عقیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۱۹: خط ۱۹:
*[[شیخ طوسی]] به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ {{متن قرآن|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ}}؛ پرسیدند، فرمود: [[خدای متعال]] [[روز قیامت]] به بندۀ خویش می‌گوید: بندۀ من آیا می‌دانستی؟ پس اگر در پاسخ گفت: آری، به او می‌گوید: پس چرا به آنچه دانستی عمل نکردی؟ و اگر در پاسخ گفت: نه، به او می‌گوید: چرا نیاموختی تا عمل کنی، در اینجاست که [[حجت خدا]] بر بنده‌اش تمام گشته و [[بنده]] محکوم می‌شود، این است [[حجت]] بالغۀ [[خداوند]]<ref>{{متن حدیث| وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی: قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَقَالَ: إِنَّ اللهَ تَعَالَی یَقُولُ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: عَبْدِی أَکُنْتَ عَالِماً؟ فَإِنْ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ لَهُ: أَفَلا عَمِلْتَ‏ بِمَا عَلِمْتَ؟‏ وَ إِنْ قَالَ: کُنْتُ جَاهِلاً، قَالَ لَهُ: أَفَلا تَعَلَّمْتَ‏ حَتَّی تَعْمَلَ، فَیَخْصِمُهُ ُفَتِلْک‏ الْحُجَّةُ الْبَالِغَ}}؛ الأمالی (للطوسی)، ص۹-۱۰،ح۱۰.</ref>.
*[[شیخ طوسی]] به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ {{متن قرآن|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ}}؛ پرسیدند، فرمود: [[خدای متعال]] [[روز قیامت]] به بندۀ خویش می‌گوید: بندۀ من آیا می‌دانستی؟ پس اگر در پاسخ گفت: آری، به او می‌گوید: پس چرا به آنچه دانستی عمل نکردی؟ و اگر در پاسخ گفت: نه، به او می‌گوید: چرا نیاموختی تا عمل کنی، در اینجاست که [[حجت خدا]] بر بنده‌اش تمام گشته و [[بنده]] محکوم می‌شود، این است [[حجت]] بالغۀ [[خداوند]]<ref>{{متن حدیث| وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی: قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَقَالَ: إِنَّ اللهَ تَعَالَی یَقُولُ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: عَبْدِی أَکُنْتَ عَالِماً؟ فَإِنْ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ لَهُ: أَفَلا عَمِلْتَ‏ بِمَا عَلِمْتَ؟‏ وَ إِنْ قَالَ: کُنْتُ جَاهِلاً، قَالَ لَهُ: أَفَلا تَعَلَّمْتَ‏ حَتَّی تَعْمَلَ، فَیَخْصِمُهُ ُفَتِلْک‏ الْحُجَّةُ الْبَالِغَ}}؛ الأمالی (للطوسی)، ص۹-۱۰،ح۱۰.</ref>.


== [[مسئولیت انسان]] در حوزۀ [[باورها]]==
== [[مسئولیت انسان در حوزه باورها]]==
* بنابراین [[آدمی]] در برابر [[دانایی]] و [[نادانی]] یا دانستن و ندانستن [[مسئول]] است و در [[حقیقت]] نخستین مسئولیتی که [[انسان]] در [[زندگی]] خویش در برابر آن قرار می‌گیرد [[مسئولیت]] دانستن است. این [[مسئولیت]]، [[مسئولیت]] نخستین [[آدمی]] در حوزۀ باورهاست، که از آن به [[مسئولیت]] پیش‌باور تعبیر می‌کنیم.
* بر مبنای [[مسئولیت]] [[دانایی]]، [[آدمی]] از نظر [[عقل]] موظف است برای بدست آوردن [[دانش]] و دانستن آنچه را احتمال می‌دهد در [[سعادت]] و [[خوشبختی]] حال و آیندۀ او مؤثر است تلاش کند و اگر [[دانش]] مستقیم دربارۀ یک رشته از مسائل برای او میسّر نیست، با سؤال و پرسش از دانایان آن رشته به [[دانایی]] مورد [[نیاز]] خود دست یابد.
* [[مسئولیت]] دیگری که بر عهدۀ [[آدمی]] در حوزۀ [[باور]] قرار می‌گیرد، [[مسئولیت]] پسا‌باور است. [[مسئولیت]] پسا‌باور مسئولیتی است که پس از [[تصدیق]] و [[باور]] به صحت یک گزاره بر [[انسان]] بار می‌شود، نخستین [[مسئولیت]] پساباور [[آدمی]] [[مسئولیت]] [[تسلیم]] قلبی در برابر [[باور]] صحیح و درستی است که [[برهان]] و [[دلیل]] بر صحت آن [[گواهی]] داده است.
* پس از آنکه [[آدمی]] با پرس‌وجو و [[پژوهش]] و استفهام و تحقیق از طریق [[دلیل]] و [[برهان]] [[کافی]] به باوری دست یافت مسئولیتی در برابر این [[باور]] و [[تصدیق]] و معرفتی که برای او بدست آمده است پیدا می‌کند و آن [[مسئولیت]] «[[ایمان]]» به آن [[باور]] یعنی رام‌سازی [[قلب]] خویش _ که مرکز تصمیم‌گیری و ارادۀ اوست _ برای آن [[باور]] و به عبارتی دیگر: [[تسلیم]] مملکت وجود خویش به [[حاکمیت]] و [[مدیریت]] آن [[باور]] است.
* باوری که [[دلیل]] و [[برهان]]، [[حقانیت]] و صحت آن را اثبات کرده است، حقّی دارد. یعنی [[مسئولیت]] و تعهّدی بر عهدۀ دارندۀ آن [[باور]] ایجاد می‌کند. این [[مسئولیت]] بنیادی‌ترین [[مسئولیت]] [[رفتاری]] در شخصیت [[آدمی]] است که کلّیۀ مسئولیت‌های [[رفتاری]] دیگر از آن ناشی می‌شوند. این مسئولیتِ بنیادین همان [[مسئولیت]] [[خضوع]] و [[تسلیم]] [[قلب]] در برابر آن [[باور]] است که منشأ پیدایش رفتارهای منسجم و هماهنگ با آن [[باور]] خواهد بود. از آنچه تاکنون گفتیم نتیجه می‌گیریم که مسئولیت‌ [[انسان]] در برابر [[دانایی]] بر دو نوعِ اصلی است:
 
===نوع اول: [[مسئولیت]] پیش‌باور===
* نخستین [[مسئولیت]] پیش‌باور، مسئولیتی است که [[انسان]] را به تحصیل [[دانش]] و پرس‌وجو و سؤال و [[آموختن]] وا می‌دارد. همان مسئولیتی که در [[روایت]] فوق، با پرسش {{عربی|أَفَلا تَعَلَّمْتَ}} به آن اشاره شده است.
* از [[مسئولیت]] پیش‌باور [[مسئولیت]] دیگر برمی‌خیزد و آن [[مسئولیت]] اطمینان‌یابی از درست بودن یا [[نادرست]] بودن [[باور]] و دانشی است که [[آدمی]] بدست می‌آورد.
* توضیح اینکه: [[مسئولیت]] پیش‌باور همان مسئولیتی است که عذر بودن [[نادانی]] را نفی می‌کند، و [[مسئولیت]] تحقیق و پرسش و سؤال و [[پژوهش]] و یافتن [[دانش]] را بر عهدۀ [[آدمی]] می‌گذارد.
* [[مسئولیت]] پیش‌باور در نقطۀ دریافت پاسخ پایان نمی‌پذیرد بلکه این [[مسئولیت]] همچنان ادامه دارد تا به پاسخ صحیح و درست دست یابد، بنابراین [[مسئولیت]] پرسش  و جستجو تنها به معنای سؤال محض نیست، بلکه سؤال همراه با ارزیابی و [[آزمون]] صحت است.
* بنابراین [[مسئولیت]] پیش‌باور [[انسان]] به دو نوع [[مسئولیت]] باز می‌گردد:
# [[مسئولیت]] پرس‌وجو و سؤال و استفهام؛
# [[مسئولیت]] [[آزمون]] و سنجش درستی و صحت پاسخ.
* پاسخی را که [[آدمی]] در برابر سؤال و پرسش خود دریافت می‌کند باید مورد [[آزمون]] و سنجش صحت قرار دهد، [[آزمون]] و سنجش صحت پاسخ، از دو راه اصلی امکان‌پذیر است:
# [[برهان]] و [[دلیل]] مستقیم؛
# [[برهان]] و [[دلیل]] غیر مستقیم.
* راه اصلی سنجش و [[آزمون]] صحت یک گزاره، راه [[برهان]] و [[دلیل]] مستقیم است لکن پیمودن این راه در بسیاری موارد وقت و تلاش بسیاری می‌طلبد که تمام وقت [[انسان]] جستجوگر را می‌گیرد به‌نحوی که فرصتی برای پرداختن به کارهای دیگر برای او [[باقی]] نمی‌ماند و به عبارتی دیگر: سنجش مستقیم و [[آزمون]] [[بلا]] واسطه صحت گزاره‌ها غالباً [[نیازمند]] تخصص است، و معمولاً تخصص در یک رشته فرصتی برای پرداختن به دیگر نیازهای [[زندگی اجتماعی]] [[باقی]] نمی‌گذارد، و با توجه به تنوع نیازمندی‌های فردی و [[اجتماعی]] [[انسان]] و [[ضرورت]] تقسیم کار در بین افراد [[جامعه]] جهت تأمین مجموعۀ نیازمندی‌های فردی و [[اجتماعی]]، توزیع مسئولیت‌های [[اجتماعی]] و به دنبال آن [[لزوم]] توزیع و تقسیم تلاش‌های تخصصی به‌عنوان یک [[ضرورت اجتماعی]] نمایان می‌شود.
* روشن است که معمولاً بلکه دائماً بدست آوردن همه تخصص‌ها برای یک فرد در همۀ زمینه‌های مورد [[نیاز انسان]] [[اجتماعی]] ممکن نیست. به‌ همین [[دلیل]] تقسیم و توزیع تلاش‌های تخصصی یک [[ضرورت اجتماعی]] است.
* بر این اساس بدست آوردن [[توان]] سنجش و [[آزمون]] مستقیم و متخصصانه دربارۀ یک گزارۀ نقش آفرین و تعیین کننده دربارۀ [[سرنوشت]] [[آدمی]] برای همگان غیر ممکن است. لذا ناگزیر باید از راه غیر مستقیم سنجش و [[آزمون]] صحت یک گزارۀ حیاتی و ضروری بهره جست.
* راه غیر مستقیم سنجش و [[آزمون]] صحت یک گزاره پرسش از دانایان و متخصصان مورد [[اعتماد]] است.
 
===نوع دوم: [[مسئولیت]] پساباور===
* [[مسئولیت]] پساباور یا بعد التصدیق یک گزاره نیز، به دو [[مسئولیت]] باز می‌گردد:
# [[مسئولیت]] [[تسلیم]] قلبی؛
# [[مسئولیت]] عمل.
* پس از آنکه [[دانایی]] مورد [[نیاز]] دربارۀ یک گزارۀ سرنوشت‌ساز، از راه [[برهان]] مستقیم یا غیر مستقیم بدست آمد نخستین مسئولیتی که [[عقل]] متوجه [[انسان]] می‌کند [[مسئولیت]] پذیرش قلبی گزاره‌ای است که [[برهان]] صحت آن را [[تأیید]] کرده است. عدم پذیرش و [[تسلیم]] قلبی در برابر [[حجت]] و [[برهان]] تخلف از [[وظیفه]] و مسئولیتی است که [[عقل]] سلیم بر آن [[گواهی]] می‌دهد. [[عقل]] سلیم هر [[انسان]] برخوردار از [[سلامتی]] [[ادراک]]، [[گواه]] بر این است که [[آدمی]] [[وظیفه]] دارد که در برابر آنچه [[برهان]] و [[دلیل]]، صحت آن را [[تأیید]] کرده و بر آن [[گواهی]] داده است [[تسلیم]] باشد، [[سرپیچی]] از این [[وظیفه]] و [[مسئولیت]] به معنای استحقاق [[تحمل]] پیامدهای منفی ناشی از این [[سرپیچی]] است.
* [[مسئولیت]] پساباور دیگر: عمل به گزاره‌ای است که [[برهان]]، صحت آن را [[تأیید]] کرده است، یا به عبارتی دیگر: از [[آزمون]] صحت با موفقیت برون آمده است.
* با [[ایمان]] و [[تسلیم]] قلبی صرف نسبت به یک گزارۀ سرنوشت‌ساز، [[مسئولیت]] [[آدمی]] در برابر آن گزاره به پایان نمی‌رسد، بلکه [[عقل]] سلیم، [[آدمی]] را در برابر عمل به آن گزاره، و اجرای آن در محیط [[زندگی]] [[مسئول]] می‌داند، و او را در صورت تخلف عملی، [[مستحق]] [[تحمل]] عواقب منفی تخلف از عمل به آن گزارۀ سرنوشت‌ساز می‌داند.
* بنابر آنچه [[گذشت]] [[آدمی]] در برابر هر گزاره‌های مربوط به [[سرنوشت]] خویش در مجموع چهار [[مسئولیت]] اساسی دارد:
# [[مسئولیت]] پرس‌و‌جو و تحقیق؛
# [[مسئولیت]] سنجش و [[آزمون]] صحت (این دو [[مسئولیت]]، دو [[مسئولیت]] پیش‌باور یا ما قبل التصدیق‌اند).
# [[مسئولیت]] [[تسلیم]] و پذیرش قلبی گزاره‌ای که صحت آن با [[برهان]] به اثبات رسیده است؛
# [[مسئولیت]] عمل به گزاره‌ای که [[برهان]] صحت آن را [[تأیید]] کرده است (این دو [[مسئولیت]]، دو [[مسئولیت]] پساباور یا ما بعد التصدیق‌اند)<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، درس خارج [[فقه نظام فرهنگی اسلام]]</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۳


