انواع انتظار: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{فهرست اثر}} | |||
{{ستون-شروع|5}} | |||
* [[امر به انتظار فرج]] | * [[امر به انتظار فرج]] | ||
* [[فضیلت انتظار]] | * [[فضیلت انتظار]] | ||
خط ۱۷: | خط ۱۹: | ||
* [[تکالیف منتظران]] | * [[تکالیف منتظران]] | ||
* [[فضیلت منتظران]] | * [[فضیلت منتظران]] | ||
* [[مؤلفههای انتظار]] | |||
* [[انواع انتظار]] | |||
* [[آثار انتظار]] | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۷
متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
مقدمه
- انتظار درست و سازنده: همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را با فضیلترین عبادت و برترین جهاد امت پیامبر(ص) دانستهاند که تحرکبخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را اینگونه تفسیر کرده است: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجاتبخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنانکه پیامبر(ص) فرمود: "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید"[۱]. بر این اساس، یک مسلمان نمیتواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در وظایف دین و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۲][۳].
- انتظار نادرست و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلجکننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحیگری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز دادهاند. علامه مطهری در این باره مینویسد: برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اختناقها، حقکشیها و تباهیها ناشی میشود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکهتاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود. بر عکس، هر گناه و هر فساد، هر ستم و هر تبعیض و هر حقکشی و هر پلیدیای به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست؛ زیرا هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است .... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر میشود و نوعی اباحیگری باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد[۴][۵].
- بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از انتظار، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است[۶].
- بنابراین، منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمیتواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمیدهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاکتر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۷].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ " كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه"؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸
- ↑ محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.