اصول دین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==ماهیت اصول دین== | ==ماهیت اصول دین== | ||
*مراد از اصول دین، [[پایههای اعتقادی دین]] است که نخست باید بدانها [[ایمان]] آورد و دیگر [[عقائد]] به عنوان [[فروع]] و زیرشاخههای آنها به حساب میآیند. اصول دین مربوط به [[اعتقاد]] [[باطنی]] و تدین ظاهری است و [[فروع دین]]، مربوط به عمل و [[تعبد]] است. [[اعتقاد]] به اصول دین باید اجتهادی و از روی [[فکر]] و تحقیق باشد، نه [[تقلید]]. در مقابل اصول دین، [[تسلیم]] لازم است و کسی که به اصول دین [[ایمان]] ندارد، از [[دین]] بیرون است<ref>ر.ک: محمدی، | *مراد از اصول دین، [[پایههای اعتقادی دین]] است که نخست باید بدانها [[ایمان]] آورد و دیگر [[عقائد]] به عنوان [[فروع]] و زیرشاخههای آنها به حساب میآیند. اصول دین مربوط به [[اعتقاد]] [[باطنی]] و تدین ظاهری است و [[فروع دین]]، مربوط به عمل و [[تعبد]] است. [[اعتقاد]] به اصول دین باید اجتهادی و از روی [[فکر]] و تحقیق باشد، نه [[تقلید]]. در مقابل اصول دین، [[تسلیم]] لازم است و کسی که به اصول دین [[ایمان]] ندارد، از [[دین]] بیرون است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰.</ref>. | ||
*[[فکر]] کردن در اصول دین نه تنها از نظر [[اسلام]] جایز و آزاد است، بلکه عقلاً [[واجب]] است و اظهار نظر در این اصول بدون [[تفکر]] و [[اندیشه]]، مورد پذیرش نخواهد بود. بر خلاف [[مسیحیت]] که اصول دین خود را منطقۀ ممنوعه برای [[عقل]] و [[فکر]] اعلام میکند و قلمرو [[ایمان]] را فقط قلمرو [[تسلیم]] میداند<ref>ر.ک: محمدی، | *[[فکر]] کردن در اصول دین نه تنها از نظر [[اسلام]] جایز و آزاد است، بلکه عقلاً [[واجب]] است و اظهار نظر در این اصول بدون [[تفکر]] و [[اندیشه]]، مورد پذیرش نخواهد بود. بر خلاف [[مسیحیت]] که اصول دین خود را منطقۀ ممنوعه برای [[عقل]] و [[فکر]] اعلام میکند و قلمرو [[ایمان]] را فقط قلمرو [[تسلیم]] میداند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۱.</ref>. | ||
==اصول دین در اصطلاح [[کلامی]]== | ==اصول دین در اصطلاح [[کلامی]]== | ||
*"اصول دین" اصطلاحی [[کلامی]] است که دو کاربرد دارد: در کاربرد اول همۀ [[اعتقادات]] [[اسلامی]] را شامل میشود و در مقابل [[فروع دین]] به کار میرود. کاربرد دیگر آن به سه اصل [[اعتقادی]] اختصاص دارد که عبارتند از [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]؛ دو اصل [[امامت]] و [[عدل]] از مسلمات [[مذهب]] شیعهاند که از آنها به عنوان "[[اصول مذهب]]" یاد میکنند و هر کس بدانها [[ایمان]] ندارد، از [[مذهب شیعه]] بیرون است اگر چه از [[اسلام]] بیرون نیست<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «اصول دین».</ref>. | *"اصول دین" اصطلاحی [[کلامی]] است که دو کاربرد دارد: در کاربرد اول همۀ [[اعتقادات]] [[اسلامی]] را شامل میشود و در مقابل [[فروع دین]] به کار میرود. کاربرد دیگر آن به سه اصل [[اعتقادی]] اختصاص دارد که عبارتند از [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]؛ دو اصل [[امامت]] و [[عدل]] از مسلمات [[مذهب]] شیعهاند که از آنها به عنوان "[[اصول مذهب]]" یاد میکنند و هر کس بدانها [[ایمان]] ندارد، از [[مذهب شیعه]] بیرون است اگر چه از [[اسلام]] بیرون نیست<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «اصول دین».</ref>. | ||
*"[[توحید]]" نخستین اصل است به معنای [[یگانگی خداوند متعال]]. "[[نبوت]]" به معنای [[پیامبری]] حضرت [[محمد]] {{صل}} و دیگر [[پیامبران الهی]] {{ع}}. "[[معاد]]" به معنای آن است که روزی همۀ [[مکلفان]] برای بازخواست و حساب در پیشگاه [[الهی]] گرد هم میآیند و هر کس به [[پاداش]] و [[کیفر]] خویش میرسد. "[[عدل]]" به معنای آن است که [[افعال خداوند]] [[متعال]] از سر [[دادگری]] و [[شایستگی]] است و به هیچ کس [[ستم]] نمیکند و هر چیز را در جای خویش نگاه میدارد. "[[امامت]]" بدین معناست که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[دوازده امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[منصب]] [[خلافت]] و [[امامت]] را بر عهده دارند و آنان [[منصوب]] [[خداوند]] متعالاند<ref>ر.ک: فرهنگ | *"[[توحید]]" نخستین اصل است به معنای [[یگانگی خداوند متعال]]. "[[نبوت]]" به معنای [[پیامبری]] حضرت [[محمد]] {{صل}} و دیگر [[پیامبران الهی]] {{ع}}. "[[معاد]]" به معنای آن است که روزی همۀ [[مکلفان]] برای بازخواست و حساب در پیشگاه [[الهی]] گرد هم میآیند و هر کس به [[پاداش]] و [[کیفر]] خویش میرسد. "[[عدل]]" به معنای آن است که [[افعال خداوند]] [[متعال]] از سر [[دادگری]] و [[شایستگی]] است و به هیچ کس [[ستم]] نمیکند و هر چیز را در جای خویش نگاه میدارد. "[[امامت]]" بدین معناست که پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[دوازده امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[منصب]] [[خلافت]] و [[امامت]] را بر عهده دارند و آنان [[منصوب]] [[خداوند]] متعالاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۳-۸۴.</ref>. | ||
==ملاک اصول دین== | ==ملاک اصول دین== | ||
*اصول پنجگانه از آن جهت [[انتخاب]] شدهاند که [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، سه اصلی هستند که [[ایمان]] به آنها جزء اهداف [[اسلام]] است و [[عدل]] و [[امامت]]، معرف [[مکتب]] خاص تشیعاند. [[عدل]] به خاطر اختلافنظرهایی که [[شیعه]]، [[معتزله]] و [[اشاعره]] در این باره دارند، قرار گرفتنش در [[اصول مذهب]] ضروری و اجتنابناپذیر است. اصل [[امامت]] نیز داخل در حوزۀ [[ایمان]] است چون [[امام]]، "[[حجت خدا]]" و "[[خلیفة الله]]" است و رابطۀ [[معنوی]] میان هر فرد [[مسلمان]] و [[انسان کامل]] در هر زمان ضروری است<ref>ر.ک: محمدی، | *اصول پنجگانه از آن جهت [[انتخاب]] شدهاند که [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، سه اصلی هستند که [[ایمان]] به آنها جزء اهداف [[اسلام]] است و [[عدل]] و [[امامت]]، معرف [[مکتب]] خاص تشیعاند. [[عدل]] به خاطر اختلافنظرهایی که [[شیعه]]، [[معتزله]] و [[اشاعره]] در این باره دارند، قرار گرفتنش در [[اصول مذهب]] ضروری و اجتنابناپذیر است. اصل [[امامت]] نیز داخل در حوزۀ [[ایمان]] است چون [[امام]]، "[[حجت خدا]]" و "[[خلیفة الله]]" است و رابطۀ [[معنوی]] میان هر فرد [[مسلمان]] و [[انسان کامل]] در هر زمان ضروری است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲.</ref>. | ||
*[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردم]] را به [[ایمان]] به این اصول [[دعوت]] کردهاند و [[رسالت پیامبر]] مقدمهای برای این ایمانهاست؛ اما [[ایمان]] به [[ملائکه]] و [[اعتقاد]] به همۀ ضروریات [[دین]] از قبیل [[نماز]] و [[روزه]] جزء [[هدف]] [[رسالت]] نیست، بلکه از لوازم [[ایمان]] به [[نبوت]] است، لذا جزء اصول دین نیستند<ref>ر.ک: محمدی، | *[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردم]] را به [[ایمان]] به این اصول [[دعوت]] کردهاند و [[رسالت پیامبر]] مقدمهای برای این ایمانهاست؛ اما [[ایمان]] به [[ملائکه]] و [[اعتقاد]] به همۀ ضروریات [[دین]] از قبیل [[نماز]] و [[روزه]] جزء [[هدف]] [[رسالت]] نیست، بلکه از لوازم [[ایمان]] به [[نبوت]] است، لذا جزء اصول دین نیستند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۲.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۳
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصول دین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ماهیت اصول دین
- مراد از اصول دین، پایههای اعتقادی دین است که نخست باید بدانها ایمان آورد و دیگر عقائد به عنوان فروع و زیرشاخههای آنها به حساب میآیند. اصول دین مربوط به اعتقاد باطنی و تدین ظاهری است و فروع دین، مربوط به عمل و تعبد است. اعتقاد به اصول دین باید اجتهادی و از روی فکر و تحقیق باشد، نه تقلید. در مقابل اصول دین، تسلیم لازم است و کسی که به اصول دین ایمان ندارد، از دین بیرون است[۱].
- فکر کردن در اصول دین نه تنها از نظر اسلام جایز و آزاد است، بلکه عقلاً واجب است و اظهار نظر در این اصول بدون تفکر و اندیشه، مورد پذیرش نخواهد بود. بر خلاف مسیحیت که اصول دین خود را منطقۀ ممنوعه برای عقل و فکر اعلام میکند و قلمرو ایمان را فقط قلمرو تسلیم میداند[۲].
اصول دین در اصطلاح کلامی
- "اصول دین" اصطلاحی کلامی است که دو کاربرد دارد: در کاربرد اول همۀ اعتقادات اسلامی را شامل میشود و در مقابل فروع دین به کار میرود. کاربرد دیگر آن به سه اصل اعتقادی اختصاص دارد که عبارتند از توحید، نبوت و معاد؛ دو اصل امامت و عدل از مسلمات مذهب شیعهاند که از آنها به عنوان "اصول مذهب" یاد میکنند و هر کس بدانها ایمان ندارد، از مذهب شیعه بیرون است اگر چه از اسلام بیرون نیست[۳].
- "توحید" نخستین اصل است به معنای یگانگی خداوند متعال. "نبوت" به معنای پیامبری حضرت محمد (ص) و دیگر پیامبران الهی (ع). "معاد" به معنای آن است که روزی همۀ مکلفان برای بازخواست و حساب در پیشگاه الهی گرد هم میآیند و هر کس به پاداش و کیفر خویش میرسد. "عدل" به معنای آن است که افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچ کس ستم نمیکند و هر چیز را در جای خویش نگاه میدارد. "امامت" بدین معناست که پس از پیامبر اسلام (ص)، دوازده امام معصوم (ع) منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند متعالاند[۴].
ملاک اصول دین
- اصول پنجگانه از آن جهت انتخاب شدهاند که توحید، نبوت و معاد، سه اصلی هستند که ایمان به آنها جزء اهداف اسلام است و عدل و امامت، معرف مکتب خاص تشیعاند. عدل به خاطر اختلافنظرهایی که شیعه، معتزله و اشاعره در این باره دارند، قرار گرفتنش در اصول مذهب ضروری و اجتنابناپذیر است. اصل امامت نیز داخل در حوزۀ ایمان است چون امام، "حجت خدا" و "خلیفة الله" است و رابطۀ معنوی میان هر فرد مسلمان و انسان کامل در هر زمان ضروری است[۵].
- پیامبر اکرم (ص) مردم را به ایمان به این اصول دعوت کردهاند و رسالت پیامبر مقدمهای برای این ایمانهاست؛ اما ایمان به ملائکه و اعتقاد به همۀ ضروریات دین از قبیل نماز و روزه جزء هدف رسالت نیست، بلکه از لوازم ایمان به نبوت است، لذا جزء اصول دین نیستند[۶].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱.
- ↑ ر.ک: جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «اصول دین».
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۸۳-۸۴.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۲.