خوارج در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
*گروهی است که پس از ماجرای حَکمیت در [[جنگ جمل]] پدید آمد. آنان را از آن نظر "[[خوارج]]" گفته‌اند که از [[فرمان امام]] [[علی]] {{ع}} بیرون رفتند و علیه او شوریدند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۹.</ref>.
*این [[فرقه]] را [[محکمه]]، [[حروریه]]، [[شراة]] و [[مارقین]] نیز خوانده‌اند. [[خوارج]] نخست خود از [[علی]] {{ع}} خواستند که از [[جنگ]] با [[معاویه]] دست کشد و تن به [[حکمیت]] دهد؛ اما چون دیدند [[حکمیت]] راه به جایی [[نبرد]]، [[علی]] {{ع}}، [[معاویه]] و حکمین- [[ابوموسی اشعری]] و [[عمروعاص]]- را [[کافر]] شمردند<ref>فرهنگ فرق اسلامی‌، ۱۸۷؛ فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی‌، ۱۳۸.</ref>. از آن هنگام هر روز بر [[مخالفت]] خویش [[علیه ]][[علی]] {{ع}} افزودند تا سرانجام [[جنگ]] علنی در پیش گرفتند؛ اما در [[جنگ نهروان]] جز چند نفر همگی کشته شدند. چند تنی که زنده ماندند، به نشر [[عقاید]] خویش پرداختند. اعضای این گروه حدود دو قرن سراسر [[جهان اسلام]] را دستخوش [[آشوب]] و [[شورش]] و [[ناامنی]] کردند؛ ولی سرانجام به کلی از میان رفتند<ref>ر.ک: خوارج و علل پیدایش آنان؛ الملل و النحل‌، ۱/ ۱۱۷؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۲۹۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۹-۲۴۰.</ref>.


==[[عقاید]]==
*مهم‌ترین [[عقاید خوارج]] عبارت‌اند از:
#[[خلیفه پیامبر]] {{صل}} را شرط نیست که [[عرب]] و از [[قریش]] باشد.
#شرط [[خلافت]]، [[پرهیزگاری]] و [[دلاوری]] و [[دادگری]] است.
#برخی از فرقه‌های [[خوارج]] [[خلافت]] [[زنان]] را نیز روا می‌داشتند.
#[[علی]] {{ع}} با قبول [[حکمیت]] [[گناه]] کرده است و باید [[توبه]] کند.
#[[خلافت]]، موروثی نیست.
#مرتکب [[گناه کبیره]] [[کافر]] است و ریختن خونش روا است مگر [[توبه]] کند.
#عمل فرد [[مسلمان]]، جزء [[اسلام]] و [[ایمان]] او است و با عملی بر خلاف [[شریعت]] از [[دین]] خارج می‌شود.
#[[امام]] با [[رأی]] [[مردم]] [[برگزیده]] می‌شود<ref>الملل و النحل‌، ۱/ ۱۱۵ و ۱۱۶؛ فرق الشیعة، ۲۸ و ۳۴؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۱۸۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 240.</ref>.
==فِرَق [[خوارج]]==
*[[خوارج]] با [[گذشت]] زمان، در [[تبلیغ]] و [[ترویج]] [[عقاید]] خویش کوشیدند و رفته و رفته انشعاباتی یافتند؛ چونان که [[دانشمندان]] [[ملل و نحل]] تا بیست [[فرقه]] برای [[خوارج]] برشمرده‌اند. از مشهورترین فرق [[خوارج]] عبارت‌اند از: ارقه، [[عجارده]]، [[صفریه]]، واقفه و [[اباضیه]]<ref>الفرق بین الفرق‌، ۲۴، ۷۲ و ۷۳.</ref>. امروزه همه گروه‌های [[خوارج]] از میان رفته‌اند مگر [[اباضیه]] که به صورتی محدود همچنان بر جای مانده است<ref>ر.ک: خوارج در تاریخ‌، ۲۴۱ و ۲۹۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۰.</ref>.
==[[خوارج]] در [[کلام امام علی]] {{ع}}==
*[[ظهور]] [[خوارج]] و اندیشه‌های افراطی آنان تا بدان پایه برای [[جامعه اسلامی]] خطرناک بود که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در هفده [[خطبه]] و دو [[نامه]] و یک [[حکمت]] به افشای ماهیت آنان پرداخته است، و درباره [[علل]] پیدایش و [[انحراف]] [[خوارج]]، نحوه [[تفکر]] و خصوصیات روحی و [[اخلاقی]] آنان و نتیجه انحرافاتشان و اینکه [[اندیشه]] آنان در [[آینده]] تداوم خواهد یافت، سخن گفته است<ref>نهج البلاغه‌، خطبه‌های ۳۵، ۳۶، ۴۰، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۱ و ... و نامه ۷۷ و ۷۸ و حکمت ۳۲۳.</ref>. آن [[حضرت]] درباره [[شعار]] [[خوارج]] که می‌گفتند: {{عربی| لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ }} فرمود: "سخن حقی است که از آن [[اراده]] [[باطل]] کردند. آری، درست است که فرمانی جز [[فرمان خدا]] نیست؛ ولی اینان می‌گویند [[زمامداری]] جز برای [[خدا]] نیست در حالی که [[مردم]] به [[زمامداری]] [[نیک]] یا بد نیازمندند"<ref>نهج البلاغه‌، خطبه ۴۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۰.</ref>.
==خوارج در فرهنگ اصطلاحات علم کلام==
*[[فرقه]] [[خوارج]]، از قدیمی‌ترین فرقه‌های [[اسلامی]] است که پیدایش آنها به [[جنگ صفین]] سال ۳۷ ق باز می‌‌گردد. آنها ابتدا با رویکرد [[سیاسی]] [[حکمیت]] و با [[شعار]] {{عربی| لا حکم الا الله }} سر برآورد و در ادامه، با [[تکفیر]] مرتکب کبیره و همچنین [[مخالفت]] با خلفای [[اسلامی]]، به ویژه [[امام علی]]{{ع}} به خاطر پذیرش [[حکمیت]]، در حوزه مباحث [[عقیدتی]] و [[کلامی]] وارد شدند و [[حکم]] به [[کفر]] وقتل مرتکب کبیره نمودند.
*[[خوارج]]، در طول [[تاریخ]] با نام‌های مختلفی خوانده شده‌اند، مانند [[شراه]]، [[محکمه]] و [[حکمیه]]، [[حروریه]]، [[مارقه]] و وهبیین<ref>بنگرید به: صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، فرقه خوارج.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۹۱.</ref>.
*حدود هشت هزار نفر آنها پس از شنیدن استدلال‌ها و [[سخنان امام علی]]{{ع}} به [[کوفه]] بازگشتند، اما چهار هزار نفر آنها [[جنگ نهروان]] را به راه انداختند که اکثر آنها کشته شدند.
*[[خوارج]] نه از مهاجرینند که از خانه‌های خود به خاطر [[اسلام]] [[مهاجرت]] کردند و نه از [[انصار]] که [[مهاجرین]] را در جوار خود پذیرفتند<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۲۳۶.</ref>.
*البته [[خوارج]] به تعبیر [[امیر المؤمنین]]{{ع}}، سوء [[نیت]] نداشتند، بلکه جمود [[فکری]] داشتند. از این‌رو آن [[حضرت]] فرمود که بعد از من اینها را نکشید: {{متن حدیث|لَا تَقْتُلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۵۹.</ref>. آن [[حضرت]] جمله عجیب دیگری درباره اینها می‌‌فرماید: "من بودم که چشم [[فتنه]] را از سرش در آوردم و کسی جز من جرأت این کار را نداشت"{{متن حدیث|فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۹۳.</ref>.
