اذان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۳: خط ۱۳:
==اذان در واقعه [[کربلا]]==
==اذان در واقعه [[کربلا]]==
* در حادثه [[کربلا]] چند مورد، به کار گرفته شده است. یکی آنگاه که کاروان [[امام حسین|حسین]] با [[سپاه]] [[حر]] در ذوحسم در مسیر [[کربلا]] مواجه شد. هنگام ظهر فرا رسید؛ [[امام حسین]] به [[حجاج بن مسروق]] <ref>و به گفته برخی منابع، به پسر خویش.</ref> فرمود: [[اذان]] بگو. [[اذان]] گفته شد و [[امام حسین]]{{ع}} [[نماز جماعت]] خواند. [[سپاه]] حر نیز به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] کرد<ref>بحار الانوار،ج ۴۴، ص ۳۷۶، عوالم(الامام الحسین)، بحرانی، ص ۱۶۳</ref> مورد دیگر در [[شام]] و [[بارگاه یزید]]، وقتی [[امام سجاد]]{{ع}} آن [[خطبه]] افشاگر و کوبنده را ایراد کرد و پیاپی [[فضایل]] خویش را بر شمرد و حاضران به [[گریه]] افتادند و افکارشان دگرگون شد و [[یزید]] [[بیم]] آنداشت که فتنه‌ای پیش آید که پایانش ناخوشانید باشد، به مؤذن اشاره کرد که [[اذان]] بگوید تا بدین‌وسیله [[خطبه]] [[امام]] را قطع کند. مؤذن چون [[تکبیر]] گفت، [[حضرت]] فرمود: [[خدا]] بزرگتر از هر چیز است و [[برتر]] از حواس. مؤذن چون گفت: {{عربی|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏}}، [[حضرت]] فرمود: مو و پوست و گوشت و [[خون]] و مغز و استخوانم به [[یگانگی خدا]] [[گواهی]] می‌دهد. چون مؤذن گفت: {{عربی|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ }}، [[امام سجاد|حضرت سجاد]] خطاب به [[یزید]] کرد: ای [[یزید]]! این [[محمد]] آیا جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد توست، [[دروغ]]  گفته‌ای و اگر بگویی جد من است، پس چرا [[عترت]] او را [[کشتی]]؟<ref>حیاة الامام زین العابدین، باقر شریف القرشی، ص ۱۷۷ به نقل از مقتل خوارزمی</ref> و اینگونه بود که [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]]{{ع}}، روش [[یزید]] را در به کار گرفتن [[اذان]] برای خاموش کردن فریاد [[اذان]] مجسم خنثی کرد و از همان [[موقعیت]]، [[بهترین]] بهره‌برداری [[سیاسی]] را نمود. [[امام سجاد]] در پاسخ [[ابراهیم بن طلحه]] نیز که از [[حضرت]] پرسید: چه کسی پیروز شد؟ فرمود هنگام [[نماز]]، [[اذان]] و اقامه بگو می‌فهمی که چه کسی پیروز شد<ref>نفس المهموم ص ۴۳۴</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]] صفحه ۴۳.</ref>.
* در حادثه [[کربلا]] چند مورد، به کار گرفته شده است. یکی آنگاه که کاروان [[امام حسین|حسین]] با [[سپاه]] [[حر]] در ذوحسم در مسیر [[کربلا]] مواجه شد. هنگام ظهر فرا رسید؛ [[امام حسین]] به [[حجاج بن مسروق]] <ref>و به گفته برخی منابع، به پسر خویش.</ref> فرمود: [[اذان]] بگو. [[اذان]] گفته شد و [[امام حسین]]{{ع}} [[نماز جماعت]] خواند. [[سپاه]] حر نیز به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] کرد<ref>بحار الانوار،ج ۴۴، ص ۳۷۶، عوالم(الامام الحسین)، بحرانی، ص ۱۶۳</ref> مورد دیگر در [[شام]] و [[بارگاه یزید]]، وقتی [[امام سجاد]]{{ع}} آن [[خطبه]] افشاگر و کوبنده را ایراد کرد و پیاپی [[فضایل]] خویش را بر شمرد و حاضران به [[گریه]] افتادند و افکارشان دگرگون شد و [[یزید]] [[بیم]] آنداشت که فتنه‌ای پیش آید که پایانش ناخوشانید باشد، به مؤذن اشاره کرد که [[اذان]] بگوید تا بدین‌وسیله [[خطبه]] [[امام]] را قطع کند. مؤذن چون [[تکبیر]] گفت، [[حضرت]] فرمود: [[خدا]] بزرگتر از هر چیز است و [[برتر]] از حواس. مؤذن چون گفت: {{عربی|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏}}، [[حضرت]] فرمود: مو و پوست و گوشت و [[خون]] و مغز و استخوانم به [[یگانگی خدا]] [[گواهی]] می‌دهد. چون مؤذن گفت: {{عربی|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ }}، [[امام سجاد|حضرت سجاد]] خطاب به [[یزید]] کرد: ای [[یزید]]! این [[محمد]] آیا جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد توست، [[دروغ]]  گفته‌ای و اگر بگویی جد من است، پس چرا [[عترت]] او را [[کشتی]]؟<ref>حیاة الامام زین العابدین، باقر شریف القرشی، ص ۱۷۷ به نقل از مقتل خوارزمی</ref> و اینگونه بود که [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]]{{ع}}، روش [[یزید]] را در به کار گرفتن [[اذان]] برای خاموش کردن فریاد [[اذان]] مجسم خنثی کرد و از همان [[موقعیت]]، [[بهترین]] بهره‌برداری [[سیاسی]] را نمود. [[امام سجاد]] در پاسخ [[ابراهیم بن طلحه]] نیز که از [[حضرت]] پرسید: چه کسی پیروز شد؟ فرمود هنگام [[نماز]]، [[اذان]] و اقامه بگو می‌فهمی که چه کسی پیروز شد<ref>نفس المهموم ص ۴۳۴</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]] صفحه ۴۳.</ref>.
==اذان در فرهنگ‌نامه دینی==
*به معنای اعلام است. در اصطلاح [[دینی]] مجموعه‌ای از الفاظ مخصوص است که برای اعلام وقت [[نماز]] و [[دعوت]] به برپایی این [[فریضه]] گفته می‌‌شود. این الفاظ عبارت است از:
*{{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} چهار مرتبه،
*{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دو مرتبه،
*{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ}} دو مرتبه،
*{{متن حدیث|حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ}} دو مرتبه،
*{{متن حدیث|حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ}} دو مرتبه،
*{{متن حدیث|حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ}} دو مرتبه،
*{{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} دو مرتبه و
*{{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دو مرتبه<ref>گفتن {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ}} در اذان واجب نیست و جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ}} به قصد قربت گفته شود (رساله‌های عملیّه).</ref>.
*گفتن [[اذان]] و اقامه (که تفاوت اندکی با [[اذان]] دارد) پیش از ادای نمازهای [[واجب]] مستحبّ است. [[اذان]] [[شعار]] [[مسلمانان]] است و مفهوم جملاتش، یاد [[خداوند]] به بزرگی و یکتایی و [[شهادت به توحید]] و [[رسالت]] و [[دعوت]] به [[نماز]] و [[رستگاری]] است.
*اذان‌گویی، از کارهای [[پسندیده]] است و یکی از [[یاران]] [[حضرت محمد]]{{صل}} به نام [[بلال حبشی]]، مؤذن مخصوص [[پیامبر]] بود و با فرارسیدن وقت [[نماز]]، با صدای بلند [[اذان]] می‌گفت و در سال [[فتح مکه]] نیز بالای [[کعبه]] رفت و [[اذان]] گفت. کیفیّت [[اذان]] به نحوی که یاد شد، در سال اوّل هجری توسّط [[جبرئیل]]، بر [[پیامبر خدا]] نازل شد. این [[شعار]]، همچنان ندای بلند [[توحید]] در [[جهان اسلام]] به شمار می‌آید و روزی چند نوبت در فضای [[شهرها]] و روستاها و از فرستنده‌های [[کشورهای اسلامی]] پخش می‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۲۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۷

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اذان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اذان به معنای اعلام است. این عمل که شعار فراخوانی مسلمین به نماز است در اوایل هجرت نبوی تشریع شد.

اذان در واقعه کربلا

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. و به گفته برخی منابع، به پسر خویش.
  2. بحار الانوار،ج ۴۴، ص ۳۷۶، عوالم(الامام الحسین)، بحرانی، ص ۱۶۳
  3. حیاة الامام زین العابدین، باقر شریف القرشی، ص ۱۷۷ به نقل از مقتل خوارزمی
  4. نفس المهموم ص ۴۳۴
  5. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا صفحه ۴۳.