|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است، [[پیامبر اسلام]]، همه معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، [[علی]]{{ع}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز به فرزندانش تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. احادیث فراوانی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] نقل شده که [[امام علی]]{{ع}}، علوم [[پیامبر]]{{صل}} را مستقیم و بدون واسطه از آن حضرت فرا گرفت. وقتی که آیه {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} }}<ref>«و گوش‌های شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.</ref> نازل شد، [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: {{عربی|«سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا فِي أُذُنَ عَلِيُّ»}}<ref>[[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ [[ابن شهر آشوب]]، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ [[شرف‌الدین الحسینی]]، تأویل الآیات، ص۷۱۵.</ref> از خدا خواستم که گوش علی را از این گوش‌های شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد. [[ابونعیم]] در کتاب "حلیه" از [[علی]]{{ع}} نقل کرده که گفت: "[[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "یا علی خدا مرا دستور داده که تو را نزدیک کنم و تعلیمت دهم تا تو فرا بگیری، پس از آن این آیه نازل شد: {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} }} یعنی ای علی پس تو هستی اذن واعیه (گوش فراگیرنده) علم من"<ref>[[عبدالرحمن جلال‌الدین السیوطی]]، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.</ref> [[سعید بن منصور]]، [[ابن جریر]]، [[ابن منذر]]، [[ابن ابی حاتم]] و [[ابن مردویه]]، از [[مکحول]] روایت کرده که گفت: وقتی {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} }} نازل شد [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} قرار دهد، [[مکحول]] می‌گوید: بعد از این دعای [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} بارها می‌گفت: "هیچ نشد چیزی از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} بشنوم و فراموش کنم."<ref>القرطبی، [[محمد بن احمد الانصاری]]، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: [[موسی بن طاووس]]، سعد السعود، ص۱۰۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.</ref> [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "وقتی به معراج رفتم؛ خداوند با من سخن گفت و مناجات کرد، پس آنچه را یاد گرفتم همه را تعلیم علی{{ع}} نمودم؛ پس او باب علم من می‌باشد"<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ [[علی بن یونس]]، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ [[علی نمازی شاهرودی]]، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۹۱ و ۳۹۲.</ref>.
::::::«از منابع علم [[امامان]]{{عم}} تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از [[پیامبر|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است، [[پیامبر اسلام]]، همه معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، [[علی]]{{ع}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز به فرزندانش تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. احادیث فراوانی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] نقل شده که [[امام علی]]{{ع}}، علوم [[پیامبر]]{{صل}} را مستقیم و بدون واسطه از آن حضرت فرا گرفت. وقتی که آیه {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}<ref>«و گوش‌های شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.</ref> نازل شد، [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: {{عربی|«سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا فِي أُذُنَ عَلِيُّ»}}<ref>[[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ [[ابن شهر آشوب]]، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ [[شرف‌الدین الحسینی]]، تأویل الآیات، ص۷۱۵.</ref> از خدا خواستم که گوش علی را از این گوش‌های شنوا و نگه‌دارنده حقایق قرار دهد. [[ابونعیم]] در کتاب "حلیه" از [[علی]]{{ع}} نقل کرده که گفت: "[[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "یا علی خدا مرا دستور داده که تو را نزدیک کنم و تعلیمت دهم تا تو فرا بگیری، پس از آن این آیه نازل شد: {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} یعنی ای علی پس تو هستی اذن واعیه (گوش فراگیرنده) علم من"<ref>[[عبدالرحمن جلال‌الدین السیوطی]]، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.