←دلیل نقلی
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
*یکی از محققان مینویسد: {{عربی|"فإن الرب بما هو صاحب الإنسان ومدبر حياتة ومخطط مسارة وخالقه على وجه له حق الطاعة كما له حق الحاكمية، فليس هناك مطاع بالذات الا هو فهو الذي يجب ان يطاع ويتمثل امره ولا يجب اطاعة غيره الا اذا كان بإذنه وامره"}} <ref>الالهیات، ج۲، ص۷۹.</ref>. همین [[دلیل]] را یکی دیگر از محققان با بیان دیگر مطرح کرده است که عبارت است از: "[[مطاع]] مطلق، تنها کسی است که از همه چیز [[آگاه]] است و [[حکیم]] و خبیر است و خالی از هرگونه [[خطا]] و نیز [[رحیم]] و [[مهربان]] است و این صفات تنها در ذات [[پاک]] [[خداوند]] جمع است" <ref>پیام قرآن، ج۳، ص۳۹۰.</ref>. | *یکی از محققان مینویسد: {{عربی|"فإن الرب بما هو صاحب الإنسان ومدبر حياتة ومخطط مسارة وخالقه على وجه له حق الطاعة كما له حق الحاكمية، فليس هناك مطاع بالذات الا هو فهو الذي يجب ان يطاع ويتمثل امره ولا يجب اطاعة غيره الا اذا كان بإذنه وامره"}} <ref>الالهیات، ج۲، ص۷۹.</ref>. همین [[دلیل]] را یکی دیگر از محققان با بیان دیگر مطرح کرده است که عبارت است از: "[[مطاع]] مطلق، تنها کسی است که از همه چیز [[آگاه]] است و [[حکیم]] و خبیر است و خالی از هرگونه [[خطا]] و نیز [[رحیم]] و [[مهربان]] است و این صفات تنها در ذات [[پاک]] [[خداوند]] جمع است" <ref>پیام قرآن، ج۳، ص۳۹۰.</ref>. | ||
*بنابراین، اگر خواست [[حکمرانان]]، [[دوستان]]، [[فرزندان]]، [[خویشان]] و حتی خواست [[دل]] با خواست [[خدا]] هماهنگ نشد [[اطاعت]] آن در مسیر [[شرک]] است و باید از آن احتراز کرد<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | *بنابراین، اگر خواست [[حکمرانان]]، [[دوستان]]، [[فرزندان]]، [[خویشان]] و حتی خواست [[دل]] با خواست [[خدا]] هماهنگ نشد [[اطاعت]] آن در مسیر [[شرک]] است و باید از آن احتراز کرد<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | ||
===دلیل نقلی=== | ===[[دلیل نقلی]]=== | ||
*{{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ لَهَا مُنذِرُونَ}}<ref> و ما هیچ شهری را نابود نکردیم مگر آنکه بیمدهندگانی داشت؛ سوره شعراء، آیه: ۲۰۸.</ref>. آیه شریفه ابتدا دستور به [[تقوا]] و سپس دستور به شنیدن فرمان خدا میدهد؛ شنیدنی که مقدمه اطاعت است و سرانجام دستور به اطاعت فرمان او میدهد که این اطاعت مطلق است و در انحصار خداوند میباشد، {{متن قرآن|اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ }}<ref> از آنچه از سوی پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید و جز وی از سرورانی (دیگر) پیروی نکنید؛ اندک پند میپذیرید؛ سوره اعراف، آیه: ۳.</ref>. در این آیه تعبیر از متابعت از احکام الهی شده که همان اطاعت است و اینکه میفرماید از غیر خدا پیروی نکنید بیانگر توحید در اطاعت است، {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref> بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref> بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | *{{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ لَهَا مُنذِرُونَ}}<ref> و ما هیچ شهری را نابود نکردیم مگر آنکه بیمدهندگانی داشت؛ سوره شعراء، آیه: ۲۰۸.</ref>. [[آیه شریفه]] ابتدا [[دستور]] به [[تقوا]] و سپس [[دستور]] به شنیدن [[فرمان خدا]] میدهد؛ شنیدنی که مقدمه [[اطاعت]] است و سرانجام [[دستور]] به [[اطاعت]] [[فرمان]] او میدهد که این [[اطاعت]] مطلق است و در انحصار [[خداوند]] میباشد، {{متن قرآن|اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ }}<ref> از آنچه از سوی پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید و جز وی از سرورانی (دیگر) پیروی نکنید؛ اندک پند میپذیرید؛ سوره اعراف، آیه: ۳.</ref>. در این [[آیه]] تعبیر از متابعت از [[احکام الهی]] شده که همان [[اطاعت]] است و اینکه میفرماید از غیر [[خدا]] [[پیروی]] نکنید بیانگر [[توحید در اطاعت]] است، {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref> بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref> بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | ||
*[[علامه طباطبایی]] در مورد نحوه استدلال به این آیه مینویسد: "یعنی به حکم فطرت و | *[[علامه طباطبایی]] در مورد نحوه [[استدلال]] به این [[آیه]] مینویسد: "یعنی به [[حکم]] [[فطرت]] و [[عقل]]، "حق" بهطور مطلق [[واجب]] الاتباع است. وقتی [[حق]] [[واجب]] الاتباع شد کسی که به [[حق]] [[دعوت]] میکند نیز باید [[واجب]] الاتباع باشد چون [[حق]] میگوید و به [[حق]] [[دعوت]] میکند چنین کسی باید از دیگران ترجیح داده شود"<ref>ان المتبع عند العقل هو الحق و لما کان الحق سبحانه هو الهادی الی الحق دون ما یدعونه بین الارباب من دون الله فلیکن هو المتبع دون ما یدعونه من الارباب.</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: "هرگز اطاعت از مخلوق در معصیتخالق جایز نیست " <ref>{{عربی|" لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق"}}</ref>. | *[[امام علی]]{{ع}}: "هرگز [[اطاعت]] از مخلوق در معصیتخالق جایز نیست " <ref>{{عربی|" لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق"}}</ref>. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}}: " کسی که به گفتار گویندهای گوش فرا دهد "و از سخنش اطاعت کند" او را پرستیده است. اگر ناطق حکم خدا را میگوید پرستش خدا کرده و اگر از سوی شیطان سخن میگوید پرستش شیطان کرده است"<ref>{{عربی|" مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَّيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ"}}</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | *[[امام باقر]]{{ع}}: " کسی که به گفتار گویندهای گوش فرا دهد "و از سخنش [[اطاعت]] کند" او را پرستیده است. اگر [[ناطق]] [[حکم خدا]] را میگوید [[پرستش]] [[خدا]] کرده و اگر از سوی [[شیطان]] [[سخن]] میگوید [[پرستش]] [[شیطان]] کرده است"<ref>{{عربی|" مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَّيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ"}}</ref><ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref> | ||
*[[امام علی]]{{ع}}: "کسی که اطاعت مخلوق را در معصیت خالق آیین خود قرار دهد دین ندارد" <ref>{{عربی|" لَا دِينَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ الْمَخْلُوقِ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ"}}؛ بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۳، ح۶، علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بازار سلطانی، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ج۷۳، ص۹۳، ح۶.</ref>. | *[[امام علی]]{{ع}}: "کسی که [[اطاعت]] مخلوق را در معصیت [[خالق]] [[آیین]] خود قرار دهد [[دین]] ندارد" <ref>{{عربی|" لَا دِينَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ الْمَخْلُوقِ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ"}}؛ بحارالانوار، ج۷۳، ص۹۳، ح۶، علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بازار سلطانی، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ج۷۳، ص۹۳، ح۶.</ref>. | ||
*از مجموع آیات و روایات استفاده | *از مجموع [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود که تنها باید از [[خداوند]] [[اطاعت]] کرد و [[اطاعت]] غیر از [[خدا]] [[شرک]] و [[نامشروع]] است، چون هر حاکمی که با [[فرمان الهی]] [[حاکم]] نشود [[نامشروع]] است اما [[اطاعت]] [[انبیا]] و [[ائمه]] و... در طول اطاعت خداست یا [[تجلی]] [[اطاعت]] اوست و با [[فرمان الهی]] [[اعمال]] [[حاکمیت]] میکنند، لذا [[اطاعت]] از آنان اطاعت [[خدا]] محسوب میگردد و با [[توحید در اطاعت]] منافات ندارد چون مبنای [[حق]] در حاکمیت [[سیاسی]] [[فرمان الهی]] است. اما اینکه چرا باید فقط از [[فرمان خداوند]] [[اطاعت]] کرد، در ضمن [[دلیل عقلی]] روشن شد و آن اینکه چون [[خداوند]] مالک و [[رب]] و [[خالق]] انسانهاست و نیز [[حق]] است و جز [[حق]] نمیگوید و به راه [[حق]] [[علم]] دارد، لذا تنها او [[شایسته]] [[اطاعت]] مطلق است و [[اطاعت]] از غیر او بدون اجازه [[الهی]] و گام برداشتن در مسیر [[ضلالت]] است البته در جای خود ثابتشده است که عینیت [[اطاعت]] خدا در [[اطاعت]] از [[قوانین]] اوست که توسط [[انبیا]] بیان میگردد<ref>[[غفار شاهدی|شاهدی، غفار]]، [[توحید و حکومت دینی (مقاله)|توحید و حکومت دینی]]، [[حکومت اسلامی (نشریه)|فصلنامه حکومت اسلامی]]، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |