امید در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
*[[امید]] در لغت به معنای [[گمان]] وقوع خیری ممکن‌الحصول در [[آینده]] آمده است<ref>مفردات، ص۳۴۶؛ الفروق‌اللغویه، ص۲۴۸، "رجا"؛ التحقیق، ج۴، ص۷۰، "رجو".</ref>. معانی [[ترس]]، توقع، [[انتظار]] و [[شوق]] نیز برای آن ذکر شده است<ref>مجمع‌البحرین، ج۲، ص۱۵۵، "رجو"؛ نثر طوبی، ج۱، ص۲۹۷؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۸۴۴، "رجاء".</ref>. شاید بتوان گفت این معانی به لوازم معنای [[امید]] یا به بخشی از آن اشاره دارد، زیرا از آن رو که متعلق [[امید]] امری ممکن الحصول است نه قطعی، و [[ترس]] از تحقق نیافتن آن وجود دارد [[امید]] را به [[خوف]] معنا کرده‌اند و از آن رو که متعلَّق [[امید]]، امری خیر و مسرّت بخش است و طبعا موجب [[اشتیاق]] شخص [[امیدوار]] به آن امر شده و حالت [[انتظار]] و توقع به او دست می‌دهد، [[امید]] را به توقع و [[شوق]] و [[انتظار]] معنا کرده‌اند<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*[[امید]] در لغت به معنای [[گمان]] وقوع خیری ممکن‌الحصول در [[آینده]] آمده است<ref>مفردات، ص۳۴۶؛ الفروق‌اللغویه، ص۲۴۸، "رجا"؛ التحقیق، ج۴، ص۷۰، "رجو".</ref>. معانی [[ترس]]، توقع، [[انتظار]] و [[شوق]] نیز برای آن ذکر شده است<ref>مجمع‌البحرین، ج۲، ص۱۵۵، "رجو"؛ نثر طوبی، ج۱، ص۲۹۷؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۸۴۴، "رجاء".</ref>. شاید بتوان گفت این معانی به لوازم معنای [[امید]] یا به بخشی از آن اشاره دارد، زیرا از آن رو که متعلق [[امید]] امری ممکن الحصول است نه قطعی، و [[ترس]] از تحقق نیافتن آن وجود دارد [[امید]] را به [[خوف]] معنا کرده‌اند و از آن رو که متعلَّق [[امید]]، امری خیر و مسرّت بخش است و طبعا موجب [[اشتیاق]] شخص [[امیدوار]] به آن امر شده و حالت [[انتظار]] و توقع به او دست می‌دهد، [[امید]] را به توقع و [[شوق]] و [[انتظار]] معنا کرده‌اند<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*در اصطلاح [[علم]] [[اخلاق]]، به راحتی و لذتی که از [[انتظار]] تحقق امری [[محبوب]]، در [[قلب]] حاصل می‌شود [[امید]] می‌گویند<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*در اصطلاح [[علم]] [[اخلاق]]، به راحتی و لذتی که از [[انتظار]] تحقق امری [[محبوب]]، در [[قلب]] حاصل می‌شود [[امید]] می‌گویند<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*موضوع [[امید]] در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] با مشتقات واژه "[[رجاء]]"{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}} <ref>«هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref> و "عسی"{{متن قرآن|قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref> «گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیده‌ایم، (موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref> طرح شده است. در برخی از [[آیات]] نیز [[امید]] با واژه‌هایی مانند عسی{{متن قرآن|فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ}}<ref> «آنگاه بیماردلان را خواهی دید که برای آنان سر و دست می‌شکنند؛ می‌گویند بیم داریم که بلایی به ما رسد ؛ بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.</ref> و لعلّ{{متن قرآن|فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}} «و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد»<ref> سوره طه، آیه ۴۴.</ref> به [[خداوند]] نسبت داده شده است. در این‌گونه موارد، اگر نگوییم استعمال [[امید]] مجازی است، باید آن را با توجه به [[انسانها]] و [[اعمال]] و [[رفتار]] آنها تصور کرد و گفت [[خداوند]] در موارد مزبور خواسته است با این روش، مخاطب یا شخص دیگری را نسبت به وقوع امری [[امیدوار]] سازد<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*موضوع [[امید]] در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] با مشتقات واژه "[[رجاء]]"{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}} <ref>«هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref> و "عسی"{{متن قرآن|قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref> «گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیده‌ایم، (موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref> طرح شده است. در برخی از [[آیات]] نیز [[امید]] با واژه‌هایی مانند عسی{{متن قرآن|فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ}}<ref> «آنگاه بیماردلان را خواهی دید که برای آنان سر و دست می‌شکنند؛ می‌گویند بیم داریم که بلایی به ما رسد ؛ بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.</ref> و لعلّ{{متن قرآن|فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}}<ref> «و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۴.</ref> به [[خداوند]] نسبت داده شده است. در این‌گونه موارد، اگر نگوییم استعمال [[امید]] مجازی است، باید آن را با توجه به [[انسانها]] و [[اعمال]] و [[رفتار]] آنها تصور کرد و گفت [[خداوند]] در موارد مزبور خواسته است با این روش، مخاطب یا شخص دیگری را نسبت به وقوع امری [[امیدوار]] سازد<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*البته با همین رویکرد است که [[آیات]] یاد شده به موضوع این مقاله مربوط گشته و بررسی می‌شود؛ همچنین بحث [[ناامیدی]] در قالب واژگانی همچون: "[[یأس]]"{{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> «و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیده‌اند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره عنکبوت، آیه ۲۳.</ref>، "قنوط"{{متن قرآن|قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ}}<ref> «گفتند: ما به تو نویدی راستین می‌دهیم و از ناامیدان مباش» سوره حجر، آیه ۵۵.</ref> و "إبلاس"{{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}}<ref> «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹.</ref> مطرح است. [[یأس]] به معنای نبودن [[امید]] و [[طمع]]<ref>مقاییس اللغه، ج۶، ص۱۵۳؛ مفردات، ص۸۹۲، "یأس".</ref>، قنوط به معنای [[یأس]] شدید<ref>لسان‌العرب، ج۱۱، ص۳۱۹؛ التحقیق، ج۹، ص۳۲۵، "قنط".</ref> و إبلاس به معنای [[یأس]] شدیدی که از سوء عمل شخصی ناشی شده و موجب [[حزن]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۳۳۰، "بلس".</ref> یا [[حزن]] ناشی از [[یأس]] شدید<ref>مفردات، ص۱۴۳، "بلس".</ref> آمده است. افزون بر موارد یاد شده، مفهوم [[امید]] در [[آیات]] فراوان دیگری که در آنها از [[خداوند سبحان]] با اوصاف "[[رحیم]]"، "[[غفور]]" و "[[توّاب]]" یاد شده و [[آیات]] مشتمل بر [[وعده‌های الهی]] قابل بررسی و پیگیری است.
*البته با همین رویکرد است که [[آیات]] یاد شده به موضوع این مقاله مربوط گشته و بررسی می‌شود؛ همچنین بحث [[ناامیدی]] در قالب واژگانی همچون: "[[یأس]]"{{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> «و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیده‌اند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره عنکبوت، آیه ۲۳.</ref>، "قنوط"{{متن قرآن|قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ}}<ref> «گفتند: ما به تو نویدی راستین می‌دهیم و از ناامیدان مباش» سوره حجر، آیه ۵۵.</ref> و "إبلاس"{{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}}<ref> «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹.</ref> مطرح است. [[یأس]] به معنای نبودن [[امید]] و [[طمع]]<ref>مقاییس اللغه، ج۶، ص۱۵۳؛ مفردات، ص۸۹۲، "یأس".</ref>، قنوط به معنای [[یأس]] شدید<ref>لسان‌العرب، ج۱۱، ص۳۱۹؛ التحقیق، ج۹، ص۳۲۵، "قنط".</ref> و إبلاس به معنای [[یأس]] شدیدی که از سوء عمل شخصی ناشی شده و موجب [[حزن]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۳۳۰، "بلس".</ref> یا [[حزن]] ناشی از [[یأس]] شدید<ref>مفردات، ص۱۴۳، "بلس".</ref> آمده است. افزون بر موارد یاد شده، مفهوم [[امید]] در [[آیات]] فراوان دیگری که در آنها از [[خداوند سبحان]] با اوصاف "[[رحیم]]"، "[[غفور]]" و "[[توّاب]]" یاد شده و [[آیات]] مشتمل بر [[وعده‌های الهی]] قابل بررسی و پیگیری است.
*برخی درصدد برآمده‌اند تا [[امید]] بخش‌ترین [[آیات]] را شناسایی کنند. در این زمینه [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}}<ref> «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۹۰.</ref> یا {{متن قرآن|وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا}}<ref> و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۰.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۱۰۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}} <ref>«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳؛ التبیان، ج۹، ص۳۷؛ تفسیر فرات کوفی، ص۵۷۰.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}} <ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در می‌گذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا}}<ref> «بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند و پروردگار شما داناتر است که چه کس رهیافته‌تر است» سوره اسراء، آیه ۸۴؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۷؛ الصافی، ج۴، ص۳۷۷؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۴۷.</ref> ذکر شده است. به [[نقل]] [[حضرت امیرالمؤمنین]] از [[رسول خدا]]{{صل}} امیدبخش‌ترین [[آیات]]، [[آیه]] ۱۱۴ هود است: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ}}<ref>«و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.</ref><ref>تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۲۰۳؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref>. برخی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده‌اند که امیدبخش‌ترین [[آیات]]، [[آیه]] ۵ [[ضحی]] است: {{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۲۱۳؛ الدرالمنثور، ج۸، ص۵۴۳.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲-۴۰۳.</ref>.
*برخی درصدد برآمده‌اند تا [[امید]] بخش‌ترین [[آیات]] را شناسایی کنند. در این زمینه [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}}<ref> «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۹۰.</ref> یا {{متن قرآن|وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا}}<ref> و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۰.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۱۰۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}} <ref>«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳؛ التبیان، ج۹، ص۳۷؛ تفسیر فرات کوفی، ص۵۷۰.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}} <ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در می‌گذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا}}<ref> «بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند و پروردگار شما داناتر است که چه کس رهیافته‌تر است» سوره اسراء، آیه ۸۴؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۷؛ الصافی، ج۴، ص۳۷۷؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۴۷.</ref> ذکر شده است. به [[نقل]] [[حضرت امیرالمؤمنین]] از [[رسول خدا]]{{صل}} امیدبخش‌ترین [[آیات]]، [[آیه]] ۱۱۴ هود است: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ}}<ref>«و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.</ref><ref>تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۲۰۳؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref>. برخی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده‌اند که امیدبخش‌ترین [[آیات]]، [[آیه]] ۵ [[ضحی]] است: {{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۲۱۳؛ الدرالمنثور، ج۸، ص۵۴۳.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲-۴۰۳.</ref>.
==[[امید]] عامل حرکت==
==[[امید]] عامل حرکت==
*[[امید]]، عامل حرکت [[انسان]] به سوی کمال است. بر پایه [[روایات]] هرکس به چیزی [[امید]] داشته باشد، برای رسیدن به آن می‌کوشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰؛ الکافی، ج۲، ص۶۸؛ تحف‌العقول، ص۲۱۳، ۳۶۲.</ref>. انجام [[اعمال]] مناسب و پرهیز از امور منافی نشانه [[امید]] است: {{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>، بنابراین، تنها کسی که از [[گناهان]] پرهیز و به [[وظیفه]] خود عمل کرده و اسباب [[امید]] را فراهم کند، [[شایسته]] است به [[فضل]] [[الهی]] [[امید]] داشته باشد<ref>احیاء علوم الدین، ج۴، ص۲۳۱۸.</ref>، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[ایمان]]، [[هجرت]] و [[جهاد]] را عوامل [[امید]] به [[رحمت]] [[حق]] دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.</ref> [[دلیل]] مطلب یاد شده آن است که هرگونه راحتی قلبی، [[امید]] نیست، بلکه امر محبوبی که [[انسان]] توقع آن را دارد، اگر بیشتر اسباب آن فراهم بود راحتی قلبی ناشی از [[انتظار]] آن [[امید]] است و اگر اسباب آن فراهم نبود، [[غرور]] و حماقت است و اگر معلوم نبود که اسباب آن موجود است یا معدوم، تمنی و آرزوست<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹؛ جامع السعادات، ج۱، ص۲۸۱.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۳.</ref>.
*[[امید]]، عامل حرکت [[انسان]] به سوی کمال است. بر پایه [[روایات]] هرکس به چیزی [[امید]] داشته باشد، برای رسیدن به آن می‌کوشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰؛ الکافی، ج۲، ص۶۸؛ تحف‌العقول، ص۲۱۳، ۳۶۲.</ref>. انجام [[اعمال]] مناسب و پرهیز از امور منافی نشانه [[امید]] است: {{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>، بنابراین، تنها کسی که از [[گناهان]] پرهیز و به [[وظیفه]] خود عمل کرده و اسباب [[امید]] را فراهم کند، [[شایسته]] است به [[فضل]] [[الهی]] [[امید]] داشته باشد<ref>احیاء علوم الدین، ج۴، ص۲۳۱۸.</ref>، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[ایمان]]، [[هجرت]] و [[جهاد]] را عوامل [[امید]] به [[رحمت]] [[حق]] دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.</ref> [[دلیل]] مطلب یاد شده آن است که هرگونه راحتی قلبی، [[امید]] نیست، بلکه امر محبوبی که [[انسان]] توقع آن را دارد، اگر بیشتر اسباب آن فراهم بود راحتی قلبی ناشی از [[انتظار]] آن [[امید]] است و اگر اسباب آن فراهم نبود، [[غرور]] و حماقت است و اگر معلوم نبود که اسباب آن موجود است یا معدوم، تمنی و آرزوست<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹؛ جامع السعادات، ج۱، ص۲۸۱.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۳.</ref>.

نسخهٔ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امید است. "امید" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امید (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • امید در لغت به معنای گمان وقوع خیری ممکن‌الحصول در آینده آمده است[۱]. معانی ترس، توقع، انتظار و شوق نیز برای آن ذکر شده است[۲]. شاید بتوان گفت این معانی به لوازم معنای امید یا به بخشی از آن اشاره دارد، زیرا از آن رو که متعلق امید امری ممکن الحصول است نه قطعی، و ترس از تحقق نیافتن آن وجود دارد امید را به خوف معنا کرده‌اند و از آن رو که متعلَّق امید، امری خیر و مسرّت بخش است و طبعا موجب اشتیاق شخص امیدوار به آن امر شده و حالت انتظار و توقع به او دست می‌دهد، امید را به توقع و شوق و انتظار معنا کرده‌اند[۳].
  • در اصطلاح علم اخلاق، به راحتی و لذتی که از انتظار تحقق امری محبوب، در قلب حاصل می‌شود امید می‌گویند[۴][۵].
  • موضوع امید در بسیاری از آیات قرآن کریم با مشتقات واژه "رجاء"﴿مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ [۶] و "عسی"﴿قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۷] طرح شده است. در برخی از آیات نیز امید با واژه‌هایی مانند عسی﴿فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ[۸] و لعلّ﴿فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى[۹] به خداوند نسبت داده شده است. در این‌گونه موارد، اگر نگوییم استعمال امید مجازی است، باید آن را با توجه به انسانها و اعمال و رفتار آنها تصور کرد و گفت خداوند در موارد مزبور خواسته است با این روش، مخاطب یا شخص دیگری را نسبت به وقوع امری امیدوار سازد[۱۰].
  • البته با همین رویکرد است که آیات یاد شده به موضوع این مقاله مربوط گشته و بررسی می‌شود؛ همچنین بحث ناامیدی در قالب واژگانی همچون: "یأس"﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۱]، "قنوط"﴿قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ[۱۲] و "إبلاس"﴿وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ[۱۳] مطرح است. یأس به معنای نبودن امید و طمع[۱۴]، قنوط به معنای یأس شدید[۱۵] و إبلاس به معنای یأس شدیدی که از سوء عمل شخصی ناشی شده و موجب حزن است[۱۶] یا حزن ناشی از یأس شدید[۱۷] آمده است. افزون بر موارد یاد شده، مفهوم امید در آیات فراوان دیگری که در آنها از خداوند سبحان با اوصاف "رحیم"، "غفور" و "توّاب" یاد شده و آیات مشتمل بر وعده‌های الهی قابل بررسی و پیگیری است.
  • برخی درصدد برآمده‌اند تا امید بخش‌ترین آیات را شناسایی کنند. در این زمینه آیات ﴿وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ[۱۸] یا ﴿وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا[۱۹][۲۰]؛ ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [۲۱] و ﴿وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ [۲۲] و ﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا[۲۳] ذکر شده است. به نقل حضرت امیرالمؤمنین از رسول خدا(ص) امیدبخش‌ترین آیات، آیه ۱۱۴ هود است: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ[۲۴][۲۵]. برخی از امام باقر(ع) نقل کرده‌اند که امیدبخش‌ترین آیات، آیه ۵ ضحی است: ﴿وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى[۲۶][۲۷][۲۸].

امید عامل حرکت

  • امید، عامل حرکت انسان به سوی کمال است. بر پایه روایات هرکس به چیزی امید داشته باشد، برای رسیدن به آن می‌کوشد[۲۹]. انجام اعمال مناسب و پرهیز از امور منافی نشانه امید است: ﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا[۳۰]، بنابراین، تنها کسی که از گناهان پرهیز و به وظیفه خود عمل کرده و اسباب امید را فراهم کند، شایسته است به فضل الهی امید داشته باشد[۳۱]، چنان‌که قرآن کریم ایمان، هجرت و جهاد را عوامل امید به رحمت حق دانسته است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ[۳۲] دلیل مطلب یاد شده آن است که هرگونه راحتی قلبی، امید نیست، بلکه امر محبوبی که انسان توقع آن را دارد، اگر بیشتر اسباب آن فراهم بود راحتی قلبی ناشی از انتظار آن امید است و اگر اسباب آن فراهم نبود، غرور و حماقت است و اگر معلوم نبود که اسباب آن موجود است یا معدوم، تمنی و آرزوست[۳۳][۳۴].
  • حرکت تکاملی انسان باید به خداوند، سرای آخرت، لقای خدا و رحمت الهی منتهی شود و انسان تا به امور یاد شده امید نداشته باشد حرکت تکاملی او تحقق نخواهد یافت، ازاین‌رو قرآن کریم امید به خدا: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ...[۳۵]، جهان آخرت: ﴿...وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ...[۳۶]، لقاء اللّه: ﴿مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ...[۳۷] و رحمت حق: ﴿...وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ[۳۸] را مطرح کرده و در حد ضرورت و لزوم از آنها یاد کرده و نیز بیان داشته است که اگر کسی به لقای الهی امید داشته باشد قطعا به آن خواهد رسید﴿مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۳۹][۴۰].

متعلق امید

امور عادی و دنیوی

  • گاهی متعلَّق امید، امری دنیوی است، چنان که یعقوب(ع) امید داشت خداوند همه فرزندان وی را نزد او جمع آورد﴿قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۴۱] و موسی(ع) امید داشت آتشی بیاورد تا خانواده وی خود را گرم کنند﴿إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ[۴۲]؛ ﴿فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ [۴۳] و همسر فرعون امید داشت موسی(ع) برای وی و فرعون سودی داشته باشد﴿وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ[۴۴][۴۵].

امور معنوی و الهی

  • در آیات فراوانی امید به امور معنوی و الهی تعلق گرفته است؛ مانند: امید به آخرت﴿وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ[۴۶]، عفو الهی﴿فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا[۴۷]، رحمت حق﴿عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا[۴۸]؛ ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [۴۹]، رستگاری﴿فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ[۵۰]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵۱]، پوشاندن گناهان و وارد کردن به بهشت ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ[۵۲]، هدایت یافتگی ﴿فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ[۵۳]؛ ﴿...كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [۵۴]، تقوا﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۵۵]، شکرگزاری﴿...يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [۵۶]، تعقّل﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۵۷]، تفکّر﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ [۵۸]، تذکّر﴿وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۵۹]، یقین به لقای الهی﴿يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ[۶۰]، تسلیم﴿كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ [۶۱]، منع کافران از آسیب‌رساندن به مؤمنان﴿عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا [۶۲]، پیروز کردن مؤمنان﴿فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ [۶۳]، نابود ساختن دشمنان و جانشین کردن مؤمنان در زمین﴿عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۶۴]، توبه الهی﴿عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۶۵]، هدایت الهی﴿وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا[۶۶]، برخورداری از نعمت‌های خداوند﴿فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا[۶۷] و ایجاد دوستی بین مؤمنان و دشمنانشان﴿عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۶۸]. در برخی آیات نیز به راضی شدن رسول اکرم(ص)﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى[۶۹] و رسیدن ایشان به مقام محمود که مقام شفاعت است﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا[۷۰] اظهار امید شده است[۷۱].

لقای خداوند

  • در آیاتی، امید به لقای الهی تعلق گرفته است؛ مانند﴿مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۷۲] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا [۷۳][۷۴].

امید به لقای الهی

  • مؤمنان خاص امیدشان به لقای الهی است﴿مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۷۵]؛ ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا[۷۶]. شبیه این مضمون در آیه ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ [۷۷] نیز آمده است. نوع مفسران در این‌گونه موارد امید [به] خدا را با حذف مضاف به معنای امید به ثواب و نعمت خداوند گرفته یا با تأویل بردن کلمه ﴿يَرْجُو به معنای "یخاف" و "یَخْشی"، جمله ﴿يَرْجُو اللَّهَ را "از خدا می‌ترسند" معنا می‌کنند[۷۸]؛ لیکن تحقیق در این زمینه آن است که آیه از معنای ظاهر و حقیقی خود خارج نگشته و در تفسیر آن به اراده خلاف ظاهر یا تقدیر گرفتن احتیاجی نیست، بر این اساس امید به خداوند مفهوم لطیف خود را دارد، زیرا رجاء و امید به ثواب الهی مرتبه‌ای از امید برای انسان‌هایی است که خداوند را از روی حجاب می‌شناسند و به او ایمان دارند؛ امّا متعلق امید انسان‌های اهل یقین، خود خداوند سبحان است[۷۹]؛ به گفته‌ای دیگر: امید به خدا به معنای تعلق قلب به خداوند و ایمان به اوست[۸۰]، چنان‌که رسول‌خدا(ص) و ائمه هدی(ع) در دعاها و مناجات‌هایشان خداوند سبحان را تنها امید خود: «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمُرْجَي»، «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَرْجُوُّ»[۸۱]، «أَنْتَ رَجَائِي»[۸۲] و نهایت امید خویش در مسیر بازگشت، «إِنَّكَ... وَ غَايَةُ رَجَائِي فِي مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ»[۸۳] دانسته‌اند[۸۴].
  • ازاین‌رو انسان‌های کامل برخلاف دیگر انسان‌ها که متعلق امید آنان ثواب، نعمت و بهشت بوده و از کیفر الهی بیمناک‌اند، متعلق امید و بیم آنها وصل و هجران خداوند سبحان است، چنان‌که در دعای کمیل آمده است: «فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ»[۸۵][۸۶].

گستره امید و آثار آن

  • همه انسان‌ها به نوعی امیدوارند؛ امّا هرگز وسعت محدوده امید انسان مادّی که تنها به دنیا و نعمت‌های زوال‌پذیر آن دل بسته است به اندازه محدوده امید انسان الهی نیست که افزون بر نعمت‌های دنیا﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۸۷] چشم‌روشنی او در نعمت‌های ماندگار آخرت﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا[۸۸] و بالاتر از آن لقای الهی﴿مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ [۸۹] است و اساساً این دو قابل قیاس نیستند: ﴿وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ * أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ[۹۰][۹۱].
  • از جمله تفاوت‌های اساسی و بنیادین بین موحدان و غیر آنان تفاوت در کیفیت نگرش به فرجام انسان‌ها و چگونگی سرانجام وضع زمین است؛ پیروان ادیان الهی براساس داده‌های کتب آسمانی، معتقد به ظهور و بروز منجی انسان‌ها بوده[۹۲] و جهان را به سوی صلح و صفا در حرکت می‌بینند و به فرا رسیدن روزی امید دارند که متقیان و صالحان بر دنیا حکومت کنند: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۹۳]. انسان‌های بهره‌مند از تعلیمات انبیا و مؤمن به غیب بر این باورند که زندگی همراه با سعادت، خوشبختی و مقرون با عدل و آزادی در انتظار بشر است؛ امّا انسان مادی مسلک که از تعلیمات پیامبران و غیب بهره‌ای ندارد ممکن است به آینده بشر بدبین بوده و حتی احتمال دهد که زندگی بشر قبل از رسیدن به کمال خاتمه یافته و عمر جهان به انجام برسد[۹۴]، ازاین‌رو شیعه با الهام از تعالیم نورانی معصومین(ع) به فرا رسیدن روزی امیدوار است که جهان با ظهور حضرت قائم از ظلم و بیداد رهایی یافته و از عدل و داد پرشود، زمین برکات خود را ظاهر کند و تهیدستی یافت نشود و این همان تحقق معنای سخن خداوند است که عاقبت از آن متقیان است[۹۵]، چنان که باطل از بین رفتنی و حق پایدار و ثابت است﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ[۹۶]؛ ﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا[۹۷]؛ ﴿لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ[۹۸]؛ ﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ[۹۹] و کسانی که به ایام اللّه - که براساس روایتی از مصادیق آن، روز ظهور حضرت مهدی و رجعت ائمه(ع) است[۱۰۰]- امید ندارند باید منتظر کیفر سخت الهی باشند: ﴿قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۱۰۱][۱۰۲].
  • از آیات قرآن می‌توان آثار گوناگونی برای امید استفاده کرد؛ از جمله: صدور اعمال صالح﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا [۱۰۳]، صبر در برابر مشکلات[۱۰۴]: ﴿إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ[۱۰۵] و برخورد نیکو با مستمندان[۱۰۶]: ﴿وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا[۱۰۷][۱۰۸].

همراهی بیم و امید

ناامیدی

  • یأس و ناامیدی از رحمت خدا از گناهان کبیره است و خداوند از آن نهی کرده است [۱۲۱]: ﴿لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا[۱۲۲] و تنها گمراهان[۱۲۳]: ﴿قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ[۱۲۴] و کافران﴿وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ [۱۲۵] از رحمت حق ناامیدند. در ادعیه و روایات اهل بیت(ع) برخی از گناهان موجب ناامیدی شخص دانسته شده است[۱۲۶].انسان باید در هر شرایطی به رحمت خدا امیدوار باشد، زیرا گاهی در اوج ناامیدی رحمت حق شامل حال بندگانش می‌شود[۱۲۷]: ﴿وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ...[۱۲۸]؛ نیز ﴿وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ [۱۲۹]؛ ﴿حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ[۱۳۰]. آیه ۲۳ عنکبوت کفر به آیات خدا و لقای الهی را عامل ناامیدی از رحمت حق دانسته است[۱۳۱]: ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي...[۱۳۲]. و در آیاتی دیگر تأکید شده است که نباید هنگام وقوع سختی‌ها و مشکلات از رحمت حق ناامید شد[۱۳۳]: ﴿لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ[۱۳۴]؛ و نیز ﴿وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ [۱۳۵]؛ ﴿وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا [۱۳۶]؛ ﴿وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ [۱۳۷]. ناامیدی از لقای الهی و آخرت، دارای پیامدهای ناگواری مانند داخل شدن در آتش جهنم [۱۳۸]، رها شدن در طغیان﴿وَلَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ [۱۳۹]، درخواست‌های نادرست از پیامبران(ع)﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ [۱۴۰]؛ ﴿وَقَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا [۱۴۱] و نزول عذاب الهی﴿وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا [۱۴۲]؛ ﴿قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ [۱۴۳] است[۱۴۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مفردات، ص۳۴۶؛ الفروق‌اللغویه، ص۲۴۸، "رجا"؛ التحقیق، ج۴، ص۷۰، "رجو".
  2. مجمع‌البحرین، ج۲، ص۱۵۵، "رجو"؛ نثر طوبی، ج۱، ص۲۹۷؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۸۴۴، "رجاء".
  3. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۲.
  4. المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹.
  5. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۲.
  6. «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.
  7. «گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیده‌ایم، (موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
  8. «آنگاه بیماردلان را خواهی دید که برای آنان سر و دست می‌شکنند؛ می‌گویند بیم داریم که بلایی به ما رسد ؛ بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.
  9. «و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۴.
  10. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۲.
  11. «و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیده‌اند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره عنکبوت، آیه ۲۳.
  12. «گفتند: ما به تو نویدی راستین می‌دهیم و از ناامیدان مباش» سوره حجر، آیه ۵۵.
  13. «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹.
  14. مقاییس اللغه، ج۶، ص۱۵۳؛ مفردات، ص۸۹۲، "یأس".
  15. لسان‌العرب، ج۱۱، ص۳۱۹؛ التحقیق، ج۹، ص۳۲۵، "قنط".
  16. التحقیق، ج۱، ص۳۳۰، "بلس".
  17. مفردات، ص۱۴۳، "بلس".
  18. «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۹۰.
  19. و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۰.
  20. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۱۰۶.
  21. «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳؛ التبیان، ج۹، ص۳۷؛ تفسیر فرات کوفی، ص۵۷۰.
  22. «و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در می‌گذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.
  23. «بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند و پروردگار شما داناتر است که چه کس رهیافته‌تر است» سوره اسراء، آیه ۸۴؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۷؛ الصافی، ج۴، ص۳۷۷؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۴۷.
  24. «و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.
  25. تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۲۰۳؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۰۷-۳۰۸.
  26. «و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.
  27. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۲۱۳؛ الدرالمنثور، ج۸، ص۵۴۳.
  28. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۲-۴۰۳.
  29. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰؛ الکافی، ج۲، ص۶۸؛ تحف‌العقول، ص۲۱۳، ۳۶۲.
  30. «پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  31. احیاء علوم الدین، ج۴، ص۲۳۱۸.
  32. «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.
  33. المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹؛ جامع السعادات، ج۱، ص۲۸۱.
  34. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۳.
  35. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد...» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  36. «و به روز بازپسین امیدوار باشید...» سوره عنکبوت، آیه ۳۶.
  37. «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد...» سوره عنکبوت، آیه ۵.
  38. «و به بخشایش پروردگارش امید می‌برد» سوره زمر، آیه ۹.
  39. «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.
  40. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۳.
  41. «(یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۸۳.
  42. «(یاد کن) آنگاه را که موسی به خانواده‌اش گفت: من آتشی دیدم، به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله‌ای آتش برایتان می‌آورم باشد که گرم شوید» سوره نمل، آیه ۷.
  43. پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.
  44. «و همسر فرعون گفت: روشنی چشمی برای من و توست، او را نکشید باشد که به ما سود رساند یا آنکه او را به فرزندی بگیریم و آنان درنمی‌یافتند (که چه می‌کنند)» سوره قصص، آیه ۹.
  45. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۴.
  46. «و به سوی (مردم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم) که گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید و به روز بازپسین امیدوار باشید و در این (سر) زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره عنکبوت، آیه ۳۶.
  47. «که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۹.
  48. «باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸
  49. «و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.
  50. «اما آنکه توبه کرده و ایمان آورده و کاری شایسته انجام داده است، امید است که از رستگاران باشد» سوره قصص، آیه ۶۷.
  51. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  52. «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است» سوره تحریم، آیه ۸.
  53. «پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸
  54. «بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  55. «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.
  56. «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  57. «ما آن را قرآنی عربی فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.
  58. «این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  59. «و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.
  60. «هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.
  61. «بدین‌گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می‌گرداند باشد که گردن نهید» سوره نحل، آیه ۸۱.
  62. «باشد که خداوند سختی کافران را (از شما) باز دارد و خداوند سختگیرتر و سخت کیفرتر است» سوره نساء، آیه ۸۴.
  63. «بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.
  64. «امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
  65. «باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.
  66. «و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیک‌تر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۴.
  67. «امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد» سوره کهف، آیه ۴۰.
  68. «امید است خداوند میان شما و کسانی از آنان که با هم دشمنی دارید دوستی اندازد و خداوند تواناست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۷.
  69. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  70. «و پاره‌ای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.
  71. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۴.
  72. «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.
  73. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  74. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۴.
  75. «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.
  76. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  77. «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.
  78. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج۲۱، ص۱۷۳؛ کشف‌الاسرار، ج۸، ص۲۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۸.
  79. تفسیر صدرالمتألهین، ج۳، ص۲۰۴.
  80. المیزان، ج۱۶، ص۲۸۹.
  81. بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۶۷؛ ج۸۳، ص۳۴۸.
  82. بحارالانوار، ج۹۵، ص۲۶.
  83. کامل الزیارات، ص۹۲.
  84. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۴-۴۰۵.
  85. اقبال‌الاعمال، ج۳، ص۳۳۵؛ بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۹۶.
  86. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۵.
  87. «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.
  88. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  89. «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.
  90. «و هر چه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمی‌ورزید؟ * آیا آنکه بدو وعده‌ای نیکو داده‌ایم و او آن را خواهد دید چون کسی است که او را از کالای زندگانی این جهان برخوردار کرده‌ایم سپس در روز رستخیز از خوانده‌شدگان (به سوی دوزخ) است؟» سوره قصص، آیه ۶۰-۶۱.
  91. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۵.
  92. تاریخ الغیبة الکبری، ص۲۵۳.
  93. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  94. مجموعه آثار، ج۳، ص۳۵۸ - ۳۶۱، "امدادهای غیبی در زندگی بشر".
  95. بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۸-۳۳۹.
  96. «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.
  97. «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
  98. «تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۸.
  99. «بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.
  100. الخصال، ص۱۰۸؛ نورالثقلین، ج۲، ص۵۲۶؛ اطیب‌البیان، ج۱۲، ص۱۱۴.
  101. «به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که می‌کرده‌اند کیفر دهد» سوره جاثیه، آیه ۱۴.
  102. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۵-۴۰۶.
  103. «پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰. مجمع‌البیان، ج۶، ص۷۷۰.
  104. المیزان، ج۵، ص۶۳؛ نمونه، ج۴، ص۱۰۹.
  105. «اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتاده‌اید آنان نیز چون شما به رنج افتاده‌اند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند» سوره نساء، آیه ۱۰۴.
  106. مجمع‌البیان، ج۶، ص۶۳۴؛ المیزان، ج۱۳، ص۸۲-۸۳.
  107. «و اگر در جست و جوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی می‌گردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.
  108. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۶.
  109. «بندگانم را آگاه کن که بی‌گمان منم که آمرزنده بخشاینده‌ام * و عذاب من است که عذاب دردناک است» سوره حجر، آیه ۴۹-۵۰.
  110. «و خداوند شما را از خویش پروا می‌دهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.
  111. «همان که از (خداوند) بخشنده در نهان می‌هراسد و دلی بازگردنده (به درگاه ما) می‌آورد» سوره ق، آیه ۳۳.
  112. تفسیر صدرالمتالهین، ج۳، ص۲۰۵ - ۲۰۶.
  113. «و به بخشایش او امید می‌برند و از عذاب وی می‌هراسند» سوره اسراء، آیه ۵۷.
  114. «که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.
  115. «آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.
  116. نهج‌البلاغه، حکمت ۳۷۷.
  117. بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۹۰.
  118. الکافی، ج۲، ص۶۷.
  119. الفتوحات المکیه، ج۱۳، ص۶۱۹.
  120. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۶-۴۰۷.
  121. المیزان، ج۱۱، ص۲۳۴.
  122. «از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد» سوره زمر، آیه ۵۳.
  123. مجمع‌البیان، ج۶، ص۵۲۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۱۸۱.
  124. «گفت: و جز گمراهان چه کسی از بخشایش پروردگار خویش ناامید می‌گردد؟» سوره حجر، آیه ۵۶.
  125. «و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷؛ مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۵؛ المیزان، ج۱۱، ص۲۳۴ - ۲۳۵.
  126. اقبال الاعمال، ج۱، ص۱۱۵؛ مکاتیب الرسول، ج۳، ص۵۷۴.
  127. المیزان، ج۱۶،ص۲۰۲؛ نمونه،ج۱۶،ص۴۶۹-۴۷۰.
  128. «و اوست که باران را پس از آنکه (مردم) نومید شوند فرو می‌فرستد و بخشایش خویش را می‌گستراند» سوره شوری، آیه ۲۸
  129. «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹
  130. «تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که (مردم در وعده پشتیبانی) به آنان دروغ گفته‌اند، (ناگهان) یاری ما به آنان رسید و هر کس را که می‌خواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمی‌شود» سوره یوسف، آیه ۱۱۰.
  131. مجمع‌البیان، ج۸، ص۴۳۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۱۹.
  132. «و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیده‌اند از بخشایش من ناامیدند...» سوره عنکبوت، آیه ۲۳.
  133. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۶۷؛ نمونه، ج۲۰، ص۳۲۰.
  134. «آدمی هرگز از خواستن نیکی خسته نمی‌گردد اما چون گزندی بدو رسد نومید و بی‌انگیزه می‌شود» سوره فصلت، آیه ۴۹
  135. «و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹
  136. «و چون به آدمی نعمت دهیم روی برمی‌تابد و با تکبّر کناره می‌جوید و چون بدی بدو رسد ناامید می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۸۳
  137. «و چون به مردم بخشایشی بچشانیم بدان شادمان می‌گردند و اگر برای کارهایی که کرده‌اند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید می‌گردند» سوره روم، آیه ۳۶.
  138. ﴿إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ * أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ «به یقین آنان که لقای ما را امید نمی‌برند و به زندگی این جهان خشنود و به آن دلگرمند و آنان که از نشانه‌های ما غافلند * به سزای آنچه می‌کردند، جایگاهشان آتش است» سوره یونس، آیه ۷-۸.
  139. «و اگر خداوند برای مردم، همگون شتابی که در خیر دارند شرّ را پیش می‌افکند عمرشان سر می‌آمد پس ما کسانی را که لقای ما را امید نمی‌برند سرگردان در سرکشی‌شان وا می‌گذاریم» سوره یونس، آیه ۱۱.
  140. «و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره یونس، آیه ۱۵
  141. «و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند می‌گویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستاده‌اند یا پروردگارمان را نمی‌بینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه ۲۱.
  142. «و بی‌گمان به شهری در آمده‌اند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمی‌دیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰
  143. «به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که می‌کرده‌اند کیفر دهد» سوره جاثیه، آیه ۱۴.
  144. ذبیح‌زاده، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۷.