برکت: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*[[علامه طباطبائی]] با استفاده از گزارشهای واژهشناسان و کاربردهای [[برکت]] در [[آیات]]، درصدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در [[قرآن]] برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره واژه [[برکت]]، نتیجه میگیرد که [[برکت]]، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیدهای، در آن نهاده میشود؛ مثلاً [[برکت]] در [[نسل]]، به فراوانی [[فرزندان]] است و [[برکت]] در وقت، این است که گستردگی کارهای [[انسان]] در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همان گونه که [[برکت]] در هر پدیدهای متناسب با آن تعریف میشود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلاً [[غذا]] به اعتبار اینکه [[هدف]] از آن سیر شدن افراد باشد یا نرساندن زیان به خورنده آن یا [[شفای بیمار]] یا اینکه در [[باطن]] [[انسان]] نوری پدید آورد که او را به [[عبادت خدا]] توانا کند، [[برکت]] و خیر در آن نیز گوناگون رخ مینماید. ایشان در پرتو [[هدف غایی]] [[دین]] که [[رسیدن به کمال]] [[معنوی]] است، [[برکت]] را در همه گونههای آن، پدید آمدن خیر [[معنوی]] یا مادی منتهی به خیر [[معنوی]] تعریف میکند، بر این اساس [[آیه]]{{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> به خیرهای متنوع [[معنوی]] مانند [[دین]] و [[قرب به خداوند]] و خیرهای مادی منتهی به خیرهای [[معنوی]] مانند [[مال]] و فراوانی [[فرزندان]] [[تفسیر]] شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۲۸۰، ۲۸۱.</ref>. | *[[علامه طباطبائی]] با استفاده از گزارشهای واژهشناسان و کاربردهای [[برکت]] در [[آیات]]، درصدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در [[قرآن]] برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره واژه [[برکت]]، نتیجه میگیرد که [[برکت]]، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیدهای، در آن نهاده میشود؛ مثلاً [[برکت]] در [[نسل]]، به فراوانی [[فرزندان]] است و [[برکت]] در وقت، این است که گستردگی کارهای [[انسان]] در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همان گونه که [[برکت]] در هر پدیدهای متناسب با آن تعریف میشود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلاً [[غذا]] به اعتبار اینکه [[هدف]] از آن سیر شدن افراد باشد یا نرساندن زیان به خورنده آن یا [[شفای بیمار]] یا اینکه در [[باطن]] [[انسان]] نوری پدید آورد که او را به [[عبادت خدا]] توانا کند، [[برکت]] و خیر در آن نیز گوناگون رخ مینماید. ایشان در پرتو [[هدف غایی]] [[دین]] که [[رسیدن به کمال]] [[معنوی]] است، [[برکت]] را در همه گونههای آن، پدید آمدن خیر [[معنوی]] یا مادی منتهی به خیر [[معنوی]] تعریف میکند، بر این اساس [[آیه]]{{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> به خیرهای متنوع [[معنوی]] مانند [[دین]] و [[قرب به خداوند]] و خیرهای مادی منتهی به خیرهای [[معنوی]] مانند [[مال]] و فراوانی [[فرزندان]] [[تفسیر]] شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۲۸۰، ۲۸۱.</ref>. | ||
نگاه کلی قرآن به برکت | ==نگاه کلی [[قرآن]] به [[برکت]]== | ||
قرآن در آیاتی که از واژه «تبارک» استفاده شده، برکت را در ذات خداوند میداند: | *[[قرآن]] در آیاتی که از واژه «تبارک» استفاده شده، [[برکت]] را در [[ذات خداوند]] میداند: «تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ العــلَمین». ([[اعراف]] / ۷، ۵۴ و نیز ر. ک: [[فرقان ]]/ ۲۵، ۱؛ [[ملک]] / ۶۷، ۱) برخی گفتهاند: «تبارک» حصول [[برکت]] به طور مداوم را میرساند، ازاینرو «تبارک [[الله]]» یا تعابیری چون «تبارک الذی.».. بر استمرار [[فضل]]، [[احسان]] و [[فیض]] [[خداوند]] و ذاتی بودن آن دلالت دارد <ref>التحقیق، ج ۱، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰، «برک».</ref>. در این [[آیات]] در [[همنشینی]] با واژه «تبارک» از جلوههای [[علم]] (زخرف / ۴۳، ۸۵)، [[قدرت]] ([[ملک]] / ۶۷، ۱)، [[مالکیت]] (زخرف / ۴۳، ۸۵؛ [[ملک]] / ۶۷، ۱) و [[خالقیت]] ([[اعراف]] / ۷، ۵۴؛ مؤمنون / ۲۳، ۱۴؛ [[غافر]] / ۴۰، ۶۴) [[خداوند]] و نعمتهای گوناگون او برای [[انسان]] [[سخن]] رفته است که میتواند شاهدی بر معنای مورد نظر «تبارک» باشد. نعمتهایی که در این [[آیات]] آمده عبارت است از: [[آفرینش آسمان]] و [[زمین]]، [[شب]] و روز، [[ماه]] و [[ستارگان]]: «اِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ فی سِتَّةِ اَیّامٍ... یُغشِی الَّیلَ النَّهارَ یَطلُبُهُ حَثیثـًا والشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومَ مُسَخَّرتٍ بِاَمرِهِاَلا لَهُ الخَلقُ والاَمرُ تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ العــلَمین» ([[اعراف]] / ۷، ۵۴)، [[نزول قرآن]] بر [[پیامبر]] برای [[انذار]] [[انسان]]: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الفُرقانَ عَلی عَبدِهِ لِیَکونَ لِلعــلَمینَ نَذیرا» ([[فرقان ]]/ ۲۵، ۱)، [[توانایی]] [[خداوند]] بر پدید آوردن شرایط بهتری در [[زندگی]] [[انسان]]: «تَبارَکَ الَّذی اِن شاءَ جَعَلَ لَکَ خَیرا مِن ذلِکَ.».. ([[فرقان ]]/ ۲۵، ۱۰) و مراحل [[آفرینش انسان]]: «ثُمَّ خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً فَخَلَقنَا المُضغَةَ عِظـمـًا فَکَسَونَا العِظـمَ لَحمـًا ثُمَّ اَنشَأنـهُ خَلقـًا ءاخَرَ فَتَبارَکَ اللّهُ اَحسَنُ الخــلِقین». (مؤمنون / ۲۳، ۱۴ و نیز [[غافر]] / ۴۰، ۶۴) در یکی از این [[آیات]] استمرار [[برکت]] به «[[اسم پروردگار]]» نسبت داده شده است: «تَبـرَکَ اسمُ رَبِّکَ». (الرحمن / ۵۵، ۷۸) برخی [[مفسران]] با نگاهی [[عرفانی]] به [[آیه]] مراد از اسم را اسم رحمان دانستهاند که در ابتدای [[سوره]] آمده است و نیز از این [[آیه]]، تأثیر اسما و [[صفات خداوند]] را در [[نزول]] [[برکات]] و [[خیرات]] برداشت کردهاند<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۲.</ref>. در [[آیات]] مربوط به [[برکت]] هر جا مشتقات فعلی «برک» آمده (برای نمونه: [[اعراف]] / ۷، ۱۳۷؛ فصّلت / ۴۱، ۱۰) به [[خداوند]] نسبت داده شده است که میتواند دلیلی بر منحصر بودن [[توانایی]] ایجاد [[برکت]] در [[ذات خدا]] باشد؛ همچنین نیآمدن واژه [[برکت]] به صورت مفرد در [[قرآن]] و کاربرد [[برکات]] به صورت جمع در سه [[آیه]]: «بَرَکـتٍ مِنَ السَّماءِ» ([[اعراف]] / ۷، ۹۶؛ [[هود]] / ۱۱، ۴۸، ۷۳) میتواند نشانی از کثرت [[برکت]] [[خداوند]] باشد. | ||
[[خداوند]] به دو گونه، [[جهان آفرینش]] و به ویژه [[انسان]] را از [[برکت]] بهرهمند میسازد: نخست قرار دادن [[برکت]] در وجود بعضی [[انسانهای برگزیده]] مانند [[پیامبران]] (برای نمونه نک: صافّات / ۳۷، ۱۱۳) و [[مبارک]] ساختن برخی جلوههای [[طبیعت]] مانند [[باران]] (ق / ۵۰، ۹) و بعضی زمانها (دخان / ۴۴، ۳) و مکانها. (برای نمونه نک: آلعمران / ۳، ۹۶) این برکتْ اکتسابی نیست و به خواست [[خدا]] در وجود بعضی [[انسانها]] و برخی آفریدههای دیگر نهاده شده است. گونه دیگر [[برکت]]، اکتسابی و ویژه [[انسان]] است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است. (برای نمونه ر. ک: [[اعراف]] / ۷، ۹۶) (همین مقاله: عوامل [[برکت]]) [[برکت]] اکتسابی به دو گونه پدید میآید: نخست با دریافت [[فیض]] و خیری از جانب [[خداوند]] در [[کارها]] و دیگری با بهرهمندی از [[برکت]] موجودات مبارکی چون [[پیامبران]] یا زمان و [[مکانهای مقدس]]. [[علامه طباطبایی]] برای حل مشکل [[تعارض]] [[برکت]] با [[علل]] و عوامل طبیعی پدید آمدن [[برکت]] را سازگار با دیگر عوامل و اسباب میداند و [[معتقد]] است که [[اراده خداوند]] برای [[برکت]]، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا [[باطل]] شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع [[برکت]] و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون [[سازگاری]] پدید میآورد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۲۸۱.</ref>. | |||
نسخهٔ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۵
واژهشناسی لغوی
- این واژه از ریشه "ب - ر - ک" است[۱] که به سه معنای اصلی "سینه شتر"[۲]، "ثبات"[۳] و "فزونی"[۴] دانسته شده است، گرچه راغب معنای اولیه را "سینه شتر" و معناهای دیگر را از استعمالهای بعدی شمرده، واژه برکت را به معنای ثبوت خیر الهی در امور، مشتق از "بِرکه" به معنای جایگاه استقرار و ثبات آب میداند[۵]. بعضی برکت را زیاد شدن از خاستگاهی نامحسوس دانسته و به این صورت بین "برکت یافتن" و "زیاد شدن" تفاوت قائل شدهاند[۶].
- آرتور جفری اصل این واژه را عربی نمیداند و معتقد است فعل "بَرَک" که برای زانو زدن به ویژه زانو زدن شتر به کار میرود مشترک بین همه زبانهای سامی است و پس از رواج زبانهای سامی شمالی، این ریشه، معنای برکت دادن پیدا کرده و از آنجا به ناحیه زبانهای سامی جنوبی رسیده است و به این ترتیب در زبانهای عبری، فنیقی، آرامی، پالمیری "تدمری"، سبایی، حبشی و عربی معنایی نزدیک به هم یافته است[۷]، به هر روی معنای متداول برکت را شامل فیض، فضل، خیر و فزونی مادی یا معنوی دانستهاند[۸].
- برکت از مفاهیمی است که در کتاب مقدس هم کاربرد زیادی دارد. در این کاربردها از اعطای برکت خداوند به پیامبران[۹] واز سوی پیامبران و کاهنان به دیگران[۱۰]سخن رفتهاست.
- برکت متناسب با معنای لغوی آن، در اصطلاح قرآنی و دینی به معنای پدید آمدن خیر الهی در کارها[۱۱] و از پربسامدترین اصطلاحات در شاخههای فرهنگ اسلامی است[۱۲]. کاربرد این مفهوم در اصطلاحات عرفان اسلامی با نامگذاری یکی از مراحل سلوک به "منزل برکات"[۱۳]. میتواند بازتابی از اهمیت برکت در فرهنگ دینی باشد؛ همچنین "برکت و خیر الهی جُستن" که از آن با اصطلاح "تبرک" یاد میشود [۱۴] و مباحثی کلامی و فقهی[۱۵] بر محور آن سامان گرفته و فراگیری "تبریک"[۱۶] در میان مسلمانان به معنای دعا و درخواست برکت برای همدیگر، نشانهای از اهمیت برکت و تأثیر آن در زندگی مسلمانان است[۱۷].
برکت در قرآن
- ﴿بَرَكَاتٍ﴾: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ﴾[۱۸]؛ ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۱۹]، ﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ﴾[۲۰]،
- "﴿مُبَارَكٌ﴾" ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ﴾[۲۱]؛ ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴾[۲۲]،
- "﴿بَارَكْنَا﴾" ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ﴾[۲۳]؛ ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ﴾[۲۴]،
- "﴿تَبَارَكَ﴾": ۹ مرتبه﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۵]؛ ﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[۲۶]،
- "﴿بَارَكَ﴾" ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ﴾[۲۷]،
- "﴿بُورِكَ﴾" ﴿فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۸].
- هرکدام یک مورد، افزون بر این، آیاتی هم که بدون کاربرد واژهای از مشتقات "برک"، باشرایطی وعده فزونی نعمت را طرح کرده، بهموضوع برکت مرتبط است. (برای نمونه. ر.ک: ﴿قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ﴾[۲۹]؛ ﴿وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ﴾[۳۰]؛ ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۳۱] در مجموع این آیات، هرجا واژه ﴿تَبَارَكَ﴾ آمده است، بر ثبوت برکت در ذات خداوند دلالت دارد. و آیات دیگر، بر مبارک بودن قرآن گواهی میدهد. (برای نمونه نک: ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ﴾[۳۲])، برخی پیامبران (برای نمونه نک: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا﴾[۳۳])، بعضی زمانها ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ﴾[۳۴] و مکانها (نمونه نک: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾[۳۵]) و برخی نعمتهای خداوند در طبیعت﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۳۶] و سلام ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾[۳۷].
- علامه طباطبائی با استفاده از گزارشهای واژهشناسان و کاربردهای برکت در آیات، درصدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در قرآن برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره واژه برکت، نتیجه میگیرد که برکت، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیدهای، در آن نهاده میشود؛ مثلاً برکت در نسل، به فراوانی فرزندان است و برکت در وقت، این است که گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همان گونه که برکت در هر پدیدهای متناسب با آن تعریف میشود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلاً غذا به اعتبار اینکه هدف از آن سیر شدن افراد باشد یا نرساندن زیان به خورنده آن یا شفای بیمار یا اینکه در باطن انسان نوری پدید آورد که او را به عبادت خدا توانا کند، برکت و خیر در آن نیز گوناگون رخ مینماید. ایشان در پرتو هدف غایی دین که رسیدن به کمال معنوی است، برکت را در همه گونههای آن، پدید آمدن خیر معنوی یا مادی منتهی به خیر معنوی تعریف میکند، بر این اساس آیه﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ﴾[۳۸] به خیرهای متنوع معنوی مانند دین و قرب به خداوند و خیرهای مادی منتهی به خیرهای معنوی مانند مال و فراوانی فرزندان تفسیر شده است[۳۹].
نگاه کلی قرآن به برکت
- قرآن در آیاتی که از واژه «تبارک» استفاده شده، برکت را در ذات خداوند میداند: «تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ العــلَمین». (اعراف / ۷، ۵۴ و نیز ر. ک: فرقان / ۲۵، ۱؛ ملک / ۶۷، ۱) برخی گفتهاند: «تبارک» حصول برکت به طور مداوم را میرساند، ازاینرو «تبارک الله» یا تعابیری چون «تبارک الذی.».. بر استمرار فضل، احسان و فیض خداوند و ذاتی بودن آن دلالت دارد [۴۰]. در این آیات در همنشینی با واژه «تبارک» از جلوههای علم (زخرف / ۴۳، ۸۵)، قدرت (ملک / ۶۷، ۱)، مالکیت (زخرف / ۴۳، ۸۵؛ ملک / ۶۷، ۱) و خالقیت (اعراف / ۷، ۵۴؛ مؤمنون / ۲۳، ۱۴؛ غافر / ۴۰، ۶۴) خداوند و نعمتهای گوناگون او برای انسان سخن رفته است که میتواند شاهدی بر معنای مورد نظر «تبارک» باشد. نعمتهایی که در این آیات آمده عبارت است از: آفرینش آسمان و زمین، شب و روز، ماه و ستارگان: «اِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ فی سِتَّةِ اَیّامٍ... یُغشِی الَّیلَ النَّهارَ یَطلُبُهُ حَثیثـًا والشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومَ مُسَخَّرتٍ بِاَمرِهِاَلا لَهُ الخَلقُ والاَمرُ تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ العــلَمین» (اعراف / ۷، ۵۴)، نزول قرآن بر پیامبر برای انذار انسان: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الفُرقانَ عَلی عَبدِهِ لِیَکونَ لِلعــلَمینَ نَذیرا» (فرقان / ۲۵، ۱)، توانایی خداوند بر پدید آوردن شرایط بهتری در زندگی انسان: «تَبارَکَ الَّذی اِن شاءَ جَعَلَ لَکَ خَیرا مِن ذلِکَ.».. (فرقان / ۲۵، ۱۰) و مراحل آفرینش انسان: «ثُمَّ خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً فَخَلَقنَا المُضغَةَ عِظـمـًا فَکَسَونَا العِظـمَ لَحمـًا ثُمَّ اَنشَأنـهُ خَلقـًا ءاخَرَ فَتَبارَکَ اللّهُ اَحسَنُ الخــلِقین». (مؤمنون / ۲۳، ۱۴ و نیز غافر / ۴۰، ۶۴) در یکی از این آیات استمرار برکت به «اسم پروردگار» نسبت داده شده است: «تَبـرَکَ اسمُ رَبِّکَ». (الرحمن / ۵۵، ۷۸) برخی مفسران با نگاهی عرفانی به آیه مراد از اسم را اسم رحمان دانستهاند که در ابتدای سوره آمده است و نیز از این آیه، تأثیر اسما و صفات خداوند را در نزول برکات و خیرات برداشت کردهاند[۴۱]. در آیات مربوط به برکت هر جا مشتقات فعلی «برک» آمده (برای نمونه: اعراف / ۷، ۱۳۷؛ فصّلت / ۴۱، ۱۰) به خداوند نسبت داده شده است که میتواند دلیلی بر منحصر بودن توانایی ایجاد برکت در ذات خدا باشد؛ همچنین نیآمدن واژه برکت به صورت مفرد در قرآن و کاربرد برکات به صورت جمع در سه آیه: «بَرَکـتٍ مِنَ السَّماءِ» (اعراف / ۷، ۹۶؛ هود / ۱۱، ۴۸، ۷۳) میتواند نشانی از کثرت برکت خداوند باشد.
خداوند به دو گونه، جهان آفرینش و به ویژه انسان را از برکت بهرهمند میسازد: نخست قرار دادن برکت در وجود بعضی انسانهای برگزیده مانند پیامبران (برای نمونه نک: صافّات / ۳۷، ۱۱۳) و مبارک ساختن برخی جلوههای طبیعت مانند باران (ق / ۵۰، ۹) و بعضی زمانها (دخان / ۴۴، ۳) و مکانها. (برای نمونه نک: آلعمران / ۳، ۹۶) این برکتْ اکتسابی نیست و به خواست خدا در وجود بعضی انسانها و برخی آفریدههای دیگر نهاده شده است. گونه دیگر برکت، اکتسابی و ویژه انسان است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است. (برای نمونه ر. ک: اعراف / ۷، ۹۶) (همین مقاله: عوامل برکت) برکت اکتسابی به دو گونه پدید میآید: نخست با دریافت فیض و خیری از جانب خداوند در کارها و دیگری با بهرهمندی از برکت موجودات مبارکی چون پیامبران یا زمان و مکانهای مقدس. علامه طباطبایی برای حل مشکل تعارض برکت با علل و عوامل طبیعی پدید آمدن برکت را سازگار با دیگر عوامل و اسباب میداند و معتقد است که اراده خداوند برای برکت، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا باطل شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع برکت و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون سازگاری پدید میآورد[۴۲].
- ↑ الصحاح، ج۴، ص۱۵۷۴، «برک».
- ↑ مفردات، ص۱۱۹؛ لسان العرب، ج۱، ص۳۸۷، «برک».
- ↑ الصحاح، ج۴، ص۱۵۷۴؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۲۷، «برک».
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۲۵۷، «برک».
- ↑ مفردات، ص۱۱۹، «برک».
- ↑ الفروق اللغویه، ص۹۶؛ مفردات، ص۱۱۹ـ۱۲۰، «برک».
- ↑ واژههای دخیل، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۲۵۹، «برک».
- ↑ معجم اللاهوت الکتابی، ص۱۵۹ـ۱۶۰.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۲۸۲.
- ↑ مفردات، ص۱۱۹؛ المیزان، ج۷، ص۲۸۱.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۲۸۲.
- ↑ الفتوحات المکیه، ج۳، ص۱۲۹.
- ↑ التبیان، ج۷، ص۱۲۴؛ لغتنامه، ج۴، ص۵۵۷۳، «تبرک».
- ↑ الموسوعة الفقهیه، ج۱۰، ص۶۹.
- ↑ لغتنامه، ص۵۵۸۴، «تبریک».
- ↑ قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
- ↑ و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۹۶.
- ↑ گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکتهایی بر تو و بر امتهایی از همراهانت و امتهایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید؛ سوره هود، آیه:۴۸.
- ↑ گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است؛ سوره هود، آیه:۷۳.
- ↑ بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان؛ سوره آل عمران، آیه:۹۶.
- ↑ و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند؛ سوره انعام، آیه:۹۲.
- ↑ و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را بر میافراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۳۷.
- ↑ «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم میورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
- ↑ «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند- که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.
- ↑ «سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپارهای و گوشتپاره را استخوانهایی آفریدیم پس از آن بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.
- ↑ «و بر روی آن کوههایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزیهایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازهگیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.
- ↑ «و چون نزد آن آمد، بانگی برآمد که خجسته باد آن کس که در (کنار این) آتش و آنکه پیرامون آن است و پاکا خداوندی که پروردگار جهانیان است» سوره نمل، آیه ۸.
- ↑ «(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.
- ↑ «و چیزی که شما را به ما نزدیک میکند، داراییها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کردهاند پاداش دو چندان است و آنها در کوشکها (ی بهشتی) آسودهاند» سوره سبأ، آیه ۳۷.
- ↑ «داستان (بخشش) آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند چون دانهای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر میگرداند و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.
- ↑ «و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.
- ↑ «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
- ↑ «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
- ↑ «بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
- ↑ «خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشهای، آن شیشه گویی ستارهای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی میفروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون میگردد و خداوند این مثلها را برای مردم میزند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.
- ↑ «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانههای خویش بخورید یا از خانههای پدرانتان یا خانههای مادرانتان یا خانههای برادرانتان یا خانههای خواهرانتان یا خانههای عموهایتان یا خانههای عمّههایتان یا خانههای داییهایتان یا خانههای خالههایتان یا آن خانهای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانهای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن میدارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
- ↑ «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
- ↑ الميزان، ج ۷، ص ۲۸۰، ۲۸۱.
- ↑ التحقیق، ج ۱، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰، «برک».
- ↑ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۲.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۲۸۱.