توحید ذاتی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"[[برهان]] فرجه" بنا بر آنچه در [[حدیث]] [[اصول کافی]] آمده است، این‌گونه تقریر می‌‌شود: اگر فرض کنیم دو واجب‌الوجود هست، لازم است فرجه، یعنی امتیازی میان آنها باشد؛ زیرا تکثر و دو تا بودن، فرع بر این است که هر کدام از آنها و لااقل یکی از آنها دارای چیزی باشد که دیگری ندارد؛ زیرا اگر هر چه یکی دارد، دیگری هم داشته باشد، و بالعکس، فرض تعدد مصداق نمی‌یابد. پس در میان دو ذات [[واجب]]، امر سومی لازم است که مابه‌الامتیاز آن دو باشد. آن امر سوم نیز به نوبه خود [[واجب]] است؛ زیرا اگر "ممکن" باشد، باید وجودش از [[ناحیه]] دیگری باشد. پس لازم می‌‌آید هر یک از واجب‌الوجودها در مرتبه ذات خود، از دیگری متمایز نباشد و با او یکی باشد و در مرتبه بعد، کثرت و تعدد پیدا شده باشد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۷۰.</ref>.
*"[[توحید ذاتی]]" عبارت است از: بی‌مانندی ذات [[حق]] از لحاظ [[وجوب]] وجود و قدم ذاتی و [[استقلال]] و لایتناهی بودن و شناختن ذات [[حق]]، به [[وحدت]] و [[یگانگی]].
*پس، آن امر سوم نیز واجب‌الوجود است. بر این اساس، وجود دو [[واجب]] مستلزم وجود سه [[واجب]] است و چون هر سه واجب‌اند و میان هر واجب‌الوجود با واجب‌الوجود دیگر فرجه و وجه امتیازی [[ضرورت]] دارد؛ [[واجب]] سوم باید از هر دو [[واجب]] دیگر ممتاز باشد. پس، باید دو مابه‌الامتیاز دیگر در کار باشد، تا این [[واجب]] را از دو [[واجب]] دیگر متمایز کند. بنابراین وجود سه [[واجب]] مستلزم پنج [[واجب]] است و چون [[علی]] الفرض، این دو [[واجب]] نیز باید از سه [[واجب]] قبلی ممتاز باشند، مستلزم این است که لااقل سه مابه‌الامتیاز دیگر، یعنی سه [[واجب]] دیگر در کار باشد، و این خود مستلزم هشت [[واجب]] است، و هشت [[واجب]] مستلزم سیزده [[واجب]] است، و سیزده [[واجب]] مستلزم بیست و یک [[واجب]] و بیست و یک [[واجب]] مستلزم سی و چهار [[واجب]] است و همین‌طور الی غیر النهایه. پس وجود دو [[واجب]] مستلزم بی‌نهایت واجب‌هاست، یعنی مستلزم این است که یک [[واجب]] از بی‌نهایت واجب‌ها ترکیب یافته باشد.
*[[توحید ذاتی]]، یعنی [[حقیقت]] الوهی، دومی بردار و تعددپذیر نیست؛ مثل و مانند ندارد: {{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}<ref>«چیزی مانند او نیست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>؛ و در مرتبه وجود او، موجودی نیست: {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}<ref>«و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۴.</ref><ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۲، ص۳۷ - ۳۶؛ همو، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۲۳؛ همو، الهیات شفا، ج۲، ص۲۳۶.</ref>.
*گذشته از اینکه ترکب با [[وجوب]] ناسازگار است؛ این نوع خاص ترکب، یعنی ترکب از اجزائی که هر جزء مستلزم جزء دیگر علاوه بر اجزاء مفروضه اولی باشد، محال است.
*[[توحید ذاتی]]، شامل دو اصل "احدیت" و "واحدیت" می‌‌شود. اولی بر نفی تجزی و انقسام در ذات بسیط [[الهی]] مبتنی است و دومی بر نفی شریک و شبیه ذات [[الهی]]: {{متن حدیث|إِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَدِيُّ الْمَعْنَى يَعْنِي بِهِ أَنَّهُ لَا يَنْقَسِمُ فِي وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْمٍ}}<ref>صدوق، التوحید، ص۸۴، باب ۳، ح۳.</ref>.
*برگشت [[برهان]] فرجه به [[برهان]] ترکیب است، با این تفاوت که در [[برهان]] فرجه این خصوصیت رعایت شده که اگر مابه‌الامتیازی در ذات [[واجب]] باشد، آن هم [[واجب]] خواهد بود، نه ممکن و از طرفی [[وحدت]] واقعی از دو [[واجب]] محال است. بین دو [[واجب]] همواره امکان بالقیاس وجود دارد. پس، دو [[واجب]]، سه [[واجب]] (حداقل) خواهد بود و سه [[واجب]] پنج [[واجب]] تا جایی که نهایتی برای آن قابل تصور نیست<ref>مطهری، مقالات فلسفی، ج۲، ص۲۷۸؛ همو، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۵۶؛ صدرالمتألهین شیرازی، شرح اصول کافی، ج۳، ص۳۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۷۱.</ref>.
*[[وحدت]]، در اینجا "[[وحدت]] حقه حقیقیه" بوده که عین ذات است، یعنی [[وحدت]] و [[واحد]] یکی است، نه ذاتی که به [[وحدت]] متصف باشد<ref>طباطبایی، بدایة الحکمه، ص۱۲۹.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۸۳.</ref>.
*از نگاه [[علامه طباطبایی]]، "[[احد]]"، امکان فرض تعدد را نفی می‌‌کند؛ اما "[[واحد]]"، این‌گونه نیست <ref>طباطبایی، المیزان، ج۲۰، سوره توحید.</ref>. از‌ این‌رو [[آیات قرآن]]، [[وحدت]] [[خداوند]] را با [[وصف]] "قهاریت" می‌‌ستایند تا فرض ثانی را برای [[خدا]] در جهت مماثل نفی کند، تا چه رسد به اینکه خدای دومی وجود داشته باشد<ref>طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۹۱ - ۸۶.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۸۴.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش