سلمان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''سلمان فارسی''' یکی از مشهورترین و برجسته‌ترین [[اصحاب]] و [[یاران]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که ایرانی بود و مورد [[احترام]] بسیار [[حضرت محمد]]{{صل}} قرار گرفت. وی ابتدا در [[آیین]] [[مسیحیّت]] بود و چون آوازه [[دین]] آن [[حضرت]] را شنید، برای یافتن [[پیامبر اسلام]] و گرویدن به [[دین]] او، سفر [[شام]] و [[موصل]] را پیش گرفت و پس از جستجوی بسیار در [[مدینه]] به [[خدمت]] [[پیامبر خدا]] رسید و چون نشانه‌هایی را که از [[کشیشان]] شنیده بود در او یافت، [[مسلمان]] شد و همواره کنار [[پیامبر خدا]] بود و در [[اسلام]]، [[مقام]] بالایی یافت، تا آنجا که [[رسول خدا]] او را از دودمان خود شمرد. از این رو به وی "[[سلمان محمدی]]" می‌گفتند. ابتکار طرح [[خندق]] در [[جنگ احزاب]]، به پیشنهاد او بود. سال‌ها پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} زنده بود و مدّتی از سوی [[خلیفه]] دوّم، استاندار [[مدائن]] گشت. [[سلمان]] در [[مدائن]] که یکی از شهرهای [[عراق]] است از [[دنیا]] رفت و همانجا به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۱۶.</ref>.
ابو‎‎عبدالله، [[سلمان فارسی]] از برجسته‎‎ترین [[صحابی پیامبر]]{{صل}} و از [[شیعیان]] خاص [[حضرت علی]]{{ع}} بود. او بعد از [[آیین زرتشت]]، [[دین مسیحیت]] را [[انتخاب]] کرد، ولی بعد از شنیدن آوازۀ [[ظهور]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]] در جست و‎ جوی [[حضرت]] بود و سرانجام در [[مدینه]] ایشان را [[ملاقات]] کرده و [[مسلمان]] شد و همواره همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود و خدمات ارزنده‎‎ای انجام داده و [[مقام]] والایی یافت و مفتخر به [[حدیث]] [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است گردید.
 
==[[سلمان فارسی]]==
==مقدمه==
*ابو‎‎عبدالله یا همان [[سلمان فارسی]] از برجسته‎‎ترین [[صحابی پیامبر]]{{صل}} و از [[شیعیان]] خاص و [[یاران حضرت علی]]{{ع}} بود<ref>ثقفی کوفی، ابراهیم، الغارات، ص۴۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۶.</ref>. او ایرانی و دهقان‎‌زاده‎‌ای<ref>عبارت دهقان در عصر ساسانی صرفا معادل کشاورز نیست و دهقانان طبقه‎ای قابل اعتنا در حکومت به شمار می‌رفتند.</ref> از ناحیۀ جی [[اصفهان]] یا [[کازرون]] یا را‎مهر‎مز بود و در دورۀ ساسانیان در خانواده‎‌ای زرتشتی [[زندگی]] می‌‌کرد<ref>ر.ک: تونه‎ای، مجتبی، موعود‎نامه، ص۴۰۸.</ref> و در [[کودکی]] نیز از [[پیروان]] این [[آیین]] بود<ref>عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۶۳۴؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶.</ref>.<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۲.</ref>  
*سلمان فارسی (روزبه)<ref>فیض الاسلام ذیل نامه ۶۸ نهج البلاغه می‌نویسد: "نویسندگان در نام پیش از اسلام او اختلاف دارند: روزبه بن خشنودان و بهبود بن بدخشان از فرزندان منوچهر پادشانه و غیر از این دو نیز گفته‌اند. حضرت رسول او را سلمان نامید."</ref>، دهقان‌زاده‌ای ایرانی<ref>درباره محل ولادت سلمان در تاریخ به شهرهای شیراز، اصفهان، جی، شوشتر، رامهرمز و کازون اشاره شده که برخی معتقدند مادر او از شهری و پدرش از شهری دیگر بوده و از ان رو اختلاف روایات وجود دارد. اما در روایتی که محدث نوری از سلمان بیان می‌کند نام روزبه و شهر شیراز ذکر شده است. هم‌چنین عبارت دهقان در عصر ساسانی صرفا معادل کشاورز نیست و دهقانان طبقه‌ای قابل اعتنا در حکومت به شمار می‌رفتند.</ref> بود که در دوره ساسانیان در خانواده‌ای زرتشتی می‌زیست. او [[دل]] در گرو ایمانی حقیقی داشت و به [[خواست الهی]] و به واسطه [[روح]] جست‌وجوگرش، ابتدا مجذوب [[آیین مسیحیت]]، آخرین [[دین]] زمانه‌اش شد و سپس با [[بعثت]] [[نبی گرامی]] [[اسلام]] و یافتن [[رسول الله]] {{صل}}، به [[دین حنیف]] [[اسلام]] گروید. [[پیامبر اسلام]] درباره [[ایمان]] قلبی او می‌فرماید: "همانا [[سلمان]] [[مجوس]]<ref>مجوس در معنای لغوی به پیروان آیین زرتشت اطلاق می‌شود اما در معنای اصطلاحی آتش‌پرست را نیز مجوس گویند.</ref> نبود بلکه در ظاهر با [[مشرکان]] و در [[باطن]] اهل [[ایمان]] بود."روزبه ابتدا از [[خانواده]] خود جدا شد و به‌سوی [[شام]] رفت. او [[پیش از ظهور]] [[اسلام]]، در مراکز مسیحیِ موصل، نصیبین و عموریه به کسب [[دانش]] پرداخت. استادان بزرگ [[معنویت]] [[مسیحی]]، مدارج [[سیر و سلوک]] را در آن [[آیین]] به‌خوبی به روزبه آموختند.
==[[سلمان]] و [[مسیحیت]]==
*مراکز [[مسیحی]] در آن دوران، ملازم با [[انتظار ظهور]] [[پیامبر جدید]] بود. [[وعده]] [[ظهور]] پارکلتوس ([[فارقلیط]])، یعنی [[پیامبر]] بزرگی که پس از [[عیسی]] {{ع}} خواهد آمد، در [[انجیل]] آمده بود و [[راهبان]] [[مسیحی]] [[انتظار]] او را می‌کشیدند. روزبه نیز شیفته [[ظهور]] [[پیامبر]] بود و مشتاقانه در [[انتظار]] [[بعثت]] او به سر می‌برد. آخرین راهبی که روزبه در جوارش بود، [[بشارت]] فرارسیدن [[زمان ظهور]] [[پیامبر]] را داد. او به روزبه گفت: "[[آخرین پیامبر]] سه نشانه دارد: [[صدقه]] نمی‌پذیرد، هدیه را قبول می‌کند و بر شانه‌اش مهر [[نبوت]] نقش بسته است." سلمان فارسی درباره چگونگی آزمودن این [[نشانه‌ها]] و [[اسلام]] آوردنش می‌گوید: روزی ناگاه هفت تن به‌سوی نخلستان پیش آمدند... من طبقی از خرما پر کردم و با خود گفتم اگر میان ایشان کسی [[پیامبر]] باشد، از خوراکی‌های [[صدقه]] نخواهد خورد و اگر هدیه باشد خواهد خورد. طَبق خرما را برابر [[رسول خدا]] {{صل}} نهادم و گفتم: این [[صدقه]] است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود بخورید، ولی خود و [[علی]] و عقیل از خوردن آن دست نگه داشتند... با خودم گفتم این یک نشانه... من یک طبق دیگر خرما بردم و مقابل [[پیامبر]] {{صل}} نهادم و گفتم: این هدیه است. [[پیامبر]] {{صل}} دست دراز فرمود و بسم الله الرّحمن الرّحیم بر زبان آورد و به آنان گفت بخورید. همگان دست دراز کردند و خوردند. با خود گفتم این هم نشانه‌ای دیگر. من به‌سوی پشت سر [[پیامبر]] برگشتم. آن [[حضرت]] به من نگریستند و فرمودند: "ای روزبه! آیا در جست‌وجوی خاتم نبوتی؟" گفتم: "آری." دوش خود را برهنه فرمود و من خاتم را دیدم که میان شانه‌های ایشان بود... من خود را بر پاهای [[پیامبر]] انداختم و شروع به بوسیدن کردم...
*[[سلمان]] روزی از طرف [[پدر]] برای [[سرکشی]] به مزرعه فرستاده شده بود که در مسیر راه خود، عبادتگاهی را دید که تعدادی در آن مشغول [[نیایش]] و [[عبادت]] بودند.[[روح]] کنجکاوی و پرسشگری وی باعث شد تا او به دنبال حقیقتِ این [[آیین]] تازه باشد و از [[پیروان]] آن دربارۀ دینشان سؤالاتی پرسید و علاقۀ خود را نیز به آنان ابراز کرد و با [[راهنمایی]] آنان [[آیین مسیحیت]] را [[انتخاب]] کرد و بدین [[دلیل]] مورد مؤاخذۀ [[پدر]] و [[خانواده]] قرار گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶ ـ ۵۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۵.</ref>.<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۲ ـ۵۶۳.</ref> او ابتدا از خانوادۀ خود جدا شد و به ‌سوی [[شام]]، مرکز [[مسیحیت]] آن زمان رفت و در کلیسایی، هفت سال به خدمت‎‌گزاری مشغول شد و بعد در مراکز مسیحیِ [[موصل]]، نصیبین و عموریه به کسب [[دانش]] پرداخت. استادان بزرگ [[معنویت]] [[مسیحی]]، مدارج [[سیر و سلوک]] را در آن [[آیین]] به‌ خوبی به او آموختند و مراکز [[مسیحی]] در آن دوران، ملازم با [[انتظار ظهور]] [[پیامبر جدید]] بود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>.
*[[سلمان]]، نامی بود که [[پیامبر گرامی اسلام]] برای او برگزید و چون او را از [[بردگی]] آزاد کرده بود و به [[سلمان]] محمدی نیز شهرت یافت و [[کنیه]] ابوعبدالله برایش [[برگزیده]] شد. او [[سلمان]] را الخیر، ابوالبینّات و ابوالمرشد نیز خطاب می‌کردند. هرگاه از خودش می‌پرسیدند [[فرزند]] کیستی، می‌گفت من [[سلمان]] [[فرزند]] [[اسلام]] و از آدمی‌زادگانم.
==داستان [[اسلام آوردن]] [[سلمان]]==
*[[سلمان]] پس از [[تشرف]] به [[دین اسلام]]، به یکی از نزدیک‌ترین [[اصحاب پیامبر]] تبدیل شد به‌گونه‌ای که [[پیامبر گرامی اسلام]] درباره او فرمود: "[[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است." این بزرگ‌ترین فضیلتی است که برای [[سلمان]] ذکر شده است. [[پیامبر اسلام]] در بیانی فرمودند: "[[انسان‌ها]] از زمان [[آدم]] تا امروز مانند دندانه‌های شانه برابرند، فضلی برای [[عرب]] و [[عجم]] نیست و برای سرخ بر سیاه، مگر به [[تقوا]]. [[سلمان]] دریایی بی‌انتهاست و گنجی تمام‌ناشدنی، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است، به [[نرمی]] و روانی [[حکمت]] را می‌پراکند و [[برهان]] را نشر می‌دهد." [[خداوند]]، [[نبی گرامی]] [[اسلام]] را به [[دوستی]] و [[محبت]] [[سلمان]] امر فرمود. [[بهشت]] مشتاق حضور [[سلمان]] بود. او [[اسم اعظم]] می‌دانست و [[قدرت]] [[تصرف]] در طبیعت داشت، از مُتَوَسِّمین بود و به مَنایا<ref>علم به آجال و مرگ و میر افراد.</ref> [[آگاهی]] داشت. گنجی تمام‌نشدنی و دریایی بی‌پایان بود، به [[علم]] اولین و آخرین [[آگاهی]] داشت، از تمامی [[درجات ایمان]] برخوردار و حکیمی مانند [[لقمان]] بلکه [[افضل]] از او بود. اصبغ بن نباته بیان می‌کند هنگامی که از [[امیرالمؤمنین]] درباره [[سلمان]] سؤال شد، فرمود: "به به، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است و چه کسی از شما مانند [[لقمان]] [[حکیم]] است که [[علم]] اول و آخر را می‌داند؟ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: [[سلمان]] کسی است که [[خدا]] و رسولش و [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را [[اطاعت]] می‌کند. پس همه چیز او را [[اطاعت]] می‌کنند و هیچ چیز زیانی به او نمی‌رساند".
*به [[دلیل]] آنکه [[سلمان]] وعدۀ [[ظهور]] [[پیامبر]]{{صل}} را از راهبانان [[مسیحی]] شنیده بود، مشتاقانه در [[انتظار]] [[بعثت]] بود و برای [[دیدار]] [[پیامبر]]{{صل}} سختی‌های زیادی از جمله [[بردگی]] را متحمل شد. او از آخرین [[راهب]] [[مسیحی]] شنیده بود که [[آخرین پیامبر]] سه نشانه دارد: [[صدقه]] نمی‎‌پذیرد؛  هدیه را قبول می‎‌کند و بر شانه‎‌اش مهر [[نبوت]] نقش بسته است؛ از این ‌رو وقتی [[پیامبر]]{{صل}} را در منطقۀ [[قبا]] [[ملاقات]] کرد، مقداری خرما برای ایشان به عنوان [[صدقه]] برد و دید که [[حضرت]] به [[یاران]] خود فرمودند بخورید؛ ولی خود ایشان از آن خرما‎ها نخوردند؛ زیرا [[صدقه]] بود. روز دیگر در [[مدینه]]، وقتی که [[پیامبر]]{{صل}} را دید مقداری خرما به ایشان هدیه داد و ایشان از خرما‎ها خوردند. [[سلمان]] برای دیدن نشانۀ سوم یک روز، زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} برای [[تشییع]] یکی از [[اصحاب]] خود به "مقیع الفرقد" آمده بودند، پشت سر [[حضرت]] قرار گرفت و با کنار رفتن جامۀ ایشان، مهر [[رسالت]] را بر پشت [[رسول خدا]]{{صل}} دید و خود را بر آن افکند و بوسید و گریست و سپس [[اسلام]] آورد و داستان خود را برای [[حضرت]] حکایت کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۹ ـ۲۲۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۶ـ۴۸۷.</ref>.<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۳ ـ۵۶۴.</ref>
*زُهیر (از [[یاران امام حسین]] {{ع}} در [[قیام کربلا]]) [[نقل]] کرده است که سلمان فارسی فرارسیدن چنین روزی (که او در کنار [[سبط]] [[پیامبر]] به [[جهاد]] برخواهد خواست) را به او گفته بود. زهیر در این باره می‌گوید: در جنگی [[خداوند]] [[پیروزی]] بهره ما کرد و غنیمت‌هایی به چنگ آوردیم. سلمان فارسی رَحِمهُ الله به ما گفت: "آیا به آنچه [[خداوند]] از این [[پیروزی]] بهره شما کرده و به این غنیمت‌ها که به‌دست آورده‌اید [[خرسند]] و شادان هستید؟" گفتیم: "آری." [[سلمان]] گفت: "هنگامی که آقای [[جوانان]] [[آل محمد]] [[حسین بن علی]] {{ع}} را [[دیدار]] کنید، آن‌گاه در [[جنگ]] کردن به همراه او شادان‌تر باشید از این غنمیت‌ها که امروز به‌دست شما رسیده‌ است. [بنابر شواهد، جنگی که زهیر از آن یاد می‌کند [[فتح]] [[ایران]] است که [[سلمان]] نیز در آن حضور داشته و نزد او [[غنایم]] بی‌شمار به‌دست آمده از [[ایران]] بی‌اهمیت انگاشته می‌شود و [[همراهی]] با [[اهل بیت]] را ملاک [[خرسندی]] برمی‌شمارد.
==[[آزادی]] از [[بردگی]]==
*پس از [[رحلت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]، [[سلمان]] نزدیک‌ترین یار [[امام علی]] {{ع}} بود و در برهه‌های مختلف [[وفاداری]] خود را به [[جانشین پیامبر]] اثبات کرد. [[روایات]] فراوانی وجود دارد در خصوص این‌که سلمان فارسی به [[امام علی]] {{ع}} گرایش داشته و از معدود افرادی بوده که [[ولایت امام]] [[علی]] {{ع}} را پذیرفته است. بیان جمله معروف و رمزگونه "کردید و نکردید" یکی از عبارات مشهوری است که از [[سلمان]] شنیده شد. [[فیض الاسلام]] ذیل [[نامه]] ۶۸ [[نهج البلاغه]] درباره مفهوم جمله "کردید و نکردیدِ" [[سلمان]] می‌گوید: "یعنی خودتان [[خلیفه]] [[انتخاب]] کردید و از خلیفه‌ای که [[پیغمبر اکرم]] تعیین فرموده است چشم پوشیدید، کنایه از این‌که به‌ظاهر [[مسلمان]] می‌نمایید ولی در [[باطن]] [[مسلمان]] نیستید."
*[[پیامبر]]{{صل}} نیز برای [[آزادی]] او از [[بردگی]] [[دستور]] داد تا با ارباب خود [[قرارداد]] ببندد که در ازای سیصد تا چهارصد درخت خرمای زرد و قرمز که می‎‌کارد و به ثمر می‎‌رساند، [[آزاد]] شود؛ اما این کار چند سال طول می‎‌کشید و با [[اعجاز]] [[پیامبر]]{{صل}} بود که درختان خرما به سرعت به ثمر نشستند و خرمای تازه دادند و [[سلمان]] [[آزاد]] شد و به همین [[دلیل]]، [[سلمان]] در جنگ‌‎های اولیه [[اسلام]] [[شرکت]] نداشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ص۲۲۰ـ۲۲۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۷.</ref> و نخستین [[جنگی]] که موفق شد در آن شرکت کند، [[جنگ خندق]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۶۳؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۱۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۴.</ref>
*[[سلمان]] با [[امام علی]] {{ع}}، [[همسر]] گرامی‌اش [[فاطمه]] مرضیه {{س}} و [[فرزندان]] او رابطه‌ای عمیق و [[الهی]] داشت که گاه طاقت دوری او برای آن‌ها سخت می‌شد. [[سید بن طاووس]] در کتاب مُهَج الدَّعَوات از سلمان فارسی [[روایت]] می‌کند که گفت: "ده روز بعد از [[رحلت]] [[پیغمبر]] عزیز [[اسلام]] {{صل}} از منزل خود خارج و با [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} مواجه شدم." [[علی]] به من گفت: "ای [[سلمان]] تو بعد از [[پیامبر خدا]] [به [[دیدار]] ما نمی‌آیی و] بر ما جفا کردی." گفتم: "ای حبیب من، ای ابا الحسن درباره شما جفا نشده، چیزی مرا از [[زیارت]] شما [[محروم]] کرده، [[غم]] و [[اندوه]] [[رحلت]] [[رسول]] خداست." [[علی]] فرمود: "ای [[سلمان]]، بیا در منزل [[فاطمه زهرا]]، زیرا او به تو [[لطف]] دارد." هنگامی‌ که [[خلیفه دوم]] قصد لشکرکشی به [[ایران]] را داشت، از [[سلمان]] خواست با او [[همراهی]] کند و [[سلمان]] نیز با کسب اجازه از [[امام علی]] {{ع}}، او را [[همراهی]] کرد. در آن هنگام [[ایران]] در شرایط نامساعدی به سر می‌برد. نابسامانی ساسانیان چه از منظر تهی شدن از محتوا و چه از منظر ناکارآمدیِ [[حکومت]]، زمینه را برای [[شکست]] [[لشکریان]] [[ایران]] فراهم آورده بود، اما حضور [[سلمان]] در [[فتح]] [[ایران]]، وضعیت متفاوتی با سایر [[فتوحات اسلامی]] پدید آورده بود. [[سیره]] و منش سلمان فارسی از اصالتی برخوردار بود که نشانه‌های آن به روشنی در [[تاریخ]] یافت می‌شود. ابن ابی البَختَری می‌گوید: پیشتاز [[مسلمانان]]، [[سلمان]] پارسی بود و [[مسلمانان]] وی را دعوتگر پارسیان کرده بودند... [[دعوت]] وی چنان بود که می‌گفت: "اصل من از شماست و دلم به حالتان می‌سوزد. شما را به سه چیز می‌خوانم که به [[صلاح]] شماست: این‌که [[مسلمان]] شوید و برادران ما باشید و [[حقوق]] و [[تکالیف]] شما همانند ما باشد یا [[جزیه]] دهید، وگرنه با شما منصفانه [[جنگ]] می‌کنیم که [[خدا]] جنایت‌کاران را [[دوست]] ندارد." [[سلمان]] به سعد ([[فرمانده لشکر]] [[مسلمین]]) می‌گفت: "[[اسلام]] [[آیین]] نوینی است، دریاها چنان رام و فرمان‌بر [[مسلمانان]] شده‌اند که خشکی‌ها."
==اقدامات [[سلمان]]==
*ماجرای حضور [[سلمان]] در [[فتح]] [[ایران]] و [[حکومت]] 19/5 ساله او بر [[مدائن]] از نقاط عطف [[زندگی]] اوست. [[سلمان]] حلقه وصلی بود برای گرویدن [[مردم]] [[ایران]] به [[اسلام ناب]] [[شیعی]] و [[امام علی]] {{ع}} و بازیابی ریشه‌های اصیل و [[الهی]] دیرینه خود که در قالب اموری چون [[زبان فارسی]]، [[هنر]] [[ناب]] ایرانی، حکمت‌های اشراقی و بسیاری امور دیگر برقرار ماند. [[انحرافات]] و کژی‌هایی که بر اثر [[انحطاط]] در [[ایران]] پیش آمده بود با [[درایت]] و سعه صدر [[سلمان]] و [[زمینه‌سازی]] برای حکمای ایرانی، از میان رفت و تجدید حیاتی در [[تمدن]] [[مردم]] [[ایران]] [[زمین]] پدید آمد که حاصل آن [[تمدن]] ایرانی اسلامیِ [[ناب]] و [[الهی]] است.
*[[سلمان]] بعد از [[مسلمان]] شدن از هیچ خدمتی در محضر [[پیامبر]]{{صل}} فروگذاری نکرد، برخی از این اقدامات عبارت‌اند از: پیشنهاد حفر [[خندق]] در [[جنگ احزاب]]<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۴ ـ ۵۶۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۶.</ref>؛ ترجمۀ [[قرآن]]<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۴۶۴ ـ ۴۶۸.</ref>؛ استانداری [[مداین]]؛ حضور مستمر در جنگ‌‎های [[فتح]] [[ایران]]؛ [[مذاکره]] کننده با [[مردم]] [[مداین]]<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۵.</ref>؛ [[گرایش]] دادن [[مردم ایران]] به [[اسلام ناب]] [[شیعی]]<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج ‎البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>.
*در منابع [[اسلامی]] و سخنان [[نبی گرامی]] [[اسلام]] درباره [[قوم]] سلمان فارسی روایاتی بیان شده است که [[ارتباط مستقیم]] با [[سلمان]] دارد. از جمله در [[تفسیر]] [[المیزان]] ذیل [[آیه]] ۵۴ سوره [[مائده]] که می‌فرماید: [[خدا]] در آینده قومی را می‌آورد که دوستشان دارد و آنان نیز وی را [[دوست]] دارند. به سخن [[رسول خدا]] اشاره شده است که پس از [[تلاوت]] این [[آیه]] در برابر پرسش "منظور چه کسانی هستند؟" در حالی‌که دست به شانه [[سلمان]] می‌زد، فرمود: "این مرد و هم‌وطنان او..." سپس فرمود: "اگر [[دین]] [در برخی [[روایات]] [[علم]] یا [[ایمان]]] بر ثریا آویخته باشد، مردانی از اهل [[فارس]] به آن دست خواهند یافت."
==[[فضایل]] [[سلمان]]==
*پس از [[فتح]] [[ایران]]، [[سلمان]] ابتدا به ترجمه و [[تفسیر قرآن]] پرداخت. ترجمه "بسم الله الرحمن الرحیم" به "به‌نام [[خداوند]] [[بخشنده]] [[مهربان]]" منتسب به سلمان فارسی است. اولین سوره‌ای که [[تفسیر]] کرد سوره [[یوسف]] بود. ارتباط او با [[ایرانیان]] به‌دلیل شناختی که از آنان داشت متکی به اصالت‌های [[ایران]] و [[تعالیم]] [[اسلام]] بود و [[تلاش]] کرد بی‌آن‌که چیزی به [[مردم]] [[ایران]] تحمیل کند، [[دل]] آنان را به گرایش به [[اسلام]] و [[تشیع]] سوق دهد. او در [[زندگی]] شخصی، فردی وارسته از مادیات بود و مشهور است که حتی خانه‌ای نداشت. او دکانی را در بازار [[انتخاب]] و از [[صاحب]] آن اجاره کرد و همان‌جا را مرکز [[حکومت]] و [[قضاوت]] خود قرار داد. [[سلمان]] زنبیل می‌بافت و از درآمد سلّه‌بافی امرار معاش می‌کرد.
*برخی از [[فضایل]] [[سلمان]] عبارت‌اند از:
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نامه]] ۶۸ [[نهج البلاغه]] خطاب به [[سلمان]] چنین می‌فرماید: اما بعد، [[دنیا]] همچون مار است، بپستون آن نرم و هموار و زهر آن جان‌شکار. پس، از آنچه تو را در [[دنیا]] شادمان می‌دارد، روی برگردان! چه، اندک زمانی با تو می‌ماند. [[اندیشه]] [[دنیا]] را از سر بنه! چه، [[یقین]] داری که از تو روی بگرداند. آن‌گاه که بدان خو گرفته‌ای بیشتر از آن بترس، که دنیادار چون در [[دنیا]] به خوشی [[اطمینان]] کرد او را به تلخ‌کامی درآورد، یا اگر به انس گرفتن آرمید او را دچار [[وحشت]] کرد، والسلام.
#نزدیکی به [[پیامبر]]{{صل}}: [[سلمان]] پس از [[تشرف]] به [[دین اسلام]] به یکی از نزدیک‎‌ترین [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} تبدیل شد و مورد [[ستایش]] [[پیامبر]]{{صل}} و سایر [[معصومان]]{{ع}} قرار گرفت. برخی از [[سخنان پیامبر]]{{صل}} در مورد [[سلمان]] عبارت‌اند از: «[[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است»<ref>{{متن حدیث|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ‌}}؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶۹۱، ح ۶۵۳۹.</ref>. این بزرگ‎‌ترین فضیلتی است که برای [[سلمان]] [[ذکر]] شده است و یا فرمودند: «هر کس می‌‎خواهد به مردی بنگرد که دلش [[نورانی]] گشته است، به [[سلمان]] بنگرد»<ref>تاریخ دمشق، ج ۲۱، ص ۴۰۸.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی ری‌‎شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۴۰.</ref> و...<ref>ر.ک: تونه‎ای، مجتبی، موعود‎نامه، ص۴۰۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>.
*[[سلمان]] در نهایت پس از نزدیک بیست سال [[حکومت]] در [[ایران]] در سال ۳۵ هجری قمری وفات یافت. درباره سن [[سلمان]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد، اما آنچه از [[کلام]] خود  او و استنادات تاریخی می‌توان یافت، قول صد و اندی سال صائب‌تر است. محدت نوری [[علت]] این‌که برخی سن او را بسیار زیاد ذکر کرده‌اند، ناشی از این سوءتفاهم می‌داند که از او به‌نوان [[وصی]] [[عیسی]] یاد کرده‌اند، لذا بیان می‌شده که باید سن بسیاری داشته باشد تا به [[عیسی]] {{ع}} برسد. این در حالی است که او به چند واسطه [[وصی]] [[عیسی]] {{ع}} بوده، یعنی پرورش‌یافته راهبانی بوده که آن‌ها به ترتیب [[وصایت]] را از [[عیسی]] {{ع}} به [[ارث]] برده بودند.
#دارای [[علم]] اولین و آخرین:[[علی ]]{{ع}} فرمودند: «او دانش‌ نخستین و آخرین را دریافت و کتاب اول و آخر را خواند. او دریایی است پایان‎‌ناپذیر!»<ref>الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی ری‎شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص۸۴۰.</ref>
*از [[سلمان]]، قبری در نزدیکی ایوان کسری و تیسفون سابق باقی مانده که [[زیارتگاه]] ارادتمندان او و [[اهل بیت]] {{عم}} است. در زیارت‌نامه‌ای که برای سلمان فارسی تدوین شده به عباراتی برمی‌خوریم که گویای [[مقام]] والای اوست. مقامی که ناشی از "در زمره [[اهل بیت]] بودن" اوست. برخی اوصافی که در این زیارت‌نامه در [[وصف]] سلمان فارسی بیان شده، چنین است: [[سلام]] بر تو ای یار نزدیک [[پیامبر]]، [[سلام]] بر تو ای [[دوست]] [[امیرالمؤمنین]]؛ [[سلام]] بر تو ای آن‌که به تو سپرده شده رازهای اولیای [[خجسته]]؛ [[سلام]] بر تو ای یادگار [[خداوند]] از [[بندگان]] نیک گذشته. او در بخش پایانی این [[زیارت]] "[[باب الله]] المُؤتی" خطاب می‌شود، یعنی "تو درگاه [[هدایت]] خدایی که باید بدان درآیند و اخذ [[علم]] و [[معرفت]] کنند."<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۶۴- ۴۶۸.</ref>.
#حامل [[اسم اعظم]]؛
 
# [[قدرت]] [[تصرف]] در [[طبیعت]]؛
==سلمان فارسی در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین==
#در زمرۀ متوسمین<ref>عبرت گیر‎ند‎گان، عاقلان.</ref>؛
[[ابو عبد الله سلمان فارسی]] یا همان [[سلمان]] محمدی، پارسای بیدار [[دل]]، [[زاهد]] [[پاک‌سرشت]] ایرانی، در رامهرمز به [[دنیا]] آمد؛ اما اصل او به [[اصفهان]] می‌رسد. این [[صحابی]] بزرگوار [[پیامبر خدا]]، از چنان مکانت و عظمتی بر خوردار است که به [[راستی]] این صفحات اندک، تصویری هر چند کم سو را از او بر نمی‌تابد. او برای یافتن [[حق]]، دشت‌ها و آبادی‌ها را درهم نوردید و پس از ورود [[پیامبر خدا]] به [[مدینه]]، به حضور آن بزرگوار رسید و [[مسلمان]] شد و [[خدمت]] آن سفیر [[الهی]] را به [[جان]] خرید و در محضر آن [[پیامبر الهی]] از هیچ چیزْ فروگذار نکرد و در [[جنگ خندق]]، حضور یافت و [[مؤمنان]] را با [[هوشمندی]] و [[آگاهی]] از [[فنون]] [[جنگ]]، [[یاری]] داد و کندن [[خندق]] را پیشنهاد کرد که پذیرفته و عملی شد. او در نهایت [[پارسایی]] می‌زیست و چون همه عُلقه‌ها را گسسته و زندگی‌اش را از همه پیرایه‌ها پیراسته و به حقْ پیوسته بود، [[پیامبر]]{{صل}} تعبیر والای: "[[سلمان]]، از ما [[اهل بیت]] است"<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶۹۱، ح ۶۵۳۹.</ref> را درباره او بیان فرمود. [[قلب]] [[پاک]] [[سلمان]]، جلوه‌گاه [[انوار]] [[الهی]] بود که [[پیامبر خدا]] فرمود: "هر کس می‌خواهد به مردی بنگرد که دلش [[نورانی]] گشته است، به [[سلمان]] بنگرد"<ref>تاریخ دمشق، ج ۲۱، ص ۴۰۸.</ref>. و [[علی]]{{ع}} گستره [[دانش]] و آگاهی‌های [[سلمان]] را چنین ترسیم می‌کند: "او، دانش‌ نخستین و آخرین را دریافت و کتاب اول و آخر را خواند. او، دریایی است پایان‌ناپذیر!"<ref>الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۸۶.</ref>. [[سلمان]]، پس از [[پیامبر خدا]]، [[حرمت]] [[حق]] را پاس داشت و از مسیر [[حق]]، روی بر نتافت و از معدود کسانی بود که در [[مسجد]] [[پیامبر خدا]] به پا خاست، و از "[[خلافت]] [[حق]]" و "[[حق]] [[خلافت]]"، [[دفاع]] کرد. او از شیفتگان [[علی]]{{ع}} و آل [[پیامبر]]{{صل}} بود و از معدود کسانی بود که در تاریکی‌های غمبار شب، در [[خاکسپاری]] [[فاطمه زهرا]]{{س}}، [[علی]]{{ع}} را [[همراهی]] کرد و بر او [[نماز]] خواند. [[عمر]]، [[حکومت]] [[مدائن]] را به [[سلمان]] سپرد. [[حکومت]] وی در [[مدائن]]، دورانی افتخارآفرین در [[زندگی]] آن بزرگوار است؛ حاکمیتی آمیخته با [[زهد]] و [[پارسایی]]، و [[حکومتی]] با آمیزه حقجویی و [[خدا]] نگری. [[سلمان]] از کسانی است که سالیان درازی زیست. او نزدیک به ۲۵۰ سال [[زندگی]] کرد و در زمان [[عمر]] یا [[عثمان]]، در [[مدائن]]، [[زندگی]] را بدرود گفت<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۴۰.</ref>.
# [[آگاهی]] از منایا<ref>علم به آجال و مرگ و میر افراد.</ref>؛
# [[زهد]] و [[ساده زیستی]]؛
# [[دفاع از حریم ولایت]]<ref>ر.ک: دانشنامه نهج ‎البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>؛
#از [[یاران]] و همراهان [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[هنگام ظهور]] و پس از [[رجعت]]<ref>ر.ک: تونه‎ای، مجتبی، موعود‎نامه، ص۴۰۸.</ref>؛
#رابطۀ عمیق با [[علی]]{{ع}} و [[همسر]] و [[فرزندان]] او<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.</ref>؛
# [[همراهی]] [[علی ]]{{ع}} در [[خاکسپاری]] [[فاطمه]] [[زهرا]]{{س}}<ref>ر.ک: محمدی ری‎شهری، محمد، گزیدۀ دانشنامۀ امیرالمؤمنین، ص۸۴۰.</ref>؛
#شرکت در [[تدفین]] [[پیامبر]]{{صل}}<ref>ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۵.</ref>.
==[[وفات]] [[سلمان]]==
*[[سلمان]] سرانجام در سال ۳۴ یا ۳۶ قمری دار فانی را [[وداع]] گفت و طبق وصیتش، [[حضرت علی]]{{ع}} و [[قنبر]] برای مراسم تدفینش آمدند و او را [[غسل]] و [[کفن]] کرده و به [[خاک]] سپردند<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۹؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۳، ص۱۱۹.</ref>. امروزه [[قبر]] او در نزدیکی ایوان کسری و تیسفون، [[صحن]] و بار‎گاهی دارد و هر [[روزه]]، [[زوار]] زیادی وی را [[زیارت]] می‌‎کنند<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۴۶۴ ـ ۴۶۸.</ref>.  


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
خط ۳۳: خط ۴۱:


{{پرسمان کلیات عصر ظهور}}
{{پرسمان کلیات عصر ظهور}}


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۴

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سلمان فارسی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ابو‎‎عبدالله، سلمان فارسی از برجسته‎‎ترین صحابی پیامبر(ص) و از شیعیان خاص حضرت علی(ع) بود. او بعد از آیین زرتشت، دین مسیحیت را انتخاب کرد، ولی بعد از شنیدن آوازۀ ظهور پیامبر(ص) در مکه در جست و‎ جوی حضرت بود و سرانجام در مدینه ایشان را ملاقات کرده و مسلمان شد و همواره همراه پیامبر(ص) بود و خدمات ارزنده‎‎ای انجام داده و مقام والایی یافت و مفتخر به حدیث سلمان از ما اهل بیت است گردید.

سلمان فارسی

سلمان و مسیحیت

داستان اسلام آوردن سلمان

آزادی از بردگی

اقدامات سلمان

فضایل سلمان

  1. نزدیکی به پیامبر(ص): سلمان پس از تشرف به دین اسلام به یکی از نزدیک‎‌ترین اصحاب پیامبر(ص) تبدیل شد و مورد ستایش پیامبر(ص) و سایر معصومان(ع) قرار گرفت. برخی از سخنان پیامبر(ص) در مورد سلمان عبارت‌اند از: «سلمان از ما اهل بیت است»[۱۸]. این بزرگ‎‌ترین فضیلتی است که برای سلمان ذکر شده است و یا فرمودند: «هر کس می‌‎خواهد به مردی بنگرد که دلش نورانی گشته است، به سلمان بنگرد»[۱۹].[۲۰] و...[۲۱].
  2. دارای علم اولین و آخرین:علی (ع) فرمودند: «او دانش‌ نخستین و آخرین را دریافت و کتاب اول و آخر را خواند. او دریایی است پایان‎‌ناپذیر!»[۲۲].[۲۳]
  3. حامل اسم اعظم؛
  4. قدرت تصرف در طبیعت؛
  5. در زمرۀ متوسمین[۲۴]؛
  6. آگاهی از منایا[۲۵]؛
  7. زهد و ساده زیستی؛
  8. دفاع از حریم ولایت[۲۶]؛
  9. از یاران و همراهان حضرت مهدی(ع) در هنگام ظهور و پس از رجعت[۲۷]؛
  10. رابطۀ عمیق با علی(ع) و همسر و فرزندان او[۲۸]؛
  11. همراهی علی (ع) در خاکسپاری فاطمه زهرا(س)[۲۹]؛
  12. شرکت در تدفین پیامبر(ص)[۳۰].

وفات سلمان

پرسش مستقیم

  1. در احادیث دوران نزدیک به ظهور چگونه توصیف شده است؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های عصر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  3. آیا امام مهدی در سال فرد ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  4. در روایات چه توصیف‌هایی برای سال ظهور ذکر شده است؟ (پرسش)
  5. حضور امام مهدی میان مردم و امرار معاش آن حضرت چگونه است؟ (پرسش)
  6. چه کسانی از پیامبران الهی با امام مهدی همراه می‏‌شوند؟ (پرسش)
    1. آیا حضرت الیاس هنگام ظهور امام مهدی در کنار او خواهد بود؟ (پرسش)
  7. امام مهدی بعد از ظهور چه نوع لباسی می‌پوشد؟ (پرسش)
  8. وضعیت افتاء و مرجعیت در جهان تشیع بعد از ظهور امام مهدی چگونه خواهد شد؟ (پرسش)
  9. محل زندگی امام مهدی بعد از ظهورشان کجا خواهد بود؟ (پرسش)
  10. امام علی زمان بعد از ظهور را چگونه ترسیم کرده است؟ (پرسش)
  11. حادثه دهکده افیق چه ارتباطی با ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا بعد از ظهور امام مهدی نیز عالم برزخ وجود دارد یا خیر؟ (پرسش)
  13. آیا اجرای انقلاب جهانی توسط یک فرد (امام مهدی) ممکن است؟ (پرسش)
  14. آیا انگشتر حضرت سلیمان نزد امام مهدی است؟ (پرسش)
  15. نقش نگین انگشتر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  16. ایام الله چه روزهایی است؟ (پرسش)
  17. امام مهدی بعد از خروج در کوفه چه کارهایی انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  18. آیا از زنان هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌شوند؟ (پرسش)
  19. چه کسانی هنگام ظهور از همراهان امام مهدی هستند؟ (پرسش)
  20. سن امام مهدی هنگام ظهور چقدر است؟ (پرسش)
  21. در عصر ظهور امام مهدی شیعیان چه جایگاهی دارند؟ (پرسش)
  22. آیا هنگام ظهور جنیان امام مهدی را یاری می کنند؟ (پرسش)
  23. چه کسانی شاهد خروج امام مهدی هستند؟ (پرسش)
  24. نخستین رویارویی امام مهدی با چه کسی است؟ (پرسش)
  25. شیوه داوری و قضاوت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  26. مردمان چه سرزمین‌هایی با امام مهدی به نبرد می‌پردازند؟ (پرسش)
  27. امام مهدی با چه طوایفی به نبرد می‌پردازد؟ (پرسش)
  28. مرکبی که جبرئیل در آستانه ظهور برای امام مهدی می‌آورد چیست؟ (پرسش)
  29. امام مهدی وقتی که می‌‏آید اولین کاری که می‌‏کند چیست؟ (پرسش)
  30. آیا امام مهدی هنگام ظهور اموال ثروت‏مندان را علی‌‏رغم میل باطنی آنها بین فقرا تقسیم می‏‌کند؟ (پرسش)
  31. هنگام ظهور امام مهدی چه کسانی از پیامبران امامان و دیگر افراد ایشان را همراهی می‌‏کنند؟ (پرسش)
  32. چرا امام حسین حضرت عیسی و حضرت خضر در زمان ظهور امام مهدی می‌‏آیند؟ (پرسش)
  33. کشور امام مهدی کدام است؟ آیا ایران کشور امام مهدی است؟ (پرسش)
  34. کشور ایران تا قبل از ظهور چگونه باید باشد؟ (پرسش)
  35. روایتی که می‌‏‏فرماید: مردی از قم مردم را به سوی خدا دعوت می‌‏کند نسبت به چه کسی می‌‏‏باشد؟ (پرسش)
  36. حضور ایرانیان در دوره ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  37. آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
  38. آیا در زمان ظهور حضرت آیت الله خامنه‌‏ای رهبر ایران است؟ (پرسش)
  39. کشور عزیزمان ایران چندمین کشوری است که امام مهدی در آن ظهور می‌‏کند؟ (پرسش)
  40. چرا امام مهدی ظهور می‏‌کند؟ (پرسش)
  41. وضعیت شیعه در عصر امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  42. آس به چه معناست و چه ارتباطی به ظهور امام مهدی دارد؟ (پرسش)
  43. آیا ظهور امام مهدی با قیامت همراه است؟ (پرسش)
  44. علت این‏که ظهور امام مهدی را روز قیامت یا یوم المحشر می‌‏خوانند چیست؟ (پرسش)
  45. چگونه می‌‏توان پس از ظهور امام مهدی به مکه رفت؟ (پرسش)
  46. چرا امامان قبل از امام مهدی برای تشکیل حکومت قیام مسلحانه انجام ندادند ولی امام مهدی این کار را انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  47. چگونه امام مهدی در عصری که فساد و تباهی همه عالم را فراگرفته و جز عده کمی بر اصول خود باقی نمانده‏‌اند ظهور می‌‏کند؟ (پرسش)
  48. آیا امام مهدی عصا هم دارند؟ (پرسش)
  49. آیا امام زمان از وسائل ارتباط جمعی استفاده می‌کنند یا به گونه‌ای دیگر پیام خود را به مردم می‌رسانند؟ (پرسش)
  50. امام مهدی برای برآوردن نیازهای زندگی خود و یارانش در دوران قیام چه کار خواهد کرد؟ (پرسش)
  51. آیا امام مهدی هنگام ظهور بر سر قبر مادرش فاطمه حاضر می‌‏شود و آن را به مردم نشان می‌‏دهد؟ (پرسش)
  52. آیا صحیح است که مدعیان اسلام و ایمان هنگام ظهور حضرت با مشاهده اسلام راستینی که حضرت برای مسلمین می‌‏آورد با ایشان مخالفت می‌‏کنند؟ (پرسش)
  53. در قرآن آمده است که ابلیس از خداوند تا روز قیامت مهلت خواست اما خداوند فرمود الی یوم الوقت المعلوم منظور از آن کدام روز و وقت است؟ (پرسش)
  54. وضعیت کشاورزی در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  55. وضعیت مسکن در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  56. وضعیت بیکاری در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  57. امام مهدی در آستانه مبارزه خود از کدام یک از امدادهای الهی برخوردار است؟ (پرسش)
  58. آیا دین ما همان دینی است که پیامبر آورده و امام مهدی به آن معتقد است و آیا در طول زمان تحریف نشده است؟ (پرسش)
  59. علت ترس بعضی افراد از ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  60. چگونه می‌توان فهمید شخص ظهور کرده امام مهدی است؟ (پرسش)
  61. درباره ظهور امام مهدی چه استدلال عقلی یا آیات و روایاتی وجود دارد؟ (پرسش)
  62. از کجا که مهدی موعود ظهور نکرده باشد؟ (پرسش)
  63. امام مهدی چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهی می‏‌یابد؟ (پرسش)
  64. آیا ممکن است امام مهدی را در شکل و قیافه شخص دیگری ببینیم؟ (پرسش)
  65. آیا فعالیت‌های غرب در روند ظهور تأثیری دارد؟ اصولاً غربیان چه نقشی در جریان ظهور امام مهدی دارند؟ (پرسش)
  66. امام مهدی با چه هیئتی ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  67. در روایت آمده است امام مهدی چهار مسجد را تخریب می‌کند آن مساجد کدامند و چرا تخریب می‌شوند؟ (پرسش)
  68. اولین شخص بیعت کننده با امام مهدی چه کسی است؟ (پرسش)
  69. بیعت جبرئیل با امام مهدی چه معنایی دارد؟ (پرسش)
  70. رهاورد بیعت جبرئیل هنگام ظهور با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  71. شیوه بیعت امام مهدی با اصحابش چگونه است؟ (پرسش)
  72. شرایط بیعت با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  73. در زمان ظهور آیا انسان به محض کوچک‌ترین اشتباه و خطا مجازات می‌شود؟ اصولاً امام مهدی درباره چه گناهانی اقدام به مجازات می‌کند؟ (پرسش)
  74. صدای حضرت در زمان ظهور چگونه به گوش همه می‌رسد؟ (پرسش)
  75. چه کسانی مقابل حضرت ایستاده با او به مبارزه مسلحانه بر می‌خیزند؟ (پرسش)
  76. آیا زمان ظهور از وسایل پیشرفته استفاده می‌شود؟ (پرسش)
  77. آیا با ظهور امام مهدی همه انسان‌های کافر کشته خواهند شد و فقط یاران واقعی آن حضرت باقی می‌مانند؟ (پرسش)
  78. آیا صحیح است که در عصر ظهور پستی و بلندی‌های زمین رفع شده بعد مسافت مانع دید نخواهد شد؟ (پرسش)
  79. امام مهدی هنگام ظهور با چه موانع و مشکلاتی روبه رو خواهد شد؟ (پرسش)
  80. ظهور امام مهدی در چه روزی است؟ (پرسش)
  81. آیا امام مهدی سوار بر ابر می‌شود؟ (پرسش)
  82. نظر اهل سنت در مورد ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  83. در روز ظهور امام مهدی چگونه خود را به جهانیان و اطرافیان معرفی می‏‌کند؟ (پرسش)
  84. آیا در عصر ظهور حضرت حجت باید تمام جهان مسلمان باشند؟ (پرسش)
  85. باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  86. کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  87. برپایه روایات یکی از وقایع بعد از ظهور انتقام امام مهدی از دو خلیفه اول است؛ در ابن باره توضیح دهید؟ (پرسش)
  88. چرا حضرت در مکه ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  89. ظهور امام مهدی چه رابطه‏‌ای با قیامت دارد و زندگی مردم در دوران ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  90. این‏که امام مهدی در نخستین اقدام از یاران خود بیعت می‌‏گیرد به چه معناست؟ (پرسش)
  91. این‏که از جبرئیل نخستین بیعت ‏کننده امام مهدی است به چه معناست؟ (پرسش)
  92. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‏‌شوند؟ (پرسش)
  93. ظهور صغرا و ظهور کبرای امام مهدی چگونه است و چه چیزی پیش‌‏درآمد ظهور کبرا شمرده می‌‏شود؟ (پرسش)
  94. آیا صحیح است که می‏‌گویند اگر سیصد و سیزده نفر یاور حضرت داشته باشند ظهور می‌‏کنند؟ (پرسش)
  95. امام مهدی در ظاهر با چه سنی ظهور می‏‌کنند؟ (پرسش)
  96. خصوصیات جسمی امام مهدی هنگام ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  97. یکی از باورهای شیعه این است که در عصر ظهور امام مهدی انسان‌هایی دوباره زنده خواهند شد آیا این حقیقت دارد؟ (پرسش)
  98. اول کسی که با امام مهدی‏ بیعت می‌‏کند چه کسی است؟ (پرسش)
  99. امام مهدی کجا ظهور می‏‌کند و آیا از همان ابتدا دست به قیام می‌‏زند؟ چرا و چه موقع به شهر قم و کوه خضر خواهد آمد؟ (پرسش)
  100. هنگام ظهور امام مهدی صدای آسمانی چگونه شنیده می‏‌شود؟ (پرسش)
  101. در عصر ظهور کدامین مذهب حاکم است؟ (پرسش)
  102. آیا جبرئیل بعد از وفات رسول خدا عهد کرده که بر زمین نازل نشود؟ (پرسش)
  103. مقصود از اصلاح امر امام مهدی در یک شب چیست؟ (پرسش)
  104. غلبه بر جهان با یاران اندک چگونه ممکن است؟ (پرسش)
  105. آیا پیروزی امام مهدی‏ بر مخالفان و گسترش حکومتش همراه با اعجاز است؟ (پرسش)
  106. آیا قاتلان و کشندگان امام حسین به دست امام مهدی کشته خواهند شد؟ (پرسش)
  107. مطابق روایات شیعه قتل‏‌ها در چه وقتی خواهد بود؟ (پرسش)
  108. شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  109. آیا بیشتر قتل‌‏ها که توسط امام مهدی انجام می‌‏گیرد از مسلمانان است؟ (پرسش)
  110. اینکه امام مهدی‏ هنگام ‏ظهور بر عرب شدید است به چه معناست؟ (پرسش)
  111. آیا امام مهدی در مقابله خود با منحرفان از منحرفان شیعه شروع می‌‏کند؟ (پرسش)
  112. آیا امام مهدی در مقابله خود با منحرفان از منحرفان شیعه شروع می‌‏کند؟ (پرسش)
  113. باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  114. آیا در دولت امام مهدی جز مسلمان روی زمین باقی نمی‌‏ماند؟ (پرسش)
  115. آیا در عصر ظهور زندگی بشر سامان می‌‏یابد؟ (پرسش)
  116. سرلوحه برنامه‌‏های امام مهدی‏ چیست؟ (پرسش)
  117. امام مهدی‏ در تقسیم اموال چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
  118. وضعیت مردم در عصر ظهور از حیث رفاه اقتصادی چگونه است؟ (پرسش)
  119. کثرت اموال در عصر ظهور از چه راهی حاصل می‌‏شود؟ (پرسش)
  120. در عصر ظهور وضع مساجد چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  121. آیا امام مهدی‏ بعد از ظهور مسجد الحرام و مسجد النبی را تغییر خواهد داد؟ (پرسش)
  122. بین ظهور امام مهدی و برپایی قیامت چه مقدار فاصله است؟ (پرسش)
  123. آیا امام مهدی‏ بعد از ظهور تکنولوژی کنونی را گسترش می‌‏دهد؟ (پرسش)
  124. چگونه یک فرد می‌‏تواند عهده‏‌دار یک تحول بسیار بزرگ گردد؟ (پرسش)
  125. از آنجایی که می دانم امام مهدی انسان های بد را به سزای اعمال شان می رساند آیا باید از ایشان بترسم چون احتمال است من هم جزو آنها باشم؟ (پرسش)
  126. در روز ظهور امام مهدی چگونه خود را به جهانیان و اطرافیان معرفی می‌‏کند؟ (پرسش)
  127. آیا در عصر ظهور حضرت حجت باید تمام جهان مسلمان باشند؟ (پرسش)
  128. آیا هنگامی که امام مهدی ظهور می‏‌کنند تجهیزات امروزی به همین شکل باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  129. بعضی می‏‌گویند وقتی که امام مهدی ظهور می‌‏فرمایند خیلی از علماء به مخالفت با ایشان برمی‏‌خیزند آیا سند روایی دارد؟ (پرسش)
  130. ظهور امام مهدی چه رابطه‏ای با قیامت دارد و زندگی مردم در دوران ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  131. ظرفیت کلی برای ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  132. کارگزاران دولت امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  133. باورهای دینی در عصر ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  134. خداوند متعال چه عنایتی به جهت پیروزی امام مهدی هنگام ظهور انجام خواهد داد؟ (پرسش)
  135. بهره مردم دوره ظهور از اجتهاد چگونه و به چه میزان خواهد بود؟ (پرسش)
  136. مطابق قواعد مدت حیات بشریت بعد از ظهور چه مقداری باید باشد؟ (پرسش)
  137. چرا هنگام شنیدن نام امام مهدی بلند می‌‏شوند؟ (پرسش)
  138. آیا درست است که پیرزنی امام مهدی را شهید می‌‏کند و آیا پیرزن از افراد مدینه فاضله امام است؟ (پرسش)
  139. چگونه یک فرد می‏‌تواند عهده‏ دار یک تحول بسیار بزرگ گردد؟ (پرسش)
  140. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  141. چه تحولاتی در زمان امام مهدی رخ می‏‌دهد؟ (پرسش)
  142. چه کسانی هنگام ظهور زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  143. آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)
  144. امام مهدی از چه کسانی انتقام می‏‌گیرد؟ (پرسش)
  145. چه نشانه‌هایی از پیامبران در امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  146. آیا میراث پیامبران نزد امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  147. وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  148. سرنوشت حضرت عیسی در زمان ظهور امام مهدی چگونه رقم می‌خورد؟ (پرسش)
  149. امام مهدی هنگام ظهور به چه زبانی صحبت می‌کنند؟ (پرسش)
  150. امام مهدی هنگام ظهور چه میراثی از انبیاء را به همراه دارد؟ (پرسش)
  151. اولین ملاقات امام مهدی با یاران پس از ظهور در کجاست؟ (پرسش)
  152. کیفیت اعلام ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  153. امام مهدی پس از ظهور چه اصلاحاتی در مکه انجام می‌دهند؟ (پرسش)
  154. پس از ظهور امام مهدی چه حوادثی در کوفه اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ثقفی کوفی، ابراهیم، الغارات، ص۴۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۶.
  2. عبارت دهقان در عصر ساسانی صرفا معادل کشاورز نیست و دهقانان طبقه‎ای قابل اعتنا در حکومت به شمار می‌رفتند.
  3. ر.ک: تونه‎ای، مجتبی، موعود‎نامه، ص۴۰۸.
  4. عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۶۳۴؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶.
  5. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۲.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۶ ـ ۵۷؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۵.
  7. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۲ ـ۵۶۳.
  8. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  9. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۱۹ ـ۲۲۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۶ـ۴۸۷.
  10. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۳ ـ۵۶۴.
  11. ابن هشام، السیرة النبویة، ص۲۲۰ـ۲۲۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۵۹؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۷.
  12. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۶۳؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۱۱۹.
  13. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۴.
  14. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۴ ـ ۵۶۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۶.
  15. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۴۶۴ ـ ۴۶۸.
  16. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۵.
  17. ر.ک: دانشنامۀ نهج ‎البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  18. «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ‌»؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶۹۱، ح ۶۵۳۹.
  19. تاریخ دمشق، ج ۲۱، ص ۴۰۸.
  20. ر.ک: محمدی ری‌‎شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۴۰.
  21. ر.ک: تونه‎ای، مجتبی، موعود‎نامه، ص۴۰۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  22. الطبقات الکبری، ج ۴، ص ۸۶.
  23. ر.ک: محمدی ری‎شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص۸۴۰.
  24. عبرت گیر‎ند‎گان، عاقلان.
  25. علم به آجال و مرگ و میر افراد.
  26. ر.ک: دانشنامه نهج ‎البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  27. ر.ک: تونه‎ای، مجتبی، موعود‎نامه، ص۴۰۸.
  28. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۶۴ـ ۴۶۸.
  29. ر.ک: محمدی ری‎شهری، محمد، گزیدۀ دانشنامۀ امیرالمؤمنین، ص۸۴۰.
  30. ر.ک: فتاح زاده، رحمان، سلمان فارسی، فرهنگ‌‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۵.
  31. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۲۶۹؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۳، ص۱۱۹.
  32. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۴۶۴ ـ ۴۶۸.