←نقد دیدگاه اقتصادی
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
#این دیدگاه در [[مقام عمل]] نتوانسته است با طرد [[دین]]، [[جامعه]] را به سوی [[عدالت اجتماعی]] راه نماید. نظامهای [[سیاسی]] پیرو این دیدگاه، با نظامهای [[سرمایهداری]] کنار آمدهاند و به [[اختلاف طبقاتی]] دامن زدهاند<ref>ر.ک: پایان عمر مارکسیسم، ۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۳.</ref> | #این دیدگاه در [[مقام عمل]] نتوانسته است با طرد [[دین]]، [[جامعه]] را به سوی [[عدالت اجتماعی]] راه نماید. نظامهای [[سیاسی]] پیرو این دیدگاه، با نظامهای [[سرمایهداری]] کنار آمدهاند و به [[اختلاف طبقاتی]] دامن زدهاند<ref>ر.ک: پایان عمر مارکسیسم، ۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۳.</ref> | ||
*[[کارل مارکس]] بنیانگذار این نظریه [[دین]] را ساخته و پرداخته طبقه [[حاکمان]] و ابزار [[سلطه]] آنان میداند. به دنبال پیدایش مالکیت، جامعۀ طبقاتی شکل گرفت. دو طبقه [[حاکم]] و محکوم همواره با یکدیگر در [[جنگ]] و [[ستیز]] بودهاند. طبقه [[حاکم]] «زمینداران بزرگ و [[سرمایهداران]]» برای حفظ [[منافع]] خویش و جلوگیری از [[قیام]] طبقه محکوم «کارگر» [[دین]] را اختراع کرد تا به وسیله آن، تودهها را تخدیر و مهار کنند. برای همین، مارکس [[دین]] را افیون تودهها مینامد<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>. دیدگاه مارکس با چالشهایی جدی روبهروست؛ از جمله: | *[[کارل مارکس]] بنیانگذار این نظریه [[دین]] را ساخته و پرداخته طبقه [[حاکمان]] و ابزار [[سلطه]] آنان میداند. به دنبال پیدایش مالکیت، جامعۀ طبقاتی شکل گرفت. دو طبقه [[حاکم]] و محکوم همواره با یکدیگر در [[جنگ]] و [[ستیز]] بودهاند. طبقه [[حاکم]] «زمینداران بزرگ و [[سرمایهداران]]» برای حفظ [[منافع]] خویش و جلوگیری از [[قیام]] طبقه محکوم «کارگر» [[دین]] را اختراع کرد تا به وسیله آن، تودهها را تخدیر و مهار کنند. برای همین، مارکس [[دین]] را افیون تودهها مینامد<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>. دیدگاه مارکس با چالشهایی جدی روبهروست؛ از جمله: | ||
#یگانهپرستی قبل از پیدایش [[جوامع]] طبقاتی وجود داشته است: {متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | #یگانهپرستی قبل از پیدایش [[جوامع]] طبقاتی وجود داشته است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | ||
#براساس این دیدگاه، طبقۀ [[حاکم]] و [[سرمایهدار]] همواره باید طرفدار رواج [[دین]] برای تخدیر تودهها باشند، درحالی که [[حاکمان]]، اشراف و [[ثروتمندان]]، همواره از [[مخالفان]] سرسخت [[پیامبران الهی]] بودهاند: {{متن قرآن|وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ}}<ref>«و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند» سوره ص، آیه ۶.</ref>؛ همچنین براساس دیدگاه مارکس طبقۀ [[حاکم]] باید نسبت به [[دین]] بیاعتقاد باشند، در حالی که [[قرآن]] از [[حضرت یوسف]] {{ع}}، [[حضرت سلیمان]] {{ع}}، [[حضرت داود]] {{ع}}، [[طالوت]]، [[ذوالقرنین]] یاد میکند که به رغم تعلق به طبقۀ اشراف و [[حاکمان]] نه تنها بیدین نبودند، بلکه خود از [[پیامبران الهی]] و شخصیتهای برجسته [[دینی]] بودند. افزون برآن، درمیان آنها دینباورانی نیز بودند که حتی [[جان]] و [[مال]] خود را در راه [[عقاید]] خویش نثارکردند. [[آسیه همسر فرعون]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[اصحاب کهف]] و [[حضرت]] [[خدیجه]] {{س}} از این قبیلاند؛ {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانهای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | #براساس این دیدگاه، طبقۀ [[حاکم]] و [[سرمایهدار]] همواره باید طرفدار رواج [[دین]] برای تخدیر تودهها باشند، درحالی که [[حاکمان]]، اشراف و [[ثروتمندان]]، همواره از [[مخالفان]] سرسخت [[پیامبران الهی]] بودهاند: {{متن قرآن|وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ}}<ref>«و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند» سوره ص، آیه ۶.</ref>؛ همچنین براساس دیدگاه مارکس طبقۀ [[حاکم]] باید نسبت به [[دین]] بیاعتقاد باشند، در حالی که [[قرآن]] از [[حضرت یوسف]] {{ع}}، [[حضرت سلیمان]] {{ع}}، [[حضرت داود]] {{ع}}، [[طالوت]]، [[ذوالقرنین]] یاد میکند که به رغم تعلق به طبقۀ اشراف و [[حاکمان]] نه تنها بیدین نبودند، بلکه خود از [[پیامبران الهی]] و شخصیتهای برجسته [[دینی]] بودند. افزون برآن، درمیان آنها دینباورانی نیز بودند که حتی [[جان]] و [[مال]] خود را در راه [[عقاید]] خویش نثارکردند. [[آسیه همسر فرعون]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[اصحاب کهف]] و [[حضرت]] [[خدیجه]] {{س}} از این قبیلاند؛ {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانهای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | ||
#برخلاف دیدگاه مارکس، [[ادیان توحیدی]] همواره از میان طبقات ضعیف [[جامعه]] [[ظهور]] کردهاند. [[حضرت موسی]] {{ع}} از میان [[بنی اسرائیل]] بود که [[فرعون]] آنان را به [[استضعاف]]، [[بردگی]] و [[استعمار]] کشیده بود<ref>سوره قصص، آیه: ۴.</ref>. خود آن [[حضرت]] به رغم اینکه در میان طبقه [[حاکم]] «قصر [[فرعون]]» و اشراف [[زندگی]] کرده بود، بر ضد [[منافع]] آن طبقه [[قیام]] کرد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[فقر]] و [[یتیمی]] بزرگ شده بود<ref>سوره ضحی، آیه: ۶-۸.</ref>؛ [[پیروان]] آن [[حضرت]] نیز بیشتر از طبقه فرودست [[جامعه]] بودند؛ مانند [[بلال حبشی]]، صُهَیب رومی، [[عمار]]، [[یاسر]]، [[سمیه]] و [[ابوذر]]. همچنین برخلاف دیدگاه مارکس مبنی بر افیون بودن [[دین]] برای تودهها، همه [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در برابر [[قوم]] [[حاکم]] و مسلط مانند [[نمرود]]، [[فرعون]]، [[قارون]]، [[ابوسفیان]] و طبقات اشراف قرار گرفته و با آنان درافتادند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>. | #برخلاف دیدگاه مارکس، [[ادیان توحیدی]] همواره از میان طبقات ضعیف [[جامعه]] [[ظهور]] کردهاند. [[حضرت موسی]] {{ع}} از میان [[بنی اسرائیل]] بود که [[فرعون]] آنان را به [[استضعاف]]، [[بردگی]] و [[استعمار]] کشیده بود<ref>سوره قصص، آیه: ۴.</ref>. خود آن [[حضرت]] به رغم اینکه در میان طبقه [[حاکم]] «قصر [[فرعون]]» و اشراف [[زندگی]] کرده بود، بر ضد [[منافع]] آن طبقه [[قیام]] کرد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[فقر]] و [[یتیمی]] بزرگ شده بود<ref>سوره ضحی، آیه: ۶-۸.</ref>؛ [[پیروان]] آن [[حضرت]] نیز بیشتر از طبقه فرودست [[جامعه]] بودند؛ مانند [[بلال حبشی]]، صُهَیب رومی، [[عمار]]، [[یاسر]]، [[سمیه]] و [[ابوذر]]. همچنین برخلاف دیدگاه مارکس مبنی بر افیون بودن [[دین]] برای تودهها، همه [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در برابر [[قوم]] [[حاکم]] و مسلط مانند [[نمرود]]، [[فرعون]]، [[قارون]]، [[ابوسفیان]] و طبقات اشراف قرار گرفته و با آنان درافتادند<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>. |