تعصب جاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'متعلقات سبع' به 'معلّقات سبع')
خط ۱۸: خط ۱۸:
  [[سوره اعراف]]، [[آیه]] ۱۹۹</ref>. در فرازی دیگر آمده است: و [[بندگان]] [[خدای رحمان]] کسانی هستند که روی [[زمین]] به [[نرمی]] گام برمی‌دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به [[ملایمت]] پاسخ می‌دهند<ref>{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا }}؛ سوره فرقان، ۶۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 238- 239.</ref>.
  [[سوره اعراف]]، [[آیه]] ۱۹۹</ref>. در فرازی دیگر آمده است: و [[بندگان]] [[خدای رحمان]] کسانی هستند که روی [[زمین]] به [[نرمی]] گام برمی‌دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به [[ملایمت]] پاسخ می‌دهند<ref>{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا }}؛ سوره فرقان، ۶۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 238- 239.</ref>.
*در [[روایت]] است که [[ابوذر]]، کسی را به [[زشتی]] یاد کرد، [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: تو مردی هستی که ریشه‌های [[جاهلیت]] در تو باقی است. در همه این شواهد، ریشه "[[جهل]]" به‌معنای خیره‌سری و [[تندی]] و بی‌خردی است و [[عصر جاهلیت]] با همه جنبه‌های شرک‌آمیز و [[اخلاق]] مبتنی بر [[عصبیت]] و انتقام‌جویی و خون‌خواری و تبه‌کاری‌اش به دوره پیش از [[اسلام]] گفته می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 239.</ref>.
*در [[روایت]] است که [[ابوذر]]، کسی را به [[زشتی]] یاد کرد، [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: تو مردی هستی که ریشه‌های [[جاهلیت]] در تو باقی است. در همه این شواهد، ریشه "[[جهل]]" به‌معنای خیره‌سری و [[تندی]] و بی‌خردی است و [[عصر جاهلیت]] با همه جنبه‌های شرک‌آمیز و [[اخلاق]] مبتنی بر [[عصبیت]] و انتقام‌جویی و خون‌خواری و تبه‌کاری‌اش به دوره پیش از [[اسلام]] گفته می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 239.</ref>.
*اما در [[قرآن کریم]] اصطلاح دیگری با عنوان "[[الجاهلیة الاولی]]" برای این دوره به‌کار برده می‌شود. در سوره احزاب می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار [[جاهلیت]] قدیم زینت‌های خود را [[آشکار]] مکنید<ref>{{متن قرآن| وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۳</ref>. واژه "الجاهلیة الأولی" در [[آیه]] بالا یک ترکیب وصفی و به معنای [[نادانی]] نخستین است. میان [[مفسران]] در مقصود از [[جاهلیت اولی]] [[اختلاف]] است، برخی از [[مفسران]] آن دوران‌های گذشته دانسته‌اند که [[زنان]] با لباسی نامناسب در میان مردان به گردش می‌پرداختند و خود را بر آنان عرضه می‌کردند. در هر حال می‌توان از [[آیه شریفه]] فهمید که حضور تحریک کننده [[زنان]] در بین مردان که باعث [[گسترش فساد]] می‌شود، امری بسیار [[ناپسند]] است. آنچه عصر [[جاهلی]] را، گذشته از سنت‌ها و عادت‌ها غلط، به عنوان یک موضوع قابل تأمل در نزد پژوهشگران و محققان مطرح ساخته و تاکنون کتاب‌ها و تحقیقات متعددی درباره آن انجام شده، [[فنون]] و آثار ادبی فاخر و شکوهمند به‌ویژه در [[حوزه]] [[شعر]] و گفتار هنری است. از بارزترین این آثار، مجموعه‌های شعری [[اصحاب]] متعلقات سبع<ref>در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.</ref> است. [[قوم]] [[عرب]] در [[جاهلیت]] به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 239.</ref>.
*اما در [[قرآن کریم]] اصطلاح دیگری با عنوان "[[الجاهلیة الاولی]]" برای این دوره به‌کار برده می‌شود. در سوره احزاب می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار [[جاهلیت]] قدیم زینت‌های خود را [[آشکار]] مکنید<ref>{{متن قرآن| وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۳</ref>. واژه "الجاهلیة الأولی" در [[آیه]] بالا یک ترکیب وصفی و به معنای [[نادانی]] نخستین است. میان [[مفسران]] در مقصود از [[جاهلیت اولی]] [[اختلاف]] است، برخی از [[مفسران]] آن دوران‌های گذشته دانسته‌اند که [[زنان]] با لباسی نامناسب در میان مردان به گردش می‌پرداختند و خود را بر آنان عرضه می‌کردند. در هر حال می‌توان از [[آیه شریفه]] فهمید که حضور تحریک کننده [[زنان]] در بین مردان که باعث [[گسترش فساد]] می‌شود، امری بسیار [[ناپسند]] است. آنچه عصر [[جاهلی]] را، گذشته از سنت‌ها و عادت‌ها غلط، به عنوان یک موضوع قابل تأمل در نزد پژوهشگران و محققان مطرح ساخته و تاکنون کتاب‌ها و تحقیقات متعددی درباره آن انجام شده، [[فنون]] و آثار ادبی فاخر و شکوهمند به‌ویژه در [[حوزه]] [[شعر]] و گفتار هنری است. از بارزترین این آثار، مجموعه‌های شعری [[اصحاب]] معلّقات سبع<ref>در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.</ref> است. [[قوم]] [[عرب]] در [[جاهلیت]] به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 239.</ref>.
*بدویان [[جاهلی]] به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و [[حکومتی]] جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‌شناختند. هر [[قبیله]] رئیسی داشت که [[شیخ]] یا بزرگ [[قبیله]] به‌شمار می‌رفت و رشته [[وحدت]] بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد [[قبیله]] موظف بودند از برادر خود، چه [[ظالم]] و چه [[مظلوم]]، [[حمایت]] کنند. این احساس [[حمایت]] "[[عصبیت]]" یا "[[فرهنگ]] [[جاهلی]]" نامیده می‌شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240.</ref>.
*بدویان [[جاهلی]] به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و [[حکومتی]] جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‌شناختند. هر [[قبیله]] رئیسی داشت که [[شیخ]] یا بزرگ [[قبیله]] به‌شمار می‌رفت و رشته [[وحدت]] بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد [[قبیله]] موظف بودند از برادر خود، چه [[ظالم]] و چه [[مظلوم]]، [[حمایت]] کنند. این احساس [[حمایت]] "[[عصبیت]]" یا "[[فرهنگ]] [[جاهلی]]" نامیده می‌شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240.</ref>.
*با نگاهی گذرا به [[سخنان امام]] [[علی]]{{ع}} درباره [[جاهلیت]]، به این نتیجه می‌رسیم که آن [[حضرت]] [[مردم]] را از بازگشت به [[کبر]] و نخوت‌های [[جاهلی]] و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در [[خطبه قاصعه]] به بهترین‌ وجه بیان شده است. [[حضرت]] در قسمتی از این [[خطبه]] می‌فرماید: پس [[آتش]] [[عصبیّت]] و [[کینه‌ها]] [[جاهلی]] را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستایی‌ها و [[تباهی‌ها]] و وسوسه‌های اوست»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240- 241.</ref>.
*با نگاهی گذرا به [[سخنان امام]] [[علی]]{{ع}} درباره [[جاهلیت]]، به این نتیجه می‌رسیم که آن [[حضرت]] [[مردم]] را از بازگشت به [[کبر]] و نخوت‌های [[جاهلی]] و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در [[خطبه قاصعه]] به بهترین‌ وجه بیان شده است. [[حضرت]] در قسمتی از این [[خطبه]] می‌فرماید: پس [[آتش]] [[عصبیّت]] و [[کینه‌ها]] [[جاهلی]] را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستایی‌ها و [[تباهی‌ها]] و وسوسه‌های اوست»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240- 241.</ref>.

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۳۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تعصب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه، حکمت ۳۰۵
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 200.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  4. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 200.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 200- 201.
  8. ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛ سوره مائده، آیه ۵۰
  9. ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۳
  10. ﴿ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ؛سوره آل عمران، آیه ۱۵۴
  11. ﴿ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ؛ سوره فتح، آیه ۲۶
  12. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238.
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238.
  14. ﴿ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ سوره بقره، آیه ۶۷
  15. ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۹
  16. ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا ؛ سوره فرقان، ۶۳
  17. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238- 239.
  18. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 239.
  19. ﴿ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۳
  20. در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 239.
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240.
  23. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240- 241.