==[[اصول اعتقادی]] [[خوارج]]==
*از نظر [[خوارج]]، اساساً عمل جزء [[ایمان]] است، و [[ایمان]] از عمل منفک نیست. مسلمانی به گفتن [[شهادتین]] نیست. آنان مرتکب کبیره را [[کافر]] و از [[دین اسلام]] خارج می‌دانستند.
*از دید آنان، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بدون هیچ شرطی [[واجب]] است و در مقابل هر [[امام]] جائری باید [[قیام]] کرد. آنان [[امام علی]]{{ع}} را جزء [[کفار]] می‌دانستند. لذا گفتند راهی نمانده است، غیر از اینکه ما علیه او [[قیام]] کنیم.
*آنها می‌‌گفتند که چون دیگران [[مسلمان]] نیستند، از آنها نمی‌توانیم [[زن]] بگیریم و به آنها نباید [[زن]] بدهیم. ذبیحه آنها [[حرام]] و کشتن [[زنان]] و اطفال آنها جایز است.
*[[خوارج]] [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] را صحیح می‌‌دانستند، با این نگاه که آن دو، از راهی به [[خلافت]] رسیده‌اند و خلافی را مرتکب نشده‌اند. [[انتخاب]] [[عثمان]] و [[امام علی]]{{ع}} را نیز صحیح می‌دانستند، با این تفاوت که [[عثمان]] از اواخر سال ششم خلافتش تغییر مسیر داده، [[مصالح]] [[مسلمین]] را نادیده گرفته است؛ لذا از [[خلافت]] معزول بوده و چون [[خلافت]] را ادامه داده است، [[کافر]] گشته، [[واجب]] القتل بوده است، و [[علی]]{{ع}} چون مسئله تحکیم را پذیرفته و سپس [[توبه]] نکرده است، [[کافر]] گشته، [[واجب]] القتل بوده است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۹۲.</ref>.
*[[خوارج]] از خلفای بعدی نیز بیزاری می‌‌جستند و همیشه با آنان در [[پیکار]] بودند و بر همین اساس با همه جنگیدند تا بالأخره منقرض شدند. آنها می‌‌گفتند: کسی از ماست که [[معتقد]] باشد [[عثمان]]، [[علی]]{{ع}}، [[معاویه]]، و نیز کسانی که به [[حکمیت]] [[تسلیم]] شدند، [[کافر]] گردیدند. خود ما نیز [[کافر]] شدیم؛ ولی ما [[توبه]] کردیم. هرگاه کسی [[توبه]] کند [[مسلمان]] است. اینها در [[باب ]][[خلافت]]، در مقابل [[شیعه]] قرار گرفته‌اند که [[معتقد]] است [[خلافت]] با [[انتخاب مردم]] است و هم در مقابل [[اهل سنت]] قرار دارند که معتقدند [[خلافت]] تنها از آن [[قریش]] است و به جمله {{متن حدیث| انما الائمة من قریش}} [[تمسک]] می‌‌جویند.
*[[خوارج]] [[معتقد]] بودند که پس از [[انتخاب خلیفه]] و اتمام [[بیعت]] با او، اگر [[خلیفه]] خلاف [[مصالح]] [[جامعه اسلامی]] گام برداشت، خود به خود از [[خلافت]] [[عزل]] می‌‌شود و اگر ابا کرد، باید با او [[پیکار]] کرد تا کشته شود<ref>مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار{{عم}}، ص۳۷-۳۹؛ همو، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰؛ همو، جاذبه و دافعه علی{{ع}}، ص۱۲۶-۱۲۸ و ۱۵۳-۱۵۴.</ref>. همچنین آنان به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> استناد کرده، معتقدند [[حکومت]] از آن خداست و به [[داوری]] گذاشتن آن میان دو نفر [[گناه کبیره]] است، که همین نیز از جمله انگیزه‌های مهم آنها در [[توطئه]] طراحی [[قتل]] [[علی]]{{ع}} بوده است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۹۳.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۷٬۸۳۵

ویرایش