ضرورت عقلی علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'هیأت' به 'هیئت'
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|') |
جز (جایگزینی متن - 'هیأت' به 'هیئت') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
:::::#مقدمه لازم برای هدایت معنوی افراد است. | :::::#مقدمه لازم برای هدایت معنوی افراد است. | ||
:::::#حقانیت دینداری در گرو آن است؛ برای مثال کافران به علوم و فنونی مجهز شدهاند که حقانیت آیین الهی را با چالش جدی روبهرو کرده است، یا زمینهساز گمراهی گروهی شده است؛ به گونهای که اثبات حقانیت آیین الهی در گرو مجهز بودن دینداران به علم و فنی برابر یا برتر از کافران است، و از طرفی دسترسی به آن از طریق تجربه و تفکر، نیازمند زمان طولانی است و پاسخگوی نیاز هدایتی ضروری نخواهد بود. | :::::#حقانیت دینداری در گرو آن است؛ برای مثال کافران به علوم و فنونی مجهز شدهاند که حقانیت آیین الهی را با چالش جدی روبهرو کرده است، یا زمینهساز گمراهی گروهی شده است؛ به گونهای که اثبات حقانیت آیین الهی در گرو مجهز بودن دینداران به علم و فنی برابر یا برتر از کافران است، و از طرفی دسترسی به آن از طریق تجربه و تفکر، نیازمند زمان طولانی است و پاسخگوی نیاز هدایتی ضروری نخواهد بود. | ||
:::::#دانستن مسائل طبیعی نقش هدایتی درباره خود [[پیامبر]] دارد؛ زیرا اگرچه او از طریق عقل و [[وحی]] در باب خداشناسی معرفت کافی دارد، ولی از آنجا که جهان خلقت تجلیگاه علم، قدرت و حکمت الهی است، هرچه معرفت انسان به حوادث و قوانین عالم خلقت بیشتر باشد، خداشناسی او نیز به همان مقدار کاملتر خواهد بود. چنین انسانی هم معرفت اجمالی دارد و هم معرفت تفصیلی؛ هم معرفت عقلی دارد و هم معرفت حسی. از آنجا که چنین کمالی برای پیامبران ممکن است، یعنی قابلیت آن را دارند، مقتضای حکمت الهی این است که آنان را از آن برخوردار سازد. بر این اساس، همانگونه که پیامبران در معرفت عقلی و کلی "فلسفی" نسبت به خداوند، سرآمد دیگران بودند، در معرفت علمی و حسی درباره عالم که خود مقدمه معرفت عقلی در باب خداشناسی است نیز سرآمد دیگران بوده و از حقایق و قوانین عالم طبیعت آگاه بودهاند. در حدیثی که از [[امام رضا]]{{ع}} روایت شده، آمده است: "هرکس از علم | :::::#دانستن مسائل طبیعی نقش هدایتی درباره خود [[پیامبر]] دارد؛ زیرا اگرچه او از طریق عقل و [[وحی]] در باب خداشناسی معرفت کافی دارد، ولی از آنجا که جهان خلقت تجلیگاه علم، قدرت و حکمت الهی است، هرچه معرفت انسان به حوادث و قوانین عالم خلقت بیشتر باشد، خداشناسی او نیز به همان مقدار کاملتر خواهد بود. چنین انسانی هم معرفت اجمالی دارد و هم معرفت تفصیلی؛ هم معرفت عقلی دارد و هم معرفت حسی. از آنجا که چنین کمالی برای پیامبران ممکن است، یعنی قابلیت آن را دارند، مقتضای حکمت الهی این است که آنان را از آن برخوردار سازد. بر این اساس، همانگونه که پیامبران در معرفت عقلی و کلی "فلسفی" نسبت به خداوند، سرآمد دیگران بودند، در معرفت علمی و حسی درباره عالم که خود مقدمه معرفت عقلی در باب خداشناسی است نیز سرآمد دیگران بوده و از حقایق و قوانین عالم طبیعت آگاه بودهاند. در حدیثی که از [[امام رضا]]{{ع}} روایت شده، آمده است: "هرکس از علم هیئت و تشریح بیاطلاع باشد، در خداشناسی کامل نیست"<ref>حسین نوری همدانی، انسان و جهان، ص۵.</ref>. حاصل این استدلال آن است که عبادت و معرفت خداوند غایت و غرض آفرینش انسان است و پیامبران الهی که برترین انسانها بودهاند، قابلیت دریافت معرفت کامل به خداوند را دارا بودند. بر این اساس، مقتضای حکمت الهی این بود که آنان را از حقایق و اسرار عالم آگاه سازد. بنابراین، آنان از آگاهی بسیار بالایی درباره قوانین عالم طبیعت برخوردار بودند و هرگز نمیتوان علم آنان را در اینباره با علم مردمان عصر آنان مقایسه کرد»<ref>[[وحی نبوی (کتاب)|وحی نبوی]]؛ ص۲۰۲ و ۲۰۴.</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||