</ref> [[سعید بن منصور]]، [[ابن جریر]]، [[ابن منذر]]، [[ابن ابی حاتم]] و [[ابن مردویه]]، از [[مکحول]] روایت کرده که گفت: وقتی {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} نازل شد [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} قرار دهد، [[مکحول]] می‌گوید: بعد از این دعای [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} بارها می‌گفت: "هیچ نشد چیزی از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} بشنوم و فراموش کنم."<ref>القرطبی، [[محمد بن احمد الانصاری]]، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: [[موسی بن طاووس]]، سعد السعود، ص۱۰۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.</ref> [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "وقتی به معراج رفتم؛ خداوند با من سخن گفت و مناجات کرد، پس آنچه را یاد گرفتم همه را تعلیم علی{{ع}} نمودم؛ پس او باب علم من می‌باشد"<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ [[علی بن یونس]]، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ [[علی نمازی شاهرودی]]، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۹۱ و ۳۹۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۶۰: خط ۶۰:
:::::*«از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده است علمی که با [[آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان برنگشته، بلکه به ارث می‌رود و هرگز عالمی از ما خانواده نمیرد تا به جای او نشیند از اهل او کسی که مثل علم او را بداند یا آن‌چه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود، بلکه علم ارث برده می‌شود<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.</ref> اینگونه روایات این اصل را اثبات می‌کنند که کمالی که بر روی زمین ایجاد شد از آن کاسته نمی‌شود، بلکه همواره هستند کسانی که به دنبال هم می‌آیند و این شایستگی را می‌یابند که آن کمال را به ارث برند و این علم ارثی مانند علوم اکتسابی نیست، بلکه قانون دیگری دارد و از سوی خداوند متعال نازل می‌شود. شاید این امر در راستای کمال است که انسان‌ها هرگز از آنچه در گذشته بوده است محروم نمی‌شوند و علوم حقیقی نقصان نمی‌یابد.
:::::*«از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده است علمی که با [[آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان برنگشته، بلکه به ارث می‌رود و هرگز عالمی از ما خانواده نمیرد تا به جای او نشیند از اهل او کسی که مثل علم او را بداند یا آن‌چه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود، بلکه علم ارث برده می‌شود<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.</ref> اینگونه روایات این اصل را اثبات می‌کنند که کمالی که بر روی زمین ایجاد شد از آن کاسته نمی‌شود، بلکه همواره هستند کسانی که به دنبال هم می‌آیند و این شایستگی را می‌یابند که آن کمال را به ارث برند و این علم ارثی مانند علوم اکتسابی نیست، بلکه قانون دیگری دارد و از سوی خداوند متعال نازل می‌شود. شاید این امر در راستای کمال است که انسان‌ها هرگز از آنچه در گذشته بوده است محروم نمی‌شوند و علوم حقیقی نقصان نمی‌یابد.
::::::[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمود: خداوند عزوجل علم و دانش همه پیامبران را از [[آدم]]{{ع}} تا [[پیامبر|محمد]]{{صل}} برای آن [[پیامبر|حضرت]]{{صل}} گردآورد و [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[علی]]{{ع}} منتقل کرد. مردی پرسید یابن رسول الله، امیرالمؤمنین داناتر بود یا یکی از پیغمبران؟ [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: خدا علم همه [[پیامبران]] را برای [[پیامبر|محمد]]{{صل}} جمع کرده، او هم همه را به علی تحویل داد، پس علی داناتر است<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.</ref>. این روایت دلالت دارد که نه تنها علوم حقیقی انسان‌های کامل به ارث می‌رسد، بلکه در راستای همان اصل کمال که بیان شد این علوم به تدریج افزایش می‌یابد، به گونه‌ای که پیامبران بعدی علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع می‌کنند تا این که مجموع آن‌ها به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌رسد و حتی بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز انتقال می‌یابد، البته جای سؤال است که چه منطق و حکمتی این اقتضا را دارد و آیا حکمت آن همان اصل تکامل است که در هر چیز از جمله در علوم واقعی نیز جاری است؟
