اولو الامر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==چیستی [[اولو الامر]]==
==چیستی اولو الامر==
*[[اولو الامر]] از دو کلمۀ "اولو" و "الامر" تشکیل شده است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است و همواره به شکل اضافه به کار می‌‌رود؛ مانند: اولو الارحام، اولو القربی، اولو‌العلم، اولو الفضل، [[اولو الامر]]<ref>القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».</ref>. "الامر" نیز به معنای [[فرمان]]، [[شأن]] (کار) و شیء است<ref>نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».</ref>. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای [[اولوالامر]] معانی ذیل را برشمرد: صاحبان [[دستور]]، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس [[تفاسیر]] و [[روایات شیعه]]، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی [[مقام ولایت]]، [[خلافت]] و [[حکومت]] است<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> در نتیجه، [[اولوالامر]] به معنای [[صاحبان فرمان]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از لحاظ مصداقی، در [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} همان [[امامان دوازده‌گانه]] از [[اهل بیت پیامبر خاتم]]{{صل}} هستند<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.  
*اولو الامر از دو کلمۀ "اولو" و "الامر" تشکیل شده است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است و همواره به شکل اضافه به کار می‌‌رود؛ مانند: اولو الارحام، اولو القربی، اولو‌العلم، اولو الفضل، اولو الامر<ref>القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».</ref>. "الامر" نیز به معنای [[فرمان]]، [[شأن]] (کار) و شیء است<ref>نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».</ref>. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای [[اولوالامر]] معانی ذیل را برشمرد: صاحبان [[دستور]]، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس [[تفاسیر]] و [[روایات شیعه]]، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی [[مقام ولایت]]، [[خلافت]] و [[حکومت]] است<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> در نتیجه، [[اولوالامر]] به معنای [[صاحبان فرمان]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از لحاظ مصداقی، در [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} همان [[امامان دوازده‌گانه]] از [[اهل بیت پیامبر خاتم]]{{صل}} هستند<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.  
==[[اولو الامر]] در [[قرآن]]==
==اولو الامر در [[قرآن]]==
*واژۀ [[اولو الامر]] دو مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و در آن، [[لزوم اطاعت]] از آنان مطرح ‌شده و دیگری در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و در آن، نسبت به نشر و اشاعۀ [[اخبار]] [[امنیتی]] و هر گزارشی که موجب [[رعب]] و [[وحشت]] [[جامعه]] گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به [[پیامبر]] و [[اولوالامر]] [[نکوهش]] کرده است<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ ـ ۶۹.</ref>.  
*واژۀ اولو الامر دو مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و در آن، [[لزوم اطاعت]] از آنان مطرح ‌شده و دیگری در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و در آن، نسبت به نشر و اشاعۀ [[اخبار]] [[امنیتی]] و هر گزارشی که موجب [[رعب]] و [[وحشت]] [[جامعه]] گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به [[پیامبر]] و [[اولوالامر]] [[نکوهش]] کرده است<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ ـ ۶۹.</ref>.  
*[[آیه]] [[اولوالأمر]] از موارد بحث‌برانگیز میان [[شیعه]] و [[اهل سنّت]] است. [[اهل سنت]] طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] یا جزء [[علمای دین]] باشد لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>.
*[[آیه]] [[اولوالأمر]] از موارد بحث‌برانگیز میان [[شیعه]] و [[اهل سنّت]] است. [[اهل سنت]] طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] یا جزء [[علمای دین]] باشد لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>.
==[[اولو الأمر]] در [[نگاه]] [[اهل سنت]]==
==[[اولو الأمر]] در [[نگاه]] [[اهل سنت]]==
*اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره [[اولوالامر]] گوناگون است. آنان [[اولوالامر]] را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل‌ حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کرده‌اند<ref>تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف می‌گوید:[[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] می‌گوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در ‌صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت اولوالامر]] را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید [[اولوالامر]] کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] [[حفظ]] کند؛ چنان‌که بعضی دیگر از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref>
*اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره [[اولوالامر]] گوناگون است. آنان [[اولوالامر]] را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل‌ حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کرده‌اند<ref>تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف می‌گوید:[[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] می‌گوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در ‌صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت اولوالامر]] را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید [[اولوالامر]] کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] [[حفظ]] کند؛ چنان‌که بعضی دیگر از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref>
==[[اولو الامر]] در نگاه [[شیعه]]==
==اولو الامر در نگاه [[شیعه]]==
*قریب به [[اتفاق]] [[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچ‌گونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، [[ذکر]] نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به [[سر سپردن]] در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و [[اشتباه]] مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، [[امر]] به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>.
*قریب به [[اتفاق]] [[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از اولو الامر در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچ‌گونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، [[ذکر]] نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به [[سر سپردن]] در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که اولو الامر باید از [[خطا]] و [[اشتباه]] مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، [[امر]] به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، اولو الامر را به [[امامان دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>.
*البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] می‌دانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] می‌شمارند<ref>الفرقان، ج‌۵‌، ص‌۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفته‌اند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال می‌رود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشه‌ای که [[حکومت]] را به دست می‌گیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمی‌کند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۶۴‌ـ‌۶۹‌.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>  
*البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن اولو الامر می‌دانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق اولو الامر می‌شمارند<ref>الفرقان، ج‌۵‌، ص‌۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفته‌اند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال می‌رود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشه‌ای که [[حکومت]] را به دست می‌گیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمی‌کند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۶۴‌ـ‌۶۹‌.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>  
==نکات مربوط به دو [[آیه]] [[اولوالامر]]==
==نکات مربوط به دو [[آیه]] [[اولوالامر]]==



نسخهٔ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اولو الامر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی اولو الامر

اولو الامر در قرآن

  • واژۀ اولو الامر دو مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است: یکی در آیۀ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۷] و در آن، لزوم اطاعت از آنان مطرح ‌شده و دیگری در آیۀ ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا[۸] و در آن، نسبت به نشر و اشاعۀ اخبار امنیتی و هر گزارشی که موجب رعب و وحشت جامعه گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به پیامبر و اولوالامر نکوهش کرده است[۹].
  • آیه اولوالأمر از موارد بحث‌برانگیز میان شیعه و اهل سنّت است. اهل سنت طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم یا جزء علمای دین باشد لازم الاتّباع می‌دانند، امّا شیعه مصداق آن را امامان معصوم و آنان که از سوی آنان ولایت دارند می‌دانند[۱۰].

اولو الأمر در نگاه اهل سنت

اولو الامر در نگاه شیعه

نکات مربوط به دو آیه اولوالامر

مصداق اولو الامر

استنباط اولو الامر

حجیّت استنباط اولو الامر

اطاعت از اولو الامر

آثار اطاعت از اولو الامر

تعیین اولو الامر

رجوع به اولو الامر

عصمت اولو الامر

فضایل اولو الامر

نقش اولو الامر

وظایف اولو الامر

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».
  2. نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».
  3. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.
  4. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  5. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  6. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  7. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  8. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  9. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ ـ ۶۹.
  10. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  11. تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.
  12. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  13. نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.
  14. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.
  15. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
  16. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.
  17. الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.
  18. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  19. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.
  20. مناقب، ج ۳ ص ۱۵
  21. الفرقان، ج‌۵‌، ص‌۱۴۴.
  22. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  23. دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۶۴‌ـ‌۶۹‌.
  24. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.