آنچه انسان به آن یقین و اعتقاد دارد، دین، ایمان، باور. ریشه آن "عقد" است به معنای بستن و گره زدن. اعتقاد و عقیده چیزی است که با ‌‌دل و جان انسان گره خورده است. عقاید اسلامی به مجموعه‌ای از باورها گفته می‌شود که مسلمان درباره خدا و اوصاف او، وحی، پیامبران، کتب آسمانی، معاد، بهشت و جهنم، نبوت و امامت، غیب، فرشتگان و... دارد. عقاید، گاهی درستِ و مطابق با حق است، و گاهی باطل و نادرست است، گاهی عقیده آمیخته به شک است و گاهی یقینی است. اعتقاد مشرکان به بت‌ها و خرافات، نمونه‌ای از عقاید باطل است. عقیده صحیح را باید از قرآن و عترت و احادیث صحیح و آثار و گفته‌های علمای بزرگ دین آموخت. به بحث‌های اعتقادی "علم کلام" هم گفته می‌شود[۱].

مقدمه

مرز جبر و اختیار در حوزۀ باورها

  • در مطالب بالا گذشت که تولّد تصدیق به یک گزاره از دلیل و برهان، اختیاری نیست، بلکه معلول قوانین علت و معلولی جبری حاکم بر پدیده‌هاست. لذا آنجا که علم به دلیل و برهان بر یک گزاره بدست آید، تصدیق به آن گزاره به طور جبری و بدون اختیار حاصل خواهد شد.
  • در این مرحله اختیار انسانی نقشی ندارد، لکن در دو مرحلۀ پیش و پس این مرحله، اختیار انسانی است که نقش اول را ایفا می‌کند.
  • در مرحلۀ پیش از تصدیق به یک گزاره آدمی به اختیار خود می‌تواند نسبت به پرسش و تحقیق و جستجو دربارۀ دلیل یک گزاره بپردازد. در این مرحله انسان با اختیار و ارادۀ خود عمل می‌کند، و لهذا جهل به یک گزارۀ مسئولیت‌‌آفرین نمی‌تواند کوتاهی آدمی را در برابر انجام وظیفه و ایفای نقش لازم خود در ادای مسئولیتی که در برابر آن گزاره دارد، توجیه کند.
  • پدر و مادری که کودک بیمار خود را به بهانۀ عدم اطلاع از نحوۀ درمان او به حال خود رها کنند، و در نتیجه کودک به عواقب وخیم ناشی از آن بیماری دچار گردد، در برابر وضعیت بدی که برای کودک به وجود می‌آید مسئول‌اند و ناآشنایی آنها با روش و نحوۀ درمان کودک نمی‌تواند کوتاهی آنها را توجیه کند؛ زیرا می‌توانستند با مراجعه به پزشک و پرسش از او راه درمان کودک را یافته و نسبت به درمان به موقع او اقدام کنند.
  • در همین راستاست آنچه در منابع دینی اسلامی دربارۀ عذر نبودن جهل به وظایف و مسئولیت‌های الهی انسان آمده است، نظیر آنچه در تفسیر آیۀ ﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ[۲]؛ آمده است.
  • شیخ طوسی به سندش از امام صادق(ع) نقل می‌کند: از امام صادق(ع) دربارۀ ﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ؛ پرسیدند، فرمود: خدای متعال روز قیامت به بندۀ خویش می‌گوید: بندۀ من آیا می‌دانستی؟ پس اگر در پاسخ گفت: آری، به او می‌گوید: پس چرا به آنچه دانستی عمل نکردی؟ و اگر در پاسخ گفت: نه، به او می‌گوید: چرا نیاموختی تا عمل کنی، در اینجاست که حجت خدا بر بنده‌اش تمام گشته و بنده محکوم می‌شود، این است حجت بالغۀ خداوند[۳].

مسئولیت انسان در حوزه باورها

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۳-۱۵۴.
  2. بگو: برهان رسا از آن خداوند است، اگر می‌خواست شما همگان را رهنمایی می‌کرد؛ سوره انعام، آیه: ۱۴۹.
  3. « وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی: قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَقَالَ: إِنَّ اللهَ تَعَالَی یَقُولُ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: عَبْدِی أَکُنْتَ عَالِماً؟ فَإِنْ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ لَهُ: أَفَلا عَمِلْتَ‏ بِمَا عَلِمْتَ؟‏ وَ إِنْ قَالَ: کُنْتُ جَاهِلاً، قَالَ لَهُ: أَفَلا تَعَلَّمْتَ‏ حَتَّی تَعْمَلَ، فَیَخْصِمُهُ ُفَتِلْک‏ الْحُجَّةُ الْبَالِغَ»؛ الأمالی (للطوسی)، ص۹-۱۰،ح۱۰.