شگفتی‌های آفرینش: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== *نظام آفرینش سرشار از شگفتی‌های گوناگون است که آدمی در هر یک از...» ایجاد کرد)
 
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[نظام آفرینش]] سرشار از شگفتی‌های گوناگون است که [[آدمی]] در هر یک از آن‌ها بنگرد، از دقت و [[نظم]] موجود در آن به شگفت آید و به [[یگانگی]] [[خالق]] این مجموعه عظیم پی برد. [[نظام]] موجود آفرینش و کنار هم قرار گرفتن جمیع اضداد، نشان از یکتایی [[آفریدگار]] آن دارد، زیرا اگر دو یا چند آفریننده در [[نظام هستی]] [[حاکم]] بودند، امکان جمع اضداد (مثلاً روز در کنار شب، یا [[تاریکی]] در کنار [[روشنایی]] و...) به‌این‌گونه هماهنگ و وابسته به هم امکان‌پذیر نبود. [[امام]] {{ع}} به این مسئله اشاره می‌کند و آن را راهی برای پی بردن به [[خالق]] قادر یکتا می‌داند: منزّه است خداوندی که اعضای [[بدن]] مورچه و پشه را به هم پیوند داده، همان‌گونه که اعضای [[بدن]] نهنگ‌ها و فیل‌ها را<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۴</ref>. در واقع [[امام]] {{ع}} حاصل [[تفکر]] و [[اندیشه]] موشکافانه در [[جهان هستی]] را دلیلی می‌داند تا [[آدمی]] به این نتیجه رهنمون شود که آفریننده مور کوچک‌جثه و درخت غول‌پیکر خرما یک است: سرانجام به جایی نرسی جز آن‌که بدانی [[آفریدگار]] مورچه همان [[آفریدگار]] خرمابن در نخلستان است، زیرا هر چیز گستره ویژه خود را دارد و هر موجود زنده در دنیای رازها و [[اختلافات]] بسیار پیچیده و ژرف خویش است، امّا همه و هر بزرگ و کوچک، سنگین و سبک و قوی و ضعیف در آستان [[قدس]] ربوبی و کارگاه آفرینش یکسان‌اند و نیز، [[آسمان]] و هوا، بادها و آب‌ها. به [[خورشید و ماه]] بنگر، به رستنی‌ها و درختان، به [[آب]] و سنگ، به گردش شب و روز، به شکافتن این دریاها، به کثرت این کوه‌ها، به بلندای این قلّه‌ها، به پراکندگیِ گویش‌ها و گونه‌گون بودن زبان‌ها<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷</ref>. آفریننده [[جهان هستی]] با این [[عظمت]] و [[قدرت]]، لاجرم باید نسبت به ارکان آفرینش خود [[آگاه]] بوده و بر آن تسلط داشته باشد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: پس پرندگان در چنبر [[فرمان]] اویند. شمار پرها و نفس‌های آنان را داند و دست و پای آن‌ها را در خشکی و دریا مطابق شرایط زیست محیطی عالی برپا دارد، روزی‌شان را مقدّر فرماید و انواع و اقسام آن‌ها را به حساب آورَد. پس این زاغ است و آن عقاب وان دیگر کبوتر و دیگری شتر مرغ. هر پرنده را ویژگی و نشانه خاص داده و روزی‌اش را بر عهده گرفته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.</ref>.
*[[نظام آفرینش]] سرشار از شگفتی‌های گوناگون است که [[آدمی]] در هر یک از آن‌ها بنگرد، از دقت و [[نظم]] موجود در آن به شگفت آید و به [[یگانگی]] [[خالق]] این مجموعه عظیم پی برد. [[نظام]] موجود آفرینش و کنار هم قرار گرفتن جمیع اضداد، نشان از یکتایی [[آفریدگار]] آن دارد، زیرا اگر دو یا چند آفریننده در [[نظام هستی]] [[حاکم]] بودند، امکان جمع اضداد (مثلاً روز در کنار شب، یا [[تاریکی]] در کنار [[روشنایی]] و...) به‌این‌گونه هماهنگ و وابسته به هم امکان‌پذیر نبود. [[امام]] {{ع}} به این مسئله اشاره می‌کند و آن را راهی برای پی بردن به [[خالق]] قادر یکتا می‌داند: منزّه است خداوندی که اعضای [[بدن]] مورچه و پشه را به هم پیوند داده، همان‌گونه که اعضای [[بدن]] نهنگ‌ها و فیل‌ها را<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۴</ref>. در واقع [[امام]] {{ع}} حاصل [[تفکر]] و [[اندیشه]] موشکافانه در [[جهان هستی]] را دلیلی می‌داند تا [[آدمی]] به این نتیجه رهنمون شود که آفریننده مور کوچک‌جثه و درخت غول‌پیکر خرما یک است: سرانجام به جایی نرسی جز آن‌که بدانی [[آفریدگار]] مورچه همان [[آفریدگار]] خرمابن در نخلستان است، زیرا هر چیز گستره ویژه خود را دارد و هر موجود زنده در دنیای رازها و [[اختلافات]] بسیار پیچیده و ژرف خویش است، امّا همه و هر بزرگ و کوچک، سنگین و سبک و قوی و ضعیف در آستان [[قدس]] ربوبی و کارگاه آفرینش یکسان‌اند و نیز، [[آسمان]] و هوا، بادها و آب‌ها. به [[خورشید و ماه]] بنگر، به رستنی‌ها و درختان، به [[آب]] و سنگ، به گردش شب و روز، به شکافتن این دریاها، به کثرت این کوه‌ها، به بلندای این قلّه‌ها، به پراکندگیِ گویش‌ها و گونه‌گون بودن زبان‌ها<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷</ref>. آفریننده [[جهان هستی]] با این [[عظمت]] و [[قدرت]]، لاجرم باید نسبت به ارکان آفرینش خود [[آگاه]] بوده و بر آن تسلط داشته باشد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: پس پرندگان در چنبر [[فرمان]] اویند. شمار پرها و نفس‌های آنان را داند و دست و پای آن‌ها را در خشکی و دریا مطابق شرایط زیست محیطی عالی برپا دارد، روزی‌شان را مقدّر فرماید و انواع و اقسام آن‌ها را به حساب آورَد. پس این زاغ است و آن عقاب وان دیگر کبوتر و دیگری شتر مرغ. هر پرنده را ویژگی و نشانه خاص داده و روزی‌اش را بر عهده گرفته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.</ref>.
==آفرینش پرندگان==
*و پرندگان گونه‌گون را آفرید و آن‌ها را در درّه‌ها و شکاف‌های [[زمین]] و ستیغ بلند کوه‌ها جای داد. برخی از آن‌ها را بال‌دارانی مختلف به شکل‌هایی متفاوت که همگان در رشته تسخیر و [[اراده]] اویند. آن‌ها در جوّ بی‌کران و در فضای لایتناهی با بال‌هایی که مجموعه‌ای از قانون‌ها و قانونمندی هاست، پرواز کنند. [[خداوند]] آن‌ها را در شرایطی هستی داد که هیچ آثاری از این صورت شگفت نبود و اعضا و جوارحشان را در سازمان اسرارآمیز مفصل‌ها ارتباط و پیوند داد. برخی را به [[دلیل]] ستبریِ اندام، از پرواز بلند در فضای بازداشت و چنین مقرّر فرمود که پروازشان در نزدیکی [[زمین]] و بر فراز بام‌ها صورت گیرد، و آنان را در پرتو [[قدرت]] شگرف زیبا و [[صنعت]] دقیق خود به شکل‌های گوناگون رنگ‌آمیزی کرد. پس برخی از آنان در رنگ یک‌دستی که هیچ رنگی آمیزه آن نیست فرو رفته‌اند و برخی دیگر گردن‌بندی از رنگ دیگر بر گردن دارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۴</ref>.

نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۲۶

مقدمه

  • نظام آفرینش سرشار از شگفتی‌های گوناگون است که آدمی در هر یک از آن‌ها بنگرد، از دقت و نظم موجود در آن به شگفت آید و به یگانگی خالق این مجموعه عظیم پی برد. نظام موجود آفرینش و کنار هم قرار گرفتن جمیع اضداد، نشان از یکتایی آفریدگار آن دارد، زیرا اگر دو یا چند آفریننده در نظام هستی حاکم بودند، امکان جمع اضداد (مثلاً روز در کنار شب، یا تاریکی در کنار روشنایی و...) به‌این‌گونه هماهنگ و وابسته به هم امکان‌پذیر نبود. امام (ع) به این مسئله اشاره می‌کند و آن را راهی برای پی بردن به خالق قادر یکتا می‌داند: منزّه است خداوندی که اعضای بدن مورچه و پشه را به هم پیوند داده، همان‌گونه که اعضای بدن نهنگ‌ها و فیل‌ها را[۱]. در واقع امام (ع) حاصل تفکر و اندیشه موشکافانه در جهان هستی را دلیلی می‌داند تا آدمی به این نتیجه رهنمون شود که آفریننده مور کوچک‌جثه و درخت غول‌پیکر خرما یک است: سرانجام به جایی نرسی جز آن‌که بدانی آفریدگار مورچه همان آفریدگار خرمابن در نخلستان است، زیرا هر چیز گستره ویژه خود را دارد و هر موجود زنده در دنیای رازها و اختلافات بسیار پیچیده و ژرف خویش است، امّا همه و هر بزرگ و کوچک، سنگین و سبک و قوی و ضعیف در آستان قدس ربوبی و کارگاه آفرینش یکسان‌اند و نیز، آسمان و هوا، بادها و آب‌ها. به خورشید و ماه بنگر، به رستنی‌ها و درختان، به آب و سنگ، به گردش شب و روز، به شکافتن این دریاها، به کثرت این کوه‌ها، به بلندای این قلّه‌ها، به پراکندگیِ گویش‌ها و گونه‌گون بودن زبان‌ها[۲]. آفریننده جهان هستی با این عظمت و قدرت، لاجرم باید نسبت به ارکان آفرینش خود آگاه بوده و بر آن تسلط داشته باشد. امام (ع) می‌فرماید: پس پرندگان در چنبر فرمان اویند. شمار پرها و نفس‌های آنان را داند و دست و پای آن‌ها را در خشکی و دریا مطابق شرایط زیست محیطی عالی برپا دارد، روزی‌شان را مقدّر فرماید و انواع و اقسام آن‌ها را به حساب آورَد. پس این زاغ است و آن عقاب وان دیگر کبوتر و دیگری شتر مرغ. هر پرنده را ویژگی و نشانه خاص داده و روزی‌اش را بر عهده گرفته است[۳].

آفرینش پرندگان

  • و پرندگان گونه‌گون را آفرید و آن‌ها را در درّه‌ها و شکاف‌های زمین و ستیغ بلند کوه‌ها جای داد. برخی از آن‌ها را بال‌دارانی مختلف به شکل‌هایی متفاوت که همگان در رشته تسخیر و اراده اویند. آن‌ها در جوّ بی‌کران و در فضای لایتناهی با بال‌هایی که مجموعه‌ای از قانون‌ها و قانونمندی هاست، پرواز کنند. خداوند آن‌ها را در شرایطی هستی داد که هیچ آثاری از این صورت شگفت نبود و اعضا و جوارحشان را در سازمان اسرارآمیز مفصل‌ها ارتباط و پیوند داد. برخی را به دلیل ستبریِ اندام، از پرواز بلند در فضای بازداشت و چنین مقرّر فرمود که پروازشان در نزدیکی زمین و بر فراز بام‌ها صورت گیرد، و آنان را در پرتو قدرت شگرف زیبا و صنعت دقیق خود به شکل‌های گوناگون رنگ‌آمیزی کرد. پس برخی از آنان در رنگ یک‌دستی که هیچ رنگی آمیزه آن نیست فرو رفته‌اند و برخی دیگر گردن‌بندی از رنگ دیگر بر گردن دارند[۴].
  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۴
  2. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷
  3. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۴