خوارج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==چیستی [[خوارج]] و چگونگی تشکیل آن==
==چیستی خوارج و چگونگی تشکیل آن==
*[[خوارج]] در لغت به معنای [[شورشیان]] است و در اصطلاح کسانی که از [[اطاعت امام]] و [[حاکم]] [[شرعی]] بیرون رفته و [[سرپیچی]] و [[طغیان]] کنند، خارجی هستند، یعنی از [[بیعت]] و [[اطاعت]] [[حاکم]] بیرون رفته و بر او [[خروج]] کرده‌ا‌ند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.</ref>. [[خوارج]]، [[لقب]] گروهی از [[سپاه]] [[حضرت علی]]{{ع}} است که در [[جنگ صفین]] و پس از ماجرای [[حکمیت]]، از [[فرمان]] و [[اطاعت امام]] [[امتناع]] کرده و علیه ایشان [[شورش]] کردند<ref>برای شناخت پیدایش، پیشینه، عملکرد، ویژگی‌ها وسرانجام آنان ر.ک: «دانشنامۀ امام علی» ج ۹ مقالۀ «مارقین»؛ «جاذبه و دافعۀ علی» شهید مطهری، ص ۱۰۵ و....</ref> و با [[شعار]] {{عربی|لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ}} که به تعبیر [[حضرت امیر]] [[سخن]] حقّی است که ارادۀ [[باطل]] از آن کرده‌اند<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۱۹۸؛ {{متن حدیث|کَلِمَةُ حَقٍ‏ یُرَادُ بِهَا بَاطِل‏}}</ref>، عَلَم [[مخالفت]] با [[حکومت علوی]] را برافراشتند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۵- ۳۷۶؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱. </ref>. این گروه در طول [[تاریخ]] با نام‌های مختلفی خوانده شده‌اند از جمله: [[شراه]]، [[محکمه]]، [[حکمیه]]، [[حروریه]]، [[مارقه]] ([[مارقین]]) و وهبیین<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، فرقه خوارج؛ فرهنگ فرق اسلامی ، ۱۸۷؛ فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی ، ۱۳۸.</ref>.  
*خوارج در لغت به معنای [[شورشیان]] است و در اصطلاح کسانی که از [[اطاعت امام]] و [[حاکم]] [[شرعی]] بیرون رفته و [[سرپیچی]] و [[طغیان]] کنند، خارجی هستند، یعنی از [[بیعت]] و [[اطاعت]] [[حاکم]] بیرون رفته و بر او [[خروج]] کرده‌ا‌ند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.</ref>. خوارج، [[لقب]] گروهی از [[سپاه]] [[حضرت علی]]{{ع}} است که در [[جنگ صفین]] و پس از ماجرای [[حکمیت]]، از [[فرمان]] و [[اطاعت امام]] [[امتناع]] کرده و علیه ایشان [[شورش]] کردند<ref>برای شناخت پیدایش، پیشینه، عملکرد، ویژگی‌ها وسرانجام آنان ر.ک: «دانشنامۀ امام علی» ج ۹ مقالۀ «مارقین»؛ «جاذبه و دافعۀ علی» شهید مطهری، ص ۱۰۵ و....</ref> و با [[شعار]] {{عربی|لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ}} که به تعبیر [[حضرت امیر]] [[سخن]] حقّی است که ارادۀ [[باطل]] از آن کرده‌اند<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۱۹۸؛ {{متن حدیث|کَلِمَةُ حَقٍ‏ یُرَادُ بِهَا بَاطِل‏}}</ref>، عَلَم [[مخالفت]] با [[حکومت علوی]] را برافراشتند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۵- ۳۷۶؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱. </ref>. این گروه در طول [[تاریخ]] با نام‌های مختلفی خوانده شده‌اند از جمله: [[شراه]]، [[محکمه]]، [[حکمیه]]، [[حروریه]]، [[مارقه]] ([[مارقین]]) و وهبیین<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، فرقه خوارج؛ فرهنگ فرق اسلامی ، ۱۸۷؛ فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی ، ۱۳۸.</ref>.  
==[[خوارج]] و [[جنگ نهروان]]==
==خوارج و [[جنگ نهروان]]==
*[[خوارج]] پس از [[صفین]] با [[عبدالله بن وهب راسبی]] به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کرده و با ۱۲ هزار تن در [[حروراء]] (نزدیکی [[کوفه]]) اعلام موجودیت کردند. [[امام]] ابتدا به [[احتجاج]] با آنها برخاست و درصدد [[اصلاح]] آنها برآمد و برای آنها [[حقوق اجتماعی]] قائل بود: حضور در [[مساجد]]، بهره‌مندی از [[بیت المال]] و نجنگیدن تا زمانی که [[سلاح]] برنداشتند<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۶۰، ۱۱۸، ۱۲۱ و ۱۲۳؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۶.</ref>. [[احتجاجات]] [[امام]] و [[یاران]] [[حضرت]] موجب [[هدایت]] بسیاری از [[خوارج]] شد و حدود ۸ هزار نفر از آنها بازگشتند، ولی چهار هزار نفر که همچنان بر راه [[باطل]] خود [[اصرار]] داشتند، [[جنگ نهروان]] را به راه انداختند. [[امام]] در صدد دفع [[فتنه]] آنها برآمد و با آنها جنگید و هلاکشان ساخت و تنها تعداد اندکی باقی ماندند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۶- ۳۷۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.</ref>.
*خوارج پس از [[صفین]] با [[عبدالله بن وهب راسبی]] به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کرده و با ۱۲ هزار تن در [[حروراء]] (نزدیکی [[کوفه]]) اعلام موجودیت کردند. [[امام]] ابتدا به [[احتجاج]] با آنها برخاست و درصدد [[اصلاح]] آنها برآمد و برای آنها [[حقوق اجتماعی]] قائل بود: حضور در [[مساجد]]، بهره‌مندی از [[بیت المال]] و نجنگیدن تا زمانی که [[سلاح]] برنداشتند<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۶۰، ۱۱۸، ۱۲۱ و ۱۲۳؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۶.</ref>. [[احتجاجات]] [[امام]] و [[یاران]] [[حضرت]] موجب [[هدایت]] بسیاری از خوارج شد و حدود ۸ هزار نفر از آنها بازگشتند، ولی چهار هزار نفر که همچنان بر راه [[باطل]] خود [[اصرار]] داشتند، [[جنگ نهروان]] را به راه انداختند. [[امام]] در صدد دفع [[فتنه]] آنها برآمد و با آنها جنگید و هلاکشان ساخت و تنها تعداد اندکی باقی ماندند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۶- ۳۷۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.</ref>.
==فرقه‌های [[خوارج]]==
==فرقه‌های خوارج==
*هر چند در [[جنگ نهروان]] [[خوارج]] جز تعداد انگشت شماری از بین رفتند ولی [[تفکرات]] جاهلانه آنها باقی ماند و بعدها به تدریج هوادارانی پیدا کرده و به نشر [[عقاید]] خویش پرداختند. حدود دو قرن [[جهان اسلام]] را دستخوش [[آشوب]] و [[ناامنی]] کردند اما سرانجام به کلی از میان رفتند<ref>خوارج و علل پیدایش آنان؛ الملل و النحل‌، ۱/ ۱۱۷؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۲۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰.</ref>. منتها ظاهراً دنباله‌های چنین تفکری همچنان در طول [[تاریخ]] باقی ماند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹ و فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.</ref> و در اثر [[ترویج]] و [[تبلیغ]]، انشعاباتی یافتند که تا بیست [[فرقه]] برای آنها شمرده‌اند؛ از جمله: ارقه، [[عجارده]]، [[صفریه]]، واقفه، بند چهارم ==ویژگی‌ها و خصوصیات==
*هر چند در [[جنگ نهروان]] خوارج جز تعداد انگشت شماری از بین رفتند ولی [[تفکرات]] جاهلانه آنها باقی ماند و بعدها به تدریج هوادارانی پیدا کرده و به نشر [[عقاید]] خویش پرداختند. حدود دو قرن [[جهان اسلام]] را دستخوش [[آشوب]] و [[ناامنی]] کردند اما سرانجام به کلی از میان رفتند<ref>خوارج و علل پیدایش آنان؛ الملل و النحل‌، ۱/ ۱۱۷؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۲۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰.</ref>. منتها ظاهراً دنباله‌های چنین تفکری همچنان در طول [[تاریخ]] باقی ماند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹ و فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.</ref> و در اثر [[ترویج]] و [[تبلیغ]]، انشعاباتی یافتند که تا بیست [[فرقه]] برای آنها شمرده‌اند؛ از جمله: ارقه، [[عجارده]]، [[صفریه]]، واقفه، بند چهارم ==ویژگی‌ها و خصوصیات==
*برخی از ویژگی‌های [[خوارج]] عبارت‌اند از: اغلب بادیه‌نشینانی بیابان‌گرد و [[خشن]] بودند؛ مردمانی [[منحرف]] و [[جاهل]] که [[عُجب]] و [[غرور]] وجودشان را فراگرفته و به انحرافشان کشانده بود، با [[احکام الهی]]، کمترین آشنایی را داشتند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۱۵.</ref>. زهدپیشگی و [[تظاهر]] به [[عبادت]]، سطحی نگر، دارای [[تعصبات]] قبیلگی و [[جاهلی]]، سبک مغزی، [[سفاهت]] و [[ناشکیبایی]] از دیگر صفات آنان بود<ref>{{متن حدیث|أَنْتُمْ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَام سُفَهَاءُ الْأَحْلَامِ‏ وَ لَمْ آتِ لَا أَبَا لَکُمْ بُجْراً وَ لَا أَرَدْتُ لَکُمْ ضُرّا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۶.</ref>. افرادی تندرو و [[خشونت]] طلب که [[قرآن]] [[ورد]] زبانشان بود ولی به آن عمل نمی‌کردند، [[سخن]] خوب می‌گفتند، اما کردارشان بد بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲.</ref>. در متون [[تاریخی]] [[اقدام]] به [[گناهان کبیره]] از [[خوارج]] گزارش شده است، گناهانی چون جنایت و [[آدم]] کشی، هرزگی و عیاشی، [[جعل حدیث]] و... <ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۸-۳۷۹.</ref>.
*برخی از ویژگی‌های خوارج عبارت‌اند از: اغلب بادیه‌نشینانی بیابان‌گرد و [[خشن]] بودند؛ مردمانی [[منحرف]] و [[جاهل]] که [[عُجب]] و [[غرور]] وجودشان را فراگرفته و به انحرافشان کشانده بود، با [[احکام الهی]]، کمترین آشنایی را داشتند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۱۵.</ref>. زهدپیشگی و [[تظاهر]] به [[عبادت]]، سطحی نگر، دارای [[تعصبات]] قبیلگی و [[جاهلی]]، سبک مغزی، [[سفاهت]] و [[ناشکیبایی]] از دیگر صفات آنان بود<ref>{{متن حدیث|أَنْتُمْ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَام سُفَهَاءُ الْأَحْلَامِ‏ وَ لَمْ آتِ لَا أَبَا لَکُمْ بُجْراً وَ لَا أَرَدْتُ لَکُمْ ضُرّا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۶.</ref>. افرادی تندرو و [[خشونت]] طلب که [[قرآن]] [[ورد]] زبانشان بود ولی به آن عمل نمی‌کردند، [[سخن]] خوب می‌گفتند، اما کردارشان بد بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲.</ref>. در متون [[تاریخی]] [[اقدام]] به [[گناهان کبیره]] از خوارج گزارش شده است، گناهانی چون جنایت و [[آدم]] کشی، هرزگی و عیاشی، [[جعل حدیث]] و... <ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۸-۳۷۹.</ref>.
==[[عقاید خوارج]]==
==[[عقاید خوارج]]==
*مهم‌ترین [[عقاید خوارج]] عبارت است از:
*مهم‌ترین [[عقاید خوارج]] عبارت است از:
#لازم نیست [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} [[عرب]] و از [[قریش]] باشد؛
#لازم نیست [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} [[عرب]] و از [[قریش]] باشد؛
#شرط [[خلافت]]، [[پرهیزگاری]] و [[دلاوری]] و [[دادگری]] است؛
#شرط [[خلافت]]، [[پرهیزگاری]] و [[دلاوری]] و [[دادگری]] است؛
#برخی از فرقه‌های [[خوارج]] [[خلافت]] [[زنان]] را نیز روا می‌داشتند؛
#برخی از فرقه‌های خوارج [[خلافت]] [[زنان]] را نیز روا می‌داشتند؛
# [[علی]]{{ع}} با قبول [[حکمیت]] [[گناه]] کرده است و باید [[توبه]] کند؛
# [[علی]]{{ع}} با قبول [[حکمیت]] [[گناه]] کرده است و باید [[توبه]] کند؛
# [[خلافت]]، موروثی نیست؛
# [[خلافت]]، موروثی نیست؛
خط ۲۹: خط ۲۹:
# [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] و [[انتخاب]] [[عثمان]] و [[امام علی]]{{ع}} را صحیح می‌دانستند با این تفاوت که [[عثمان]] در اواخر چون [[مصالح]] [[مسلمین]] را نادیده گرفته [[کافر]] و [[واجب]] القتل است و [[علی]]{{ع}} چون [[حکمیت]] را پذیرفته [[کافر]] و [[واجب]] است کشته شود؛
# [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] و [[انتخاب]] [[عثمان]] و [[امام علی]]{{ع}} را صحیح می‌دانستند با این تفاوت که [[عثمان]] در اواخر چون [[مصالح]] [[مسلمین]] را نادیده گرفته [[کافر]] و [[واجب]] القتل است و [[علی]]{{ع}} چون [[حکمیت]] را پذیرفته [[کافر]] و [[واجب]] است کشته شود؛
#جایز است در عالم [[امامی]] نباشد؛
#جایز است در عالم [[امامی]] نباشد؛
#هرجا [[خوارج]] [[حاکم]] نباشند دارالکفر است و باید بر علیه ساکنین آن [[قیام]] کرد<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۲؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۹.</ref>.
#هرجا خوارج [[حاکم]] نباشند دارالکفر است و باید بر علیه ساکنین آن [[قیام]] کرد<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۲؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۹.</ref>.
==[[خوارج]] معاصر==
==خوارج معاصر==
*گرچه [[خوارج]] منقرض شده‌اند ولی [[افکار]] ایشان در میان [[مسلمانان]] ریشه دوانیده و [[روح]] این [[تفکر]] در میان بسیاری از مقدس‌نماها وجود داشته و مزاحمی برای [[پیشرفت]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بوده است. [[امام علی]]{{ع}} مخالف [[فکر]] [[خوارج]] بودند. شخص آنها و [[فکر]] آنها در هر زمانی که باشد مورد [[انتقاد]] [[حضرت]] است<ref>ر.ک: مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۹۳، ۳۰۹ و ۶۱۱.</ref>. یکی از مشخصات [[تفکر]] [[خوارج]] که در حال حاضر هم میان [[مسلمانان]] وجود دارد ظاهرگرایی و تشخیص [[حق و باطل]] به اعتبار شخصیت‌ها و چهره‌های تأثیرگذار در [[جامعه]] است. ایشان در هر قضیه‌ای ظاهر را دیده و [[معتقد]] بودند [[اکثریت]] که بزرگان [[صحابه]] هم در میان آنها هستند، ملاک حقیقت‌اند. در حالی که در [[اندیشه]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[حق و باطل]] مقیاس شخصیت‌ها است نه اینکه اشخاص مقیاس [[حق و باطل]] باشند<ref>ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۰۶.</ref>. [[تنگ‌نظری]] نیز از دیگر ویژگی [[خوارج]] است که امروز در [[جامعه اسلامی]] مشاهده می‌شود. امروزه برخی خشک‌مغزان، همه [[مردم]] [[جهان]]، جز عده کمی مانند خود را، به دیده [[الحاد]] و [[کفر]] می‌نگرند و دایره [[اسلام]] و [[هدایت]] را بسیار محدود می‌پندارند. این [[تفکر]] که سایر فرق [[مسلمانان]] مخلد در [[عذاب]] هستند از [[خوارج]] به [[مسلمانان]] رسیده است<ref>ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۳؛ یادداشت‌ها، ج ۳، ص ۳۷۱.</ref>.  
*گرچه خوارج منقرض شده‌اند ولی [[افکار]] ایشان در میان [[مسلمانان]] ریشه دوانیده و [[روح]] این [[تفکر]] در میان بسیاری از مقدس‌نماها وجود داشته و مزاحمی برای [[پیشرفت]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بوده است. [[امام علی]]{{ع}} مخالف [[فکر]] خوارج بودند. شخص آنها و [[فکر]] آنها در هر زمانی که باشد مورد [[انتقاد]] [[حضرت]] است<ref>ر.ک: مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۹۳، ۳۰۹ و ۶۱۱.</ref>. یکی از مشخصات [[تفکر]] خوارج که در حال حاضر هم میان [[مسلمانان]] وجود دارد ظاهرگرایی و تشخیص [[حق و باطل]] به اعتبار شخصیت‌ها و چهره‌های تأثیرگذار در [[جامعه]] است. ایشان در هر قضیه‌ای ظاهر را دیده و [[معتقد]] بودند [[اکثریت]] که بزرگان [[صحابه]] هم در میان آنها هستند، ملاک حقیقت‌اند. در حالی که در [[اندیشه]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[حق و باطل]] مقیاس شخصیت‌ها است نه اینکه اشخاص مقیاس [[حق و باطل]] باشند<ref>ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۰۶.</ref>. [[تنگ‌نظری]] نیز از دیگر ویژگی خوارج است که امروز در [[جامعه اسلامی]] مشاهده می‌شود. امروزه برخی خشک‌مغزان، همه [[مردم]] [[جهان]]، جز عده کمی مانند خود را، به دیده [[الحاد]] و [[کفر]] می‌نگرند و دایره [[اسلام]] و [[هدایت]] را بسیار محدود می‌پندارند. این [[تفکر]] که سایر فرق [[مسلمانان]] مخلد در [[عذاب]] هستند از خوارج به [[مسلمانان]] رسیده است<ref>ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۳؛ یادداشت‌ها، ج ۳، ص ۳۷۱.</ref>.  
درسی که می‌توان از [[خوارج]] برای این دوران گرفت [[لزوم]] هماهنگی میان تقدس و [[بینش]] افراد است. [[تاریخ اسلام]] [[گواه]] این مطلب است که با افزایش مقدس‌های فاقد [[بینش]] و [[بصیرت]]، خطر عوام‌فریبی از سوی [[دشمنان]] بیشتر شده است<ref>ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت؛ صفحه ۹۸ تا۱۰۶.</ref>.
درسی که می‌توان از خوارج برای این دوران گرفت [[لزوم]] هماهنگی میان تقدس و [[بینش]] افراد است. [[تاریخ اسلام]] [[گواه]] این مطلب است که با افزایش مقدس‌های فاقد [[بینش]] و [[بصیرت]]، خطر عوام‌فریبی از سوی [[دشمنان]] بیشتر شده است<ref>ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت؛ صفحه ۹۸ تا۱۰۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۴ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۴

اسلام

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خوارج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی خوارج و چگونگی تشکیل آن

خوارج و جنگ نهروان

فرقه‌های خوارج

عقاید خوارج

  1. لازم نیست خلیفه پیامبر(ص) عرب و از قریش باشد؛
  2. شرط خلافت، پرهیزگاری و دلاوری و دادگری است؛
  3. برخی از فرقه‌های خوارج خلافت زنان را نیز روا می‌داشتند؛
  4. علی(ع) با قبول حکمیت گناه کرده است و باید توبه کند؛
  5. خلافت، موروثی نیست؛
  6. مرتکب گناه کبیره کافر است و ریختن خونش رواست، مگر توبه کند؛
  7. عمل فرد مسلمان، جزء اسلام و ایمان اوست و با عملی برخلاف شریعت از دین خارج می‌شود؛
  8. امام با رأی مردم برگزیده می‌شود؛
  9. امر به معروف و نهی از منکر بدون هیچ شرطی واجب است و در مقابل هر امام جائری باید قیام کردغ
  10. خلافت ابوبکر و عمر و انتخاب عثمان و امام علی(ع) را صحیح می‌دانستند با این تفاوت که عثمان در اواخر چون مصالح مسلمین را نادیده گرفته کافر و واجب القتل است و علی(ع) چون حکمیت را پذیرفته کافر و واجب است کشته شود؛
  11. جایز است در عالم امامی نباشد؛
  12. هرجا خوارج حاکم نباشند دارالکفر است و باید بر علیه ساکنین آن قیام کرد[۱۴].

خوارج معاصر

درسی که می‌توان از خوارج برای این دوران گرفت لزوم هماهنگی میان تقدس و بینش افراد است. تاریخ اسلام گواه این مطلب است که با افزایش مقدس‌های فاقد بینش و بصیرت، خطر عوام‌فریبی از سوی دشمنان بیشتر شده است[۱۸].

جستارهای وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع خوارج

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.
  2. برای شناخت پیدایش، پیشینه، عملکرد، ویژگی‌ها وسرانجام آنان ر.ک: «دانشنامۀ امام علی» ج ۹ مقالۀ «مارقین»؛ «جاذبه و دافعۀ علی» شهید مطهری، ص ۱۰۵ و....
  3. نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۱۹۸؛ «کَلِمَةُ حَقٍ‏ یُرَادُ بِهَا بَاطِل‏»
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۵- ۳۷۶؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱.
  5. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، فرقه خوارج؛ فرهنگ فرق اسلامی ، ۱۸۷؛ فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی ، ۱۳۸.
  6. نهج البلاغه، خطبه‌های ۶۰، ۱۱۸، ۱۲۱ و ۱۲۳؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۶.
  7. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۶- ۳۷۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.
  8. خوارج و علل پیدایش آنان؛ الملل و النحل‌، ۱/ ۱۱۷؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۲۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰.
  9. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹ و فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۳۱۵.
  11. «أَنْتُمْ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَام سُفَهَاءُ الْأَحْلَامِ‏ وَ لَمْ آتِ لَا أَبَا لَکُمْ بُجْراً وَ لَا أَرَدْتُ لَکُمْ ضُرّا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۶.
  12. نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲.
  13. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۸-۳۷۹.
  14. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۲؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۷۹.
  15. ر.ک: مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۹۳، ۳۰۹ و ۶۱۱.
  16. ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۰۶.
  17. ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۳؛ یادداشت‌ها، ج ۳، ص ۳۷۱.
  18. ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت؛ صفحه ۹۸ تا۱۰۶.