جز
جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی'
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
* [[ضرورتهای عقلی]] دیگری برای [[انتظار]] با بیانات متفاوتی نیز ذکر شده است که برخی از اینها اشاره میشود: | * [[ضرورتهای عقلی]] دیگری برای [[انتظار]] با بیانات متفاوتی نیز ذکر شده است که برخی از اینها اشاره میشود: | ||
#'''حکیمانه بودن [[خلقت]]''': از دیدگاه [[عقل]]، [[نظام حاکم بر هستی]]، نظامی حکیمانه و احسن و با رویکردی روشن و مطلوب است و اگر این [[نظام]] به [[هدف غایی]] خود که همان روشن بودن [[آینده]] براساس [[هدف آفرینش]] است نرسد لازمهاش [[اعتقاد]] به این مطلب است که [[نظام آفرینش]] بازیچه ای بیش نیست، در اینجاست که [[انتظار]] از نگاه منطقی خودش را نشان میدهد. [[آرمان]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی]] {{ع}} یک فلسفۀ بزرگ [[اجتماعی]] [[اسلامی]] است. این [[آرمان]] بزرگ، گذشته از اینکه الهامبخش ایده و راهگشای به سوی [[آینده]] است، آیینۀ بسیار مناسبی است برای [[شناخت]] [[آرمانهای اسلامی]].<ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۶-۱۷.</ref>. به عبارتی [[انسان]] اگر بخواهد دچار تناقض نسبت به [[هدف آفرینش]] نشود باید [[منتظر]] روزی باشد که این [[نظام]] حکیمانه به تمامه در عالم اجرایی شود زیرا [[انتظار]] نکشیدن برای آن روز نقض این [[هدف]] [[مقدس]] است و [[نقض غرض]] از نظر [[عقلی]] مردود است، زیرا [[انسان]] موجودی است دارای [[نعمت]] [[عقل]] و [[شعور]] و هیچ وقت نباید کارهایی که [[مانع]] از رسیدن به [[هدف افرینش]] میشود از جمله [[منتظر]] نبودن برای تحقق [[نظام]] حکیمانه از او سر بزند<ref>ر.ک. [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۱۴.</ref>. | #'''حکیمانه بودن [[خلقت]]''': از دیدگاه [[عقل]]، [[نظام حاکم بر هستی]]، نظامی حکیمانه و احسن و با رویکردی روشن و مطلوب است و اگر این [[نظام]] به [[هدف غایی]] خود که همان روشن بودن [[آینده]] براساس [[هدف آفرینش]] است نرسد لازمهاش [[اعتقاد]] به این مطلب است که [[نظام آفرینش]] بازیچه ای بیش نیست، در اینجاست که [[انتظار]] از نگاه منطقی خودش را نشان میدهد. [[آرمان]] [[قیام]] و [[انقلاب]] [[مهدی]] {{ع}} یک فلسفۀ بزرگ [[اجتماعی]] [[اسلامی]] است. این [[آرمان]] بزرگ، گذشته از اینکه الهامبخش ایده و راهگشای به سوی [[آینده]] است، آیینۀ بسیار مناسبی است برای [[شناخت]] [[آرمانهای اسلامی]].<ref>ر.ک. [[مهدی نیلیپور|نیلیپور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص ۱۶-۱۷.</ref>. به عبارتی [[انسان]] اگر بخواهد دچار تناقض نسبت به [[هدف آفرینش]] نشود باید [[منتظر]] روزی باشد که این [[نظام]] حکیمانه به تمامه در عالم اجرایی شود زیرا [[انتظار]] نکشیدن برای آن روز نقض این [[هدف]] [[مقدس]] است و [[نقض غرض]] از نظر [[عقلی]] مردود است، زیرا [[انسان]] موجودی است دارای [[نعمت]] [[عقل]] و [[شعور]] و هیچ وقت نباید کارهایی که [[مانع]] از رسیدن به [[هدف افرینش]] میشود از جمله [[منتظر]] نبودن برای تحقق [[نظام]] حکیمانه از او سر بزند<ref>ر.ک. [[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۱۴.</ref>. | ||
#'''[[انتظار]] و [[قاعده لطف]]''': بزرگانی درمورد اثبات اصل [[امامت]] به قاعدۀ [[لطف]] [[تمسک]] کرده و میگویند: "[[وجود امام]] [[لطف]] است و هر لطفی بر [[خداوند]] [[واجب]] است پس [[نصب امام]] بر [[خداوند متعال]] برای تحصیل غرض [[واجب]] است". به [[بیان]] دیگر تا وقتی تکلیفی ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عدهای هستند که [[مصون از خطا]] نیستند و باید [[امام]] [[معصوم]] و [[پیشوایی]] وجود داشته باشد تا آنها را [[هدایت]] کند. با توجه به این نکته در [[عصر غیبت]] ثابت میشود | #'''[[انتظار]] و [[قاعده لطف]]''': بزرگانی درمورد اثبات اصل [[امامت]] به قاعدۀ [[لطف]] [[تمسک]] کرده و میگویند: "[[وجود امام]] [[لطف]] است و هر لطفی بر [[خداوند]] [[واجب]] است پس [[نصب امام]] بر [[خداوند متعال]] برای تحصیل غرض [[واجب]] است". به [[بیان]] دیگر تا وقتی تکلیفی ثابت است و مکلفانی وجود دارند، عدهای هستند که [[مصون از خطا]] نیستند و باید [[امام]] [[معصوم]] و [[پیشوایی]] وجود داشته باشد تا آنها را [[هدایت]] کند. با توجه به این نکته در [[عصر غیبت]] ثابت میشود امامی وجود دارد و [[انتظار]] برای [[ظهور]] او براساس همین قاعده معنا پیدا میکند<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۹۱ ـ ۹۵. </ref>. | ||
#'''[[انتظار]] و [[حکمت خداوند]]''': براساس [[حکمت خداوند]]، [[جهان]] هیچگاه از وجود کسی که دارای [[حکمت]] خداوندی بوده و نشانههای [[خداوند]] نزد او باشد، خالی نبوده است و این چنین کسی [[خلیفه]] خداست و تا [[زمین]] و [[آسمان]] برپاست، چنین خواهد بود، یعنی [[دلیل عقلی]] اقتضا میکند در هر زمان [[امام]] و [[رهبری]] باشد و [[انتظار]] برای چنین | #'''[[انتظار]] و [[حکمت خداوند]]''': براساس [[حکمت خداوند]]، [[جهان]] هیچگاه از وجود کسی که دارای [[حکمت]] خداوندی بوده و نشانههای [[خداوند]] نزد او باشد، خالی نبوده است و این چنین کسی [[خلیفه]] خداست و تا [[زمین]] و [[آسمان]] برپاست، چنین خواهد بود، یعنی [[دلیل عقلی]] اقتضا میکند در هر زمان [[امام]] و [[رهبری]] باشد و [[انتظار]] برای چنین امامی به موجب همین اصل ثابت میشود<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۹۱ ـ ۹۵. </ref>. | ||
#'''[[انتظار]] به [[دلیل]] محال بودن منع دائمی یا اکثری از راه [[ظلم و ستم]]''': [[بشر]] در طول [[تاریخ]] تا به امروز با [[ظلم و ستم]] دست و پنجه نرم کرده و تحت [[ظلم و ستم]] [[ظالمان]] و [[ستمگران]] به سر برده است. از طرفی بر اساس [[دلیل عقلی]]، منع [[انسان]] در تمام [[عمر]] یا در اکثر عمرش تحت [[ظلم و ستم]] محال خواهد بود؛ بنابراین باید روزگاری فرا رسد که [[ظلم و ستم]] با همۀ انواعش از جامعۀ بشری رخت بربندد و روزگار [[عدل و داد]] از راه برسد و آن روزگاری است که [[انسانیت]] و ارزشهای والای انسانی و کرامتهای [[اخلاقی]] [[حاکمیت]] مییابد که همان عصر طلایی [[ظهور]] [[منجی موعود]] و [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینهسازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینهسازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>. به عبارتی دیگر [[انتظار]] مقدمه و راهگشایی برای [[حکومت عدل]] و ایجاد [[عدالت]] است و چون [[حُسن عدل]]، امری [[عقلی]] است، باید مقدمۀ فراهم شدنش که همان [[انتظار]] برای [[عدالت]] است هم امری [[عقلی]] باشد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱. </ref>. | #'''[[انتظار]] به [[دلیل]] محال بودن منع دائمی یا اکثری از راه [[ظلم و ستم]]''': [[بشر]] در طول [[تاریخ]] تا به امروز با [[ظلم و ستم]] دست و پنجه نرم کرده و تحت [[ظلم و ستم]] [[ظالمان]] و [[ستمگران]] به سر برده است. از طرفی بر اساس [[دلیل عقلی]]، منع [[انسان]] در تمام [[عمر]] یا در اکثر عمرش تحت [[ظلم و ستم]] محال خواهد بود؛ بنابراین باید روزگاری فرا رسد که [[ظلم و ستم]] با همۀ انواعش از جامعۀ بشری رخت بربندد و روزگار [[عدل و داد]] از راه برسد و آن روزگاری است که [[انسانیت]] و ارزشهای والای انسانی و کرامتهای [[اخلاقی]] [[حاکمیت]] مییابد که همان عصر طلایی [[ظهور]] [[منجی موعود]] و [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} است<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینهسازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینهسازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>. به عبارتی دیگر [[انتظار]] مقدمه و راهگشایی برای [[حکومت عدل]] و ایجاد [[عدالت]] است و چون [[حُسن عدل]]، امری [[عقلی]] است، باید مقدمۀ فراهم شدنش که همان [[انتظار]] برای [[عدالت]] است هم امری [[عقلی]] باشد<ref>ر.ک. [[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۵۹-۶۱. </ref>. | ||
#'''[[انتظار]] به [[دلیل]] منع دائمی یا اکثری از راه استخدام شهوات نسبت به [[عقل]]''': [[خداوند]] از سر [[حکمت]] خویش نیروی [[عقل]] را در [[انسان]] قرار داده تا [[راهنما]] و [[دلیل]] او به سوی [[خوبیها]] و [[ارزشها]] باشد و او را از ارتکاب پلیدیها و [[زشتیها]] باز دارد. از طرف دیگر [[انسان]] دارای قوای شهوانی و [[نفسانی]] است که او را به سوی تجاوزگری و خودکامگی و [[بدیها]] سوق میدهد؛ بنابراین همواره [[نزاع]] و کشمکشی بین [[تمایلات نفسانی]] و [[عقل]] وجود دارد. در [[حقیقت]] [[حکمت]] وجود [[عقل]] در [[انسان]] ایجاد تعدیل در قوای مختلف انسانی و تشخیص خوبی و [[بدی]] [[افعال]] است. اما میدانیم که تا به امروز [[عقل]] نتوانسته در [[جایگاه]] اصلی خود بنشیند و به کار واقعیاش که [[تدبیر]] و [[فرماندهی]] وجود [[انسان]] است، به طور کامل بپردازد و این در واقع بر خلاف اقتضای طبیعی [[عقل]] در وجود [[انسان]] است و حال آنکه منع دائم یا اکثری عقلاً محال است؛ پس باید روزی فرا رسد تا [[عقل]] [[بشر]] از [[اسارت]] و [[بردگی]] قوای [[نفسانی]] [[نجات]] یابد و [[رسالت]] خویش را به نحو اتم به انجام رساند. [[وعده]] فرارسیدن چنین روزی در [[اسلام]] در اندیشۀ [[مهدویت]] متبلور شده است. یعنی با آمدن [[امام مهدی]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشان طوق [[بردگی]] و [[اسارت]] از گردن [[عقل]] برگرفته میشود و به [[مجد]] و [[عظمت]] واقعی میرسد و در [[جایگاه]] واقعی خود قرار میگیرد<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینهسازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینهسازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>. | #'''[[انتظار]] به [[دلیل]] منع دائمی یا اکثری از راه استخدام شهوات نسبت به [[عقل]]''': [[خداوند]] از سر [[حکمت]] خویش نیروی [[عقل]] را در [[انسان]] قرار داده تا [[راهنما]] و [[دلیل]] او به سوی [[خوبیها]] و [[ارزشها]] باشد و او را از ارتکاب پلیدیها و [[زشتیها]] باز دارد. از طرف دیگر [[انسان]] دارای قوای شهوانی و [[نفسانی]] است که او را به سوی تجاوزگری و خودکامگی و [[بدیها]] سوق میدهد؛ بنابراین همواره [[نزاع]] و کشمکشی بین [[تمایلات نفسانی]] و [[عقل]] وجود دارد. در [[حقیقت]] [[حکمت]] وجود [[عقل]] در [[انسان]] ایجاد تعدیل در قوای مختلف انسانی و تشخیص خوبی و [[بدی]] [[افعال]] است. اما میدانیم که تا به امروز [[عقل]] نتوانسته در [[جایگاه]] اصلی خود بنشیند و به کار واقعیاش که [[تدبیر]] و [[فرماندهی]] وجود [[انسان]] است، به طور کامل بپردازد و این در واقع بر خلاف اقتضای طبیعی [[عقل]] در وجود [[انسان]] است و حال آنکه منع دائم یا اکثری عقلاً محال است؛ پس باید روزی فرا رسد تا [[عقل]] [[بشر]] از [[اسارت]] و [[بردگی]] قوای [[نفسانی]] [[نجات]] یابد و [[رسالت]] خویش را به نحو اتم به انجام رساند. [[وعده]] فرارسیدن چنین روزی در [[اسلام]] در اندیشۀ [[مهدویت]] متبلور شده است. یعنی با آمدن [[امام مهدی]] {{ع}} و [[ظهور]] ایشان طوق [[بردگی]] و [[اسارت]] از گردن [[عقل]] برگرفته میشود و به [[مجد]] و [[عظمت]] واقعی میرسد و در [[جایگاه]] واقعی خود قرار میگیرد<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینهسازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینهسازی ظهور]]، ص۱۷۸ـ ۱۸۲. </ref>. |