شق القمر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''شق القمر:''' یکی از [[معجزات پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} بود، به معنای شکافته شدن [[ماه]]. در دوران حضور [[پیامبر خدا]] در [[مکه]] پس از [[بعثت]]، [[مشرکان]] که همواره در پی بهانه بودند تا به او [[ایمان]] نیاورند، پیشنهاد کردند که برای اثبات [[دعوت]] خود، معجزه‌ای نشان دهد و [[ماه]] را به دو نیم کند. در شب چهاردهم که [[ماه]] کامل بود، به [[معجزه]] [[پیامبر خدا]]{{صل}}، [[ماه]] به دو پاره تقسیم شد و آن [[حضرت]]، این پدیده شگفت را به آنان نشان می‌داد. این حادثه به "شقّ القمر" [[معروف]] شد. در اصطلاحات ادبی و عرفی به کسی که کار شگفت و دشوار انجام می‌دهد، می‌گویند: شق القمر کرده است!<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۵.</ref>.
==[[شق القمر]]==
 
"[[شق القمر]]" به معنای شکافته شدن [[ماه]]، از بزرگ‌ترین و آشکارترین [[معجزات پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} است. در سال‌های آغاز [[دعوت علنی پیامبر]]{{صل}} در [[مکه]]، [[مشرکان]] که همواره در پی بهانه بودند تا [[ایمان]] نیاورند، از [[پیامبر]]{{صل}} خواستند برای [[اثبات نبوت]] خود، [[ماه]] را دو نیم کند<ref>ر.ک: زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض القرآن، ج۴، ص۳۰؛ ابو بکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۷، ص۵۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۱۵.</ref>. در شب چهاردهم که [[ماه]] کامل بود، [[رسول خدا]]{{صل}} رو به [[آسمان]] کرد و امر فرمود که [[ماه]] دو نیمه شود و [[ماه]] دو نیمه شد، نیمه‌ای بر کوه ابوقبیس و نیمه دیگر بر کوه سویداء، قرار گرفت و [[حضرت]] این پدیده شگفت را به آنان نشان داد<ref>ر.ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۱۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ج۱۷، ص۳۴۷.</ref>. عده‌ای این [[معجزه]] را [[تکذیب]] کردند و گفتند این [[سحر]] است و ما [[صبر]] می‌کنیم تا کاروان‌هایی که به [[شام]] و [[یمن]] رفته‌اند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ هنگامی که کاروان‌ها آمدند، وقوع این حادثه را [[تأیید]] کردند ولی برخی عناد ورزیده و [[ایمان]] نیاوردند<ref>ر.ک: ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۴۱۵؛ قضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۵۴۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ص۱۳۴؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۳۰۹؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱.</ref>. [[آیات]] نخستین [[سوره قمر]] در این زمینه نازل شد: {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ}}<ref>«رستاخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست» سوره قمر، آیه ۱ ـ ۳</ref> [[آیات]] بیانگر این مطلب است که [[ماه]]، قبل از [[قیامت]]، شکاف عظیمی برداشته و این شکاف آنقدر بزرگ بوده که به ‌عنوان آیت [[خدا]] یاد شده است. این [[شأن نزول]]، مشهور میان [[مفسرین]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است و بسیاری از [[محدثان]] و مورخان، وقوع این واقعه را دوبار ذکر کرده‌اند<ref>ر.ک: شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۳۵۷ به بعد.</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۵؛ سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۲۶ – ۲۲۹؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، معجزات پیامبر، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۰۲-۳۰۴.</ref>
==معجزه شق القمر==
==[[معجزه]] بودن [[شق القمر]]==
*به جز [[قرآن کریم]]، [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] [[معجزات]] فراوان دیگری هم داشت که در گزارش‌های [[تاریخی]] و [[روایات]] [[معصومان]] به‌ تفصیل آمده است.
برخی از [[مفسران]] با استناد به [[آیات قرآن]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۸؛ سوره روم، آیه ۵۸؛ سوره رعد، آیه ۳۸؛ سوره قمر، آیه ۲؛ سوره عنکبوت، آیه ۵۰ و ۵۱.</ref>، بر این باورند که پیامبراسلام{{صل}} معجزه‌ای جز [[قرآن]] نداشته است و مراد از اینکه گفته شده [[ماه]] دو نیم شده است منظور زمان [[قیامت]] است که حتما واقع می‌شود، اما [[مفسرین]] منظور از "آیة"<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}«و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref> را [[شاهد]] بر [[اعجاز]] می‌دانند که شامل دو نیم کردن [[ماه]] هم می‌شود<ref>ر.ک: طباطبایی، سیدمحمد حسین،المیزان، ج ۱۹، ص ۸۹.</ref>.<ref>ر.ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۸۱۱.</ref>
*یکی از [[معجزات پیامبر خاتم]] که در [[قرآن کریم]] به‌ صراحت از آن یاد شده است [[دو نیمه شدن کره ماه]] است که به "شق القمر" مشهور است.  
==علت ذکر نشدن [[شق القمر]] در غیر تواریخ [[اسلامی]]==
* [[خداوند متعال]] در ابتدای [[سوره]] قمر می‌فرماید: {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ}}<ref>رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت.و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است.و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست؛ سوره قمر، آیه: ۱- ۳.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
برخی اشکال کرده‌اند که اگر [[شق القمر]] با آن‌ همه اهمیت، واقعیت دارد چرا در کتاب‌های [[تاریخی]] ثبت نشده است و تنها در [[منابع اسلامی]] آمده است<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۲۶ ۲۲۹.</ref>؟
*این [[آیات]] بیانگر این است که:
در جواب باید توجه داشت [[ماه]] همواره در نیمی از کره [[زمین]] قابل [[رؤیت]] است و در همین نیم‌کره نیز [[اکثریت]] قریب به اتفاق خوابند، چون بعد از نیمه‌شب است. پس حداکثر یک چهارم از [[مردم]] [[جهان]] می‌توانند از چنین حادثه‌ای باخبر شوند. در حالی که [[مردم]] از حوادث آسمانی بی سر و صدا مطلع نمی‌شوند و احتمال دارد قسمت‌های قابل‌توجهی از [[آسمان]] ابری بوده باشد، لذا شاهدین این حادثه کمتر هم می‌‌شود. ‌علاوه بر اینکه وسایل ثبت و نشر مطالب در [[تاریخ]]، محدود بوده است؛ بنابراین نمی‌توان یاد نکردن این حادثه در غیر تواریخ [[اسلامی]] را [[دلیل]] بر عدم آن دانست<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>
#[[ماه]] در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و دو نیم شده است و صریحاً می‌فرماید: {{متن قرآن|وَانشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
#این شکاف آنقدر بزرگ است که به‌عنوان آیت [[خدا]] یا [[معجزه]] [[الهی]] یاد شده است: {{متن قرآن|إِن يَرَوْا آيَةً}}<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
#برخی شکافته شدن [[ماه]] را مشاهده کردند؛ اما این را باز به حساب [[سحر]] و [[جادو]] گذاشتند: {{متن قرآن|وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ}} و برخی این [[معجزه]] را [[تکذیب]] کردند: {{متن قرآن|وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا}}<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
*از نظر [[شأن نزول]] [[آیات]]، طبق [[روایت]] مشهور میان [[عامه]] و [[خاصه]] "که بعضی ادعای [[تواتر]] آن را هم کرده‌اند". [[مردم]] [[مکه]] مانند سایر امم پیشین وقتی با [[معجزات]] طبیعی مواجه می‌شدند آن را حمل بر [[سحر]] و [[جادو]] می‌کردند. در این رابطه سران [[قریش]] گفتند که [[سحر]] و [[جادو]] در [[آسمان]] کارگر نیست، بیایید یک [[معجزه]] آسمانی از [[محمد]] بخواهیم. نزد [[پیامبر اکرم|رسول خدا]] رسیدند و گفتند: اگر تو واقعاً [[پیامبر]] [[خدا]] هستی و کارهایت [[سحر]] و [[جادو]] نیست، [[ماه]] را دو نیم کن، ایشان فرمودند: اگر من از [[خدا]] بخواهم و [[خداوند]] این کار را انجام دهد آیا واقعاً [[مسلمان]] می‌شوید؟ پاسخ دادند: بله<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
*در شب چهاردهم [[ماه]] که حالت [[بدر]] بود، [[پیامبر]] {{صل}} با سران [[قریش]] به [[طبیعت]] رفتند و به [[دعا]] و درخواست ایشان ناگهان [[ماه]] دو نیمه شد و [[پیامبر]] آنها را یک‌به‌یک صدا می‌زد و می‌گفت: ببینید! ولی بازهم گفتند ما مطمئن نیستیم که این [[سحر]] نباشد، ما [[صبر]] می‌کنیم تا مردمانی که از صحرا بازمی‌گردند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و آنها نیز [[تأیید]] کردند که ما دیدیم که [[ماه]] دو نیم شده است درعین‌حال برخی دست از عناد برنداشتند<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۰.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
*ایرادی که بعضی به حادثه شق القمر گرفته‌اند این است که اگر این امر واقعیت داشت با آن‌همه اهمیتی که دارد باید در تواریخ [[جهان]] ثبت می‌شد در حالی که چنین نیست و این واقعه فقط در [[منابع اسلامی]] ثبت شده است. در [[تفاسیر]] [[قرآن]] به صورت‌های مختلف به این ایراد پاسخ داده‌اند. در [[تفسیر]] نمونه به‌طور خلاصه چنین پاسخ داده شده است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>:
#باید توجه داشت که ما همواره در نیمی از کره [[زمین]] قابل رؤیت است، نه در تمام آن، بنابراین نیمی از [[مردم]] روی [[زمین]] از این حساب خارجند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
#در نیمی از همین نیم‌کره نیز [[اکثریت]] قریب به اتفاق آنها خوابند، زیرا بعد از نیمه‌شب است. به این ترتیب حداکثر یک چهارم از [[مردم]] [[جهان]] می‌توانند از چنین حادثه‌ای باخبر شوند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
#در بخش قابل رؤیت نیز هیچ مانعی ندارد که قسمت‌های قابل‌توجهی از [[آسمان]] ابری و چهره [[ماه]] با [[ابر]] پوشیده شده باشد<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
#حوادث آسمانی در صورتی جلب توجه می‌کنند که یا مانند صاعقه‌ها توأم با سروصدای شدید باشند، یا مانند [[خسوف و کسوف]] کلی، [[نور]] به‌طور کامل قطع شود. آن‌هم برای یک مدت نسبتاً طولانی<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.
#به‌علاوه وسایل ثبت و نشر مطالب در [[تاریخ]] در آن زمان‌ها محدود بود، و تعداد باسوادها بسیار اندک بودند، مثل امروز نبود که حوادث مهم، برق‌آسا به‌وسیله رسانه‌های جمعی [[جهان]] منتشر شود. با توجه به این جهات، نمی‌توان از یاد نکردن این حادثه در غیر تواریخ [[اسلامی]] تعجب کرد، و آن را دلیلی بر نفی گرفت<ref>تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۷.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۲۰

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث معجزات پیامبر خاتم است. "شق القمر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شق القمر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شق القمر

"شق القمر" به معنای شکافته شدن ماه، از بزرگ‌ترین و آشکارترین معجزات پیامبر اسلام(ص) است. در سال‌های آغاز دعوت علنی پیامبر(ص) در مکه، مشرکان که همواره در پی بهانه بودند تا ایمان نیاورند، از پیامبر(ص) خواستند برای اثبات نبوت خود، ماه را دو نیم کند[۱]. در شب چهاردهم که ماه کامل بود، رسول خدا(ص) رو به آسمان کرد و امر فرمود که ماه دو نیمه شود و ماه دو نیمه شد، نیمه‌ای بر کوه ابوقبیس و نیمه دیگر بر کوه سویداء، قرار گرفت و حضرت این پدیده شگفت را به آنان نشان داد[۲]. عده‌ای این معجزه را تکذیب کردند و گفتند این سحر است و ما صبر می‌کنیم تا کاروان‌هایی که به شام و یمن رفته‌اند بیایند و از آنها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ هنگامی که کاروان‌ها آمدند، وقوع این حادثه را تأیید کردند ولی برخی عناد ورزیده و ایمان نیاوردند[۳]. آیات نخستین سوره قمر در این زمینه نازل شد: ﴿اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ[۴] آیات بیانگر این مطلب است که ماه، قبل از قیامت، شکاف عظیمی برداشته و این شکاف آنقدر بزرگ بوده که به ‌عنوان آیت خدا یاد شده است. این شأن نزول، مشهور میان مفسرین شیعه و اهل سنت است و بسیاری از محدثان و مورخان، وقوع این واقعه را دوبار ذکر کرده‌اند[۵].[۶]

معجزه بودن شق القمر

برخی از مفسران با استناد به آیات قرآن[۷]، بر این باورند که پیامبراسلام(ص) معجزه‌ای جز قرآن نداشته است و مراد از اینکه گفته شده ماه دو نیم شده است منظور زمان قیامت است که حتما واقع می‌شود، اما مفسرین منظور از "آیة"[۸] را شاهد بر اعجاز می‌دانند که شامل دو نیم کردن ماه هم می‌شود[۹].[۱۰]

علت ذکر نشدن شق القمر در غیر تواریخ اسلامی

برخی اشکال کرده‌اند که اگر شق القمر با آن‌ همه اهمیت، واقعیت دارد چرا در کتاب‌های تاریخی ثبت نشده است و تنها در منابع اسلامی آمده است[۱۱]؟ در جواب باید توجه داشت ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل رؤیت است و در همین نیم‌کره نیز اکثریت قریب به اتفاق خوابند، چون بعد از نیمه‌شب است. پس حداکثر یک چهارم از مردم جهان می‌توانند از چنین حادثه‌ای باخبر شوند. در حالی که مردم از حوادث آسمانی بی سر و صدا مطلع نمی‌شوند و احتمال دارد قسمت‌های قابل‌توجهی از آسمان ابری بوده باشد، لذا شاهدین این حادثه کمتر هم می‌‌شود. ‌علاوه بر اینکه وسایل ثبت و نشر مطالب در تاریخ، محدود بوده است؛ بنابراین نمی‌توان یاد نکردن این حادثه در غیر تواریخ اسلامی را دلیل بر عدم آن دانست[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض القرآن، ج۴، ص۳۰؛ ابو بکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۷، ص۵۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۱۵.
  2. ر.ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۵؛ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۱۰؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۲۸۲؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار(ع)، ج۱۷، ص۳۴۷.
  3. ر.ک: ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۱۴۱۵؛ قضی عیاض اندلسی، الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۵۴۴؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ص۱۳۴؛ نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۳۰۹؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۴۱.
  4. «رستاخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند و هر کاری (در جای خود) پای برجاست» سوره قمر، آیه ۱ ـ ۳
  5. ر.ک: شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴، ص۳۵۷ به بعد.
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۵؛ سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۲۶ – ۲۲۹؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، معجزات پیامبر، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۰۲-۳۰۴.
  7. سوره بقره، آیه ۱۱۸؛ سوره روم، آیه ۵۸؛ سوره رعد، آیه ۳۸؛ سوره قمر، آیه ۲؛ سوره عنکبوت، آیه ۵۰ و ۵۱.
  8. ﴿وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ«و چون معجزه‌ای ببینند روی می‌گردانند و می‌گویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.
  9. ر.ک: طباطبایی، سیدمحمد حسین،المیزان، ج ۱۹، ص ۸۹.
  10. ر.ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۸۱۱.
  11. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۲۶ – ۲۲۹.
  12. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۷.
  13. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۲۶ - ۲۲۹.