ولایت در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
یکی از دست‌آوردها و پی‌آمدهای مهمّ بحث [[انسان کامل]]، فهم‌پذیری نظریه [[عرفانی]] "[[ولایت]]" است. مسئله‌ای که از مهم‌ترین بحث‌های [[اسلامی‌]] شمرده می‌‌شود و در [[حکمت]]، [[کلام]]، [[فقه]] و [[سیاست]] مطرح شده و در طول سده‌های گذشته به عنوان محوری‌ترین مسئله عرفان نظری و اساس و پایه آن و جنبه [[باطن]] [[اسلام]] مورد توجه انجمن‌های [[عرفانی]] قرار گرفته و گاه بحث‌های نظری آن جنبه عملی یافته و به مص [[عینی]] آن دامن گسترانده و حتی جریان‌های تندِ [[اجتماعی]] را به دنبال داشته است.
یکی از دست‌آوردها و پی‌آمدهای مهمّ بحث [[انسان کامل]]، فهم‌پذیری [[نظریه]] [[عرفانی]] "[[ولایت]]" است. مسئله‌ای که از مهم‌ترین بحث‌های [[اسلامی ]] شمرده می‌‌شود و در [[حکمت]]، [[کلام]]، [[فقه]] و [[سیاست]] مطرح شده و در طول سده‌های گذشته به عنوان محوری‌ترین مسئله [[عرفان]] نظری و اساس و پایه آن و جنبه [[باطن]] [[اسلام]] مورد توجه انجمن‌های [[عرفانی]] قرار گرفته و گاه بحث‌های نظری آن جنبه عملی یافته و به مص [[عینی]] آن دامن گسترانده و حتی جریان‌های تندِ [[اجتماعی]] را به دنبال داشته است.
*"[[هجویری]]" در کتاب [[کشف المحجوب]] درباره اهمیت [[ولایت]] در عرفان گفته است: "بدان که قاعده و اساس [[طریقت]] تصوف و [[معرفت]]، جمله بر [[ولایت]] و [[اثبات]] آن است که جمله [[مشایخ]] اندر [[حکم]] [[اثبات]] آن موافقند، اما هر کسی به عبارتی دگرگون بیان این ظاهر کرده‌اند"<ref>جلابی هجویری، کشف المحجوب، ص۲۶۵.</ref><ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی| اکبری ملک‌آبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]] ، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۲۶-۳۲.</ref>.
*"[[هجویری]]" در [[کتاب]] [[کشف المحجوب]] درباره اهمیت [[ولایت]] در [[عرفان]] گفته است: "بدان که قاعده و اساس [[طریقت]] تصوف و [[معرفت]]، جمله بر [[ولایت]] و [[اثبات]] آن است که جمله [[مشایخ]] اندر [[حکم]] [[اثبات]] آن موافقند، اما هر کسی به عبارتی دگرگون بیان این ظاهر کرده‌اند"<ref>جلابی هجویری، کشف المحجوب، ص۲۶۵.</ref><ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی| اکبری ملک‌آبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۲۶-۳۲.</ref>.
 
==تعریف ولایت در [[عرفان]]==
==تعریف ولایت در [[عرفان]]==
*یکی از [[اسماءالله]]، اسم [[مبارک]] ولی است که فرمود: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است.».. سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. در حوزه [[عرفان]]، ولایت کمالی است [[ازلی]] و [[ابدی]] که سرآغاز همه [[کمالات]] است. ولایت یعنی "[[تصرف]] در خَلق به [[وسیله]] [[حق]] بنابر آنچه به آن امر شده‌اند، از حیث [[باطن]] و [[الهام]] به غیر [[وحی]]". [[اولیا]] در خَلق به [[وسیله]] [[حق تصرف]] می‌‌کنند نه با نفس خودشان، چون فنا در [[حق]] شده‌اند و به [[وسیله]] [[حق]] باقی مانده‌اند؛ یعنی از حیث هوهو، [[حق]] شده‌اند و از حیثِ تعیّن و تشخّص غیر او هستند. جناب [[سید حیدر]] در تعریف ولایت می‌نویسد: ولایت عبارت است از [[قیام]] [[عبد]] برای [[خدا]] و تبدیل اخلاقش به [[اخلاق الهی]] و محقّق شدن اوصافش به اوصاف [[باری تعالی]]<ref>سید حیدر آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۳۸۲.</ref>.
*یکی از [[اسماءالله]]، اسم [[مبارک]] ولی است که فرمود: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است.».. سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. در حوزه [[عرفان]]، ولایت کمالی است [[ازلی]] و [[ابدی]] که سرآغاز همه [[کمالات]] است. ولایت یعنی "[[تصرف]] در خَلق به [[وسیله]] [[حق]] بنابر آنچه به آن امر شده‌اند، از حیث [[باطن]] و [[الهام]] به غیر [[وحی]]". [[اولیا]] در خَلق به [[وسیله]] [[حق تصرف]] می‌‌کنند نه با نفس خودشان، چون فنا در [[حق]] شده‌اند و به [[وسیله]] [[حق]] باقی مانده‌اند؛ یعنی از حیث هوهو، [[حق]] شده‌اند و از حیثِ تعیّن و تشخّص غیر او هستند. جناب [[سید حیدر]] در تعریف ولایت می‌نویسد: ولایت عبارت است از [[قیام]] [[عبد]] برای [[خدا]] و تبدیل اخلاقش به [[اخلاق الهی]] و محقّق شدن اوصافش به اوصاف [[باری تعالی]]<ref>سید حیدر آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۳۸۲.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش