حاکمیت خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'جامعۀ بشری' به 'جامعۀ بشری')
خط ۲۶: خط ۲۶:
*این [[آیات]]، منشور [[حکومت]] را مشخص می‌کند <ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۶۳ و ۲۶۷.</ref>. [[خداوند متعال]] [[انسان]] را از نیستی، [[جامه]] وجود پوشاند و بستر مناسب [[حیات]] و [[رشد]] مادی و [[معنوی]] را در [[اختیار]] او قرار داد. و [[انسان]] علاوه بر اصل [[خلقت]]، در ادامه حیاتش نیز به [[خداوند]] محتاج است. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ }}<ref> سوره فاطر، آیۀ:۱۵.</ref>. پس [[انسان]] مملوک مطلق [[خداوند]] است و [[عقل]] [[تصدیق]] می‌کند [[اختیار]] مملوک از آنِ مالک و [[فیاض]] است و مملوک باید [[فرمان‌بردار]] مالک خویش باشد و در تمام تصرفات محتاج [[اذن]] و [[تأیید]] مالک است چه در عرصه [[تصرف]] در خود یا در [[طبیعت]]. [[انسانی]] که برای [[تصرف]] در اعضای خود و استفاده از نعمت‌های [[طبیعت]] به [[اذن]] [[تأیید]] [[خالق]] [[نیازمند]] است چگونه در ایجاد یک [[حکومت]] که [[تصرف]] و تسخیر در منابع طبیعی و ایجاد [[محدودیت]] برای مخلوقات [[خداوند]] است [[نیازمند]] [[اذن]] نباشد؟ در حالی که [[عقل]] هر نوع ایجاد [[محدودیت]] در [[زندگی]] دیگران را برنمی‌تابد.
*این [[آیات]]، منشور [[حکومت]] را مشخص می‌کند <ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۶۳ و ۲۶۷.</ref>. [[خداوند متعال]] [[انسان]] را از نیستی، [[جامه]] وجود پوشاند و بستر مناسب [[حیات]] و [[رشد]] مادی و [[معنوی]] را در [[اختیار]] او قرار داد. و [[انسان]] علاوه بر اصل [[خلقت]]، در ادامه حیاتش نیز به [[خداوند]] محتاج است. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ }}<ref> سوره فاطر، آیۀ:۱۵.</ref>. پس [[انسان]] مملوک مطلق [[خداوند]] است و [[عقل]] [[تصدیق]] می‌کند [[اختیار]] مملوک از آنِ مالک و [[فیاض]] است و مملوک باید [[فرمان‌بردار]] مالک خویش باشد و در تمام تصرفات محتاج [[اذن]] و [[تأیید]] مالک است چه در عرصه [[تصرف]] در خود یا در [[طبیعت]]. [[انسانی]] که برای [[تصرف]] در اعضای خود و استفاده از نعمت‌های [[طبیعت]] به [[اذن]] [[تأیید]] [[خالق]] [[نیازمند]] است چگونه در ایجاد یک [[حکومت]] که [[تصرف]] و تسخیر در منابع طبیعی و ایجاد [[محدودیت]] برای مخلوقات [[خداوند]] است [[نیازمند]] [[اذن]] نباشد؟ در حالی که [[عقل]] هر نوع ایجاد [[محدودیت]] در [[زندگی]] دیگران را برنمی‌تابد.
*پس [[حاکمیت]]، هم عقلاً و هم از جهت [[قرآن]] به [[خداوند]] تعلق دارد: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ }}<ref> سوره انعام، آیۀ:۵۷.</ref> بله از آنجا که [[حکومت]] از [[مقام قدسی]] [[خداوند]]، دور است، لذا در مواردی،انجام آن را به انسان‌های [[شایسته]] واگذار می‌کند مانند [[حضرت داوود]]{{ع}}. نظریه سکولارها که می‌گوید [[خداوند]] [[حق]] [[مشروعیت]] و [[حاکمیت]] خویش را به [[مردم]] [[تفویض]] کرده است، اگر به‌گونه‌ای باشد که [[مشروعیت حکومت]] [[پیامبران]] را خارج کند، "برخلاف [[آیات]]"، به [[سکولاریسم]] منجر می‌شود اما اگر فقط منکر [[مشروعیت]]، [[الهی]] [[حاکم]]، غیر [[معصوم]] باشد، مثبِت [[سکولاریسم]] نیست <ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۶۷-۲۷۰.</ref>.
*پس [[حاکمیت]]، هم عقلاً و هم از جهت [[قرآن]] به [[خداوند]] تعلق دارد: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ }}<ref> سوره انعام، آیۀ:۵۷.</ref> بله از آنجا که [[حکومت]] از [[مقام قدسی]] [[خداوند]]، دور است، لذا در مواردی،انجام آن را به انسان‌های [[شایسته]] واگذار می‌کند مانند [[حضرت داوود]]{{ع}}. نظریه سکولارها که می‌گوید [[خداوند]] [[حق]] [[مشروعیت]] و [[حاکمیت]] خویش را به [[مردم]] [[تفویض]] کرده است، اگر به‌گونه‌ای باشد که [[مشروعیت حکومت]] [[پیامبران]] را خارج کند، "برخلاف [[آیات]]"، به [[سکولاریسم]] منجر می‌شود اما اگر فقط منکر [[مشروعیت]]، [[الهی]] [[حاکم]]، غیر [[معصوم]] باشد، مثبِت [[سکولاریسم]] نیست <ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۶۷-۲۷۰.</ref>.
==[[حاکمیّت]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[خداوند]]==
*[[خداوند]] مالک کلّ مخلوقات است؛ در نتیجه، [[ولیّ]] امور آنان می‌باشد. در مورد [[انسان‌ها]]، [[ولایت الهی]] به دو [[صورت]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] تبلور می‌یابد. بر این مبنا، سایر مالکیّت‌ها در مراتب بعد و در طول [[مالکیّت]] [[پروردگار]] و به [[اذن]] او صورت می‌گیرد{{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>.
*اصل در معنای [[ولایت]]، قُرب و [[تدبیر امور]] است؛ همچنین چون مالک و [[حاکم]]، به مملوک خود نسبت به دیگران نزدیک‌تر است و [[تدبیر امور]] مملوک خود را می‌نماید، [[ولیّ]] او محسوب می‌شود و همان [[احکام]] اشتدادی و تشکیکی که درباره [[روابط]] مالک و مملوک اشاره شد، در [[ولایت]] مالک بر مملوک نیز جاری است. اثر این بیان، در [[ولایت]] و [[حاکمیت]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[خداوند]] بر [[جهان]] از یک سو و نیز محدوده [[ولایت]] و [[مالکیّت]] [[انسان]] از دیگر سو [[آشکار]] می‌گردد.
*این موضوع در [[آیات]] مختلف [[قرآن]] مورد تأکید قرار گرفته که در اینجا به برخی موارد اشاره می‌گردد:
#[[تدبیر امور عالم]] به دست [[خداوند]] است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو: پروردگار آسمان‌ها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیده‌اید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ یا برای خداوند شریک‌هایی تراشیده‌اند که همانند آفرینش او را آفریده‌اند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>
#در [[قیامت]]، [[مالکیّت]] مطلق برهمه چیز، از آن [[خداوند]] است: {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref>. لذا در آن روز، خطاب عمومی به همه خلایق می‌گردد که: {{متن قرآن|لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ}}<ref>«فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟» سوره غافر، آیه ۱۶.</ref>. و [[خداوند]] خود پاسخ می‌دهد: {{متن قرآن|لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ}}<ref>«از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه ۱۶.</ref>. بنابراین، چنان‌که در مباحث [[عقلی]] [[ولایت]] [[گذشت]]، چون [[خداوند]] [[خالق]] است، [[حاکمیّت]] [[حقیقی]] بر همه خلایق دارد و سایر حاکمیّت‌ها و ولایت‌های اعتباری و یا [[حقیقی]]، عقلاً تحت [[حاکمیت]] و [[ولایت الهی]] معنا پیدا می‌کند.
 لذا [[حجیّت]] همه اموری که به نوعی [[حقّ]] [[اختیار]] تصرّف در امری را می‌دهد، می‌باید با [[اذن خداوند]] - یعنی مالک اصلی عالم - باشد.
#[[ولایت تکوینی]] و [[تشریعی]] همه موجودات در [[اختیار]] [[خداوند]] است: {{متن قرآن|مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. و او چنین [[ولایتی]] را به هرکس که بخواهد [[تفویض]] می‌کند: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>. [[خداوند]] در [[قرآن]]، مبنایی‌ترین ولایت‌ها را در [[تکوین]] و [[تشریع]] برای خود قرار داده است؛ چنان‌که در [[سوره سجده]] درباره "[[ولایت تکوینی]]" خود می‌فرماید: {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.</ref>. همچنین درباره "[[ولایت تشریعی]]" خود می‌فرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>.
#[[خداوند]] [[ولیّ]] [[مؤمنین]] است و این [[ولاء]] در [[درجه]] اوّل "[[ولاء]] [[هدایت]]" است؛ زیرا [[خداوند]] [[تربیت]] و [[هدایت دینی]] بندگانش را به عهده می‌گیرد و آنان را تا سرمنزل مقصود [[هدایت]] می‌کند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. متفرّع بر این [[ولایت]]، "[[ولاء]] [[نصرت]]" است: {{متن قرآن|إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ}}<ref>«ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.</ref>. سایر ولاء‌ها نیز در همین ردیف است؛ مانند "[[ولاء]] [[محبّت]]" که درباره آن می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>.
#چنان‌که اشاره شد، [[ولایت]]، مقول به تشکیک است. در نتیجه، با شدّت و [[قرب]] آن، سایر آثار [[ولایت]]، از قبیل [[نصرت]] و [[محبّت]] و [[تدبیر]] نیز شدّت پیدا می‌کند. بر این مبنا، [[خداوند]] [[ولایت]] خاص بر [[اولیاء]] خود{{عم}} دارد؛ هر مقدار که [[بندگان]] صالح‌تر و در مراتب [[قرب]] و تعبّد خالص‌تر باشند، [[ولایت الهی]] بر آنان بیشتر است؛ تا به آنجا که همه [[تدبیر امور]] آنان را خود بر عهده می‌گیرد و آنان را از همه انحاء ولایت‌های [[شیطانی]] در [[امان]] می‌دارد: {{متن قرآن|إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ}}<ref>«بی‌گمان سرپرست من خداوند است که این کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده است و او شایستگان را سرپرستی می‌کند» سوره اعراف، آیه ۱۹۶.</ref>.
#در یک قاعده کلّی، همه ولایت‌های [[تکوینی]] و [[تشریعی]] و [[حقیقی]] و اعتباری، به [[ولایت الهی]] باز می‌گردد:{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«بی‌گمان فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است؛ زنده می‌گرداند و می‌میراند و شما در برابر خداوند یار و یاوری ندارید» سوره توبه، آیه ۱۱۶.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۹-۴۶۲.</ref>.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۵

"حاکمیت خدا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حاکمیت خدا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


حاکمیت خدا یکی از فلسفه های بعثت

حاکمیّت تکوینی و تشریعی خداوند

  1. تدبیر امور عالم به دست خداوند است: ﴿قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[۱۴]
  2. در قیامت، مالکیّت مطلق برهمه چیز، از آن خداوند است: ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ[۱۵]. لذا در آن روز، خطاب عمومی به همه خلایق می‌گردد که: ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ[۱۶]. و خداوند خود پاسخ می‌دهد: ﴿لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ[۱۷]. بنابراین، چنان‌که در مباحث عقلی ولایت گذشت، چون خداوند خالق است، حاکمیّت حقیقی بر همه خلایق دارد و سایر حاکمیّت‌ها و ولایت‌های اعتباری و یا حقیقی، عقلاً تحت حاکمیت و ولایت الهی معنا پیدا می‌کند.

 لذا حجیّت همه اموری که به نوعی حقّ اختیار تصرّف در امری را می‌دهد، می‌باید با اذن خداوند - یعنی مالک اصلی عالم - باشد.

  1. ولایت تکوینی و تشریعی همه موجودات در اختیار خداوند است: ﴿مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۱۸]. و او چنین ولایتی را به هرکس که بخواهد تفویض می‌کند: ﴿وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۱۹]. خداوند در قرآن، مبنایی‌ترین ولایت‌ها را در تکوین و تشریع برای خود قرار داده است؛ چنان‌که در سوره سجده درباره "ولایت تکوینی" خود می‌فرماید: ﴿مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ[۲۰]. همچنین درباره "ولایت تشریعی" خود می‌فرماید: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ[۲۱].
  2. خداوند ولیّ مؤمنین است و این ولاء در درجه اوّل "ولاء هدایت" است؛ زیرا خداوند تربیت و هدایت دینی بندگانش را به عهده می‌گیرد و آنان را تا سرمنزل مقصود هدایت می‌کند: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ[۲۲]. متفرّع بر این ولایت، "ولاء نصرت" است: ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۲۳]. سایر ولاء‌ها نیز در همین ردیف است؛ مانند "ولاء محبّت" که درباره آن می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ[۲۴]. همچنین می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۲۵].
  3. چنان‌که اشاره شد، ولایت، مقول به تشکیک است. در نتیجه، با شدّت و قرب آن، سایر آثار ولایت، از قبیل نصرت و محبّت و تدبیر نیز شدّت پیدا می‌کند. بر این مبنا، خداوند ولایت خاص بر اولیاء خود(ع) دارد؛ هر مقدار که بندگان صالح‌تر و در مراتب قرب و تعبّد خالص‌تر باشند، ولایت الهی بر آنان بیشتر است؛ تا به آنجا که همه تدبیر امور آنان را خود بر عهده می‌گیرد و آنان را از همه انحاء ولایت‌های شیطانی در امان می‌دارد: ﴿إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ[۲۶].
  4. در یک قاعده کلّی، همه ولایت‌های تکوینی و تشریعی و حقیقی و اعتباری، به ولایت الهی باز می‌گردد:﴿إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۲۷][۲۸].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. از جمله در سورۀ شعراء آیات: ۱۰۸، ۱۱۰، ۱۲۶، ۱۳۱، ۱۴۴، ۱۵۰، ۱۶۳ و ۱۷۹.
  2. «پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره شعراء، آیه ۱۵۰.
  3. «پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید! و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید آنان که در زمین فساد بر می‌انگیزند و به (نیکی و) شایستگی روی نمی‌آورند» سوره شعراء، آیه ۱۵۰-۱۵۲.
  4. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  5. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  6. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۳۸-۴۲.
  7. سوره نساء، آیه:۶۰.
  8. سوره مائده، آیه:۴۴.
  9. قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۶۳ و ۲۶۷.
  10. سوره فاطر، آیۀ:۱۵.
  11. سوره انعام، آیۀ:۵۷.
  12. قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۶۷-۲۷۰.
  13. «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  14. «بگو: پروردگار آسمان‌ها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیده‌اید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ یا برای خداوند شریک‌هایی تراشیده‌اند که همانند آفرینش او را آفریده‌اند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.
  15. «مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.
  16. «فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟» سوره غافر، آیه ۱۶.
  17. «از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه ۱۶.
  18. «هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
  19. «و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  20. «شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.
  21. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  22. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  23. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  24. «بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.
  25. «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.
  26. «بی‌گمان سرپرست من خداوند است که این کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده است و او شایستگان را سرپرستی می‌کند» سوره اعراف، آیه ۱۹۶.
  27. «بی‌گمان فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است؛ زنده می‌گرداند و می‌میراند و شما در برابر خداوند یار و یاوری ندارید» سوره توبه، آیه ۱۱۶.
  28. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۴۵۹-۴۶۲.