حرص در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Msadeq
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==معناشناسی==
==معناشناسی==
*واژه "[[آز]]" مترادف واژه "حرص" به‌معنای "خواستن و تمایل بسیار زیاد به چیزی داشتن" در [[فرهنگ]] و [[ادبیات]] فارسی مترادف [[آز]]، واژه زیاده‌جویی آمده است. نیز در [[روایات]] [[اخلاقی]]، گاهی از الفاظ و اصطلاحاتی استفاده شده است که معنایی نزدیک به حرص دارند یا ناظر به لوازم و نتایج آن مثل "شُحّ" و "شَرَه" هستند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47- 48.</ref>.
*واژه "[[آز]]" مترادف واژه "حرص" به‌معنای "خواستن و تمایل بسیار زیاد به چیزی داشتن" در [[فرهنگ]] و [[ادبیات]] فارسی مترادف [[آز]]، واژه زیاده‌جویی آمده است. نیز در [[روایات]] [[اخلاقی]]، گاهی از الفاظ و اصطلاحاتی استفاده شده است که معنایی نزدیک به حرص دارند یا ناظر به لوازم و نتایج آن مثل "شُحّ" و "شَرَه" هستند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47.</ref>.


==[[آز در قرآن]]==
==[[آز در قرآن]]==


==بار منفی و مثبت واژه "حرص"==
==بار منفی و مثبت واژه "حرص"==
*واژه "حرص" به‌طور عام بار معنایی منفی دارد و هرگاه درباره [[مال]]، [[ثروت]]، [[مقام]] و سایر شهوات مادی باشد، مذموم و نکوهیده است. امّا گاه این واژه درباره آنچه [[شایسته]] [[ستایش]] است به کار می‌رود، مانند جایی که این صفت [[پسندیده]] را در [[سیره تبلیغی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌توان یافت. [[خداوند]] شدت [[اشتیاق]] [[پیامبر]] {{صل}} برای [[هدایت]] [[بندگان]] را به حرص تعبیر می‌کند که در آن حرص با تکیه بر معنای لغوی آن به‌عنوان صفتی [[پسندیده]] به کار رفته است. [[خداوند]] می‌فرماید: به [[یقین]]، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است. او اصرار بر [[هدایت]] شما دارد! و نسبت به [[مؤمنان]]، رئوف و مهربان است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ توبه / ۱۲۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47- 48.</ref>.
*واژه "حرص" به‌طور عام بار معنایی منفی دارد و هرگاه درباره [[مال]]، [[ثروت]]، [[مقام]] و سایر شهوات مادی باشد، مذموم و نکوهیده است. امّا گاه این واژه درباره آنچه [[شایسته]] [[ستایش]] است به کار می‌رود، مانند جایی که این صفت [[پسندیده]] را در [[سیره تبلیغی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌توان یافت. [[خداوند]] شدت [[اشتیاق]] [[پیامبر]] {{صل}} برای [[هدایت]] [[بندگان]] را به حرص تعبیر می‌کند که در آن حرص با تکیه بر معنای لغوی آن به‌عنوان صفتی [[پسندیده]] به کار رفته است. [[خداوند]] می‌فرماید: به [[یقین]]، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است. او اصرار بر [[هدایت]] شما دارد! و نسبت به [[مؤمنان]]، رئوف و مهربان است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ توبه / ۱۲۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47.</ref>.


==منشأ درونی و بیرونی حرص و راه درمان آن==
==منشأ درونی و بیرونی حرص و راه درمان آن==
*به طور کلی واژه حرص و [[آز]] در [[فرهنگ]] متعارف ما به معنای منفی و به عنوان یک ویژگی نکوهیده [[اخلاقی]] به کار می‌رود. منشأ این رذیلت [[اخلاقی]] را باید در عوامل درونی جست. سوءظن نسبت به [[خداوند]] یکی از عوامل و اصلی‌ترین آن‌هاست. [[امام علی]] {{ع}} در [[فرمان]] به [[مالک اشتر]]، ضمن پرهیز او از [[مشورت]] با بخیلان و افراد ترسو، او را از [[مشورت]] با افراد حریص نیز برحذر می‌دارد: [[بخل]] و [[ترس]] و حرص، غرایز مختلفی هستند که یک ریشه دارند و آن، سوءظنّ به خداست<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. کسی که به [[پروردگار]] و [[قدرت]] او در انجام وعده‌هایش برای تأمین رزق و روزی [[بندگان]] تلاشگر [[حسن]] ظنّ داشته باشد، هرگز برای جمع‌آوری [[اموال]] حرص نمی‌ورزد. از دیگر سو، وجود درونی و بیرونی برای سوق دادن [[انسان‌ها]] به رذیلت حرص، موجب شده است که [[امامان معصوم]] {{عم}} [[پیروان]] خود را از آزمندی [[نهی]] کنند. [[امام علی]] {{ع}} در سفارش به مالک سفارش او را از [[مشورت]] با شخص حریص، به این [[دلیل]] که او حرص را با ستم‌کاری در نزد [[آدمی]] زیبا جلوه می‌دهد، [[نهی]] می‌کند<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>.
*به طور کلی واژه حرص و [[آز]] در [[فرهنگ]] متعارف ما به معنای منفی و به عنوان یک ویژگی نکوهیده [[اخلاقی]] به کار می‌رود. منشأ این رذیلت [[اخلاقی]] را باید در عوامل درونی جست. سوءظن نسبت به [[خداوند]] یکی از عوامل و اصلی‌ترین آن‌هاست. [[امام علی]] {{ع}} در [[فرمان]] به [[مالک اشتر]]، ضمن پرهیز او از [[مشورت]] با بخیلان و افراد ترسو، او را از [[مشورت]] با افراد حریص نیز برحذر می‌دارد: [[بخل]] و [[ترس]] و حرص، غرایز مختلفی هستند که یک ریشه دارند و آن، سوءظنّ به خداست<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. کسی که به [[پروردگار]] و [[قدرت]] او در انجام وعده‌هایش برای تأمین رزق و روزی [[بندگان]] تلاشگر [[حسن]] ظنّ داشته باشد، هرگز برای جمع‌آوری [[اموال]] حرص نمی‌ورزد. از دیگر سو، وجود درونی و بیرونی برای سوق دادن [[انسان‌ها]] به رذیلت حرص، موجب شده است که [[امامان معصوم]] {{عم}} [[پیروان]] خود را از آزمندی [[نهی]] کنند. [[امام علی]] {{ع}} در سفارش به مالک سفارش او را از [[مشورت]] با شخص حریص، به این [[دلیل]] که او حرص را با ستم‌کاری در نزد [[آدمی]] زیبا جلوه می‌دهد، [[نهی]] می‌کند<ref>نک: نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48.</ref>.
*در [[تعالیم]] [[دین]]، کسب [[مال]] [[حلال]]، [[بی‌نیازی]] جستن از دیگران و زندگی همراه با [[قناعت]]، موجب مهار حرص و [[آز]] دانسته شده است. حرص، [[آز]] و [[دنیاپرستی]] نسبت به مواهب مادی، در [[تعالیم]] [[دین]] امری نکوهیده و موجب شر و [[فساد]] دانسته شده، ولی چنانچه این حرص و [[اشتیاق]] در مسیر کسب [[علم]] و تحصیل [[پاداش الهی]] و درجات اخروی به کار افتد، می‌تواند سودمند باشد و [[آدمی]] را در جهت کسب [[سعادت]] [[یاری]] رساند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47- 48.</ref>.
*در [[تعالیم]] [[دین]]، کسب [[مال]] [[حلال]]، [[بی‌نیازی]] جستن از دیگران و زندگی همراه با [[قناعت]]، موجب مهار حرص و [[آز]] دانسته شده است. حرص، [[آز]] و [[دنیاپرستی]] نسبت به مواهب مادی، در [[تعالیم]] [[دین]] امری نکوهیده و موجب شر و [[فساد]] دانسته شده، ولی چنانچه این حرص و [[اشتیاق]] در مسیر کسب [[علم]] و تحصیل [[پاداش الهی]] و درجات اخروی به کار افتد، می‌تواند سودمند باشد و [[آدمی]] را در جهت کسب [[سعادت]] [[یاری]] رساند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش