سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
*معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایه‌گذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل می‌کنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّت‌های بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد می‌شود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّت‌های ظالمانه را پایه‌گذاری کند و سنّت‌های [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>
*معنای دیگر [[سنّت]] [[اعمال]] و [[رفتار]] پایه‌گذاری شده توسّط [[مردم]] است که دیگران به آن عمل می‌کنند، یا [[سنّت]] [[زشت]]، یا [[سنّت]] [[نیکو]]، که از سنّت‌های بد به عنوان [[بدعت]] هم یاد می‌شود. به فرمودۀ [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}}: "ستمگرترین [[مردم]] کسی است که سنّت‌های ظالمانه را پایه‌گذاری کند و سنّت‌های [[عدل]] را محو کند"<ref>{{عربی|أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ}}؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۷.</ref>


==رابطه [[سنن]] ### [[313]]### با یکدیگر در [[تکوین]] و [[تشریع]]==
==رابطه [[سنن الهی]] با یکدیگر در [[تکوین]] و [[تشریع]]==
*'''مطلب اوّل:''' [[خداوند]] در [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]]، [[سخن]] از [[سنن]] و [[قوانین]] خود در عالم [[تکوین]] نموده. این [[آیات]] در [[حقیقت]] بیانگر [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]] هستند؛ چنان‌که در [[سوره]] [[مبارکه]] [[یس]]، هنگامی که سخن از گردش [[خورشید]] در مدار خود است، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.</ref>.
*'''مطلب اوّل:''' [[خداوند]] در [[آیات]] فراوانی از [[قرآن]]، [[سخن]] از [[سنن]] و [[قوانین]] خود در عالم [[تکوین]] نموده. این [[آیات]] در [[حقیقت]] بیانگر [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]] هستند؛ چنان‌که در [[سوره]] [[مبارکه]] [[یس]]، هنگامی که سخن از گردش [[خورشید]] در مدار خود است، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.</ref>.
*سپس حرکت ماه به دور [[زمین]] و ملاک قرار گرفتن آن برای سال و ماه قمری را [[آیه]] و [[سنّت الهی]] دیگری برمی‌شمارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.</ref>
*سپس حرکت ماه به دور [[زمین]] و ملاک قرار گرفتن آن برای سال و ماه قمری را [[آیه]] و [[سنّت الهی]] دیگری برمی‌شمارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.</ref>
*نظر به اینکه همه سنّت‌های [[تکوینی]] [[خداوند]]، تحت [[ولایت الهی]]، در [[جهان مادّی]] جاری است و [[ولایت الهی]] نیز از طریق [[ولایت]] [[اولیاء]] [[خداوند]]{{عم}} در پهنه [[گیتی]] [[اجرا]] می‌شود، بنابراین، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} [[حاکم]] بر ### [[313]]### [[الهی]] در [[نظام تکوین]] و [[آفرینش]] است.
*نظر به اینکه همه سنّت‌های [[تکوینی]] [[خداوند]]، تحت [[ولایت الهی]]، در [[جهان مادّی]] جاری است و [[ولایت الهی]] نیز از طریق [[ولایت]] [[اولیاء]] [[خداوند]]{{عم}} در پهنه [[گیتی]] [[اجرا]] می‌شود، بنابراین، [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} [[حاکم]] بر [[سنن الهی]] در [[نظام تکوین]] و [[آفرینش]] است.
*'''مطلب دوم:''' از سوی دیگر، اشاره شد که میان [[قوانین]] و اعتبارات [[دینی]] و [[احکام]] و [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]]، رابطه‌ای [[حقیقی]] برقرار است. بنابراین، [[حقیقت]] [[دین]] و [[سنّت‌های الهی]] در [[کتاب مکنون]]، دو جلوه یک [[حقیقت]] هستند. اوّلاً، [[سنن]] [[الهی]] اموری [[حقیقی]] هستند و مانند [[قوانین اجتماعی]]، صرفاً پدیده‌هایی اعتباری نیستند و ثانیاً، تنزّل [[حقیقت]] [[دین]] و [[سنّت‌های الهی]] در [[تکوین]]، هنگام تعیّن در عالم [[دنیا]]، به صورت [[احکام شریعت]] و [[ظاهر قرآن]] می‌باشد؛ رابطه آن [[حقیقت]] با این تعیّن، رابطه ظاهر با [[باطن]] و [[جسم]] با [[روح]] و رقیقت با [[حقیقت]] است. بنابراین، اگر [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]]، تحت [[ولایت]] و مجرای [[اولیاء الهی]]{{عم}} عمل می‌کنند، [[ولایت]] آنان فوق همه ولایت‌ها است. با این توضیح می‌توان گفت که در [[نظام]] [[تشریع]] نیز، [[ولایت]] آنان - به [[اذن الهی]] – فراتر از همه ولایت‌ها می‌باشد.
*'''مطلب دوم:''' از سوی دیگر، اشاره شد که میان [[قوانین]] و اعتبارات [[دینی]] و [[احکام]] و [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]]، رابطه‌ای [[حقیقی]] برقرار است. بنابراین، [[حقیقت]] [[دین]] و [[سنّت‌های الهی]] در [[کتاب مکنون]]، دو جلوه یک [[حقیقت]] هستند. اوّلاً، [[سنن]] [[الهی]] اموری [[حقیقی]] هستند و مانند [[قوانین اجتماعی]]، صرفاً پدیده‌هایی اعتباری نیستند و ثانیاً، تنزّل [[حقیقت]] [[دین]] و [[سنّت‌های الهی]] در [[تکوین]]، هنگام تعیّن در عالم [[دنیا]]، به صورت [[احکام شریعت]] و [[ظاهر قرآن]] می‌باشد؛ رابطه آن [[حقیقت]] با این تعیّن، رابطه ظاهر با [[باطن]] و [[جسم]] با [[روح]] و رقیقت با [[حقیقت]] است. بنابراین، اگر [[سنن]] [[الهی]] در [[نظام تکوین]]، تحت [[ولایت]] و مجرای [[اولیاء الهی]]{{عم}} عمل می‌کنند، [[ولایت]] آنان فوق همه ولایت‌ها است. با این توضیح می‌توان گفت که در [[نظام]] [[تشریع]] نیز، [[ولایت]] آنان - به [[اذن الهی]] – فراتر از همه ولایت‌ها می‌باشد.
*'''مطلب سوم:''' [[سنن]] [[الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]]، اموری درهم تنیده‌اند. لذا [[تولّی]] به [[امور شرعی]]، به منزله هماهنگ ساختن خود با [[سنن]] [[تکوینی]] [[الهی]] و درنتیجه، بهره‌مندی از [[برکات]] آن در [[نظام تکوین]] است. مثلاً [[خداوند]] درباره رابطه [[تقوا]] و [[نزول]] [[برکات]] آسمانی می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.
*'''مطلب سوم:''' [[سنن]] [[الهی]] در [[تکوین]] و [[تشریع]]، اموری درهم تنیده‌اند. لذا [[تولّی]] به [[امور شرعی]]، به منزله هماهنگ ساختن خود با [[سنن]] [[تکوینی]] [[الهی]] و درنتیجه، بهره‌مندی از [[برکات]] آن در [[نظام تکوین]] است. مثلاً [[خداوند]] درباره رابطه [[تقوا]] و [[نزول]] [[برکات]] آسمانی می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۶

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سنت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

سنت به معنای خلاف بدعت

سنت به معنای قانون الهی

سنت به معنای عرف اجتماعی

رابطه سنن الهی با یکدیگر در تکوین و تشریع

  1. نورانیّت در دنیا و آخرت: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ[۲۶].
  2. بهره‌مندی از پاداش‌های عظیمی که قابل بیان در قالب عبارات نیست: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا وَإِذًا لَآتَيْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا[۲۷].
  3. هدایت به صراط مستقیم و بهره‌مندی از هدایت ایصالی اولیاء الهی(ع): ﴿وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا[۲۸].
  4. استقرار در کنار انبیاء الهی و صدیقین و شهداء و صالحین(ع) در آخرت: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا[۲۹][۳۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۷.
  2. جوهری، اسماعیل بن حماد؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۴۲۹.
  3. احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.
  4. جوهری، اسماعیل بن حماد؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۳۹؛ احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۱.
  5. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.
  6. برای نمونه، ر.ک: غزالی، ابوحامد محمد بن محمد‌ بن محمد، المستصفى فی علم الاصول، ص۸؛ فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۱، ص۱۰۴؛ آمدی، علی بن محمد، الاحکام فی اصول الاحکام، ج۱، ص۱۵۸؛ سرخسی، شمس‌الدین، المبسوط، ج۱، ص۱۶۱.
  7. حاکم نیشابوری، محمد‌ بن محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۵۸؛ شاطبی، ابراهیم بن موسی، الموافقات، ج۴، ص۲۹۰.
  8. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۵۷.
  9. برای نمونه، ر.ک: قمی، ابوالقاسم، قوانین الاصول، ص۴۰۱؛ رازی نجفی، محمد تقی، هدایة المسترشدین، ص۳۹۷؛ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج۱، ص۲۳۸؛ آخوند خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص۸؛ صدر، سید محمد، ماوراء الفقه، ج۱۰، ص۱۳۰؛ موسوی خویی، سید ابوالقاسم، اجود التقریرات، ج۲، ص۱۲۳؛ فیاض، محمد اسحاق، محاضرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۳۵؛ علی مشکینی، اصطلاحات الاصول، ص۱۴۱.
  10. ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  11. «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي اَلنَّارِ»؛ اصول کافی، ج ۱ ص ۵۷ ح ۱۲(ص ۷۴ باب البدع... ملاحظه شود)
  12. «مَا أَحَدٌ اِبْتَدَعَ بِدْعَةً إِلاَّ تَرَكَ بِهَا سُنَّةً»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۸، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵(صبحی صالح، با اندکی تفاوت در عبارت)
  13. از جمله ر. ک: «کشف الارتیاب»، علامه سیّد محسن امین، «سیرتنا و سنّتنا» و «الغدیر»، علامۀ امینی، «البدعة و آثارها الموبقه» جعفر سبحانی: «السنّة و البدعه» عبد اللّه محفوظ محمّد حدّاد، «البدعة» جعفر الباقری، «حقیقة التوسّل و الوسیلة علی ضوء الکتاب و السنه» موسی محمّد علی، «التبرک» علی الأحمدی، «التوسّل، او الأستغاثة بالأرواح المقدسه» جعفر سبحانی، «التبرک، انواعه و احکامه» ناصر بن عبد الرحمن الجدیع، «البدعة؛ تحدیدها و موقف الاسلام منها» عزت علی عطیه، «الزیاره» محمّد الحسّون، «السجود علی التربة الحسینیّه» سیّد محمّد مهدی موسوی الخرسان، «الإستشفاء بالتربة الحسینیّه» محمّد الکلباسی الاصفهانی، «زیارت» و «تبرک و توسّل» ترجمه جواد محدثی، «زیارت»، مرتضی جوادی آملی، «دائرة المعارف تشیّع» ج ۳ ص۱۴۵ واژۀ بدعت، «البدعة، مفهومها و حدودها» مرکز الرساله.
  14. الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۱
  15. تشیّع علوی و تشیّع صفوی (مجموعه آثار «۹») ص ۲۱۶
  16. در این زمینه ر. ک: «الشیعة هم اهل السنة» تیجانی و ترجمه‌اش: «اهل سنّت واقعی
  17. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۱۷.
  18. مانند آیه‌های: آل عمران ۱۳۷، نساء ۲۶، غافر ۸۵، احزاب ۳۸ و ۶۲، انفال ۳۸، فتح ۲۳ و... در این زمینۀ این سنت از جمله ر. ک: «جامعه و تاریخ» شهید مطهری، «سنّت» شکوری
  19. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۱۷.
  20. أَظْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ سَنَّ سُنَنَ اَلْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ اَلْعَدْلِ؛ قصار الجمل، ج ۱ ص ۳۲۷
  21. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۱۷.
  22. «و خورشید به قرارگاهی که او راست روان است؛ این اندازه‌گیری (خداوند) پیروزمند داناست» سوره یس، آیه ۳۸.
  23. «و برای ماه منزلگاه‌هایی برآورد کردیم (که در آنها سیر می‌کند) تا مانند شاخه کهنه خوشه خرما (به هلال‌وارگی) بازگردد نه در خور خورشید است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی می‌گیرد و هر یک در سپهری شناورند» سوره یس، آیه ۳۹-۴۰.
  24. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  25. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  26. «و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده‌اند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند؛ آنان راست پاداش و فروغشان» سوره حدید، آیه ۱۹.
  27. «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود و در آن صورت، ما به آنان از نزد خود پاداشی سترگ می‌دادیم» سوره نساء، آیه ۶۵-۶۷.
  28. «و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم» سوره نساء، آیه ۶۸.
  29. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۹-۷۰.
  30. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۴۶۸-۴۷۱.