جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*و در [[حدیث]] دیگری چنین میفرمایند:... و پس از من، رهبرانی خواهند آمد که به [[هدایت]] من [[هدایت]] نگردند (از طریق من که [[هدایت]] است [[پیروی]] نمیکنند) و به [[سنت]] من هم [[رفتار]] نمیکنند، از میان آنها مردانی [[قیام]] خواهند کرد که قلبهایشان [[قلب]] [[شیطان]] است در کالبد [[انسان]]. این همان مسألهای است که پس از [[پیامبر خاتم|رسول مکرم اسلام]] {{صل}} رخ داد و [[حکومت]] براساس مصلحتها و یا بهطور موروثی دستبهدست شد. | *و در [[حدیث]] دیگری چنین میفرمایند:... و پس از من، رهبرانی خواهند آمد که به [[هدایت]] من [[هدایت]] نگردند (از طریق من که [[هدایت]] است [[پیروی]] نمیکنند) و به [[سنت]] من هم [[رفتار]] نمیکنند، از میان آنها مردانی [[قیام]] خواهند کرد که قلبهایشان [[قلب]] [[شیطان]] است در کالبد [[انسان]]. این همان مسألهای است که پس از [[پیامبر خاتم|رسول مکرم اسلام]] {{صل}} رخ داد و [[حکومت]] براساس مصلحتها و یا بهطور موروثی دستبهدست شد. | ||
*'''[[پیشگویی]] پنجم: [[شورش]] صاحبزنج'''؛ جریان [[صاحب]] الزنج و قومش در [[تاریخ]] از این قرار ثبت شده است که وی شخصی بود که در سال ٢٥٥ ق (مصادف با میلاد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}) [[قیام]] کرد. نامش [[علی بن محمد]] بود و علیرغم اینکه از حیث [[عقاید]] و تفکرات با [[اهل بیت]] {{عم}} [[اختلاف]] داشت، گمان میکرد که از [[علویان]] است. طی مدت ١٥ سال در [[جامعه]] چنان فسادی به راه انداخته بود که نهایتا در سال ٢٧٠ ق دستش را به قتلعام [[مردم]] آلوده کرد. علاوه بر انتساب خویش به [[علویان]] عمده مطلبی که در [[شورش]] خود روی آن تکیه میکرد این بود بهطور اساسی به کارگران و طبقه زحمتکش [[جامعه]]، خصوصا [[بندگان]] و غلامان تحت [[سرپرستی]] دیگران نظر داشت و از این جهت بود که به وی [[صاحب]] الزنج یا سرور [[بندگان]] [[لقب]] داده بودند. [[فساد]] زیادی در [[جامعه]] بهپا کرد و [[دولت]] [[عباسی]] را به شدت به زحمت انداخت و ساکنان [[بصره]] و بسیاری دیگر از [[شهرها]] را با [[قتل]] و [[غارت]] و سرگردانی [[مردم]] تحت فشار قرار داد. این واقعه تاریخی هم خود [[دلیل]] بزرگی برای [[صدق]] [[حدیث]] و گوینده آن میباشد. | *'''[[پیشگویی]] پنجم: [[شورش]] صاحبزنج'''؛ جریان [[صاحب]] الزنج و قومش در [[تاریخ]] از این قرار ثبت شده است که وی شخصی بود که در سال ٢٥٥ ق (مصادف با میلاد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}) [[قیام]] کرد. نامش [[علی بن محمد]] بود و علیرغم اینکه از حیث [[عقاید]] و تفکرات با [[اهل بیت]] {{عم}} [[اختلاف]] داشت، گمان میکرد که از [[علویان]] است. طی مدت ١٥ سال در [[جامعه]] چنان فسادی به راه انداخته بود که نهایتا در سال ٢٧٠ ق دستش را به قتلعام [[مردم]] آلوده کرد. علاوه بر انتساب خویش به [[علویان]] عمده مطلبی که در [[شورش]] خود روی آن تکیه میکرد این بود بهطور اساسی به کارگران و طبقه زحمتکش [[جامعه]]، خصوصا [[بندگان]] و غلامان تحت [[سرپرستی]] دیگران نظر داشت و از این جهت بود که به وی [[صاحب]] الزنج یا سرور [[بندگان]] [[لقب]] داده بودند. [[فساد]] زیادی در [[جامعه]] بهپا کرد و [[دولت]] [[عباسی]] را به شدت به زحمت انداخت و ساکنان [[بصره]] و بسیاری دیگر از [[شهرها]] را با [[قتل]] و [[غارت]] و سرگردانی [[مردم]] تحت فشار قرار داد. این واقعه تاریخی هم خود [[دلیل]] بزرگی برای [[صدق]] [[حدیث]] و گوینده آن میباشد. | ||
*'''[[پیشگویی]] ششم: [[ظهور]] [[علم]] در شهر [[قم]]'''؛ از جمله این [[احادیث]]، این مورد است که از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمودند: [[کوفه]] از (حضور) [[مؤمنین]] خالی خواهد شد و [[علم]] از آن رخت برمیبندد، همانند ماری که به سوراخ (لانه) خویش خزیده باشد. سپس در شهری که به آن [[قم]] میگویند نمایان میشود و آنجا معدن [[علم]] و [[فضل]] میگردد، بهطوری که هیچ مستضعفی از لحاظ [[دینی]] روی [[زمین]] باقی نمیماند؛ حتی عروسان حجلهنشین؛ که این جریان نزدیک [[ظهور قائم]] {{ع}} میباشد<ref>منتخب الأثر، ص ۴۴۳؛ یوم الخلاص، ص ۴۸۰.</ref>. این موضوع در دهه گذشته پیش آمده است و [[عظمت]] [[امامان]] {{عم}} را زمانی متوجه میشویم که بدانیم [[امام]] از [[ظهور]] [[علم دینی]] در [[قم]] در حالتی خبر میدهند که حتی [[موقعیت]] مکانی این شهر در زمان ایشان هنوز ناشناخته بود و ساکنان آن هم بتپرست و آتشپرست بودند و پس از گذشت قریب ١٢٠٠ سال مرکز مطالعات و [[شهر علم]] [[شیعه]] گشت<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، | *'''[[پیشگویی]] ششم: [[ظهور]] [[علم]] در شهر [[قم]]'''؛ از جمله این [[احادیث]]، این مورد است که از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمودند: [[کوفه]] از (حضور) [[مؤمنین]] خالی خواهد شد و [[علم]] از آن رخت برمیبندد، همانند ماری که به سوراخ (لانه) خویش خزیده باشد. سپس در شهری که به آن [[قم]] میگویند نمایان میشود و آنجا معدن [[علم]] و [[فضل]] میگردد، بهطوری که هیچ مستضعفی از لحاظ [[دینی]] روی [[زمین]] باقی نمیماند؛ حتی عروسان حجلهنشین؛ که این جریان نزدیک [[ظهور قائم]] {{ع}} میباشد<ref>منتخب الأثر، ص ۴۴۳؛ یوم الخلاص، ص ۴۸۰.</ref>. این موضوع در دهه گذشته پیش آمده است و [[عظمت]] [[امامان]] {{عم}} را زمانی متوجه میشویم که بدانیم [[امام]] از [[ظهور]] [[علم دینی]] در [[قم]] در حالتی خبر میدهند که حتی [[موقعیت]] مکانی این شهر در زمان ایشان هنوز ناشناخته بود و ساکنان آن هم بتپرست و آتشپرست بودند و پس از گذشت قریب ١٢٠٠ سال مرکز مطالعات و [[شهر علم]] [[شیعه]] گشت<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۱۱.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
* [[پیشگوییهایی که پیش از ظهور تحقق پیدا کرده چیست؟ (پرسش)]] | * [[پیشگوییهایی که پیش از ظهور تحقق پیدا کرده چیست؟ (پرسش)]] |