تعقل: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۳: خط ۱۳:
*[[عقل]] در وجود [[انسان]] به ودیعت نهاده شده است و [[انسان]] در صورت به‌کارگیری آن در مسیر کمال قرار می‌گیرد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: [[خداوند]] [[عقل]] را به [[انسان]] ودیعت نداد، مگر این‌که [[روزی]] سبب [[نجات]] او شود<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۳۹۹</ref>. [[آدمی]] در مرحله به‌کارگیری، [[حکم عقل]] واقع‌بین را بر دیگر قوا (از جمله [[نفس]]، وهم، [[غضب]]، [[شهوت]] و...) [[برتری]] می‌دهد و به [[حکم]] آن عمل می‌کند. بدین‌ترتیب [[عقل]] خویش را فعال می‌سازد. [[امام]] {{ع}} [[حضور]] [[عقل]] فعال را بزرگ‌ترین [[بی‌نیازی]] برای [[انسان]] می‌داند، همان‌طور که از [[نادانی]] با عنوان بزرگ‌ترین تهی‌دستی یا می‌کند<ref>نک: حکمت ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 568.</ref>.
*[[عقل]] در وجود [[انسان]] به ودیعت نهاده شده است و [[انسان]] در صورت به‌کارگیری آن در مسیر کمال قرار می‌گیرد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: [[خداوند]] [[عقل]] را به [[انسان]] ودیعت نداد، مگر این‌که [[روزی]] سبب [[نجات]] او شود<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۳۹۹</ref>. [[آدمی]] در مرحله به‌کارگیری، [[حکم عقل]] واقع‌بین را بر دیگر قوا (از جمله [[نفس]]، وهم، [[غضب]]، [[شهوت]] و...) [[برتری]] می‌دهد و به [[حکم]] آن عمل می‌کند. بدین‌ترتیب [[عقل]] خویش را فعال می‌سازد. [[امام]] {{ع}} [[حضور]] [[عقل]] فعال را بزرگ‌ترین [[بی‌نیازی]] برای [[انسان]] می‌داند، همان‌طور که از [[نادانی]] با عنوان بزرگ‌ترین تهی‌دستی یا می‌کند<ref>نک: حکمت ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 568.</ref>.


==فواید [[خردورزی]] (تعقل)==
*[[خردورزی]] و [[به‌کارگیری عقل]] در [[زندگی]] [[آدمی]] فوایدی دارد که [[امام]] به برخی از آن‌ها اشاره کرده است: [[هم‌بستگی]] [[خردمندی]] و [[عدالت]]: [[امام]] [[عدالت]] را قرار دادن هر چیز در [[جایگاه]] خود می‌داند<ref>نک: حکمت ۲۲۷</ref> در تعریف [[عاقل]] نیز بر همین نکته اشارت شده است<ref>نک: حکمت ۴۲۹</ref>. از این‌رو می‌توان [[عدالت]] را که موجب [[استواری]] [[دین]] و دنیاست از فواید [[عقل]] و هوس<ref>نک: [[حکمت]] ۴۱۶</ref>، [[دین‌داری]]، ادب‌ورزی، حق‌ورزی، [[حق‌گرایی]]، [[عمل صالح]]، رفق و [[مدارا]]، [[بخشش]] و گذشت، [[تدبیر]] در امور، [[راستی]] و [[صداقت]]، [[فهم]] و [[درک]] مواضع و مسائل، دوری از [[دنیا]]، [[آخرت‌گرایی]]، [[پاک‌دامنی]]، تجربه‌اندوزی و [[عبرت‌پذیری]] اشاره کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 568.</ref>.
*در مفهوم کلی، هر گونه دانستن را "[[خردورزی]]" یا "[[تعقل]]" گویند. دانستنی گاه از راه [[تدبر]] و تأمل به دست می‌آید و گاه از گذر تتبع و تحصل. از این رو، معنای مقابل آن، [[جهل]] و [[نادانی]] است. [[اسلام]]، [[خرد]] را نیرویی [[نورانی]] می‌داند که [[انسان]] را به [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] راه می‌نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*در مفهوم کلی، هر گونه دانستن را "[[خردورزی]]" یا "[[تعقل]]" گویند. دانستنی گاه از راه [[تدبر]] و تأمل به دست می‌آید و گاه از گذر تتبع و تحصل. از این رو، معنای مقابل آن، [[جهل]] و [[نادانی]] است. [[اسلام]]، [[خرد]] را نیرویی [[نورانی]] می‌داند که [[انسان]] را به [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] راه می‌نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*ارج و [[قدر]] [[تعقل]] و [[تدبر]] در [[اسلام]] چنان است که [[عقل]] را "[[پیامبر باطنی]]" خوانده و کنار [[پیامبران]] ظاهری جای داده است. در نظرگاه [[اسلام]] اگر [[خردورزی]] پیش‌زمینه [[رفتار]] و [[کردار]] [[انسان]] شود، او را در مسیر رشد و تعالی قرار می‌دهد<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.</ref>. بدین سان، [[آموزه‌های اسلامی]]- برخلاف آموزه‌های [[ادیان]] دیگر- راه [[شکوفایی]] و بالندگی [[پیروان]] خویش را در [[پیروی]] از [[عقل]] می‌داند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[بشارت]] بر بندگانی که گفته‌های گوناگون را می‌شنوند و نیکوترینشان را برمی‌گزینند. آنان همان کسانی‌اند که [[خداوند]] راهشان نموده است؛ زیرا آنان صاحبان خردند"<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}؛ سوره زمر، آیه ۱۷ و ۱۸.</ref>. این پای فشاری بر خردگرایی چنین بر زبان [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "من از [[نداری]] و [[تنگدستی]] بر [[امت]] خویش نمی‌ترسم. از این می‌ترسم که کژاندیشی و بی‌تدبیری کنند"<ref>عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.</ref>. از میان [[مذاهب اسلامی]]، [[تشیع]] بیشتر بر [[خردورزی]] اهتمام دارد. در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} درباره [[خردورزی]] آمده است: "[[خداوند]] در [[سرشت]] [[فرشتگان]]، [[خرد]] برنهاد بی‌شهوت، و در [[سرشت]] حیوانات، [[شهوت]] نهاد [[بی‌خرد]]، و در [[سرشت]] [[آدمیان]] هم [[شهوت]] نهاد و هم [[خرد]]. پس هر کس [[خرد]] بر شهوتش غالب آید، از [[فرشتگان]] [[برتر]] است، و هر کس [[شهوت]] بر خردش پیروز شود، از حیوانات فروتر است"<ref>علل الشرائع‌، ۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*ارج و [[قدر]] [[تعقل]] و [[تدبر]] در [[اسلام]] چنان است که [[عقل]] را "[[پیامبر باطنی]]" خوانده و کنار [[پیامبران]] ظاهری جای داده است. در نظرگاه [[اسلام]] اگر [[خردورزی]] پیش‌زمینه [[رفتار]] و [[کردار]] [[انسان]] شود، او را در مسیر رشد و تعالی قرار می‌دهد<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.</ref>. بدین سان، [[آموزه‌های اسلامی]]- برخلاف آموزه‌های [[ادیان]] دیگر- راه [[شکوفایی]] و بالندگی [[پیروان]] خویش را در [[پیروی]] از [[عقل]] می‌داند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[بشارت]] بر بندگانی که گفته‌های گوناگون را می‌شنوند و نیکوترینشان را برمی‌گزینند. آنان همان کسانی‌اند که [[خداوند]] راهشان نموده است؛ زیرا آنان صاحبان خردند"<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}؛ سوره زمر، آیه ۱۷ و ۱۸.</ref>. این پای فشاری بر خردگرایی چنین بر زبان [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "من از [[نداری]] و [[تنگدستی]] بر [[امت]] خویش نمی‌ترسم. از این می‌ترسم که کژاندیشی و بی‌تدبیری کنند"<ref>عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.</ref>. از میان [[مذاهب اسلامی]]، [[تشیع]] بیشتر بر [[خردورزی]] اهتمام دارد. در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} درباره [[خردورزی]] آمده است: "[[خداوند]] در [[سرشت]] [[فرشتگان]]، [[خرد]] برنهاد بی‌شهوت، و در [[سرشت]] حیوانات، [[شهوت]] نهاد [[بی‌خرد]]، و در [[سرشت]] [[آدمیان]] هم [[شهوت]] نهاد و هم [[خرد]]. پس هر کس [[خرد]] بر شهوتش غالب آید، از [[فرشتگان]] [[برتر]] است، و هر کس [[شهوت]] بر خردش پیروز شود، از حیوانات فروتر است"<ref>علل الشرائع‌، ۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۳

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تعقل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


مقدمه

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹
  2. نک: حکمت ۵۱
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 568.
  4. فرهنگ شیعه، ص 234.
  5. اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.
  6. {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}؛ سوره زمر، آیه ۱۷ و ۱۸.
  7. عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.
  8. علل الشرائع‌، ۴.
  9. فرهنگ شیعه، ص 234.