شام در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==[[فریفتگی]] [[اهل شام]]== | ==[[فریفتگی]] [[اهل شام]]== | ||
*[[امام]] در خطبهای در مورد [[عمرو بن عاص]] میفرماید: میگوید به [[مردم]] [[شام]] [به] [[دروغ]]، که من مردی شوخ و بسیار بازیگوشم و به شوخی و بازی ممارست دارم؛ نادرست سخن گفته و به این گفتار گناهکار است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۴</ref>. نیز در نامهای به [[معاویه]] میفرماید: گروه بسیاری از [[مردم]] را تباه ساختی، ایشان را به [[گمراهی]] خود فریفتی و در موج دریای ([[نفاق]] و دورویی) خویش انداختی...<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 480.</ref>. | *[[امام]] در خطبهای در مورد [[عمرو بن عاص]] میفرماید: میگوید به [[مردم]] [[شام]] [به] [[دروغ]]، که من مردی شوخ و بسیار بازیگوشم و به شوخی و بازی ممارست دارم؛ نادرست سخن گفته و به این گفتار گناهکار است<ref>{{متن حدیث|عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لااَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِىَّ دُعَابَةً، وَ أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ، أُعَافِسُ وَ أُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلا وَ نَطَقَ آثِماً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۴</ref>. نیز در نامهای به [[معاویه]] میفرماید: گروه بسیاری از [[مردم]] را تباه ساختی، ایشان را به [[گمراهی]] خود فریفتی و در موج دریای ([[نفاق]] و دورویی) خویش انداختی...<ref>{{متن حدیث|وَ أَرْدَيْتَ جِيلًا مِنَ النَّاسِ كَثِيراً، خَدَعْتَهُمْ بِغَيِّكَ وَ أَلْقَيْتَهُمْ فِي مَوْجِ بَحْرِكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 480.</ref>. | ||
==[[وصف]] حال [[اهل شام]]== | ==[[وصف]] حال [[اهل شام]]== | ||
*در [[خطبهها]] و نامههای متعدد، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} اوصافی را برای [[اهل شام]] ذکر فرمودهاند. البته باید توجه داشت که در غالب موارد، مراد [[حضرت]] از "[[اهل شام]]"، [[لشکریان]] [[معاویه]] در [[نبرد]] با حضرتاند. برخی از این اوصاف، عبارتاند از: [[دشمن]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴ و نامه ۴۲</ref>؛ [[اهل بغی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۷</ref>؛ [[ستمگر]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۲</ref>؛ [[سنگدل]] رذل<ref>نهج البلاغه، خطبههای ۱۰۷ و ۲۳۸</ref>؛ [[عرب]] بادیهنشین<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۷</ref>؛ زیردست [[پست]]؛ دارای اصل و [[نسب]] نامعلوم؛ [[نادان]] و سزاوار [[آموزش]] و [[تربیت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸</ref>؛ کوردل؛ کر و کور؛ جوینده [[حق]] از [[باطل]]؛ معصیتکننده [[خالق]] با [[اطاعت]] مخلوق<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۳</ref>؛ حریص بر [[دنیا]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۳</ref>؛ سرعتگیرنده بهسوی [[باطل]]؛ [[مطیع]] [[حاکم]] معصیتکار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 481.</ref>. | *در [[خطبهها]] و نامههای متعدد، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} اوصافی را برای [[اهل شام]] ذکر فرمودهاند. البته باید توجه داشت که در غالب موارد، مراد [[حضرت]] از "[[اهل شام]]"، [[لشکریان]] [[معاویه]] در [[نبرد]] با حضرتاند. برخی از این اوصاف، عبارتاند از: [[دشمن]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴ و نامه ۴۲</ref>؛ [[اهل بغی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۷</ref>؛ [[ستمگر]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۲</ref>؛ [[سنگدل]] رذل<ref>نهج البلاغه، خطبههای ۱۰۷ و ۲۳۸</ref>؛ [[عرب]] بادیهنشین<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۷</ref>؛ زیردست [[پست]]؛ دارای اصل و [[نسب]] نامعلوم؛ [[نادان]] و سزاوار [[آموزش]] و [[تربیت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸</ref>؛ کوردل؛ کر و کور؛ جوینده [[حق]] از [[باطل]]؛ معصیتکننده [[خالق]] با [[اطاعت]] مخلوق<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۳</ref>؛ حریص بر [[دنیا]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۳</ref>؛ سرعتگیرنده بهسوی [[باطل]]؛ [[مطیع]] [[حاکم]] معصیتکار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 481.</ref>. |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۲
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- سرزمین شام متشکل از کشورهای سوریه، لبنان، اردن و فلسطین کنونی، سابقهای طولانی حدود پنجهزار سال در تاریخ تمدن بشری دارد. در طول تاریخ، اقوام متعددی در آن نواحی سکنا گزیدهاند.شام در فاصله سالهای ۱۳ تا ۱۶ هجری بهدست سپاه اسلام فتح شد. شامیان از آن پس آیین اسلام را بهعنوان آیین رسمی برگزیدند. این سرزمین بهلحاظ موقعیت سوقالجشی از اهمیت بالایی برخوردار است. شام، محل اتصال سه قاره اروپا، آسیا و آفریقاست[۱].
