خوارج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[رده:خوارج]] | [[رده:خوارج]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | ||
[[رده: | [[رده:مدخل دانشنامه نهج البلاغه ج۱]] | ||
[[رده:مدخل امیر مؤمنان علی]] | [[رده:مدخل امیر مؤمنان علی]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] | [[رده:اتمام لینک داخلی]] | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۳
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خوارج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- "خوارج" در لغت به معنای شورشیان است. کسی که از اطاعت امام و حاکم شرعی بیرون رود و سرپیچی و طغیان کند، خارجی است، یعنی از بیعت و اطاعت حاکم بیرون رفته و بر او خروج کرده است[۱][۲].
- خوارج، لقب کسانی از سپاه علی(ع) است که در جنگ صفین و پس از ماجرای حکمیت، از فرمان و طاعت امام سر برتافتند و علیه او شوریدند و با شعار لا حکم إلاّ للّه که به تعبیر حضرت امیر سخن حقّی است که ارادۀ باطل از آن کردهاند[۳]، علم مخالفت با حکومت علوی برافراشتند. فتنهانگیزیهای آنان از سوی حضرت علی(ع) تا وقتیکه بیم خطری نبود و فسادی نکرده بودند، قابل تحمّل بود، امّا وقتی دست به جنایت زدند و آشوب بهپا کردند، حضرت در نهروان با آنان جنگید و هلاکشان ساخت. آنان ظاهری فریبنده داشتند، پیشانیهای پینهبسته از فرط سجود، اهل تلاوت قرآن و تهجّد و امر به معروف و نهی از منکر، ولی به سبب جهل و تعصّب و کوتهفکری، حق امام را نشناختند و با امیر المؤمنین(ع) درافتادند و هلاک شدند و آخرتشان هم تباه شد.[۴] خارجیگری به عنوان یک فکر، پس از نابودی خوارج در نهروان ادامه یافت و کسانی را که همان اعتقادات را داشتند، هرچند خروج و شورشی هم نکرده باشند، خوارج میگویند.[۵] نبرد با خوارج بسیار دشوار بود، چراکه سیمای ظاهری و شعارهای فریبندۀ آنان افراد ساده و کمعمق را فریب میداد. این است که امیر المؤمنین فرمود: چشم این فتنه را من در آوردم و جز من کسی جرأت چنین کاری نداشت.[۶][۷].
فرقههای خوارج
- خوارج با گذشت زمان، در تبلیغ و ترویج عقاید خویش کوشیدند و رفته و رفته انشعاباتی یافتند؛ چونان که دانشمندان ملل و نحل تا بیست فرقه برای خوارج برشمردهاند. از مشهورترین فرق خوارج عبارتاند از: ارقه، عجارده، صفریه، واقفه و اباضیه[۸]. امروزه همه گروههای خوارج از میان رفتهاند مگر اباضیه که به صورتی محدود همچنان بر جای مانده است[۹][۱۰].
- خوارج دارای فرقههایی چند هستند که عبارتاند از: ازرقیه، نجدیه، بهیسیه، عجدریه، ثعالبه، اباضیه، صفریه و واقفیه. از میان خوارج فقط فرقه اباضیه معتدلتر بودند که فرصت بقا یافتند و بقیه از میان رفتند[۱۱].
خوارج نهروان
خوارج معاصر
- گرچه خوارج منقرض شدهاند ولی افکار ایشان در میان مسلمانان ریشه دوانید و روح این تفکر در میان بسیاری از مقدسنماها وجود داشته و مزاحمی برای پیشرفت اسلام و مسلمانان بوده است. امام علی (ع) مخالف فکر خوارج بودند. شخص آنها و فکر آنها در هر زمانی که باشد مورد انتقاد علی (ع) است.[۱۲]
- یکی از مشخصات تفکر خوارج که در حال حاضر هم میان مسلمانان وجود دارد ظاهرگرایی و تشخیص حق و باطل به اعتبار شخصیتها و چهرههای تأثیرگذار در جامعه است. ایشان در هر قضیهای ظاهر را دیده و معتقد بودند اکثریت که بزرگان صحابه هم در میان آنها هستند، ملاک حقیقتاند. در حالی که در اندیشه امیرمؤمنان (ع) حق و باطل مقياس شخصیتها است نه اینکه اشخاص مقياس حق و باطل باشند.[۱۳]
- تنگنظری نیز از دیگر ویژگی خوارج است که امروز در جامعه اسلامی مشاهده میشود. امروزه برخی خشکمغزان، همه مردم جهان، جز عده کمی مانند خود را، به دیده الحاد و کفر مینگرند و دایره اسلام و هدایت را بسیار محدود میپندارند. این تفکر که سایر فرق مسلمانان مخلد در عذاب هستند از خوارج به مسلمانان رسیده است.[۱۴]
- علی (ع) همواره با جهالت و خشکهمقدسی مخالف است و از شیعیان خود در هر زمانی انتظار هوشیاری و بینش دارد.[۱۵]
- درسی که میتوانیم از خوارج برای این دوران بگیریم لزوم هماهنگی میان تقدس و بینش افراد است. تاریخ اسلام گواه این مطلب است که با افزایش مقدسهای فاقد بینش و بصیرت، خطر عوامفریبی از سوی دشمنان بیشتر شده است. منفعتپرستان با زیرکی از تقوای بدون بصیرت برخی متدينان سوء استفاده کرده و حوادثی همچون بر نیزه کردن قرآن بارها رخ داده است.
- نکته دیگر اینکه بسنده کردن به کلیات بینتیجه است. بدون تعیین طرز صحیح استنباط و برداشت از قرآن دعوت به پیروی از قرآن مفید نیست. خوارج گرچه دعوت به قرآن میکردند، ولی چون با شیوه صحیح استفاده از این منبع نورانی آشنا نبودند بیشتر گمراه میشدند. قرآن وجوه متعددی دارد که باعث گمراهی بیشتر افراد فاسد میشود. مثلاً در قرآن از حقانیت علی (ع) یا معاویه در جنگ صفین سخنی به میان نیامده است، بلکه تنها توصیه به هوشیاری در تشخیص فرقه ظالم شده است. علی (ع) میفرماید: عدم تطبیق کلیات به مصادیق جزئی بیفایده است. باید در هر زمان مصداق ظلم و عدل را به درستی تشخیص داد.[۱۶][۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۹۳
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۱۹۸
- ↑ برای شناخت پیدایش، پیشینه، عملکرد، ویژگیها و سرانجام آنان، از جمله ر. ک: «دانشنامۀ امام علی» ، ج ۹ مقالۀ «مارقین» ، «جاذبه و دافعۀ علی» ، شهید مطهری، ص ۱۰۵، «الخوارج عقیدة و فکرا و فلسفة» عامر النّجار، «الخوارج، اصول و عقاید» ، حبیب طاهر الشمری، «الخوارج، اول الفرق فی تاریخ الاسلام» ناصر بن عبد الکریم العقل «الخوارج» ناصر بن عبد اللّه السعوی «الخوارج» علی جفّال، «الخوارج فی العصر الاموی» ، نایف محمود اسماعیل، «علل شکلگیری خوارج» ، شکر اللّه خاکرند، «خوارج و علل پیدایش آنان» ، صادق احسانبخش، «الخوارج فی الاسلام» عمر ابو النصر، «خوارج از دیدگاه نهج البلاغه» ، حسین نوری، «تاریخ ولایت در نیم قرن اول» ، حسین ذاکر خطیر «خوارج در تاریخ» ، یعقوب جعفری.
- ↑ مطهری، مرتضی جاذبه و دافعه علی، ص ۱۱۵
- ↑ نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۹۳
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.
- ↑ الفرق بین الفرق، ۲۴، ۷۲ و ۷۳.
- ↑ ر.ک: خوارج در تاریخ، ۲۴۱ و ۲۹۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 240.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 379.
- ↑ مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۹۳، ۳۰۹ و ۶۱۱.
- ↑ مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۰۶.
- ↑ مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۳؛ یادداشتها، ج ۳، ص ۳۷۱.
- ↑ مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۱.
- ↑ یادداشتها، ج ۳، ص ۳۷۴.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت؛ صفحه ۹۸ تا۱۰۶.