::::::[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمود: خداوند عزوجل علم و دانش همه پیامبران را از [[آدم]]{{ع}} تا [[پیامبر|محمد]]{{صل}} برای آن [[پیامبر|حضرت]]{{صل}} گردآورد و [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[علی]]{{ع}} منتقل کرد. مردی پرسید یابن رسول الله، امیرالمؤمنین داناتر بود یا یکی از پیغمبران؟ [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: خدا علم همه [[پیامبران]] را برای [[پیامبر|محمد]]{{صل}} جمع کرده، او هم همه را به علی تحویل داد، پس علی داناتر است<ref>کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.</ref>. این روایت دلالت دارد که نه تنها علوم حقیقی انسان‌های کامل به ارث می‌رسد، بلکه در راستای همان اصل کمال که بیان شد این علوم به تدریج افزایش می‌یابد، به گونه‌ای که پیامبران بعدی علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع می‌کنند تا این که مجموع آن‌ها به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌رسد و حتی بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز انتقال می‌یابد، البته جای سؤال است که چه منطق و حکمتی این اقتضا را دارد و آیا حکمت آن همان اصل تکامل است که در هر چیز از جمله در علوم واقعی نیز جاری است؟
::::::قرآن این ارث را درباره [[انبیا]]{{عم}} بیان می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ}} }}<ref>و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> یعنی [[سلیمان]]{{ع}} تمام اسرار و معارفی که نزد داوود جمع شده بود را به ارث برد و طبق اصل بالا خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} نیز می‌باید علوم مزبور را به ارث بگذارد تا نقصانی در این علوم در هر دوره در روی زمین ایجاد نشود. البته با توجه به این که این علوم در واقع از یک فرد به فرد دیگر انتقال نمی‌یابد، بلکه از سوی خداوند متعال اعطا می‌گردد، این که ارث بر آن اطلاق شده است جای سؤال و بررسی دارد. قرآن همچنین از زبان [[زکریا]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}} }}<ref>از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.</ref> و منظور به ارث بردن علم حقیقی او بود. این آیه دلالت را دارد که هر یک از انبیا نگران این بوده‌‌اند که مبادا علومشان بعد از ایشان بی‌وارث بماند؛ از این‌رو، این دعا را نوشته‌اند وگرنه چه دلیلی اقتضا می‌کرد که ایشان چنین دعایی داشته باشند. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نیز این سنت مستمر را برقرار نمود و از خداوند خواست که در ذریّه‌اش امامانی قرار دهد و منظور از امام کسی بود که وارث علوم حقیقی او باشد که بی‌تردید بدون آن علوم امامت نیز شکل نمی‌گرفت. این سنت حتی بعد از ختم نبوت نیز هم‌چنان استمرار می‌یابد، به گونه‌ای که [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|«أنت أخی و أهلی و وارثی و قاضی دینی و عیبة علمی و خازن سرّی»}}<ref>یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینه‌ی سرّ من هستی.</ref>
::::::قرآن این ارث را درباره [[انبیا]]{{عم}} بیان می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ}}<ref>و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> یعنی [[سلیمان]]{{ع}} تمام اسرار و معارفی که نزد داوود جمع شده بود را به ارث برد و طبق اصل بالا خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} نیز می‌باید علوم مزبور را به ارث بگذارد تا نقصانی در این علوم در هر دوره در روی زمین ایجاد نشود. البته با توجه به این که این علوم در واقع از یک فرد به فرد دیگر انتقال نمی‌یابد، بلکه از سوی خداوند متعال اعطا می‌گردد، این که ارث بر آن اطلاق شده است جای سؤال و بررسی دارد. قرآن همچنین از زبان [[زکریا]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}}<ref>از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.</ref> و منظور به ارث بردن علم حقیقی او بود. این آیه دلالت را دارد که هر یک از انبیا نگران این بوده‌‌اند که مبادا علومشان بعد از ایشان بی‌وارث بماند؛ از این‌رو، این دعا را نوشته‌اند وگرنه چه دلیلی اقتضا می‌کرد که ایشان چنین دعایی داشته باشند. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} نیز این سنت مستمر را برقرار نمود و از خداوند خواست که در ذریّه‌اش امامانی قرار دهد و منظور از امام کسی بود که وارث علوم حقیقی او باشد که بی‌تردید بدون آن علوم امامت نیز شکل نمی‌گرفت. این سنت حتی بعد از ختم نبوت نیز هم‌چنان استمرار می‌یابد، به گونه‌ای که [[پیامبر|رسول اکرم]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|«أنت أخی و أهلی و وارثی و قاضی دینی و عیبة علمی و خازن سرّی»}}<ref>یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینه‌ی سرّ من هستی.</ref>
::::::[[امام صادق]]{{ع}} درباره این ارث می‌فرماید:{{عربی|«وراثتی من امیرالمؤمنین خیر من ولادتی منه»}}<ref>آنچه از علوم حقیقی از [[علی]]{{ع}} به ارث برده‌ام برای من بهتر از آن است که فرزند او می‌باشم.</ref> بخشی از این علوم در اشکال دیگری غیر از [[امامت]] و [[نبوت]] و یا وصایت نیز انتقال می‌یافته است؛ چنان که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:{{عربی|«سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت»}}<ref> سلمان از ما اهل بیت می‌باشد.</ref>، چون سلمان وارث برخی علوم حقیقی [[پیامبر]]{{صل}} بوده است و در همین راستا، وراثت [[ائمه]]{{عم}} از [[پیامبر]]{{صل}} معنا می‌شود و همچنین است حال علمای واقعی که علوم حقیقی را به ارث می‌برند.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} درباره این ارث می‌فرماید:{{عربی|«وراثتی من امیرالمؤمنین خیر من ولادتی منه»}}<ref>آنچه از علوم حقیقی از [[علی]]{{ع}} به ارث برده‌ام برای من بهتر از آن است که فرزند او می‌باشم.</ref> بخشی از این علوم در اشکال دیگری غیر از [[امامت]] و [[نبوت]] و یا وصایت نیز انتقال می‌یافته است؛ چنان که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید:{{عربی|«سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت»}}<ref> سلمان از ما اهل بیت می‌باشد.</ref>، چون سلمان وارث برخی علوم حقیقی [[پیامبر]]{{صل}} بوده است و در همین راستا، وراثت [[ائمه]]{{عم}} از [[پیامبر]]{{صل}} معنا می‌شود و همچنین است حال علمای واقعی که علوم حقیقی را به ارث می‌برند.
::::::[[سید حیدر آملی]] درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد می‌نویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی می‌فرماید: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} }}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} }}<ref>  و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که به طور اخص درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق می‌یابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به [[انبیا]] و اولیا داده شده است و از این آیات در می‌یابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که [[امامت]] باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث می‌رسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا می‌شود و [[امامت]] نیز در جایی قرار می‌یابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافته‌اند. چنان‌که خداوند درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} }}<ref>  من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و او را خود به عنوان [[امام]] تعیین نمود و از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} می‌خواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون می‌داند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث می‌رسد، متوقف بر استحقاق معنوی است <ref>سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.</ref>. حدیث شریف نبوی [[العلماء ورثة الأنبیاء]] نیز می‌فرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف [[علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل]] نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت [[پیامبر]]{{صل}} که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابه‌اند<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1080696/%D8%A7%D8%B1%D8%AB%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ وبگاه راسخون]</ref>.
::::::[[سید حیدر آملی]] درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد می‌نویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی می‌فرماید: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>  و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که به طور اخص درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق می‌یابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به [[انبیا]] و اولیا داده شده است و از این آیات در می‌یابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که [[امامت]] باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث می‌رسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا می‌شود و [[امامت]] نیز در جایی قرار می‌یابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافته‌اند. چنان‌که خداوند درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>  من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و او را خود به عنوان [[امام]] تعیین نمود و از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} می‌خواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون می‌داند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث می‌رسد، متوقف بر استحقاق معنوی است <ref>سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.</ref>. حدیث شریف نبوی [[العلماء ورثة الأنبیاء]] نیز می‌فرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف [[علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل]] نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت [[پیامبر]]{{صل}} که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابه‌اند<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1080696/%D8%A7%D8%B1%D8%AB%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ وبگاه راسخون]</ref>.