- ریشه لغوی شام، "ش أ م" است و بهصورت "الشَآم" و "الشَّأْم" هم تلفظ شده است. معنای آن هم "جانب چپ" است. وجه تسمیه "سرزمین شام" نیز قرار گرفتن آن در جانب چپ قبله، گفته شده است[۲].
- امام علی (ع) در نهج البلاغه درباره "شام" و "شامیان" به مناسبتهای مختلف سخن گفتهاند. این مناسبتها عبارتاند از:
- رد درخواست معاویه برای حکومت بیقید و شرط بر شام؛
- بیان فریبخوردگی اهل شام؛
- مذمت شامیان با اوصاف متعدد[۳].
بقای نامشروع معاویه بر حکومت شام
- امام (ع) در پاسخ به نامهای که معاویه در آن، برای دومین بار، حکومت بیقید و شرط بر شما را طلب کرده است، میفرماید: و امّا اینکه از من شام را خواستی، پس من پیش از این، آن را از تو نگرفته و باز نداشته بودم تا امروز آن را به تو ببخشم[۴][۵].
فریفتگی اهل شام
- امام در خطبهای در مورد عمرو بن عاص میفرماید: میگوید به مردم شام [به] دروغ، که من مردی شوخ و بسیار بازیگوشم و به شوخی و بازی ممارست دارم؛ نادرست سخن گفته و به این گفتار گناهکار است[۶]. نیز در نامهای به معاویه میفرماید: گروه بسیاری از مردم را تباه ساختی، ایشان را به گمراهی خود فریفتی و در موج دریای (نفاق و دورویی) خویش انداختی...[۷][۸].
وصف حال اهل شام
- در خطبهها و نامههای متعدد، امیرالمؤمنین (ع) اوصافی را برای اهل شام ذکر فرمودهاند. البته باید توجه داشت که در غالب موارد، مراد حضرت از "اهل شام"، لشکریان معاویه در نبرد با حضرتاند. برخی از این اوصاف، عبارتاند از: دشمن[۹]؛ اهل بغی[۱۰]؛ ستمگر[۱۱]؛ سنگدل رذل[۱۲]؛ عرب بادیهنشین[۱۳]؛ زیردست پست؛ دارای اصل و نسب نامعلوم؛ نادان و سزاوار آموزش و تربیت[۱۴]؛ کوردل؛ کر و کور؛ جوینده حق از باطل؛ معصیتکننده خالق با اطاعت مخلوق[۱۵]؛ حریص بر دنیا[۱۶]؛ سرعتگیرنده بهسوی باطل؛ مطیع حاکم معصیتکار[۱۷][۱۸].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 480.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 480.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 480.
- ↑ «وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ، فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۱۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 480.
- ↑ «عَجَباً لاِبْنِ النَّابِغَةِ! يَزْعُمُ لااَهْلِ الشَّامِ أَنَّ فِىَّ دُعَابَةً، وَ أَنِّي امْرُؤٌ تِلْعَابَةٌ، أُعَافِسُ وَ أُمَارِسُ! لَقَدْ قَالَ بَاطِلا وَ نَطَقَ آثِماً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۴
- ↑ «وَ أَرْدَيْتَ جِيلًا مِنَ النَّاسِ كَثِيراً، خَدَعْتَهُمْ بِغَيِّكَ وَ أَلْقَيْتَهُمْ فِي مَوْجِ بَحْرِكَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۲
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 480.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳۴ و نامه ۴۲
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۷
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۲
- ↑ نهج البلاغه، خطبههای ۱۰۷ و ۲۳۸
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۷
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۳
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۱۳
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 481.