نظم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[نظم]]، در کتب لغت به معنای آراستن، ترتیب دادن کار و...<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۲۸۲.</ref>، و [[انضباط]] نیز به معنای سامان گرفتن، ترتیب و درستی، عدم [[هرج و مرج]] و... آمده است<ref>دهخدا، لغت نامه، ص ۴۱۲.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*نظم، در کتب لغت به معنای آراستن، ترتیب دادن کار و...<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۲۸۲.</ref>، و [[انضباط]] نیز به معنای سامان گرفتن، ترتیب و درستی، عدم [[هرج و مرج]] و... آمده است<ref>دهخدا، لغت نامه، ص ۴۱۲.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} نمونه کامل رعایت [[نظم]] و [[انضباط]] در میان [[مردم]] بود؛ نظمی دقیق و [[الهی]] که بر همه [[شئون]] و [[رفتار]] آن [[حضرت]]، اعم از [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ایشان [[حاکم]] بود. این مسئله ما را بر آن داشت که با توجه به اهمیت [[نظم]] و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] به گوشه‌هایی از [[نظم]] و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} که [[اسوه]] [[مردم]] معرفی شده‌اند، اشاره کنیم<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} نمونه کامل رعایت نظم و [[انضباط]] در میان [[مردم]] بود؛ نظمی دقیق و [[الهی]] که بر همه [[شئون]] و [[رفتار]] آن [[حضرت]]، اعم از [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ایشان [[حاکم]] بود. این مسئله ما را بر آن داشت که با توجه به اهمیت نظم و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] به گوشه‌هایی از نظم و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} که [[اسوه]] [[مردم]] معرفی شده‌اند، اشاره کنیم<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] فردی==
==رعایت [[نظم در امور]] فردی==
===امور ظاهری‌===
===امور ظاهری‌===
*از شاخصه‌های رعایت [[نظم در امور]] فردی، توجه به [[آراستگی]] ظاهری است و [[رسول خدا]]{{صل}} همیشه با ظاهری آراسته در اجتماع ظاهر می‌شد<ref>رضی الدین طبرسی، مکارم اخلاق، ص ۳۴ - ۳۵.</ref>. ایشان در مسافرت نیز به [[نظم]] ظاهری خود بی‌توجه نبود و پیوسته، پنج چیز را با خود به همراه داشت: آیینه، سرمه‌دان، شانه، مسواک و قیچی<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۱۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۵ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج ۳، ص ۳۳۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*از شاخصه‌های رعایت [[نظم در امور]] فردی، توجه به [[آراستگی]] ظاهری است و [[رسول خدا]]{{صل}} همیشه با ظاهری آراسته در اجتماع ظاهر می‌شد<ref>رضی الدین طبرسی، مکارم اخلاق، ص ۳۴ - ۳۵.</ref>. ایشان در مسافرت نیز به نظم ظاهری خود بی‌توجه نبود و پیوسته، پنج چیز را با خود به همراه داشت: آیینه، سرمه‌دان، شانه، مسواک و قیچی<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۱۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۵ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج ۳، ص ۳۳۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*از دیگر مظاهر شخصی [[نظم]] و [[انضباط]] در [[سیره نبوی]]{{صل}} نام نهادن بر حیوانات، سلاح‌ها و دیگر وسایل شخصی ایشان بود<ref>جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۲۲.</ref> که این کار باعث وجود [[نظم]] بیشتر د ر [[زندگی شخصی]] [[پیامبر]]{{صل}} شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*از دیگر مظاهر شخصی نظم و [[انضباط]] در [[سیره نبوی]]{{صل}} نام نهادن بر حیوانات، سلاح‌ها و دیگر وسایل شخصی ایشان بود<ref>جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۲۲.</ref> که این کار باعث وجود نظم بیشتر د ر [[زندگی شخصی]] [[پیامبر]]{{صل}} شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
===تقسیم ساعات شبانه روز===
===تقسیم ساعات شبانه روز===
*[[پیامبر]]{{صل}} امور [[زندگی]] خود را با [[نظم]] خاصی انجام می‌داد؛ به گونه‌ای که [[خانواده]] و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] نیز به خوبی می‌دانستند که ایشان در انجام منظم کارهای خویش، دقت خاصی دارند. اوقات در [[زندگی]] [[رسول خدا]]{{صل}} تنظیم شده بود؛ به گونه‌ای که ایشان در هر بخش از این اوقات به انجام برنامه‌ای خاص می‌پرداخت. [[روایت]] شده است، "چون ایشان به منزل می‌رفت، اوقات خویش را به سه قسمت تقسیم می‌کرد: قسمتی را برای [[عبادت]] [[خدا]]؛ قسمتی را برای [[اهل بیت]] خود؛ و قسمتی را برای خود. سپس وقت ویژه خود را میان خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد و در وقت ویژه [[مردم]]، [[عام و خاص]] را می‌پذیرفت و چیزی از آنان مضایقه نمی‌کرد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابن اثیر، النهایه، ج۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} امور [[زندگی]] خود را با نظم خاصی انجام می‌داد؛ به گونه‌ای که [[خانواده]] و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] نیز به خوبی می‌دانستند که ایشان در انجام منظم کارهای خویش، دقت خاصی دارند. اوقات در [[زندگی]] [[رسول خدا]]{{صل}} تنظیم شده بود؛ به گونه‌ای که ایشان در هر بخش از این اوقات به انجام برنامه‌ای خاص می‌پرداخت. [[روایت]] شده است، "چون ایشان به منزل می‌رفت، اوقات خویش را به سه قسمت تقسیم می‌کرد: قسمتی را برای [[عبادت]] [[خدا]]؛ قسمتی را برای [[اهل بیت]] خود؛ و قسمتی را برای خود. سپس وقت ویژه خود را میان خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد و در وقت ویژه [[مردم]]، [[عام و خاص]] را می‌پذیرفت و چیزی از آنان مضایقه نمی‌کرد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابن اثیر، النهایه، ج۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*[[ابوذر غفاری]]، از [[یاران]] با وفای [[پیامبر]]{{صل}} در روایتی از آن [[حضرت]]، که نشان دهنده [[نظم]] و [[انضباط]] در [[کارها]] و انجام دادن به موقع امور در [[سیره مدیریتی]] ایشان است، چنین [[نقل]] می‌کند: "بر [[عاقل]] [[واجب]] است که برای خود ساعاتی داشته باشد: ساعتی برای [[مناجات]] با [[پروردگار]]؛ ساعتی برای [[محاسبه]] و رسیدگی به [[اعمال]] و [[کردار]] خود؛ ساعتی برای [[تفکر]] در آن‌چه [[خداوند]] نسبت به او انجام داده است؛ و ساعتی برای خلوت با خویش از این و [[بهره]] گرفتن از [[حلال]]"<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸ و حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*[[ابوذر غفاری]]، از [[یاران]] با وفای [[پیامبر]]{{صل}} در روایتی از آن [[حضرت]]، که نشان دهنده نظم و [[انضباط]] در [[کارها]] و انجام دادن به موقع امور در [[سیره مدیریتی]] ایشان است، چنین [[نقل]] می‌کند: "بر [[عاقل]] [[واجب]] است که برای خود ساعاتی داشته باشد: ساعتی برای [[مناجات]] با [[پروردگار]]؛ ساعتی برای [[محاسبه]] و رسیدگی به [[اعمال]] و [[کردار]] خود؛ ساعتی برای [[تفکر]] در آن‌چه [[خداوند]] نسبت به او انجام داده است؛ و ساعتی برای خلوت با خویش از این و [[بهره]] گرفتن از [[حلال]]"<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸ و حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*از این [[حدیث]] چنین بر می‌آید که [[عقلانیت]] [[انسان]] به داشتن [[برنامه‌ریزی]] و [[نظم]] در [[کارها]] و اجرای به موقع امور وابسته است و سیرة [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بر پایه همین برنامه‌ها [[استوار]] بود؛ تلاش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای ایجاد نظمی [[الهی]]، بخشی از اهداف [[رسالت]] ایشان بود<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*از این [[حدیث]] چنین بر می‌آید که [[عقلانیت]] [[انسان]] به داشتن [[برنامه‌ریزی]] و نظم در [[کارها]] و اجرای به موقع امور وابسته است و سیرة [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بر پایه همین برنامه‌ها [[استوار]] بود؛ تلاش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای ایجاد نظمی [[الهی]]، بخشی از اهداف [[رسالت]] ایشان بود<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] [[سیاسی]]==
==رعایت [[نظم در امور]] [[سیاسی]]==
===[[ابلاغ]] [[رسالت الهی]]===
===[[ابلاغ]] [[رسالت الهی]]===
*از ارکان [[نظم]] و [[انضباط]]، انجام به موقع امور و نیز تلاش برای انجام دقیق و کامل آن کار است. [[پیامبر خدا]]{{صل}} در راه [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت و در تمام این مراحل، در هر جایگاهی و به اقتضای آن به [[وظیفه]] خویش عمل کرد؛ مثلا، در دوران [[دعوت]] مخفیانه، تنها کارهایی را انجام می‌داد که با [[دعوت پنهانی]] سنخیت داشته باشد و یا در ایام علنی شدن [[دعوت]] کارهایی را می‌کردند که در حیطه [[دعوت علنی]] باشد و با آن مغایرتی نداشته باشد؛ تا اینکه سرانجام، پیروزی‌های [[مسلمانان]] در آینده‌ای نزدیک رقم خورد و [[اسلام]] منتشر شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*از ارکان نظم و [[انضباط]]، انجام به موقع امور و نیز تلاش برای انجام دقیق و کامل آن کار است. [[پیامبر خدا]]{{صل}} در راه [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت و در تمام این مراحل، در هر جایگاهی و به اقتضای آن به [[وظیفه]] خویش عمل کرد؛ مثلا، در دوران [[دعوت]] مخفیانه، تنها کارهایی را انجام می‌داد که با [[دعوت پنهانی]] سنخیت داشته باشد و یا در ایام علنی شدن [[دعوت]] کارهایی را می‌کردند که در حیطه [[دعوت علنی]] باشد و با آن مغایرتی نداشته باشد؛ تا اینکه سرانجام، پیروزی‌های [[مسلمانان]] در آینده‌ای نزدیک رقم خورد و [[اسلام]] منتشر شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*[[دعوت]] [[نبی]] [[خدا]]{{صل}}، چهار مرحله داشت که هر مرحله‌ای نیز برای خود شیوه‌ای خاص داشت:  
*[[دعوت]] [[نبی]] [[خدا]]{{صل}}، چهار مرحله داشت که هر مرحله‌ای نیز برای خود شیوه‌ای خاص داشت:  
#مرحله سرّی که سه یا پنج سال به طول انجامید؛  
#مرحله سرّی که سه یا پنج سال به طول انجامید؛  
خط ۳۱: خط ۳۱:
#[[مبارزه]] با تمام کسانی که راه [[پیشرفت]] [[اسلام]] را سد کرده بودند<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح، ج ۲، ص ۳۴۲ و محمدسعید رمضان البوطی، فقه السیره، ص ۶۷.</ref>.
#[[مبارزه]] با تمام کسانی که راه [[پیشرفت]] [[اسلام]] را سد کرده بودند<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح، ج ۲، ص ۳۴۲ و محمدسعید رمضان البوطی، فقه السیره، ص ۶۷.</ref>.
*مراحل [[دعوت پیامبر]]{{صل}} به [[اسلام]] نشان می‌دهد که ایشان با [[برنامه‌ریزی]] منظم و از پیش تعیین شده که البته نتیجه [[اوامر الهی]] بود، به [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش پرداخت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*مراحل [[دعوت پیامبر]]{{صل}} به [[اسلام]] نشان می‌دهد که ایشان با [[برنامه‌ریزی]] منظم و از پیش تعیین شده که البته نتیجه [[اوامر الهی]] بود، به [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش پرداخت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*ایجاد [[نظم]] و [[امنیت فراگیر]] بدون برپایی [[حکومتی]] [[مقتدر]]، ممکن نیست و [[رسول خدا]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[تأسیس دولت]] [[نبوی]] پرداخت؛ اما از آنجا که بافت [[اجتماعی]] [[مدینه]] به [[علت]] حضور [[اقوام]] و طوایف مختلف بسیار ناهمگون و به سبب وجود جنگ‌های دیرینه میان [[مردم مدینه]] نا آرام بود و همچنین، وجود خلق و خوهای مختلف بین [[مهاجران]] و [[انصار]] باعث شد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در زمان ورود به [[مدینه]] به ایجاد [[مسجد]] و نیز برقراری [[پیمان برادری]] بین [[مسلمانان]] بپردازد تا با [[وحدت مسلمانان]]، اساس [[نظام اسلامی]] [[استوار]] شده، راه برای ایجاد سریع‌تر [[حکومت اسلامی]] فراهم آید. سپس با تدوین میثاق‌نامه [[مدینه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج، ۱، ص۵۰۱-۵۰۴.</ref> که در [[حقیقت]]، اولین [[قانون]] اساسی در [[مدینه]] به حساب می‌آمد، [[نظم]] و [[انسجام]] بیشتری به [[جامعه]] آنجا بخشید<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*ایجاد نظم و [[امنیت فراگیر]] بدون برپایی [[حکومتی]] [[مقتدر]]، ممکن نیست و [[رسول خدا]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[تأسیس دولت]] [[نبوی]] پرداخت؛ اما از آنجا که بافت [[اجتماعی]] [[مدینه]] به [[علت]] حضور [[اقوام]] و طوایف مختلف بسیار ناهمگون و به سبب وجود جنگ‌های دیرینه میان [[مردم مدینه]] نا آرام بود و همچنین، وجود خلق و خوهای مختلف بین [[مهاجران]] و [[انصار]] باعث شد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در زمان ورود به [[مدینه]] به ایجاد [[مسجد]] و نیز برقراری [[پیمان برادری]] بین [[مسلمانان]] بپردازد تا با [[وحدت مسلمانان]]، اساس [[نظام اسلامی]] [[استوار]] شده، راه برای ایجاد سریع‌تر [[حکومت اسلامی]] فراهم آید. سپس با تدوین میثاق‌نامه [[مدینه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج، ۱، ص۵۰۱-۵۰۴.</ref> که در [[حقیقت]]، اولین [[قانون]] اساسی در [[مدینه]] به حساب می‌آمد، نظم و [[انسجام]] بیشتری به [[جامعه]] آنجا بخشید<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*[[خاتم انبیاء]]{{صل}} برای ایجاد [[نظم]] و انظباط بیشتر [[دستور]] داد تا از [[مسلمانان]] [[مدینه]] سرشماری به عمل آید<ref>احمدبن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۳۸۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۹۱ و ابن ماجه، سنن، ج ۲، ص۱۳۳۷.</ref> و اطلاعات لازم برای [[برنامه‌ریزی]] دقیق [[آینده]]، در همه زمینه‌های [[اجتماعی]] و فردی ثبت شود. [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[مدینه]] با مشکلات و نابسامانی‌های فراوانی در راه انجام [[رسالت]] الهی‌اش روبرو بود تا اینکه سرانجام موفق شد با پشت سرگذاشتن همه این موانع و ناملایمات، بر مشکلات پیروز شده، رسالتش را به سرانجام برسانند<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.
*[[خاتم انبیاء]]{{صل}} برای ایجاد نظم و انظباط بیشتر [[دستور]] داد تا از [[مسلمانان]] [[مدینه]] سرشماری به عمل آید<ref>احمدبن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۳۸۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۹۱ و ابن ماجه، سنن، ج ۲، ص۱۳۳۷.</ref> و اطلاعات لازم برای [[برنامه‌ریزی]] دقیق [[آینده]]، در همه زمینه‌های [[اجتماعی]] و فردی ثبت شود. [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[مدینه]] با مشکلات و نابسامانی‌های فراوانی در راه انجام [[رسالت]] الهی‌اش روبرو بود تا اینکه سرانجام موفق شد با پشت سرگذاشتن همه این موانع و ناملایمات، بر مشکلات پیروز شده، رسالتش را به سرانجام برسانند<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.
*[[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} آن بود که با ایجاد [[نظم]] و انظباط میان [[مسلمانان]]، آنان را متحد سازد؛ به گونه‌ای که دوران ۲۳ ساله [[رسالت پیامبر]]{{صل}} با همین دیدگاه شکل گرفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.
*[[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} آن بود که با ایجاد نظم و انظباط میان [[مسلمانان]]، آنان را متحد سازد؛ به گونه‌ای که دوران ۲۳ ساله [[رسالت پیامبر]]{{صل}} با همین دیدگاه شکل گرفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] [[نظامی]] (میدان‌های [[جنگ]])==
==رعایت [[نظم در امور]] [[نظامی]] (میدان‌های [[جنگ]])==
خط ۴۲: خط ۴۲:
*[[پیامبر]]{{صل}} اوقات خود را به سه قسمت تقسیم کرده و آن قسمت از وقت را که ویژه خود بود، بین خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد. پس [[خواص]] و پس از آنها سایر [[مردم]] به نزد ایشان وارد می‌شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی از وقت خود را از آنان دریغ نمی‌فرمود. در این [[دیدارها]]، ‌اهل [[فضل]] به اندازه فضلشان در [[دین]]، بر دیگران مقدم بودند و ‌ترجیح داده می‌شدند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۴۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} اوقات خود را به سه قسمت تقسیم کرده و آن قسمت از وقت را که ویژه خود بود، بین خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد. پس [[خواص]] و پس از آنها سایر [[مردم]] به نزد ایشان وارد می‌شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی از وقت خود را از آنان دریغ نمی‌فرمود. در این [[دیدارها]]، ‌اهل [[فضل]] به اندازه فضلشان در [[دین]]، بر دیگران مقدم بودند و ‌ترجیح داده می‌شدند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۴۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
===امور عبادی‌===
===امور عبادی‌===
*[[عبادت]] [[پیامبر]]{{صل}} نیز مانند دیگر اعمالش [[نظم]] خاصی داشت. از [[عایشه]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} معمولاً هر شب پس از [[نماز]] عشاء در آغاز شب می‌خوابید و سپس بر می‌خاست و [[نماز]] می‌گزارد. چون نزدیک [[سحر]] می‌شد، [[نماز وتر]] خود را می‌گزارد و آن گاه در بستر خود می‌آرمید و همین که آوای [[اذان]] را می‌شنید، شتابان از جای بر می‌خاست و برای [[نماز صبح]] به سوی [[مسجد]] بیرون می‌رفت<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۷۶؛ نسائی، سنن، ج ۱، ص ۴۳۷ و ابن حبان، صحیح، ج ۶، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*[[عبادت]] [[پیامبر]]{{صل}} نیز مانند دیگر اعمالش نظم خاصی داشت. از [[عایشه]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} معمولاً هر شب پس از [[نماز]] عشاء در آغاز شب می‌خوابید و سپس بر می‌خاست و [[نماز]] می‌گزارد. چون نزدیک [[سحر]] می‌شد، [[نماز وتر]] خود را می‌گزارد و آن گاه در بستر خود می‌آرمید و همین که آوای [[اذان]] را می‌شنید، شتابان از جای بر می‌خاست و برای [[نماز صبح]] به سوی [[مسجد]] بیرون می‌رفت<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۷۶؛ نسائی، سنن، ج ۱، ص ۴۳۷ و ابن حبان، صحیح، ج ۶، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*منظم بودن صف‌های [[نماز جماعت]] از اموری بود که در [[سیره]] [[رسول خدا]]{{صل}} به شدت به آن توجه می‌شد و ایشان [[دوست]] داشت پیروانش مرتب و منظم باشند؛ از این رو، بر [[نظم]] و ترتیب خصوصا در امر [[جماعت]] بسیار تأکید داشت و پیوسته می‌فرمود: "ای [[مردم]]! صف‌هایتان را منظم کنید و دوش به دوش هم بایستید تا فاصله و جدایی و خللی میان شما نباشد و نامرتب نباشید که [[خداوند]] دلهایتان را از یکدیگر دور می‌کند و بدانید که من شما را از پشت سر می‌بینم"<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۳۰ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۸۰ و با مضامینی مشابه در: مسند احمد، ج ۴، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۶ و ابن خزیمه، صحیح، ج ۱، ص ۸۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*منظم بودن صف‌های [[نماز جماعت]] از اموری بود که در [[سیره]] [[رسول خدا]]{{صل}} به شدت به آن توجه می‌شد و ایشان [[دوست]] داشت پیروانش مرتب و منظم باشند؛ از این رو، بر نظم و ترتیب خصوصا در امر [[جماعت]] بسیار تأکید داشت و پیوسته می‌فرمود: "ای [[مردم]]! صف‌هایتان را منظم کنید و دوش به دوش هم بایستید تا فاصله و جدایی و خللی میان شما نباشد و نامرتب نباشید که [[خداوند]] دلهایتان را از یکدیگر دور می‌کند و بدانید که من شما را از پشت سر می‌بینم"<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۳۰ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۸۰ و با مضامینی مشابه در: مسند احمد، ج ۴، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۶ و ابن خزیمه، صحیح، ج ۱، ص ۸۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*آن [[حضرت]]، صف‌های [[نماز]] را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت می‌کند<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱؛ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۶۱ و صحیح ابن حبان، ج ۵، ص ۵۴۴.</ref>. [[نقل]] شده است، روزی آن [[حضرت]] برای [[نماز]] به [[مسجد]] وارد شد و وقتی خواست تکبیرة الإحرام بگوید، متوجه شد که سینه مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است؛ پس فرمود: "[[بندگان خدا]] صفوف خود را منظم کنید وگرنه میان دل‌هایتان [[اختلاف]] خواهد افتاد"<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱، محیی الدین النووی، المجموع، ج ۴، ص ۲۲۶ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. روایت‌های دیگری نیز با تعابیر مختلف در این باره [[نقل]] شده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.
*آن [[حضرت]]، صف‌های [[نماز]] را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت می‌کند<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱؛ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۶۱ و صحیح ابن حبان، ج ۵، ص ۵۴۴.</ref>. [[نقل]] شده است، روزی آن [[حضرت]] برای [[نماز]] به [[مسجد]] وارد شد و وقتی خواست تکبیرة الإحرام بگوید، متوجه شد که سینه مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است؛ پس فرمود: "[[بندگان خدا]] صفوف خود را منظم کنید وگرنه میان دل‌هایتان [[اختلاف]] خواهد افتاد"<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱، محیی الدین النووی، المجموع، ج ۴، ص ۲۲۶ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. روایت‌های دیگری نیز با تعابیر مختلف در این باره [[نقل]] شده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.
===[[مسجد]]؛ پایگاه ساماندهی و انتظام بخشی امور===
===[[مسجد]]؛ پایگاه ساماندهی و انتظام بخشی امور===
*[[مسجد]] در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} تنها مرکز [[پرستش]] نبود؛ بلکه پایگاهی برای سازماندهی‌ها و انتظام‌بخشی به امور [[مدینه]] نیز محسوب می‌شد و همه گونه امور از [[تعلیمات دینی]] و [[علمی]] گرفته تا [[امور سیاسی]]، [[نظامی]]، [[اقتصادی]] و [[قضایی]] در آنجا صورت می‌گرفت؛ به گونه‌ای که گفته شده است؛ هر یک از ستون‌های [[مسجد]] به سبب نوع فعالیتی که در کنار آن صورت می‌گرفت، به نامی معروف شده بود؛ مثلا ستونی که در کنار آن [[رسول خدا]]{{صل}} با [[نمایندگان]] [[قبایل]] [[عرب]] به [[گفتگو]] می‌پرداخت، به ستون وفود ([[جایگاه]] هیئت‌ها) و ستونی که معمولا [[جایگاه]] [[تهجد]] و شب زنده‌داری‌های [[حضرت]] بود، ستون [[تهجد]] ([[جایگاه]] شب زنده‌داری) نام گرفته بود و...<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶.</ref>. استفاده از هر یک از ستون‌ها برای کاری مشخص، خود، نشان‌دهنده توجه [[رسول خدا]]{{صل}} به [[نظم]] و [[انضباط]] است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.
*[[مسجد]] در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} تنها مرکز [[پرستش]] نبود؛ بلکه پایگاهی برای سازماندهی‌ها و انتظام‌بخشی به امور [[مدینه]] نیز محسوب می‌شد و همه گونه امور از [[تعلیمات دینی]] و [[علمی]] گرفته تا [[امور سیاسی]]، [[نظامی]]، [[اقتصادی]] و [[قضایی]] در آنجا صورت می‌گرفت؛ به گونه‌ای که گفته شده است؛ هر یک از ستون‌های [[مسجد]] به سبب نوع فعالیتی که در کنار آن صورت می‌گرفت، به نامی معروف شده بود؛ مثلا ستونی که در کنار آن [[رسول خدا]]{{صل}} با [[نمایندگان]] [[قبایل]] [[عرب]] به [[گفتگو]] می‌پرداخت، به ستون وفود ([[جایگاه]] هیئت‌ها) و ستونی که معمولا [[جایگاه]] [[تهجد]] و شب زنده‌داری‌های [[حضرت]] بود، ستون [[تهجد]] ([[جایگاه]] شب زنده‌داری) نام گرفته بود و...<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶.</ref>. استفاده از هر یک از ستون‌ها برای کاری مشخص، خود، نشان‌دهنده توجه [[رسول خدا]]{{صل}} به نظم و [[انضباط]] است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.





نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نظم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

رعایت نظم در امور فردی

امور ظاهری‌

  • از شاخصه‌های رعایت نظم در امور فردی، توجه به آراستگی ظاهری است و رسول خدا(ص) همیشه با ظاهری آراسته در اجتماع ظاهر می‌شد[۵]. ایشان در مسافرت نیز به نظم ظاهری خود بی‌توجه نبود و پیوسته، پنج چیز را با خود به همراه داشت: آیینه، سرمه‌دان، شانه، مسواک و قیچی[۶][۷].
  • از دیگر مظاهر شخصی نظم و انضباط در سیره نبوی(ص) نام نهادن بر حیوانات، سلاح‌ها و دیگر وسایل شخصی ایشان بود[۸] که این کار باعث وجود نظم بیشتر د ر زندگی شخصی پیامبر(ص) شد[۹].

تقسیم ساعات شبانه روز

رعایت نظم در امور سیاسی

ابلاغ رسالت الهی

  • از ارکان نظم و انضباط، انجام به موقع امور و نیز تلاش برای انجام دقیق و کامل آن کار است. پیامبر خدا(ص) در راه ابلاغ رسالت خویش، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت و در تمام این مراحل، در هر جایگاهی و به اقتضای آن به وظیفه خویش عمل کرد؛ مثلا، در دوران دعوت مخفیانه، تنها کارهایی را انجام می‌داد که با دعوت پنهانی سنخیت داشته باشد و یا در ایام علنی شدن دعوت کارهایی را می‌کردند که در حیطه دعوت علنی باشد و با آن مغایرتی نداشته باشد؛ تا اینکه سرانجام، پیروزی‌های مسلمانان در آینده‌ای نزدیک رقم خورد و اسلام منتشر شد[۱۵].
  • دعوت نبی خدا(ص)، چهار مرحله داشت که هر مرحله‌ای نیز برای خود شیوه‌ای خاص داشت:
  1. مرحله سرّی که سه یا پنج سال به طول انجامید؛
  2. اعلان دعوت به سوی خدا؛ در این مرحله که ابتدا با انذار اقوام و خویشان رسول خدا(ص) آغاز شد وظیفه ایشان، تنها بیان و ابلاغ رسالت بود و تا زمان هجرت ادامه یافت؛‌
  3. مرحله دفاع از دعوت با شمشیر که تا صلح حدیبیه استمرار داشت؛
  4. مبارزه با تمام کسانی که راه پیشرفت اسلام را سد کرده بودند[۱۶].

رعایت نظم در امور نظامی (میدان‌های جنگ)

  • انضباط پایه نظامی گری است و هیچ ارتشی هر چند دارای نیرو و تجهیزات فراوان دیگران و کامل، بدون داشتن آن در هیچ نبردی پیروز نخواهد شد؛ و فرق اصلی نظامیان و دیگران، در درجه نخست، انضباطی است که نظامیان بدان پایبنداند. رسول اکرم(ص) برای ساماندهی امور جنگی، اهمیت بسیاری قائل بود؛ ایشان در جنگ‌ها نیروهایش را به صف می‌کرد و صف‌هایشان را مرتب می‌فرمود؛ آن‌گونه که گویی تیرها را در ترکش مرتب می‌کند[۲۳]. روزی سواد بن غزیه جلوتر از صف ایستاده بود و پیامبر(ص) با چوبه تیری به شکم او زد و فرمود: "ای سواد! در صف بایست!..."[۲۴]. بی‌نظمی‌های برخی مسلمانان در برخی غزوات شکست مسلمانان را در آن جنگ در پی داشت [۲۵][۲۶].

رعایت نظم در امور عبادی و اجتماعی‌

تنظیم وقت برای دیدارهای مردمی

  • پیامبر(ص) اوقات خود را به سه قسمت تقسیم کرده و آن قسمت از وقت را که ویژه خود بود، بین خود و مردم تقسیم می‌کرد. پس خواص و پس از آنها سایر مردم به نزد ایشان وارد می‌شدند و رسول خدا(ص) چیزی از وقت خود را از آنان دریغ نمی‌فرمود. در این دیدارها، ‌اهل فضل به اندازه فضلشان در دین، بر دیگران مقدم بودند و ‌ترجیح داده می‌شدند[۲۷][۲۸].

امور عبادی‌

  • عبادت پیامبر(ص) نیز مانند دیگر اعمالش نظم خاصی داشت. از عایشه نقل شده است که پیامبر خدا(ص) معمولاً هر شب پس از نماز عشاء در آغاز شب می‌خوابید و سپس بر می‌خاست و نماز می‌گزارد. چون نزدیک سحر می‌شد، نماز وتر خود را می‌گزارد و آن گاه در بستر خود می‌آرمید و همین که آوای اذان را می‌شنید، شتابان از جای بر می‌خاست و برای نماز صبح به سوی مسجد بیرون می‌رفت[۲۹][۳۰].
  • منظم بودن صف‌های نماز جماعت از اموری بود که در سیره رسول خدا(ص) به شدت به آن توجه می‌شد و ایشان دوست داشت پیروانش مرتب و منظم باشند؛ از این رو، بر نظم و ترتیب خصوصا در امر جماعت بسیار تأکید داشت و پیوسته می‌فرمود: "ای مردم! صف‌هایتان را منظم کنید و دوش به دوش هم بایستید تا فاصله و جدایی و خللی میان شما نباشد و نامرتب نباشید که خداوند دلهایتان را از یکدیگر دور می‌کند و بدانید که من شما را از پشت سر می‌بینم"[۳۱][۳۲].
  • آن حضرت، صف‌های نماز را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت می‌کند[۳۳]. نقل شده است، روزی آن حضرت برای نماز به مسجد وارد شد و وقتی خواست تکبیرة الإحرام بگوید، متوجه شد که سینه مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است؛ پس فرمود: "بندگان خدا صفوف خود را منظم کنید وگرنه میان دل‌هایتان اختلاف خواهد افتاد"[۳۴]. روایت‌های دیگری نیز با تعابیر مختلف در این باره نقل شده است[۳۵].

مسجد؛ پایگاه ساماندهی و انتظام بخشی امور


منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۲۸۲.
  2. دهخدا، لغت نامه، ص ۴۱۲.
  3. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۵.
  4. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۵.
  5. رضی الدین طبرسی، مکارم اخلاق، ص ۳۴ - ۳۵.
  6. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۱۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۵ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج ۳، ص ۳۳۳.
  7. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۵.
  8. جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۲۲.
  9. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۶.
  10. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابن اثیر، النهایه، ج۳، ص۳۰۳.
  11. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۶.
  12. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸ و حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰.
  13. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۶.
  14. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۶.
  15. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۷.
  16. جعفر مرتضی العاملی، الصحیح، ج ۲، ص ۳۴۲ و محمدسعید رمضان البوطی، فقه السیره، ص ۶۷.
  17. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۷.
  18. ابن هشام، السیرة النبویه، ج، ۱، ص۵۰۱-۵۰۴.
  19. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۷.
  20. احمدبن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۳۸۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۹۱ و ابن ماجه، سنن، ج ۲، ص۱۳۳۷.
  21. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۸.
  22. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۸.
  23. محمد بن جریر واقدی، المغازی ، ج ۱، ص۵۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۹۹ و محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج۲، ص۴۴۶.
  24. تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج۲، ص۴۴۶.
  25. المغازی، ج ۱، ص ۲۳۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۱۳ و السیرة النبویة، ج ۲، ص ۷۷ - ۷۸.
  26. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۸-۶۴۹.
  27. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۴۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۹.
  28. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۹.
  29. ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۷۶؛ نسائی، سنن، ج ۱، ص ۴۳۷ و ابن حبان، صحیح، ج ۶، ص ۳۲۸.
  30. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۹.
  31. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۳۰ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۸۰ و با مضامینی مشابه در: مسند احمد، ج ۴، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۶ و ابن خزیمه، صحیح، ج ۱، ص ۸۳.
  32. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۴۹.
  33. صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱؛ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۶۱ و صحیح ابن حبان، ج ۵، ص ۵۴۴.
  34. صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱، محیی الدین النووی، المجموع، ج ۴، ص ۲۲۶ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱.
  35. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۵۰.
  36. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶.
  37. عادلی، فاطمه و مصطفایی، مهدی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۵۰.