جامعیت اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۱۹
خط ۳۹: خط ۳۹:


===دیدگاه حداقلی===
===دیدگاه حداقلی===
*سکولاریسم، معتقد است دین تنها در امور فردی "ارتباط خدا و انسان" حضور دارد نه در امور اجتماعی؛ بر این اساس علاوه بر علوم تجربی، علوم انسانی هم از شئون دنیایی به حساب می‌آیند. مدیریت امور دنیوی کاملاً هدفی دنیوی است و [[پیامبر]] به خود حق نمی‌دهد که برای آن تصمیم‌گیری یا در آن مداخله کند. دین، نه در پی شناخت امور سیاسی است و نه افکار آنها. نه به آنها امر می‌کند و نه از آنها نهی.
*سکولاریسم، [[معتقد]] است [[دین]] تنها در امور فردی "ارتباط [[خدا]] و [[انسان]]" حضور دارد نه در [[امور اجتماعی]]؛ بر این اساس علاوه بر [[علوم تجربی]]، [[علوم انسانی]] هم از [[شئون]] [[دنیایی]] به حساب می‌آیند. [[مدیریت]] [[امور دنیوی]] کاملاً هدفی [[دنیوی]] است و [[پیامبر]] به خود [[حق]] نمی‌دهد که برای آن تصمیم‌گیری یا در آن مداخله کند. [[دین]]، نه در پی [[شناخت]] [[امور سیاسی]] است و نه افکار آنها. نه به آنها امر می‌کند و نه از آنها [[نهی]].
*بر اساس دیدگاه سکولارها، دخالت دین در امور دنیوی مطلوب نیست<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[ انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۹.</ref>.
*بر اساس دیدگاه سکولارها، دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] مطلوب نیست<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[ انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۷۹.</ref>.
*'''ادله سکولاریسم'''
*'''[[ادله]] سکولاریسم'''
* '''دلیل اول:''' ذاتیاتِ امور قابل‌ تغییر نیستند: اگر دین بخواهد در امور دنیوی دخالت کند بدان معناست که می‌خواهیم ذات این امور را تغییر دهیم و اگر به دنبال اسلامی سازی سیاست باشیم بدان معناست که دیگر سیاست نباشد. هر چیز که از پیش خود ذات و ماهیتی داشته باشد دیگر نمی‌تواند ذاتاً دینی شود؛ چراکه یک چیز دو ذات نمی‌تواند داشته باشد لذا علمِ جامعه‌شناسی ذاتاً دینی نمی‌توان داشت و همچنین حکومت و فقه و اخلاق ذاتاً دینی نمی‌تواند داشت. مقدمه اول: دخالت دین در امور اجتماعی به معنای تغییرات ذات و ماهیت این امور خواهد بود. مقدمه دوم: ذاتیات امور قابل‌تغییر نیستند. نتیجه: دین نمی‌تواند در امور اجتماعی دخالت کند.
* '''[[دلیل]] اول:''' ذاتیاتِ امور قابل‌ تغییر نیستند: اگر [[دین]] بخواهد در [[امور دنیوی]] دخالت کند بدان معناست که می‌خواهیم ذات این امور را تغییر دهیم و اگر به دنبال [[اسلامی]] سازی [[سیاست]] باشیم بدان معناست که دیگر [[سیاست]] نباشد. هر چیز که از پیش خود ذات و ماهیتی داشته باشد دیگر نمی‌تواند ذاتاً [[دینی]] شود؛ چراکه یک چیز دو ذات نمی‌تواند داشته باشد لذا علمِ جامعه‌شناسی ذاتاً [[دینی]] نمی‌توان داشت و همچنین [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اخلاق]] ذاتاً [[دینی]] نمی‌تواند داشت. مقدمه اول: دخالت [[دین]] در [[امور اجتماعی]] به معنای تغییرات ذات و ماهیت این امور خواهد بود. مقدمه دوم: ذاتیات امور قابل‌تغییر نیستند. نتیجه: [[دین]] نمی‌تواند در [[امور اجتماعی]] دخالت کند.
*'''نقد و دلیل اول:''' اولاً بحث از ذاتیات، اختصاص به موجودات حقیقی دارد نه امور اعتباری. حکومت و فقه و اقتصاد و ... امور اعتباری‌اند پس تشبیه این امور به آب مغالطه است. ثانیاً دین در باب سیاست و اقتصاد و... تعالیمی دارد. آیا دستورات دین نسبت به این امور، موجب تغییر ذات آنها می‌شود.
*'''نقد و [[دلیل]] اول:''' اولاً بحث از ذاتیات، اختصاص به موجودات [[حقیقی]] دارد نه امور اعتباری. [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اقتصاد]] و ... امور اعتباری‌اند پس [[تشبیه]] این امور به [[آب]] مغالطه است. ثانیاً [[دین]] در باب [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و... تعالیمی دارد. آیا [[دستورات]] [[دین]] نسبت به این امور، موجب تغییر ذات آنها می‌شود.
*'''دلیل دوم:''' هدف دین، تأمین سعادت اخروی است: بر همین اساس، تنها باید به اموری بپردازد که مربوط به آخرت است و اموری همچون سیاست، حقوق و... به مسائل دنیایی مربوط است. دین فقط مزاحمت‌های دنیا را نسبت به سعادت اخروی برطرف می‌کند.
*'''[[دلیل]] دوم:''' [[هدف]] [[دین]]، تأمین [[سعادت اخروی]] است: بر همین اساس، تنها باید به اموری بپردازد که مربوط به [[آخرت]] است و اموری همچون [[سیاست]]، [[حقوق]] و... به مسائل [[دنیایی]] مربوط است. [[دین]] فقط مزاحمت‌های [[دنیا]] را نسبت به [[سعادت اخروی]] برطرف می‌کند.
*'''نقد دلیل دوم:''' لازمه اصالت داشتن حیات اخروی، این نیست که دین نباید به امور دنیوی مردم بپردازد، مسائل دنیایی‌ای که نوع نگرش به آنها در تحقق یا عدم سعادت اخروی مؤثر است باید در گستره دین تعریف شود. ثانیاً سکولارها مدعی‌اند "دین مزاحمت‌های دنیا را تنها نسبت به سعادت اخروی برطرف می‌کند" پس باید بدانند بیان عمل صحیح اجتماعی نیز کنار زدن مزاحمت‌های دنیایی به حساب می‌آید.
*'''نقد [[دلیل]] دوم:''' لازمه اصالت داشتن حیات [[اخروی]]، این نیست که [[دین]] نباید به [[امور دنیوی]] [[مردم]] بپردازد، مسائل دنیایی‌ای که نوع نگرش به آنها در تحقق یا عدم [[سعادت اخروی]] مؤثر است باید در گستره [[دین]] تعریف شود. ثانیاً سکولارها مدعی‌اند "[[دین]] مزاحمت‌های [[دنیا]] را تنها نسبت به [[سعادت اخروی]] برطرف می‌کند" پس باید بدانند بیان عمل صحیح [[اجتماعی]] نیز کنار زدن مزاحمت‌های [[دنیایی]] به حساب می‌آید.
*'''دلیل سوم:''' ثبات دین و تحول مناسبات اجتماعی: مقدمه اول: مناسبات و امور اجتماعی بشر همواره در حال تغییر و تحول است. مقدمه دوم: دین، همواره درون‌مایه محتوایی ثابت دارد. نتیجه: دخالت و راهنمایی دین در مناسبات و امور اجتماعی، ممکن نیست.
*'''[[دلیل]] سوم:''' [[ثبات]] [[دین]] و تحول مناسبات [[اجتماعی]]: مقدمه اول: مناسبات و [[امور اجتماعی]] [[بشر]] همواره در حال تغییر و تحول است. مقدمه دوم: [[دین]]، همواره درون‌مایه محتوایی ثابت دارد. نتیجه: دخالت و [[راهنمایی]] [[دین]] در مناسبات و [[امور اجتماعی]]، ممکن نیست.
*'''نقد دلیل سوم:''' اولاً برخی تغییرات اجتماعی، بنیادین نیست و تنها تغییر در شکل و قالب هستند. مثلاً قراردادهای بیع و اجاره هم در گذشته بوده و هم امروز که امروزه قالبی پیچیده و متفاوت یافته است. ثانیاً در فقه و [[شریعت]] اسلامی، عناصری مانند اجتهاد، باعث انعطاف بخشی از تعلیم با مقتضیات زمان شده است. شاهد تاریخی دال بر نفی دخالت دین در امور اجتماعی: سکولارها معتقدند "دوران حاکمیت کلیسا، علم و آزادی فکر، در قفس بود و دیگر نباید به دین اجازه دخالت و در امور سیاسی و اجتماعی داد تا تجربه‌های تلخ تاریخ تکرار شود". *اما باید دانست که دین اسلام با مسیحیت تفاوت‌های عمده‌ای دارد<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[ انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۸۰.</ref>.
