انواع انتظار: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[[رده:مدخل فرهنگنامه مهدویت]] | [[رده:مدخل فرهنگنامه مهدویت]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] | [[رده:اتمام لینک داخلی]] | ||
[[رده:مدخل]] |
نسخهٔ ۱۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۲
متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
مقدمه
- به رغم روشنی و قطعیت معنای راستین انتظار، تفاسیر و برداشتهای مختلفی از آن ارائه شده است. بخش عمده این برداشتها، مربوط به فهم اندیشوران و دانشمندان و بخش دیگر، مربوط به برداشت برخی شیعیان از مسأله انتظار است.
- دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از:
- ۱.انتظار صحیح و سازنده: انتظار سازنده، تحرکبخش و تعهدآور، همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را "با فضیلتترین عبادت" و "برترین جهاد امت پیامبر(ص)" دانستهاند. مرحوم مظفر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را اینگونه تفسیر کرده است که: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجاتبخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها واجب است، مانند یاری حق، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنان که پیامبر بزرگوار(ص) فرمود: «"كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ"»[۱]؛ "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسؤول هستید". بر ایناساس، یک مسلمان نمیتواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در وظایف دین و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۲]. کوتاه سخن این که: فرهنگ راستین انتظار با سه رکن اساسی استوار است:
- الف) نارضایتی و یا قانع نبودن از وضع موجود؛
- ب) امید داشتن به آینده بهتر؛
- ج) حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب.
- ۲. انتظار غلط و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلجکننده و بازدارنده که در واقع نوعی "اباحی گری" است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز دادهاند. علامه مطهری در اینباره مینویسد: [این نوع انتظار حاصل] برداشت قشری مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ستمها، تبعیضها، اختناقها، حقکشیها و تباهیها ناشی میشود. نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که حق و حقیقت طرفداری نداشته باشد، باطل، یکهتاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت- نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمیشود. برعکس، هر گناه، فساد، ستم، تبعیض، حقکشی و هر پلیدی- به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند- روا است؛ زیرا هدف وسیلههای نامشروع را مشروع میکند]؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است....
- این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر میشود و نوعی "اباحی گری" باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد[۳]. بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از انتظار، به شدت کسانی را که چنین تصوراتی دارند، مذمت کرده است[۴]. بنابراین منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمیتواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هماکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحول بزرگ، هرگز به او اجازه نمیدهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاکتر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۵][۶].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ قشیری، مسلم بن حجاج، صحیح، ج ۳، ص ۲۰؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح، ج ۲، ص ۱۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸.
- ↑ مظفر، محمد رضا، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص ۵۴(با تصرف).
- ↑ موسوی خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج ۲۱(۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش).
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۰۷-۲۰۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.