آرامش: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{نبوت}}
{{ولایت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آرامش در قرآن]] | [[آرامش در حدیث]] | [[آرامش در نهج البلاغه]] | [[آرامش در اخلاق اسلامی]] | [[آرامش در معارف دعا و زیارات]] | [[آرامش در کلام اسلامی]]| [[آرامش در اخلاق اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آرامش (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">




==مقدمه==
==مقدمه==
*از آنجا که انجام [[مسئولیت]] [[پیامبری]] سخت و دشوار است، همواره به [[پیامبر]] دلداری و [[امید]] داده و فرموده است: {{متن قرآن|لَا تَحْزَنُ}}<ref>[[غمگین]] مباش؛ سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.</ref>. یا [[امید]] به [[پیروزی]] می‌دهد، پیشینه این مشکلات و ناهمواری‌ها را بیان می‌کند.
*در [[قرآن کریم]]، آیه‌ای به چشم می‌آید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت]] [[حق]] به نمایش می‌گذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بی‌نمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر می‌دهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] می‌نماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است-، یاد می‌کند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[خاندان]] معصومش{{عم}} می‌شمارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>.
#{{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛  شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پ» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref>. ----> [[امیدواری]] به [[آینده]] و کسب موفقیت.
*این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از [[آرامش]]، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک می‌باشند- برخوردارند؛ هرچند می‌توان [[آرامش]] و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت.
#{{متن قرآن|وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ}}<ref>«و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است» سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref>.
*به‌ هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و [[آرامش]] [[نفس]] آنان دارد.
#{{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد  که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.</ref> ----> دلداری به [[پیامبر]]
*[[حضرت]] [[حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند  جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>.----> دلداری به [[پیامبر]]
*اینان را هیچ تندبادی به حرکت در نمی‌آورد و از ثباتشان نمی‌کاهد. از همین روست که نه اضطرابی بر آنان روی می‌آورد، و نه ترسی بر آنان وارد می‌شود: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند که عزّت یکسره از آن خداوند است، او شنوای داناست» سوره یونس، آیه ۶۵.</ref>.
*آنان چون بنائی محکم در مقابل مشکلات می‌ایستند، اگر توانستند آن را مرتفع، و اگر نتوانستند بر آن [[صبر]] می‌ورزند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۸.</ref>.
#{{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب می‌دانیم که آنچه می‌گویند تو را اندوهناک می‌گرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمی‌شمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار می‌کنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>.
*از همین روست که اینان نه چیزی را قبل از زمان خودش طلب می‌کنند، و نه غیر از رضای [[حضرت]] [[حق]] در پی دیگری سر می‌نهند: {{متن قرآن| فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>.
#{{متن قرآن|لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref><ref>در همین زمینه در قرآن سه آِیه دیگر وجود: ۱ - {{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}} «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱. ۲- {{متن قرآن|فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا}} «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵. ۳- {{متن قرآن|وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ}} «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.</ref>
*آنان به‌خاطر آرامشی که از آن برخوردارند، اندیشه‌ورزی را هماره پیشاپیش سخن و [[کردار]] خود در حرکت دارند؛ و از همین روست که آنچه از آنان دیده می‌شود، [[شایسته]] عاقلان و نه [[جاهلان]] و احمقان است. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ }}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«و هر کس کفر ورزد، کفر وی تو را اندوهگین نگرداند (که) بازگشتشان به سوی ماست آنگاه آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌سازیم؛ بی‌گمان خداوند به اندیشه‌ها  داناست» سوره لقمان، آیه ۲۳.</ref>.
*به دست آوردن این [[فضیلت]] امّا، در کمال دشواری است. [[قرآن کریم]] به‌وضوح بر این مطلب که ریاضات [[دینی]] و شرعی، مقدّمه لازم برای تحصیل این صفت است، [[گواهی]] می‌دهد: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}} <ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
#{{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>.
*از این‌رو، بر کسانی که در پی تحصیل [[آرامش]] خاطرند، لازم است که به انجام [[واجبات]] و [[مستحبات]] پرداخته از تمامی اقسام محرّمات اجتناب ورزند. به دیگر سخن، تحصیل ملکه [[تقوی]] تنها راه رسیدن به سرمقصد [[آرامش]] است و بس؛ [[حضرت]] [[حق]] خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>. و باز می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند ؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۰۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹-۶۰.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و بر آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نمل، آیه ۷۰.</ref>.
#{{متن قرآن|فَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ}}<ref>«پس گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند؛ ما آنچه را پنهان می‌دارند و آنچه را آشکار می‌کنند می‌دانیم» سوره یس، آیه ۷۶.</ref>.
#{{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمی‌دیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است» سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>.
#{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref>.
#{{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند  و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. ----> سکینه
==نکات==
* در [[آیات]] یاد شده، محورهای ذیل مطرح گردیده است.
#[[خداوند]] تحقق [[وعده]] خود را به [[پیامبر]] و [[مؤمنین]] نوید می‌دهد که با آرامش و [[امنیت]] بزودی وارد [[مسجد الحرام]] خواهند شد و [[کعبه]] را از [[بت‌ها]] و [[کفر]] و [[شرک]] [[پاک]] خواهند نمود: {{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛  شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref>
#آرامش بخشی [[خداوند]]، به [[محمد]] با بیان سرگذشت [[پیامبران پیشین]] {{متن قرآن|وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ}}<ref>«و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است» سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref>  
#آرامش بخشی [[خدا]] به [[محمد]] و دلداری دادن به او که [[کفر]] ورزیدن آنها تو را محزون نکند؛ که آنان به [[خدا]] هیچ زیانی نمی‌رسانند، و در [[آخرت]]، هیچ بهره‌ای نخواهند داشت و دچار [[عذاب الهی]] خواهند شد {{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد  که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.</ref>  
#آرامش بخشی و دلداری [[خدا]] به [[پیامبر]]، با بیان تأثیر نداشتن [[کفر]] [[کافران]] و [[وعده خداوند]] به [[ذلت]] دنیائی برای آنان {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ... لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند  جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>.
#آرامش بخشی [[خداوند]] به [[پیامبر]]، با بیان انحصار [[عزت]] به [[خدا]] وشنوائی و دانائی مطلق {{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند که عزّت یکسره از آن خداوند است، او شنوای داناست» سوره یونس، آیه ۶۵.</ref>.
#آرامش بخشی [[خدا]] به [[پیامبر]] با [[تبیین]] بازگشت [[تکذیب]] [[محمد]] به [[تکذیب]] [[آیات الهی]] {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب می‌دانیم که آنچه می‌گویند تو را اندوهناک می‌گرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمی‌شمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار می‌کنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>  
#[[خداوند]] به [[محمد]] توصیه می‌کند در مقابل [[ثروت]] و دارائی [[کافران]] آرامش خود را حفظ کند و اندوهناک نشود {{متن قرآن|لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ}}<ref>«به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>
#آخرین نکته این که [[انسان]] در معرض آلام و است، و نگرانی‌ها و اضطراب‌های روحی جسم [[انسان]] را هم از کار می‌اندازد؛ و [[پیامبر]] [[بشر]] است با تمام ویژگی‌های یک [[انسان]]، و [[خداوند]] در این [[آیات]] پیامبررا به آرامش [[دعوت]] می‌کند، و در [[حقیقت]] او را [[تربیت]] می‌کند که در امر [[رسالت]] دچار [[اضطراب]] و نگرانی نشود و با [[ثبات]] و آرامش [[دعوت]] را تعقیب کند و همه [[مصلحان]] و [[رهبران]] هم باید از این [[آیات]] در انجام [[مسئولیت]] و حرکت [[اجتماعی]]، [[خانوادگی]]، [[الگو]] بگیرند و با [[ثبات]] و آرامش مسیر حرکتی خود را ادامه بدهند تا به کمال برسند.
#[[دعا]] و [[درود]] [[پیامبر]] مایه آرامش [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۳۲-۳۴.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
==اشاره‌ای به یک اشتباه مشهور==
 
*[[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که می‌تواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، به‌واسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد.
== جستارهای وابسته ==
*اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان می‌نماید. این سخن به‌ویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات به‌کار می‌رود، بیشتر مشخّص می‌شود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که به‌وفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده می‌شود-، از همین قسم است. گاه تأنّی در [[مقام]] سکون، و سکون در [[مقام]] [[صبر]] و... به‌کار برده می‌شود. این از آن‌ روست که [[دانشمندان]]، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی [[تسامح]] قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ [[شایسته]] خویش به کار نمی‌برده‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۰.</ref>.
*آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر می‌دهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است.
*در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات می‌پردازیم:
===تأنّی / [[ملایمت]]===
*منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتن‌داری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است.
*در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده -، آن است که [[آدمی]] پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه [[فاسد]] و [[باطل]] نمودن استعدادهای [[آدمی]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>.
===[[طمأنینه]] / [[آرامش]]===
*ملکه [[آرامش]] امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] می‌نماید.
*در مقابل آن نیز، [[اضطراب]] قرار دارد که [[آدمی]] را در مقابل هر مسأله کوچکی به [[ترس]] و نگرانی [[مبتلا]] می‌سازد. [[اندوه]]، [[ضعف]] [[اراده]] و اختلالات عصبی، در شمار ثمرات این ملکه می‌باشند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>.
===سکینه / [[وقار]]===
*این ملکه، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفان‌های حوادث پای برجا می‌دارد، و او را در رسیدن به مشکل‌ترین [[هدف‌ها]] ثابت نگاه می‌دارد. اثر این ملکه، [[وقار]] و تسلّط کامل بر اعصاب است.
*در مقابل این ملکه نیز، [[سبک‌سری]] قرار دارد. [[انسان]] سبک‌سر در مقابل کوچکترین [[مصیبت]] و مشکل به فریاد و فغان پرداخته، [[آرامش]] خویش را از دست می‌دهد. پر واضح است که چنین کس، نمی‌تواند هیچ مشکلی را از مقابل خویشتن برداشته به [[مبارزه]] با آن بپردازد: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱-۶۲.</ref>.
===[[ثبات]] / [[استواری]]===
*این ملکه امّا، موجب می‌شود تا [[آدمی]] از [[استواری]] لازم در [[قلب]] و [[ایمان]] خود برخوردار شده، اثر آن نیز همان [[استواری]] در [[کارها]] بوده که از پی این ملکه حاصل می‌شود. [[قرآن کریم]] از این اثر به محکم بودن قدم‌ها یاد می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>.
*در مقابل این ملکه، تذبذب / بی‌ثباتی و رنگ‌رنگ شدن قرار دارد. این صفت در [[قرآن کریم]] به [[سختی]] مذمّت شده است: {{متن قرآن|مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«میان آن (دو گروه) سرگردان مانده‌اند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۲.</ref>.