*'''نقد [[دلیل]] سوم:''' اولاً برخی تغییرات [[اجتماعی]]، بنیادین نیست و تنها تغییر در شکل و قالب هستند. مثلاً قراردادهای بیع و اجاره هم در گذشته بوده و هم امروز که امروزه قالبی پیچیده و متفاوت یافته است. ثانیاً در [[فقه]] و [[شریعت]] [[اسلامی]]، عناصری مانند [[اجتهاد]]، باعث انعطاف بخشی از [[تعلیم]] با [[مقتضیات زمان]] شده است. [[شاهد]] [[تاریخی]] دال بر نفی دخالت [[دین]] در [[امور اجتماعی]]: سکولارها معتقدند "دوران [[حاکمیت]] [[کلیسا]]، [[علم]] و [[آزادی]] [[فکر]]، در قفس بود و دیگر نباید به [[دین]] اجازه دخالت و در [[امور سیاسی]] و [[اجتماعی]] داد تا تجربه‌های تلخ [[تاریخ]] تکرار شود". *اما باید دانست که [[دین اسلام]] با [[مسیحیت]] تفاوت‌های عمده‌ای دارد<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[ انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۸۰.</ref>.
*'''بررسی کلی سکولاریسم'''
*'''بررسی کلی سکولاریسم'''
#جهان‌بینی توحیدی و سکولاریسم: بر اساس حقیقت توحید، مالکیت مطلق از آنِ خداوند است و انسان، فقر محض است و همه شئون زندگی‌اش باید بر اساس رضایت الهی باشد محدود کردن دین به امور فردی، خلاف توحید و مانع از رسیدن به سعادت است وقتی هدف رسیدن به قرب الهی است چگونه می‌توان بخش عظیمی از افعال اختیاری مؤثر در سعادت را به خودِ انسان واگذار کرد؟ عقل هم باید با روش‌شناسی مطلوب و در راستای اهداف دین به حل امور بپردازد.
#[[جهان‌بینی]] [[توحیدی]] و سکولاریسم: بر اساس [[حقیقت توحید]]، مالکیت مطلق از آنِ [[خداوند]] است و [[انسان]]، [[فقر]] محض است و همه [[شئون]] زندگی‌اش باید بر اساس [[رضایت الهی]] باشد محدود کردن [[دین]] به امور فردی، خلاف [[توحید]] و [[مانع]] از رسیدن به [[سعادت]] است وقتی [[هدف]] رسیدن به [[قرب الهی]] است چگونه می‌توان بخش عظیمی از [[افعال]] اختیاری مؤثر در [[سعادت]] را به خودِ [[انسان]] واگذار کرد؟ [[عقل]] هم باید با روش‌شناسی مطلوب و در راستای اهداف [[دین]] به حل امور بپردازد.
#متون اسلامی و سکولاریسم: ادعای سکولارها با متون دینی سازگار نیست. در آیات کثیری از قرآن و روایات فراوانی از [[معصومان]] به تبیین و ارائه دستورها در حوزه مسائل اجتماعی پرداخته شده است. مثل: سیاست داخلی و خارجی، شرایط حاکم، حقوق اقتصادی، حقوق متقابل همرو... همچنین [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی|حضرت امیر]] {{ع}} تشکیل حکومت دادند<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[ انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۸۵.</ref>.
#متون [[اسلامی]] و سکولاریسم: ادعای سکولارها با متون [[دینی]] سازگار نیست. در [[آیات]] کثیری از [[قرآن]] و [[روایات]] فراوانی از [[معصومان]] به [[تبیین]] و ارائه دستورها در [[حوزه]] مسائل [[اجتماعی]] پرداخته شده است. مثل: [[سیاست]] داخلی و خارجی، شرایط [[حاکم]]، [[حقوق]] [[اقتصادی]]، [[حقوق]] متقابل همرو... همچنین [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی|حضرت امیر]] {{ع}} [[تشکیل حکومت]] دادند<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[ انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص۱۸۵.</ref>.
 
==منابع==
==منابع==
*[[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']]
*[[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']]
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش