بحث:مقداد: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* مِقداد بن عمرو بن ثَعلَبه بهراوی کنْدی، معروف به [[مقداد بن اسود]]، قامتی بلند و چهرهای گندمگون داشت. او از [[یاران]] [[شجاع]] و قهرمانان و نجیب پبامبر [[خدا]] بود که در تمام جنگهای [[پیامبر]]{{صل}} شرکت کرد. او را مجمعِ [[فضایل]] و [[مناقب]] دانستهاند و یکی از "ارکان اربعه" شمردهاند و [[پیامبر خدا]]، وی را یکی از چهار نفری برشمرده است که [[بهشت]]، شیفته [[دیدار]] آنان است. او پس از [[پیامبر خدا]]، [[استوار]] گام در [[صراط مستقیم]] بماند و [[حق]] [[ولایت]] [[علی]]{{ع}} را پاس داشت و [[مخالفت]] خود را با تغییر | * مِقداد بن عمرو بن ثَعلَبه بهراوی کنْدی، معروف به [[مقداد بن اسود]]، قامتی بلند و چهرهای گندمگون داشت. او از [[یاران]] [[شجاع]] و قهرمانان و نجیب پبامبر [[خدا]] بود که در تمام جنگهای [[پیامبر]]{{صل}} شرکت کرد. او را مجمعِ [[فضایل]] و [[مناقب]] دانستهاند و یکی از "ارکان اربعه" شمردهاند و [[پیامبر خدا]]، وی را یکی از چهار نفری برشمرده است که [[بهشت]]، شیفته [[دیدار]] آنان است. او پس از [[پیامبر خدا]]، [[استوار]] گام در [[صراط مستقیم]] بماند و [[حق]] [[ولایت]] [[علی]]{{ع}} را پاس داشت و [[مخالفت]] خود را با تغییر نادرست جریان [[رهبری]] [[امت]] پس از [[پیامبر خدا]] در [[مسجد]] [[نبوی]] آشکارا بیان کرد. برخی [[روایات]]، [[مقداد]] را مطیعترین [[یار]] [[امام]]{{ع}} دانستهاند و او از معدود کسانی است که بر [[پیکر مطهر]] زهرای [[طاهره]]{{س}} [[نماز]] گزارد. [[مقداد]] با [[خلافت عثمان]]، [[مخالفت]] کرد و با [[سخنرانی]] شکوهمندی در [[مسجد]] [[مدینه]]، این [[مخالفت]] را اعلام داشت و گفت: من از [[قریش]] در شگفتم! آنان مردی را وا نهادهاند که کسی را از او داناتر و عادلتر نمیشناسم... هان! به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر یاورانی مییافتم.... | ||
* او به سال ۳۳ هجری و در هفتاد سالگی [[زندگی]] را بدرود گفت. [[مقداد]] از آغاز، ثروتمند بود و [[وصیت]] کرد که ۳۶ هزار درهم از داراییاش را به [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} بدهند. این [[وصیت]]، نشاندهنده [[محبت]] او به [[اهلبیت]] و بزرگداشت و [[احترام]] او نسبت به ایشان است<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۸.</ref>. | * او به سال ۳۳ هجری و در هفتاد سالگی [[زندگی]] را بدرود گفت. [[مقداد]] از آغاز، ثروتمند بود و [[وصیت]] کرد که ۳۶ هزار درهم از داراییاش را به [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} بدهند. این [[وصیت]]، نشاندهنده [[محبت]] او به [[اهلبیت]] و بزرگداشت و [[احترام]] او نسبت به ایشان است<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۵۸.</ref>. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۵
نویسنده: آقای ظرافتی
مقدمه
- مقداد بن اسود کندی، یکی از اصحاب پیامبر و یاوران علی بن ابی طالب(ع) و شخصیتی بارز، دانشمند و دلاور بود، سابقه در مسلمانی، صبر و مبارزه در راه عقیده، طرفداری از ولایت و اهلبیت، ایمان قوی و بیتزلزل از ویژگیهای مقداد بود. در نبردهای صدر اسلام حضور داشت و پس از پیامبر نیز از وفاداران خالص به حضرت علی(ع) بود. در سال ۳۳ هجری در گذشت. قبر او در بقیع است[۱].
مقدمه
- مِقداد بن عمرو بن ثَعلَبه بهراوی کنْدی، معروف به مقداد بن اسود، قامتی بلند و چهرهای گندمگون داشت. او از یاران شجاع و قهرمانان و نجیب پبامبر خدا بود که در تمام جنگهای پیامبر(ص) شرکت کرد. او را مجمعِ فضایل و مناقب دانستهاند و یکی از "ارکان اربعه" شمردهاند و پیامبر خدا، وی را یکی از چهار نفری برشمرده است که بهشت، شیفته دیدار آنان است. او پس از پیامبر خدا، استوار گام در صراط مستقیم بماند و حق ولایت علی(ع) را پاس داشت و مخالفت خود را با تغییر نادرست جریان رهبری امت پس از پیامبر خدا در مسجد نبوی آشکارا بیان کرد. برخی روایات، مقداد را مطیعترین یار امام(ع) دانستهاند و او از معدود کسانی است که بر پیکر مطهر زهرای طاهره(س) نماز گزارد. مقداد با خلافت عثمان، مخالفت کرد و با سخنرانی شکوهمندی در مسجد مدینه، این مخالفت را اعلام داشت و گفت: من از قریش در شگفتم! آنان مردی را وا نهادهاند که کسی را از او داناتر و عادلتر نمیشناسم... هان! به خدا سوگند، اگر یاورانی مییافتم....
- او به سال ۳۳ هجری و در هفتاد سالگی زندگی را بدرود گفت. مقداد از آغاز، ثروتمند بود و وصیت کرد که ۳۶ هزار درهم از داراییاش را به حسن و حسین(ع) بدهند. این وصیت، نشاندهنده محبت او به اهلبیت و بزرگداشت و احترام او نسبت به ایشان است[۲].
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱۹.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۵۸.