مرجعیت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۱۹: خط ۱۹:


==دیدگاه [[اهل سنت]] درباره مرجعیت دینی==
==دیدگاه [[اهل سنت]] درباره مرجعیت دینی==
*به اعتقاد [[اهل سنت]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، همه آنچه را که لازم بود، بازگفته و با رفتن او بیان واقعی و عاری از خطا درباره دین، تمام شد همانند انقطاع [[وحی]]. به تدریج این اندیشه که صحابۀ [[پیامبر]] در تفسیر دین از صلاحیت برخوردارند، قوت گرفت اما تنها هم زمانی عده‌ای با [[پیامبر]] نمی‌تواند مبنای صلاحیت علمی و اخلاقی صحابه باشد. مجتهد دانستن صحابه و اینکه اگر رأیشان در امور اصابت کند، مأجورند و اگر خطا کنند، معذورند، تأثیرات بسیار عمیقی بر جامعه اسلامی نهاد. خلفای وقت در عین حال که در ظاهر، از اهل بیت احترام می‌کردند، در باطن تا می‌توانستند در تضعیف موقعیت اجتماعی آنها می‌کوشیدند؛ از سوی دیگر، روز به روز بر احترام صحابه می‌افزودند و مردم در فراگرفتن حدیث از آنها تشویق  می‌شدند. البته صحابه در شعاع کلمه{{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ‏ اللَّه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} خود را از هر کتاب علمی مستغنی می‌دانستند. ولی نبودن روح تحقیق در عامه صحابه و قدغن نمودن از کتابت و پیدا شدن ظاهر الاسلام‌های اسرائیلی دست به دست داده و حدیث را از ارزش واقعی اندختند؛ زیرا: احادیث مجعول یا ضعیف، داخل معارف اسلامی گردید و ثانیاً، کمیت قابل توجهی از حدیث به دست فراموشی سپرده شد و از میان رفت. ثالثاً با این همه تظاهر که در صدر اسلام به دین می‌شده از هر صد صحابی چهار یا پنج حدیث بیشتر در دست نیست<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص:۹۱ - ۹۵.</ref>.
*به اعتقاد [[اهل سنت]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، همه آنچه را که لازم بود، بازگفته و با رفتن او بیان واقعی و عاری از خطا درباره دین، تمام شد همانند انقطاع [[وحی]]. به تدریج این اندیشه که صحابۀ [[پیامبر]] در تفسیر دین از صلاحیت برخوردارند، قوت گرفت اما تنها هم زمانی عده‌ای با [[پیامبر]] نمی‌تواند مبنای صلاحیت علمی و اخلاقی صحابه باشد. مجتهد دانستن صحابه و اینکه اگر رأیشان در امور اصابت کند، مأجورند و اگر خطا کنند، معذورند، تأثیرات بسیار عمیقی بر جامعه اسلامی نهاد. خلفای وقت در عین حال که در ظاهر، از اهل بیت احترام می‌کردند، در باطن تا می‌توانستند در تضعیف موقعیت اجتماعی آنها می‌کوشیدند؛ از سوی دیگر، روز به روز بر احترام صحابه می‌افزودند و مردم در فراگرفتن حدیث از آنها تشویق  می‌شدند. البته صحابه در شعاع کلمه{{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ‏ اللَّه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} خود را از هر کتاب علمی مستغنی می‌دانستند. ولی نبودن روح تحقیق در عامه صحابه و قدغن نمودن از کتابت و پیدا شدن ظاهر الاسلام‌های اسرائیلی دست به دست داده و حدیث را از ارزش واقعی اندختند؛ زیرا: احادیث مجعول یا ضعیف، داخل معارف اسلامی گردید و ثانیاً، کمیت قابل توجهی از حدیث به دست فراموشی سپرده شد و از میان رفت. ثالثاً با این همه تظاهر که در صدر اسلام به دین می‌شده از هر صد صحابی چهار یا پنج حدیث بیشتر در دست نیست<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۹۱ - ۹۵.</ref>.