:::::*«هر علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} و دیگر انبیای الهی نازل شد، به آسمان برنگشت و به ارث رسید. هر پیامبر، علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع می‌کند تا مجموع آنها به پیامبر گرامی اسلام می‌رسد و پس از ایشان نیز انتقال می‌یابد. چونان که [[حضرت سلیمان]]{{ع}} تمامی اسرار و معارف [[حضرت داوود]]{{ع}} را به ارث برد. [[حضرت زکریا]]{{ع}} دعا می‌کرد ولی‌ای از نسل خودش وارث علم او باشد. [[حضرت ابراهیم خلیل]]{{ع}} از خدای متعال درخواست می‌کرد. این سنت پس از ختم نبوت نیز استمرار یافت»<ref>[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰</ref>.
:::::*«هر علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} و دیگر انبیای الهی نازل شد، به آسمان برنگشت و به ارث رسید. هر پیامبر، علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع می‌کند تا مجموع آنها به پیامبر گرامی اسلام می‌رسد و پس از ایشان نیز انتقال می‌یابد. چونان که [[حضرت سلیمان]]{{ع}} تمامی اسرار و معارف [[حضرت داوود]]{{ع}} را به ارث برد. [[حضرت زکریا]]{{ع}} دعا می‌کرد ولی‌ای از نسل خودش وارث علم او باشد. [[حضرت ابراهیم خلیل]]{{ع}} از خدای متعال درخواست می‌کرد. این سنت پس از ختم نبوت نیز استمرار یافت»<ref>[[بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۷۶: خط ۷۶:
آقاى '''[[محمد مولوی]]'''، در کتاب ''«[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)| نیاز جهان به امام زمان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقاى '''[[محمد مولوی]]'''، در کتاب ''«[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)| نیاز جهان به امام زمان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«از آنجا که [[امامت]]، استمرار [[نبوت]] بوده، و با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس [[امام]]{{ع}}، وارث بحق علوم و کتب همه [[انبیاء]]{{عم}} است. ارتباط و پیوند مقام [[ولایت]] و [[امامت]]، با مقام [[نبوت]] و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا [[امام]] هر عصری با حقایق و معارف همه [[انبیاء]]{{عم}} آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورت‌های گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:<ref>اقتباس از کتاب فلسفه [[امامت]]، [[سید یحیی یثربی]]، ص ۶۵.</ref>
::::::«از آنجا که [[امامت]]، استمرار [[نبوت]] بوده، و با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس [[امام]]{{ع}}، وارث بحق علوم و کتب همه [[انبیاء]]{{عم}} است. ارتباط و پیوند مقام [[ولایت]] و [[امامت]]، با مقام [[نبوت]] و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا [[امام]] هر عصری با حقایق و معارف همه [[انبیاء]]{{عم}} آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورت‌های گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:<ref>اقتباس از کتاب فلسفه [[امامت]]، [[سید یحیی یثربی]]، ص ۶۵.</ref>
::::::[[احمد بن عُمر]] می‌گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد آیه شریفه: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} }}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.</ref> سؤال کردم، که برگزیدگان چه کسانی هستند؟ فرمودند: فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند.<ref>{{عربی|اندازه=120%|"عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ"}}:{{عربی|اندازه=120%| {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} }} {{عربی|اندازه=120%|"قالَ: فَقالَ{{ع}}: وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."}}؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.</ref> در رابطه با همین آیه در فراز آخر حدیث مفصّلی از [[امام کاظم|امام مُوسَی بن جَعْفَر]]{{ع}} چنین آمده است: فرمودند: و ماییم کسانی که خدای عزّوجلّ انتخابمان کرده و این کتاب را که بیان همه چیز در آن می‌باشد، برای ما به ارث گذاشته است.<ref>{{عربی|اندازه=120%|"قالَ{{ع}}... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.</ref> همچنین در این زمینه به حدیثی زیبا که از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی نقل شده، دقّت فرمایید: [[فضیل]] می‌گوید، شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمودند: در [[امام علی|علی]]{{ع}} سنت هزار [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} بود (چنان‌چه [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} فرمودند: هر که خواهد علم [[آدم]]{{ع}}، عبادت [[نوح]]{{ع}}، خلیل بودن [[ابراهیم]]{{ع}}، وقار و ابّهت [[موسی]]{{ع}} و زهد [[عیسی]]{{ع}} را ببیند، به [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمی‌میرد بلکه علمش به ارث منتقل می‌شود.<ref>{{عربی|اندازه=120%|"عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ{{ع}} یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی {{ع}} سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.</ref> در همین رابطه احادیث دیگری نیز از [[امام صادق|صادقَین]]{{ع}} نقل شده است.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.</ref> در خصوص ارث بردن [[ائمه]]{{ع}} علوم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} را باب مستقلی در "کتاب الحجّه" اصول کافی تحت همین عنوان مشتمل بر ۷ حدیث شریف، اختصاص داده شده است. که به ذکر آدرس اکتفا می‌شود، ملاحظه فرمایید.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.</ref> مبنی بر این که آیات و نشانه‌های [[انبیاء]] گذشته از قبیل؛ سلاح [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}}، الواح تورات و عصای [[موسی]]{{ع}}، خاتم [[سلیمان]]{{ع}}، پیراهن [[یوسف]]{{ع}}، نامه‌های مهر شده، صحیفه جفر، جامعه و... نزد [[ائمه]]{{ع}} است، نقل شده است»<ref>محمد مولوی، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)| نیاز جهان به امام زمان]]، ص:۲۲.</ref>.
::::::[[احمد بن عُمر]] می‌گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد آیه شریفه: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.</ref> سؤال کردم، که برگزیدگان چه کسانی هستند؟ فرمودند: فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند.<ref>{{عربی|اندازه=120%|"عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ"}}:{{عربی|اندازه=120%| {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} {{عربی|اندازه=120%|"قالَ: فَقالَ{{ع}}: وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."}}؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.</ref> در رابطه با همین آیه در فراز آخر حدیث مفصّلی از [[امام کاظم|امام مُوسَی بن جَعْفَر]]{{ع}} چنین آمده است: فرمودند: و ماییم کسانی که خدای عزّوجلّ انتخابمان کرده و این کتاب را که بیان همه چیز در آن می‌باشد، برای ما به ارث گذاشته است.<ref>{{عربی|اندازه=120%|"قالَ{{ع}}... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.</ref> همچنین در این زمینه به حدیثی زیبا که از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی نقل شده، دقّت فرمایید: [[فضیل]] می‌گوید، شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمودند: در [[امام علی|علی]]{{ع}} سنت هزار [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} بود (چنان‌چه [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} فرمودند: هر که خواهد علم [[آدم]]{{ع}}، عبادت [[نوح]]{{ع}}، خلیل بودن [[ابراهیم]]{{ع}}، وقار و ابّهت [[موسی]]{{ع}} و زهد [[عیسی]]{{ع}} را ببیند، به [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمی‌میرد بلکه علمش به ارث منتقل می‌شود.<ref>{{عربی|اندازه=120%|"عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ{{ع}} یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی {{ع}} سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.</ref> در همین رابطه احادیث دیگری نیز از [[امام صادق|صادقَین]]{{ع}} نقل شده است.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.</ref> در خصوص ارث بردن [[ائمه]]{{ع}} علوم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} را باب مستقلی در "کتاب الحجّه" اصول کافی تحت همین عنوان مشتمل بر ۷ حدیث شریف، اختصاص داده شده است. که به ذکر آدرس اکتفا می‌شود، ملاحظه فرمایید.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.</ref> مبنی بر این که آیات و نشانه‌های [[انبیاء]] گذشته از قبیل؛ سلاح [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}}، الواح تورات و عصای [[موسی]]{{ع}}، خاتم [[سلیمان]]{{ع}}، پیراهن [[یوسف]]{{ع}}، نامه‌های مهر شده، صحیفه جفر، جامعه و... نزد [[ائمه]]{{ع}} است، نقل شده است»<ref>محمد مولوی، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)| نیاز جهان به امام زمان]]، ص:۲۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۸۲: خط ۸۲:
[[پرونده:11980.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]]
[[پرونده:11980.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عین الله زرین جویی|زرین جویی]]]]
::::::آقای '''[[عین‌الله زرین‌جویی]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایان‌نامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[عین‌الله زرین‌جویی]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد ''«[[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایان‌نامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«درباره اینکه علوم [[ائمه]]{{عم}} ارث از [[پیغمبر]]{{صل}} است روایات متعدد وجود دارد. مجموعه‌ای از این روایات در [[علم غیب ۲ (کتاب)| کتاب علم غیب]] آقای [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی]] از مجامع حدیثی مثل کافی، بصائر الدرجات، کمال الدين، خصال و عيون الاخبار الرضا{{ع}} نقل شده است. در روایات مربوطه و همچنین در آیات قرآن این مسئله واضح شده است که پیامبران علوم خود را به ارث می‌گذارند و آن را در اختیار نبی و یا وصی بعد از خود قرار می‌دهند، چنانچه در قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }} }}<ref> و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::«درباره اینکه علوم [[ائمه]]{{عم}} ارث از [[پیغمبر]]{{صل}} است روایات متعدد وجود دارد. مجموعه‌ای از این روایات در [[علم غیب ۲ (کتاب)| کتاب علم غیب]] آقای [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی]] از مجامع حدیثی مثل کافی، بصائر الدرجات، کمال الدين، خصال و عيون الاخبار الرضا{{ع}} نقل شده است. در روایات مربوطه و همچنین در آیات قرآن این مسئله واضح شده است که پیامبران علوم خود را به ارث می‌گذارند و آن را در اختیار نبی و یا وصی بعد از خود قرار می‌دهند، چنانچه در قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }}<ref> و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانسته‌اند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمی‌گذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کرده‌اند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی می‌کند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را {{متن قرآن| مَنطِقَ الطَّيْرِ }} }}<ref> زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانسته‌اند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمی‌گذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کرده‌اند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی می‌کند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را {{متن قرآن| مَنطِقَ الطَّيْرِ }}<ref> زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جمله‌های بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب {{متن قرآن| أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ }} }}<ref> و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref> دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد<ref>(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.</ref>. یا از زبان زکریا می‌گوید : {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }} }}<ref> بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.</ref> در اصول کافی نیز روایت شده است:"از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث می‌رود و هرگز عالمی نمی‌میرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده می‌شود<ref>کلینی، کافی، ص ۴۲۹.</ref> بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به [[پیغمبر]] رسیده و از [[پیغمبر]] نیز به اوصیای ایشان می‌رسد. [[علم غیب]] [[امام]] بالوراثه از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و علم [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به تعلیم [[وحی]] و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۷۶- ۷۷.</ref>.
::::::ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جمله‌های بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب {{متن قرآن| أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ }}<ref> و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref> دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد<ref>(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.</ref>. یا از زبان زکریا می‌گوید : {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }}<ref> بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.</ref> در اصول کافی نیز روایت شده است:"از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث می‌رود و هرگز عالمی نمی‌میرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده می‌شود<ref>کلینی، کافی، ص ۴۲۹.</ref> بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به [[پیغمبر]] رسیده و از [[پیغمبر]] نیز به اوصیای ایشان می‌رسد. [[علم غیب]] [[امام]] بالوراثه از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و علم [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به تعلیم [[وحی]] و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۷۶- ۷۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۹۰: خط ۹۰:
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن صادقی|صادقی]]]]
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن صادقی|صادقی]]]]
::::::آقای '''[[حسن صادقی]]''' در مقاله ''«[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[حسن صادقی]]''' در مقاله ''«[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«از آیات و روایات استفاده می‌شود که پیامبران علم الهی دارند و علوم آنان به [[امامان معصوم]]{{عم}} انتقال یافته است. خدای متعال در آیه ۳۱ سوره بقره از یاد دادن اسمای الهی به [[حضرت آدم]]{{ع}} گزارش می‌دهد و می‌فرماید: {{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا }} }}<ref> و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه:۳۱.</ref>.
::::::«از آیات و روایات استفاده می‌شود که پیامبران علم الهی دارند و علوم آنان به [[امامان معصوم]]{{عم}} انتقال یافته است. خدای متعال در آیه ۳۱ سوره بقره از یاد دادن اسمای الهی به [[حضرت آدم]]{{ع}} گزارش می‌دهد و می‌فرماید: {{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا }}<ref> و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه:۳۱.</ref>.
::::::منظور از {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} }} مسمَّیات اسماء، یعنی خود موجودات است و با توجه به اینکه {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} }} جمع محلی به "ال" است، استفاده می‌شود که [[حضرت آدم]]{{ع}} دانا به حقیقت همه موجودات بود<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> این علم اختصاص به [[حضرت آدم]]{{ع}} نداشت، بلکه خدای متعال این علم را در انسان‌ها به ودیعه سپرده، به گونه‌ای که آثار آن، به تدریج و به طور دایم، از این نوع موجود سر بزند و هر وقت انسان به راه راست هدایت شود، انسان بتواند آن ودیعه را از قوه به فعلیت درآورد<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> بنابراین، افرادی که شایستگی پیامبری داشته باشند، از این علم بهره‌مند می‌شوند، همان گونه که از روایات استفاده می‌شود علمی‌ که با [[حضرت آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و به ارث منتقل می‌شود و [[ائمه]]{{عم}} نیز آن علم را از یکدیگر به ارث می‌برند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.</ref>.
::::::منظور از {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} مسمَّیات اسماء، یعنی خود موجودات است و با توجه به اینکه {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} جمع محلی به "ال" است، استفاده می‌شود که [[حضرت آدم]]{{ع}} دانا به حقیقت همه موجودات بود<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> این علم اختصاص به [[حضرت آدم]]{{ع}} نداشت، بلکه خدای متعال این علم را در انسان‌ها به ودیعه سپرده، به گونه‌ای که آثار آن، به تدریج و به طور دایم، از این نوع موجود سر بزند و هر وقت انسان به راه راست هدایت شود، انسان بتواند آن ودیعه را از قوه به فعلیت درآورد<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> بنابراین، افرادی که شایستگی پیامبری داشته باشند، از این علم بهره‌مند می‌شوند، همان گونه که از روایات استفاده می‌شود علمی‌ که با [[حضرت آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و به ارث منتقل می‌شود و [[ائمه]]{{عم}} نیز آن علم را از یکدیگر به ارث می‌برند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.</ref>.
::::::برخی از روایاتی که از [[امام رضا]]{{ع}} درباره علم [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} نقل شده، چنین است:
::::::برخی از روایاتی که از [[امام رضا]]{{ع}} درباره علم [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} نقل شده، چنین است:
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند:"به راستی خداوند پیامبران و امامان{{عم}} را موفق می‌کند و از مخزون علم و حکمتش به آنان می‌دهد. علمی‌ را که به غیر آنان نمی‌دهد. پس علم آنان فوق هر علم اهل زمانشان است<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند:"به راستی خداوند پیامبران و امامان{{عم}} را موفق می‌کند و از مخزون علم و حکمتش به آنان می‌دهد. علمی‌ را که به غیر آنان نمی‌دهد. پس علم آنان فوق هر علم اهل زمانشان است<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.</ref>.