حدیث یوم‌الدار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه را خالی کرد)
برچسب: خالی کردن
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[حدیث یوم‌الدار در حدیث]] | [[حدیث یوم‌الدار در کلام اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حدیث یوم‌الدار (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


متن [[حدیث]] [[یوم‌الدار]]: [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[علی]]{{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی‏ وَ خَلِیفَتِی‏ فِیکُمْ‏ فَاسْمَعُوا لَهُ‏ وَ أَطِیعُوهُ}}
==اعتبار و [[سند]] [[حدیث یوم الانذار]]==
*این [[حدیث]] از جهت اعتبار [[سند]] و [[مقبولیت]] نزد [[شیعه]] و [[سنی]] از [[جایگاه]] والایی برخوردار است یعنی علاوه بر اینکه [[دانشمندان]] [[امامیه]] آن را مورد [[اعتماد]] قرارداده‌اند. بسیاری از ائمّه و حفاظ [[حدیث]] از [[فریقین]] آن را [[روایت]] کرده‌اند و بدون هیچ‌گونه ایراد یا توقّفی در صحت [[سند]]، آن را در [[صحاح]] و مسانید خود درج نموده‌اند. [[تاریخ‌نگاران]] بزرگ نیز آن را صحیح و مورد قبول دانسته و جزء مسلّمات ذکر کرده و شعرا هم آن را در قالب [[شعر]] در آورده‌اند<ref>علامه امینی در الغدیر، ج ۲، ص ۲۷۸ نقل‌های گوناگون حدیث را از منابع معتبر اهل سنت ذکر نموده و درباره نقل طبری در کتاب تاریخ می‌گوید: این حدیث را ابو جعفر اسکافی متکلم معتزلی بغدادی متوفی ۲۴۰ در کتاب خود به نام نقض العثمانیه نقل کرده است و گفته است که این خبر صحیح است، و نیز فقیه برهان الدین در کتاب انباء نجباء الأبناء و ابن اثیر در کامل و ابوالفداء عمادالدین دمشقی در تاریخ خود و شهاب الدین خفاجی در شرح شفا که متعلق به قاضی عیاض است، آورده است و در لمحات، ج۱، ص۳۹۳ که حدیث از ۱۲ طریق نقل شده است. سید شرف الدین هم در کتاب المراجعات نامه ۲۰ و۲۱ را به بیان اعتبار حدیث یوم الدار در منابع اصیل و قابل اعتنا در میان اهل سنت اختصاص داده است. </ref>. با این حال برخی به [[سند]] این [[حدیث]] اشکال کرده‌ و علاوه بر تضعیف [[سند]] مدعی [[کذب]] و مجعول بودن [[حدیث]] نزد [[حدیث]] شناسان شده و می‌گویند در منابع معتبر نیامده است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>.
*منتها ادعای [[ضعف]] [[سند]]، قابل قبول نیست زیرا: [[حدیث یوم الدار]] با بیش از ۱۲ طریق در منابع معتبر [[اهل سنت]] ذکر شده که بسیاری از طرق آن به صراحت تصحیح و یا تلقی به قبول شده است و نسبتی که به [[حدیث]] شناسان در مجعول دانستن [[حدیث]] داده‌اند نیز [[کذب]] محض است. با وجود ذکر [[حدیث]] در منابع معتبر، ادعای نبودن [[حدیث]] در کتب معتبر نیز [[دروغ]] است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>.
==[[حدیث یوم الدار]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}==
*[[متکلمان امامیه]] این [[حدیث]] را به عنوان [[دلیل]] بر [[امامت]] و نمونه‌ای از [[نص جلی]] بر [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] آورده‌اند. در [[حدیث]] [[یوم‌الانذار]] کلماتی که [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[علی]]{{ع}} فرموده‌اند مانند: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی‏ وَ خَلِیفَتِی‏ فِیکُمْ‏ فَاسْمَعُوا لَهُ‏ وَ أَطِیعُوهُ}} به صراحت بر مدعای [[امامیه]] در [[خلافت]] و [[جانشینی]] و [[لزوم اطاعت]] از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} به عنوان [[خلافت]] و [[وصایت]] دلالت دارد. مخاطبان هم در آن جلسه چیز دیگری برداشت نکردند لذا به [[ابوطالب]] از روی طعنه و [[استهزا]] گفتند: تو را [[فرمان]] داد تا حرف پسرت را بشنوی و [[اطاعت]] کنی<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>.
*برخی از نویسندگان [[اهل سنت]] برای رهایی از دلالت [[آشکار]] و صریح این [[نص]] معتبر به [[پنهان]] کاری و یا [[تحریف]] دست زده‌اند؛ برای مثال [[وصایت]] و [[خلافت]] را حذف کرده به جای آن از لفظ "کذا وکذا" استفاده کرده‌اند یا گفته‌اند که در آن جلسه [[پیامبر]] {{صل}} [[حضرت علی]] {{ع}} را به امور شخصی [[وصیت]] کرده، نه به امر [[امامت]] و [[جانشینی]].
*اما کسی که صدر و ذیل این [[حدیث]] را ملاحظه کند، پی خواهد برد که حدیث‌ دار مربوط به [[امامت]] و [[خلافت]] است، زیرا:
#[[پیامبر]] {{صل}} در همان ابتدای جلسه خطاب به آنها فرمود: من خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را برای شما آورده‌ام و [[خداوند]] به من امر فرموده: که شما را به سوی او بخوانم. پس کدام یک از شما در این امر مرا [[یاری]] می‌کند تا او [[برادر]]، [[وصی]] و [[جانشین]] من در میان شما باشد؟ آیا از [[وصایت]]، جز [[جانشینی]] و [[امامت]] برای [[هدایت]] [[امت]] چیز دیگری فهمیده می‌شود؟
#در [[روایت]] بعد از کلمه "وصیی"، "خلیفتی" نیز آمده است و [[خلیفه]] به معنای [[جانشینی]] در تمام امور است که آن [[امامت]] و [[خلافت بلافصل]] است.
#در ذیل [[حدیث]] آمده است، {{متن حدیث|فَاسْتَمِعُوا لَهُ‏ وَ أَطِیعُوا}} یعنی همه باید از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[اطاعت]] کنید و حرف او را بشنوید و این جملات جز با [[وصایت]] عمومی و [[امامت]] و [[خلافت بلافصل]] [[علی]] {{ع}} [[سازگاری]] ندارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>.
*برخی اشکال کرده‌اند که مجرد [[اقرار]] به [[شهادتین]] و معاونت بر آن موجب این همه [[پاداش]] ([[وصایت]]، [[وزارت]] و [[خلافت]]) نمی‌شود. اگر این طور بود، همه [[مؤمنان]] که [[اقرار]] به [[شهادتین]] کردند و در این امر [[پیامبر]] {{صل}} را کمک کردند نیز باید [[اوصیاء]]، [[وزراء]] و خلفای [[پیامبر]] {{صل}} باشند. در پاسخ باید گفت:
#[[نبی اکرم]] {{صل}} نفرمود: این [[اجابت]] [[علت]] تامه برای [[خلافت]] است، تا اینکه بگوییم هرکه [[اجابت]] کرد او [[خلیفه]] است. مضمون [[روایت]] این نیست که هرکس [[ایمان]] بیاورد [[وصیّ]] و [[خلیفه]] من خواهد بود، بلکه مضمون این است که هر کس مرا در این کار معاونت و معاضدت نماید و [[قوت]] بازوی من گردد و [[یار]] و معین من باشد، او [[خلیفه]] من است.
#[[خداوند]] و [[رسول]] او از اول می‌دانستند، این بار سنگین و درخواست مهم را جز [[علی]] {{ع}} نمی‌تواند [[اجابت]] کند، ولی به خاطر تثبیت [[امامت]] و [[اتمام حجت]] بر قومش، به طور عموم در این جلسه به صورت پیشنهادی مطرح شد. به [[بیان]] دیگر [[سخنان پیامبر]] {{صل}} {{متن حدیث|أَیُّکُمْ‏ یُؤَازِرُنِی‏}} در واقع یک [[ابلاغ]] امر [[خداوند تعالی]] نسبت به [[جعل]] [[ولایت]] و [[جانشینی]] برای [[امیر المؤمنین]]{{ع}} است نه یک انشاء و ایجاد [[ولایت]] به صورت مشروط تا فرض کنیم اگر فرد دیگری قبول می‌کرد او [[صاحب ولایت]] و [[خلافت]] می‌شد. و این در حالی است که [[احادیث متواتر]] دیگر مانند، [[حدیث ثقلین]]، [[غدیر]] و غیره بر [[وصایت]] و [[خلافت امیرالمؤمنین]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تاکید دارد<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز در پاسخ به این سوال که چرا با وجود [[عباس]] [[عموی پیامبر]]{{صل}} او [[وصی]] و [[وارث پیامبر]] اکرم{{صل}} است؟ به ماجرای یوم الدار استناد فرموده و [[نصب]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را [[علت]] و سبب این [[منصب]] می‌داند. این استناد و استشهاد در منابع [[فریقین]] ذکر شده است. نکته مهم دیگر در این حادثه دلالت بر [[نبوت]] و [[اعجاز]] است زیرا با توشه کم گروه زیادی را [[اطعام]] کرده است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==
==منابع==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|2}}
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']].
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']].
#[[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{امامت شناسی}}
{{امام علی}}
{{فضائل اهل بیت}}
[[رده:یوم‌الدار]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مدخل گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۶

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حدیث یوم‌الدار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

متن حدیث یوم‌الدار: رسول اکرم(ص) درباره علی(ع) فرموده‌اند: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی‏ وَ خَلِیفَتِی‏ فِیکُمْ‏ فَاسْمَعُوا لَهُ‏ وَ أَطِیعُوهُ»


اعتبار و سند حدیث یوم الانذار

حدیث یوم الدار و ولایت امیرالمؤمنین(ع)

  1. پیامبر (ص) در همان ابتدای جلسه خطاب به آنها فرمود: من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام و خداوند به من امر فرموده: که شما را به سوی او بخوانم. پس کدام یک از شما در این امر مرا یاری می‌کند تا او برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟ آیا از وصایت، جز جانشینی و امامت برای هدایت امت چیز دیگری فهمیده می‌شود؟
  2. در روایت بعد از کلمه "وصیی"، "خلیفتی" نیز آمده است و خلیفه به معنای جانشینی در تمام امور است که آن امامت و خلافت بلافصل است.
  3. در ذیل حدیث آمده است، «فَاسْتَمِعُوا لَهُ‏ وَ أَطِیعُوا» یعنی همه باید از علی بن ابی طالب (ع) اطاعت کنید و حرف او را بشنوید و این جملات جز با وصایت عمومی و امامت و خلافت بلافصل علی (ع) سازگاری ندارد[۵].
  1. نبی اکرم (ص) نفرمود: این اجابت علت تامه برای خلافت است، تا اینکه بگوییم هرکه اجابت کرد او خلیفه است. مضمون روایت این نیست که هرکس ایمان بیاورد وصیّ و خلیفه من خواهد بود، بلکه مضمون این است که هر کس مرا در این کار معاونت و معاضدت نماید و قوت بازوی من گردد و یار و معین من باشد، او خلیفه من است.
  2. خداوند و رسول او از اول می‌دانستند، این بار سنگین و درخواست مهم را جز علی (ع) نمی‌تواند اجابت کند، ولی به خاطر تثبیت امامت و اتمام حجت بر قومش، به طور عموم در این جلسه به صورت پیشنهادی مطرح شد. به بیان دیگر سخنان پیامبر (ص) «أَیُّکُمْ‏ یُؤَازِرُنِی‏» در واقع یک ابلاغ امر خداوند تعالی نسبت به جعل ولایت و جانشینی برای امیر المؤمنین(ع) است نه یک انشاء و ایجاد ولایت به صورت مشروط تا فرض کنیم اگر فرد دیگری قبول می‌کرد او صاحب ولایت و خلافت می‌شد. و این در حالی است که احادیث متواتر دیگر مانند، حدیث ثقلین، غدیر و غیره بر وصایت و خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) تاکید دارد[۶].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. علامه امینی در الغدیر، ج ۲، ص ۲۷۸ نقل‌های گوناگون حدیث را از منابع معتبر اهل سنت ذکر نموده و درباره نقل طبری در کتاب تاریخ می‌گوید: این حدیث را ابو جعفر اسکافی متکلم معتزلی بغدادی متوفی ۲۴۰ در کتاب خود به نام نقض العثمانیه نقل کرده است و گفته است که این خبر صحیح است، و نیز فقیه برهان الدین در کتاب انباء نجباء الأبناء و ابن اثیر در کامل و ابوالفداء عمادالدین دمشقی در تاریخ خود و شهاب الدین خفاجی در شرح شفا که متعلق به قاضی عیاض است، آورده است و در لمحات، ج۱، ص۳۹۳ که حدیث از ۱۲ طریق نقل شده است. سید شرف الدین هم در کتاب المراجعات نامه ۲۰ و۲۱ را به بیان اعتبار حدیث یوم الدار در منابع اصیل و قابل اعتنا در میان اهل سنت اختصاص داده است.
  2. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  3. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  4. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  5. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  6. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  7. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.