==مرجعیت دینی امامان از دیدگاه شیعه==
==مرجعیت دینی امامان از دیدگاه شیعه==
*[[امامت]] منزلتی است دینی و ادامۀ مناصب [[پیامبر]]، و گفتار و کردار او برای فهم دین منبع و سند است و امر تدبیر مردم به او واگذار شده است. شیعه بر این باور است که همان‌گونه که [[پیامبر]] معارف دینی را از منبعی خطا ناپذیر گرفته، در اختیار مردم می‌گذاشت بعد از او افرادی خاص دارای همین منزلت و منصبند. [[امام]]، از یک طریق رمزی و غیبی، اسلام شناس است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص:۱۰۱ - ۱۰۴.</ref>.
*[[امامت]] منزلتی است دینی و ادامۀ مناصب [[پیامبر]]، و گفتار و کردار او برای فهم دین منبع و سند است و امر تدبیر مردم به او واگذار شده است. شیعه بر این باور است که همان‌گونه که [[پیامبر]] معارف دینی را از منبعی خطا ناپذیر گرفته، در اختیار مردم می‌گذاشت بعد از او افرادی خاص دارای همین منزلت و منصبند. [[امام]]، از یک طریق رمزی و غیبی، اسلام شناس است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۱۰۱ - ۱۰۴.</ref>.
*در مدت زمان پیامبری نبی مکرم، این ظرفیت نبود که همه احکام را ایشان برای مردم بیان کند و امکان هم ندارد که چنین دینی، ناقص بیان شده باشد. پس نیاز به امام و واضح است. این بیان، با نظریه ختم [[نبوت]] و دین کامل، منافات ندارد، زیرا آنچه [[پیغمبر]]، کامل بیان کرد، همه آنهایی نبود که به عموم مردم گفت، بلکه همه دستورات را به شاگرد خاص خودش گفت<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص:۱۰۱ - ۱۰۴.</ref>.
*در مدت زمان پیامبری نبی مکرم، این ظرفیت نبود که همه احکام را ایشان برای مردم بیان کند و امکان هم ندارد که چنین دینی، ناقص بیان شده باشد. پس نیاز به امام و واضح است. این بیان، با نظریه ختم [[نبوت]] و دین کامل، منافات ندارد، زیرا آنچه [[پیغمبر]]، کامل بیان کرد، همه آنهایی نبود که به عموم مردم گفت، بلکه همه دستورات را به شاگرد خاص خودش گفت<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۱۰۱ - ۱۰۴.</ref>.
*[[سید مرتضی]] نگهبان دین، یا باید مردم باشند یا [[امام]]. شق اول ممکن نیست بنابراین امامی لازم است. طبیعی است که نمی‌توان با اجتهاد و استنباط، اموری را که تنها در حیطه علم خدا و [[پیامبر]]{{صل}} است و فراتر از گفته‌های موجود در قرآن و سنت، دریافت و باز گفت. البته ما نمی‌توانیم تفسیر کنیم که چه نوع ارتباط معنوی میان [[پیغمبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} بود که [[پیامبر]]{{صل}} حقایق را –کما هو حقه و بتمامه- به [[امام علی|علی]]{{ع}} آموخت. لذا در حدیث ثقلین، [[امامان]]{{عم}} را به عنوان عدل و همتای قرآن معرفی می‌کند. منبع بسیاری از این نوع روایات، کتب حدیثی [[اهل سنت]] است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص:۱۰۱ - ۱۰۴.</ref>.
*[[سید مرتضی]] نگهبان دین، یا باید مردم باشند یا [[امام]]. شق اول ممکن نیست بنابراین امامی لازم است. طبیعی است که نمی‌توان با اجتهاد و استنباط، اموری را که تنها در حیطه علم خدا و [[پیامبر]]{{صل}} است و فراتر از گفته‌های موجود در قرآن و سنت، دریافت و باز گفت. البته ما نمی‌توانیم تفسیر کنیم که چه نوع ارتباط معنوی میان [[پیغمبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} بود که [[پیامبر]]{{صل}} حقایق را –کما هو حقه و بتمامه- به [[امام علی|علی]]{{ع}} آموخت. لذا در حدیث ثقلین، [[امامان]]{{عم}} را به عنوان عدل و همتای قرآن معرفی می‌کند. منبع بسیاری از این نوع روایات، کتب حدیثی [[اهل سنت]] است<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۱۰۱ - ۱۰۴.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} در مورد [[امامان]]{{عم}} "مخزن علم پیامبرند و احکام شریعت او را بیانگر و دین را نگهبان... پس همچون قرآن، نیک حرمت آنان را در دل بدارید ... اگر ایستادند بایستید و اگر برخاستند برخیزید..."<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص: ۱۰۵.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} در مورد [[امامان]]{{عم}} "مخزن علم پیامبرند و احکام شریعت او را بیانگر و دین را نگهبان... پس همچون قرآن، نیک حرمت آنان را در دل بدارید ... اگر ایستادند بایستید و اگر برخاستند برخیزید..."<ref>ر.ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۵.</ref>.


*از جمله [[شئون]] مهم [[امامت]]، [[تبیین]] و [[تفسیر معارف دینی]] است که پیش‌تر از سوی خدا بر [[پیامبرخاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} نازل شده است. این همان شأنی است که عموماً از آن به شأن مرجعیت دینی نیز تعبیر می‌شود. اگر بر این باور شویم که امام، شأن مرجعیت دینی را داراست، بدین معناست که بر مردم لازم است برای دانستن [[دین]] به [[امام]] مراجعه کرده، [[معارف]] را از او بیاموزند. اثبات شأن [[مرجعیت دینی امام]] و گستره آن، نیازمند بررسی همه‌جانبه [[آیات]] و [[روایات]] است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۱۷۴ - ۱۸۴.</ref>
*از جمله [[شئون]] مهم [[امامت]]، [[تبیین]] و [[تفسیر معارف دینی]] است که پیش‌تر از سوی خدا بر [[پیامبرخاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} نازل شده است. این همان شأنی است که عموماً از آن به شأن مرجعیت دینی نیز تعبیر می‌شود. اگر بر این باور شویم که امام، شأن مرجعیت دینی را داراست، بدین معناست که بر مردم لازم است برای دانستن [[دین]] به [[امام]] مراجعه کرده، [[معارف]] را از او بیاموزند. اثبات شأن [[مرجعیت دینی امام]] و گستره آن، نیازمند بررسی همه‌جانبه [[آیات]] و [[روایات]] است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] ص: ۱۷۴ - ۱۸۴.</ref>
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش