پیشینه غیبت رهبران الهی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| تصویر            = 7626626268.jpg
| تصویر            = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| اندازه تصویر      = 200px
| نمایه وابسته     =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[کلیات غیبت امام مهدی]]
| مدخل اصلی         = [[مهدویت]]
| مدخل اصلی   =  
| موضوعات وابسته    =  
| مدخل وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[نجم‌الدین طبسی]]؛ [[قنبر علی صمدی]]؛ [[نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»]]
| پاسخ‌دهندگان      = 3 پاسخ
}}
}}
'''پیشینه [[غیبت]] رهبران الهی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''پیشینه [[غیبت]] رهبران الهی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۲۰: خط ۲۰:
::::::آیت‌الله '''[[نجم‌الدین طبسی]]'''، در کتاب ''«[[تا ظهور ج۱ (کتاب)|تا ظهور ج۱]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[نجم‌الدین طبسی]]'''، در کتاب ''«[[تا ظهور ج۱ (کتاب)|تا ظهور ج۱]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«اینگونه غیبت‌ها، برای بسیاری از [[پیامبران]] به وقوع پیوسته است:
::::::«اینگونه غیبت‌ها، برای بسیاری از [[پیامبران]] به وقوع پیوسته است:
:::::#[[حضرت ادریس]]{{ع}}: او، پس از جریانی که میان وی و ستمگران زمانش به وقوع پیوست، مدت بیست سال، غایب گشت<ref>کمال الدین، از ص ۱۲۷ به بعد؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref> و پس از آن، ظاهر شد و به پیروان خود نوید گشایش و قیام [[قائم]] از فرزندان خود، یعنی [[حضرت نوح]] را داد و سپس از نظرها غایب شد. خداوند، او را به آسمان برد و پیروان او، قرن‌ها و نسل‌ها، پیوسته، منتظر قیام نوح بودند، تا اینکه [[حضرت نوح]] ظاهر گشت<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۲۷.</ref>.
:::::#[[حضرت ادریس]]{{ع}}: او، پس از جریانی که میان وی و [[ستمگران]] زمانش به وقوع پیوست، مدت بیست سال، [[غایب]] گشت<ref>کمال الدین، از ص ۱۲۷ به بعد؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref> و پس از آن، ظاهر شد و به [[پیروان]] خود نوید [[گشایش]] و [[قیام]] [[قائم]] از [[فرزندان]] خود، یعنی [[حضرت نوح]] را داد و سپس از نظرها [[غایب]] شد. [[خداوند]]، او را به [[آسمان]] برد و [[پیروان]] او، قرن‌ها و نسل‌ها، پیوسته، [[منتظر]] [[قیام]] [[نوح]] بودند، تا اینکه [[حضرت نوح]] ظاهر گشت<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۲۷.</ref>.
:::::#[[حضرت نوح]]{{ع}}؛ وی نیز تا سن چهارصد و شصت سالگی، یعنی پیش از [[بعثت]]، [[غیبت]] در او محقق بود<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۵؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۵.</ref>.
:::::#[[حضرت نوح]]{{ع}}؛ وی نیز تا سن چهارصد و شصت سالگی، یعنی پیش از [[بعثت]]، [[غیبت]] در او محقق بود<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۵؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۵.</ref>.
:::::#[[حضرت صالح]]{{ع}}؛ وی نیز برهه‌ای از زمان، از قوم خود غایب گردید و هنگامی که بازگشت، او را نشناختند و مردم، به سه گروه منکر و اهل تردید و اهل یقین، تقسیم شدند<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۶؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۵.</ref>.
:::::#[[حضرت صالح]]{{ع}}؛ وی نیز برهه‌ای از زمان، از [[قوم]] خود [[غایب]] گردید و هنگامی که بازگشت، او را نشناختند و [[مردم]]، به سه گروه منکر و اهل [[تردید]] و اهل [[یقین]]، تقسیم شدند<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۶؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۵.</ref>.
:::::#[[حضرت ابراهیم]]{{ع}}؛ [[شیخ صدوق]] می‌گوید: [[غیبت]] [[حضرت ابراهیم]]، شبیه [[غیبت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ بلکه از آن نیز شگفت‌انگیزتر است. وی از هنگام انعقاد نطفه تا زمانی که مأمور به تبلیغ شد، در مخفیگاه بسر می‌برد. و پس از آن، دو [[غیبت]] دیگر نیز داشت. بار سوم، او به تنهایی، در شهرها سیر و سیاحت می‌کرد<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۹؛ الشیعة و الرجعة، ص ۲۸.</ref>.
:::::#[[حضرت ابراهیم]]{{ع}}؛ [[شیخ صدوق]] می‌گوید: [[غیبت]] [[حضرت ابراهیم]]، شبیه [[غیبت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ بلکه از آن نیز شگفت‌انگیزتر است. وی از هنگام انعقاد نطفه تا زمانی که [[مأمور]] به [[تبلیغ]] شد، در مخفیگاه بسر می‌برد. و پس از آن، دو [[غیبت]] دیگر نیز داشت. بار سوم، او به تنهایی، در [[شهرها]] سیر و سیاحت می‌کرد<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۳۹؛ الشیعة و الرجعة، ص ۲۸.</ref>.
:::::#[[حضرت یوسف]]{{ع}}؛ مدت [[غیبت]] وی، بیست سال بود. سه روز در چاه و چند سال در زندان و باقی آن را در پادشاهی گذراند<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص ۵۴؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۸.</ref>.
:::::#[[حضرت یوسف]]{{ع}}؛ مدت [[غیبت]] وی، بیست سال بود. سه روز در [[چاه]] و چند سال در زندان و باقی آن را در [[پادشاهی]] گذراند<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۱، ص ۵۴؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۸.</ref>.
:::::#[[حضرت موسی]]{{ع}}؛ مدت بیست و هشت سال از قوم خود ناپدید شد و پس از آنکه او را شناختند، بار دیگر مدتی فراتر از پنجاه سال، غایب گردید<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۴۴؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۸.</ref>.
:::::#[[حضرت موسی]]{{ع}}؛ مدت بیست و هشت سال از [[قوم]] خود ناپدید شد و پس از آنکه او را شناختند، بار دیگر مدتی فراتر از پنجاه سال، [[غایب]] گردید<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۱۴۴؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۸۸.</ref>.
:::::#[[حضرت شعیب]]{{ع}}؛ مدتی طولانی از قوم خود غایب شد و سپس بازگشت<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref>.
:::::#[[حضرت شعیب]]{{ع}}؛ مدتی طولانی از [[قوم]] خود [[غایب]] شد و سپس بازگشت<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref>.
:::::#[[حضرت اسماعیل]]{{ع}}؛ او نیز مدت یک سال از قوم خود غایب شد<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref>.
:::::#[[حضرت اسماعیل]]{{ع}}؛ او نیز مدت یک سال از [[قوم]] خود [[غایب]] شد<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref>.
:::::#[[حضرت الیاس]]{{ع}}؛ وی مدت هفت و یا ده سال، از قوم خود غایب و در بیابان‌ها متواری بود<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۲؛ تاریخ دمشق، ج ۹، ص ۱۵۴، دار احیاء التراث العربی.</ref>.
:::::#[[حضرت الیاس]]{{ع}}؛ وی مدت هفت و یا ده سال، از [[قوم]] خود [[غایب]] و در بیابان‌ها متواری بود<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۲؛ تاریخ دمشق، ج ۹، ص ۱۵۴، دار احیاء التراث العربی.</ref>.
:::::#[[حضرت سلیمان]]{{ع}}؛ او نیز مدتی طولانی از قوم خود غایب بود<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۳.</ref>.
:::::#[[حضرت سلیمان]]{{ع}}؛ او نیز مدتی طولانی از [[قوم]] خود [[غایب]] بود<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۳.</ref>.
:::::#[[حضرت دانیال]]{{ع}}؛ وی، مدت نود سال، از قوم خود ناپدید و در دست بخت النصر، اسیر بود<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۶.</ref>.
:::::#[[حضرت دانیال]]{{ع}}؛ وی، مدت نود سال، از [[قوم]] خود ناپدید و در دست بخت النصر، [[اسیر]] بود<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۶.</ref>.
:::::#[[حضرت لوط]] و عزیر {{عم}}<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۶- ۲۹۸؛ فیض در کتاب وافی، ج ۲، ص ۴۱۸ روایتی مفصل و مناسب مقام نقل کرده و شیخ طوسی نیز بحث مشروحی را در این زمینه مطرح نموده است. الغیبة، ص ۹۷.</ref>؛
:::::#[[حضرت لوط]] و عزیر {{عم}}<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۶- ۲۹۸؛ فیض در کتاب وافی، ج ۲، ص ۴۱۸ روایتی مفصل و مناسب مقام نقل کرده و شیخ طوسی نیز بحث مشروحی را در این زمینه مطرح نموده است. الغیبة، ص ۹۷.</ref>؛
:::::#[[حضرت عیسی]] {{ع}}؛ او، غیبت‌های متعددی داشت که در شهرها به سیاحت می‌پرداخت. و قوم او، از وی بی‌خبر بودند. یکبار، غیبت او، در مصر و شام، دوازده سال به طول انجامید. مجموع غیبات آن حضرت را تا دویست و پنجاه سال نیز گفته‌اند<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۹.</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم‌الدین]]، [[تا ظهور ج۱ (کتاب)|تا ظهور]]، ج۱، ص۳۹-۴۱ .</ref>.
:::::#[[حضرت عیسی]] {{ع}}؛ او، غیبت‌های متعددی داشت که در [[شهرها]] به سیاحت می‌پرداخت. و [[قوم]] او، از وی بی‌خبر بودند. یکبار، [[غیبت]] او، در [[مصر]] و [[شام]]، [[دوازده]] سال به طول انجامید. مجموع غیبات آن [[حضرت]] را تا دویست و پنجاه سال نیز گفته‌اند<ref>الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۲۹۹.</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی، نجم‌الدین]]، [[تا ظهور ج۱ (کتاب)|تا ظهور]]، ج۱، ص۳۹-۴۱ .</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
خط ۳۸: خط ۳۸:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}}
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«شناخت پیشینه تاریخی [[غیبت]]، دو اثر مثبت را به همراه دارد: یکی محسوس شدن موضوع برای سهولت پذیرش مردم یعنی تبیین این مسأله که [[غیبت]] یک پدیده جدید و نوظهور نیست تا کسی بگوید این مسأله غیرعادی است و با عقل سازگار نمی‌باشد و دوم، اتصال حوادث مشابه در سلسله تاریخ و استفاده از تجربه و حوادث گذشته در فهم مسائل آینده. بی‌شک موضوع [[غیبت]] و پنهان زیستی، پدیده‌ای بدیع و بی‌سابقه نیست که برای اولین بار و تنها درباره آخرین حجت الهی روی داده باشد؛ بلکه این پدیده قبلاً نیز در میان اولیای الهی سابقه داشته است. از روایات فراوان استفاده می‌شود که تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، بخشی از زندگی خود را پنهانی و در [[غیبت]] به سر برده‌اند و این امر به جهت حکمت و مصلحت خدایی بوده است، نه یک خواسته شخصی یا مصلحت خانوادگی. بر اساس آیات و روایات، موضوع [[غیبت]] یکی از سنت‌های دیرینه خداوندی بوده است که گاه گاه در مقاطعی از تاریخ زندگی برخی [[انبیا]] و اولیا دیده شده است. [[قرآن کریم]] در آیات متعددی به جاری شدن این سنت الهی در زندگی برخی از پیامبران گذشته اشاره کرده است<ref>سوره غافر، آیه ۵۸؛ سوره فتح، آیه ۲۳؛ سوره اسراء، آیه ۷۷.</ref>. روایات نیز از وقوع [[غیبت]] در زندگی برخی از [[انبیا]] خبر داده‌اند؛ پیامبرانی چون: [[حضرت ادریس|ادریس]]، [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت صالح|صالح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت یوسف|یوسف]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت شعیب|شعیب]]، [[حضرت الیاس|الیاس]]، [[حضرت سلیمان|سلیمان]]، [[حضرت دانیال|دانیال]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]{{عم}} و...<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۴ - ۳۰۰.</ref>. برای مثال، [[حضرت یونس]]{{ع}} بعد از آن که امتش را انذار کرد و آنها هدایت نشدند، آنها را نفرین کرد؛ در حالی که اولی این بود که سعه صدر به کار برد و تحمل کند. خداوند هم به جهت این ترک اولی، او را کیفر کرد و در شکم ماهی گرفتار نمود. از این‌رو، [[حضرت یونس]]{{ع}} مدت زیادی از قومش غائب بود. [[حضرت صالح]]{{ع}} نیز مدتی طولانی از میان مردم غائب بود و چون شکل و قیافه آن حضرت پس از بازگشتن به جامعه تغییر کرده بود، مردم در قبال ایشان به سه دسته تقسیم شدند؛ یک عده منکر رسالت و نبوت حضرت شدند، یک عده درباره ایشان شک کردند و یک عده هم ایشان را پذیرفتند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۸۷ - ۸۸.</ref>.
:::::*«[[شناخت]] پیشینه تاریخی [[غیبت]]، دو اثر مثبت را به همراه دارد: یکی محسوس شدن موضوع برای سهولت [[پذیرش مردم]] یعنی [[تبیین]] این مسأله که [[غیبت]] یک پدیده جدید و نوظهور نیست تا کسی بگوید این مسأله غیرعادی است و با [[عقل]] سازگار نمی‌باشد و دوم، اتصال حوادث مشابه در سلسله [[تاریخ]] و استفاده از تجربه و حوادث گذشته در [[فهم]] مسائل [[آینده]]. بی‌شک موضوع [[غیبت]] و [[پنهان زیستی]]، پدیده‌ای بدیع و بی‌سابقه نیست که برای اولین بار و تنها درباره [[آخرین حجت الهی]] روی داده باشد؛ بلکه این پدیده قبلاً نیز در میان [[اولیای الهی]] سابقه داشته است. از [[روایات]] فراوان استفاده می‌شود که تعدادی از [[پیامبران بزرگ الهی]]، بخشی از [[زندگی]] خود را پنهانی و در [[غیبت]] به سر برده‌اند و این امر به جهت [[حکمت]] و [[مصلحت]] خدایی بوده است، نه یک خواسته شخصی یا [[مصلحت]] [[خانوادگی]]. بر اساس [[آیات]] و [[روایات]]، موضوع [[غیبت]] یکی از سنت‌های دیرینه خداوندی بوده است که گاه گاه در مقاطعی از [[تاریخ]] [[زندگی]] برخی [[انبیا]] و [[اولیا]] دیده شده است. [[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعددی به جاری شدن این [[سنت الهی]] در [[زندگی]] برخی از [[پیامبران]] گذشته اشاره کرده است<ref>سوره غافر، آیه ۵۸؛ سوره فتح، آیه ۲۳؛ سوره اسراء، آیه ۷۷.</ref>. [[روایات]] نیز از وقوع [[غیبت]] در [[زندگی]] برخی از [[انبیا]] خبر داده‌اند؛ پیامبرانی چون: [[حضرت ادریس|ادریس]]، [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت صالح|صالح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت یوسف|یوسف]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت شعیب|شعیب]]، [[حضرت الیاس|الیاس]]، [[حضرت سلیمان|سلیمان]]، [[حضرت دانیال|دانیال]]، [[حضرت عیسی|عیسی]]{{عم}} و...<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۴ - ۳۰۰.</ref>. برای مثال، [[حضرت یونس]]{{ع}} بعد از آن که امتش را [[انذار]] کرد و آنها [[هدایت]] نشدند، آنها را نفرین کرد؛ در حالی که اولی این بود که سعه صدر به کار برد و [[تحمل]] کند. [[خداوند]] هم به جهت این ترک اولی، او را [[کیفر]] کرد و در شکم ماهی گرفتار نمود. از این‌رو، [[حضرت یونس]]{{ع}} مدت زیادی از قومش [[غائب]] بود. [[حضرت صالح]]{{ع}} نیز مدتی طولانی از میان [[مردم]] [[غائب]] بود و چون شکل و قیافه آن [[حضرت]] پس از بازگشتن به [[جامعه]] تغییر کرده بود، [[مردم]] در قبال ایشان به سه دسته تقسیم شدند؛ یک عده منکر [[رسالت]] و [[نبوت]] [[حضرت]] شدند، یک عده درباره ایشان [[شک]] کردند و یک عده هم ایشان را پذیرفتند»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص۸۷ - ۸۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۴۵: خط ۴۵:
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«[[غیبت]] و [[نهان زیستی]]، پدیده‌ای نیست که برای نخستین بار و تنها درباره آخرین حجّت پروردگار روی داده باشد؛ بلکه از روایات فراوان استفاده می‌شود که تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، بخشی از زندگی خود را در پنهانی و غیبت بوده‌اند و این امر به سبب تعدادی حکمت و مصلحت خدایی بوده است، نه یک خواسته شخصی یا مصلحت خانوادگی. بنابراین [[غیبت]]، یکی از سنّت‌های<ref>قرآن کریم در سوره‌های متعددی از جمله غافر، آیه ۵۸؛ فتح، آیه ۲۳ و اسراء، آیه ۷۷ از سنّت الهی سخن گفته است. از مجموع این‌ها استفاده می‌شود که مقصود از سنّت الهی، قوانین ثابت و اساسی و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد (تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۳۵، با تلخیص).</ref> الهی است که در زندگی پیامبرانی همچون [[حضرت ادریس]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت یوسف]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت شعیب]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت دانیال]] و [[حضرت عیسی]]{{عم}} جریان یافته است و هر یک از آن سفیران الهی به تناسب شرایط، سال‌هایی را در [[غیبت]] به سر برده‌اند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب اول تا هفتم، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰.</ref> به همین دلیل است که در روایات، [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} یکی از سنت‌های پیامبران دانسته شده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در صاحب این امر سنت‌هایی از چهار تن از پیامبران وجود دارد... اما سنتی که از [[حضرت یوسف|یوسف پیامبر]] دارد، [[غیبت]] است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۶، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]،[[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]،[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۹۶ - ۹۸.</ref>.
::::::«[[غیبت]] و [[نهان زیستی]]، پدیده‌ای نیست که برای نخستین بار و تنها درباره آخرین [[حجّت]] [[پروردگار]] روی داده باشد؛ بلکه از [[روایات]] فراوان استفاده می‌شود که تعدادی از [[پیامبران بزرگ الهی]]، بخشی از [[زندگی]] خود را در پنهانی و [[غیبت]] بوده‌اند و این امر به سبب تعدادی [[حکمت]] و [[مصلحت]] خدایی بوده است، نه یک خواسته شخصی یا [[مصلحت]] [[خانوادگی]]. بنابراین [[غیبت]]، یکی از سنّت‌های<ref>قرآن کریم در سوره‌های متعددی از جمله غافر، آیه ۵۸؛ فتح، آیه ۲۳ و اسراء، آیه ۷۷ از سنّت الهی سخن گفته است. از مجموع این‌ها استفاده می‌شود که مقصود از سنّت الهی، قوانین ثابت و اساسی و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد (تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۳۵، با تلخیص).</ref> [[الهی]] است که در [[زندگی]] پیامبرانی همچون [[حضرت ادریس]]، [[حضرت نوح]]، [[حضرت صالح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت یوسف]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت شعیب]]، [[حضرت الیاس]]، [[حضرت سلیمان]]، [[حضرت دانیال]] و [[حضرت عیسی]]{{عم}} جریان یافته است و هر یک از آن [[سفیران الهی]] به تناسب شرایط، سال‌هایی را در [[غیبت]] به سر برده‌اند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب اول تا هفتم، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰.</ref> به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} یکی از سنت‌های [[پیامبران]] دانسته شده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در [[صاحب]] این امر سنت‌هایی از چهار تن از [[پیامبران]] وجود دارد... اما سنتی که از [[حضرت یوسف|یوسف پیامبر]] دارد، [[غیبت]] است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۶، ص ۳۲۶.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]،[[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]،[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۹۶ - ۹۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
 
{{پرسمان کلیات غیبت امام مهدی}}
==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}
خط ۶۹: خط ۶۹:
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
۷۳٬۳۵۲

ویرایش