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']]


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۳۷

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آرامش (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


مقدمه

  • در قرآن کریم، آیه‌ای به چشم می‌آید که الطافی خاص را نسبت به شماری از بندگان نیکوکار حضرت حق به نمایش می‌گذارد. این آیه در قرآن بی‌نمونه بوده، از بالاترین مراتب الطاف الهی خبر می‌دهد: ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي[۱]. این آیه هم به جِوار حق حضرت - و نه به بهشت - به عنوان ضیافت خاصّ او دعوت می‌نماید؛ و هم دعوت شدگان را به صفت رضا - که نزد اهل دل، در شمار برترین صفات است-، یاد می‌کند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان پیامبر اکرم(ص) و خاندان معصومش(ع) می‌شمارد[۲].
  • این دعوت، تنها شامل حال کسانی است که از نفس مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از آرامش، ثبات و وقار - که هر سه در دانش اخلاق سخت به یکدیگر نزدیک می‌باشند- برخوردارند؛ هرچند می‌توان آرامش و ثبات را صفت قلب، و وقار را تنها صفت عمل محسوب داشت.
  • به‌ هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی کردار و گفتارشان از وقار کافی برخوردار بوده، نشان از وقار و آرامش نفس آنان دارد.
  • حضرت حق در این زمینه می‌فرماید: ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا[۳].
  • اینان را هیچ تندبادی به حرکت در نمی‌آورد و از ثباتشان نمی‌کاهد. از همین روست که نه اضطرابی بر آنان روی می‌آورد، و نه ترسی بر آنان وارد می‌شود: ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۴].
  • آنان چون بنائی محکم در مقابل مشکلات می‌ایستند، اگر توانستند آن را مرتفع، و اگر نتوانستند بر آن صبر می‌ورزند: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ[۵][۶].
  • از همین روست که اینان نه چیزی را قبل از زمان خودش طلب می‌کنند، و نه غیر از رضای حضرت حق در پی دیگری سر می‌نهند: ﴿ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[۷].
  • آنان به‌خاطر آرامشی که از آن برخوردارند، اندیشه‌ورزی را هماره پیشاپیش سخن و کردار خود در حرکت دارند؛ و از همین روست که آنچه از آنان دیده می‌شود، شایسته عاقلان و نه جاهلان و احمقان است. به این آیه شریفه بنگرید: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ [۸][۹].
  • به دست آوردن این فضیلت امّا، در کمال دشواری است. قرآن کریم به‌وضوح بر این مطلب که ریاضات دینی و شرعی، مقدّمه لازم برای تحصیل این صفت است، گواهی می‌دهد: ﴿فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ [۱۰]، ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۱].
  • از این‌رو، بر کسانی که در پی تحصیل آرامش خاطرند، لازم است که به انجام واجبات و مستحبات پرداخته از تمامی اقسام محرّمات اجتناب ورزند. به دیگر سخن، تحصیل ملکه تقوی تنها راه رسیدن به سرمقصد آرامش است و بس؛ حضرت حق خود در این زمینه می‌فرماید: ﴿فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ[۱۲]. و باز می‌فرماید: ﴿أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۱۳][۱۴].

اشاره‌ای به یک اشتباه مشهور

  • فضائل سراسر فطری بوده، آدمی را توان آن هست که به صورت فطری فضائل را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که می‌تواند میان هریک از فضائل و رذائل نیز، به‌واسطه فطرت خود تفاوت نهد.
  • اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از فضائل با برخی دیگر یکسان می‌نماید. این سخن به‌ویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات به‌کار می‌رود، بیشتر مشخّص می‌شود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که به‌وفور در بسیاری از کتب اخلاق دیده می‌شود-، از همین قسم است. گاه تأنّی در مقام سکون، و سکون در مقام صبر و... به‌کار برده می‌شود. این از آن‌ روست که دانشمندان، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی تسامح قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ شایسته خویش به کار نمی‌برده‌اند[۱۵].
  • آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب شریف "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر می‌دهیم، که هرچند سخن ایشان در غایت استواری است، امّا کاربرد اصطلاحات در کلام ایشان از نوعی تسامح برخوردار است.
  • در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات می‌پردازیم:

تأنّی / ملایمت

  • منظور از این اصطلاح، آن است که آدمی به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، خویشتن‌داری و احتیاط در کارها است.
  • در مقابل این ملکه نیز، عجله و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده -، آن است که آدمی پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه فاسد و باطل نمودن استعدادهای آدمی است[۱۶].

طمأنینه / آرامش

سکینه / وقار

  • این ملکه، آدمی را همچون کوهی استوار در مقابل طوفان‌های حوادث پای برجا می‌دارد، و او را در رسیدن به مشکل‌ترین هدف‌ها ثابت نگاه می‌دارد. اثر این ملکه، وقار و تسلّط کامل بر اعصاب است.
  • در مقابل این ملکه نیز، سبک‌سری قرار دارد. انسان سبک‌سر در مقابل کوچکترین مصیبت و مشکل به فریاد و فغان پرداخته، آرامش خویش را از دست می‌دهد. پر واضح است که چنین کس، نمی‌تواند هیچ مشکلی را از مقابل خویشتن برداشته به مبارزه با آن بپردازد: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا[۱۸][۱۹].

ثبات / استواری

  • این ملکه امّا، موجب می‌شود تا آدمی از استواری لازم در قلب و ایمان خود برخوردار شده، اثر آن نیز همان استواری در کارها بوده که از پی این ملکه حاصل می‌شود. قرآن کریم از این اثر به محکم بودن قدم‌ها یاد می‌فرماید: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۲۰].
  • در مقابل این ملکه، تذبذب / بی‌ثباتی و رنگ‌رنگ شدن قرار دارد. این صفت در قرآن کریم به سختی مذمّت شده است: ﴿مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا[۲۱][۲۲].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰
  2. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۵۷.
  3. «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
  4. «آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.
  5. «بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
  6. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۵۸.
  7. «و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.
  8. «پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
  9. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۵۹.
  10. «و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.
  11. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  12. «پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.
  13. «آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند ؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۰۹.
  14. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۵۹-۶۰.
  15. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۰.
  16. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۱.
  17. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۱.
  18. «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.
  19. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۱-۶۲.
  20. «اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  21. «میان آن (دو گروه) سرگردان مانده‌اند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.
  22. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۶۲.