|
|
خط ۱۹: |
خط ۱۹: |
| ==نتیجهگیری== | | ==نتیجهگیری== |
| *بنابراین، انتظار مثبت و سازنده، [[اندیشه]] ای حرکتآفرین و پویاست که به [[انسان]] حرارت و [[شوق]]، جوشش، [[مسئولیت]] و [[تعهد]]، [[عشق]] و [[امید]] و [[عزت]] و [[سرافرازی]] میدهد و با تاثیر در ساختار [[فکری]] و شیوه [[زندگی]] [[دینی]] [[منتظر]] او را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه در عرصههای مختلف حیات فردی و [[اجتماعی]] وامیدارد. | | *بنابراین، انتظار مثبت و سازنده، [[اندیشه]] ای حرکتآفرین و پویاست که به [[انسان]] حرارت و [[شوق]]، جوشش، [[مسئولیت]] و [[تعهد]]، [[عشق]] و [[امید]] و [[عزت]] و [[سرافرازی]] میدهد و با تاثیر در ساختار [[فکری]] و شیوه [[زندگی]] [[دینی]] [[منتظر]] او را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه در عرصههای مختلف حیات فردی و [[اجتماعی]] وامیدارد. |
|
| |
| ==انتظار مثبت در درسهایی از عقاید اسلامی==
| |
| *[[انتظار فرج]] عبارت است از: حالت آماده باش و فراهم آوردن مقدّمات لازم در حد توان برای تحقّق [[جامعه عدل]] [[الهی]]. [[حضرت مهدی]]{{ع}} چه رسالتی دارد؟ اگر [[رسالت]] او از بین بردن [[ظلم و جور]] و [[اقامه قسط]] و [[عدل]] است و اگر [[مأموریت]] او تحقّق جامعهای است که در آن [[صالحان]] در رأس حکومتاند و [[دین]] مورد پسند [[خدا]] ([[دین اسلام]]) تمکّن و تحقّق دارد، [[امنیت]] و [[آرامش]] بر [[جامه]] [[حاکم]] است و...، در این صورت [[منتظر واقعی]] کسی است که در [[انتظار]] تحقّق چنین جامعهای روزشماری میکند و خود و دیگران را برای تحقّق آن آماده میسازد. [[بدیهی]] است که [[ظالم]] و کسی که در مقابل [[ظلم]] یک [[عمر]] بیتفاوت بوده است نمیتواند [[زمینهساز]] [[حاکمیت]] [[قسط]] باشد. [[انسانی]] که عمری در [[آلودگی]] و در جامعهای پر از [[گناه]] [[زندگی]] کرده و چنین محیطی برایش عادّی و چنین [[زندگی]] برای او عادت ثانویه شده است هرگز نمیتواند به ایجاد جامعهای [[پاک]] کمک کند. باید در [[طول عمر]] با [[ظلم]] و [[آلودگی]] [[مبارزه]] کرد و همچون کوهی فولادین در برابر [[گناه]] و [[گناهکار]] ایستاد تا این [[ایستادگی]] به صورت ملکه در آید و این شخص ظلمستیز، در این رابطه ورزیدگی کافی را به دست آورد تا آنگاه بتواند [[مهدی]]{{ع}} را در اقامه [[جامعه مهدوی]] [[یاری]] کند.
| |
| *کسی که به [[تنپروری]] و [[بیتفاوتی]] عادت کرده و هرگز در زمینه [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[ستمستیزی]] تمرین نکرده است چگونه میتواند یکباره و یک شبه چنین شود؟ [[خیر]]! چنین نیست، بلکه [[انتظار]] یعنی حالت آماده باش داشتن، [[انتظار فرج]] یعنی مسلح شدن به [[سلاح]] [[علم]] و [[منطق]]، [[تقوا]] و [[زهد]] و همه [[فضایل]] عالی [[انسانی]] و زدودن همه [[رذایل]] حیوانی از [[قلب]] و [[جان]].
| |
| *[[انتظار فرج]] یعنی کسب ورزیدگی لازم و دارا بودن اندامی آماده برای [[مبارزه]]، [[انتظار فرج]] یعنی [[دوست داشتن]] [[عدالت]] و [[عادل]] بودن. این [[انتظار]] "انتظار مثبت" است و چون بسیار دشوار است، پس [[برترین اعمال]] است. این [[انتظار]] [[سازندگی]] را در همه ابعاد در پی دارد؛ [[سازندگی]] فرد و [[اجتماع]]، [[اصلاح]] [[اخلاق]] و [[روح]] و روان فرد و [[جامعه]]، [[اصلاح]] [[شیوه]] معیشتی و [[اقتصاد]]، [[سلامت جسم]] و [[جان]] و... از مزایای [[انتظار مثبت]] است.
| |
| *شهری است که بینظمی و ویرانی در آن زیاد است، به [[اهل]] آن گفته میشود: به زودی شهرداری خواهد آمد، [[قوی]]، مدیر، [[دوست]] [[پاکیزگی]]، [[نظم]] و [[آبادانی]] و [[شهر]] را از وضع موجود [[نجات]] خواهد داد. حال [[وظیفه منتظران واقعی]] این شهردار چیست؟ چه کسانی واقعاً در [[انتظار]] او هستند؟ کسانی که [[نظافت]] و [[پاکیزگی]] را [[دوست]] دارند یا آنها که کثافت و [[آلودگی]] را [[دوست]] دارند و در صدد هستند تا کثافت هر چه بیشتر شود؟ آیا [[منتظران]] این شهردار نباید زمینه را برای آمدن او فراهم کنند؟ مگر نه این است که شهردار میخواهد با کمک همین [[مردم]] وضع [[شهر]] را [[اصلاح]] کند یا اینکه افراد دیگری را از [[آسمان]] به زیر آورد؟ چه کسانی [[یاوران]] او خواهند بود؟ کسانی که قبل از آمدن او در زمینه [[رسالت]] خود تمرین کرده و آمادگیهای لازم را کسب نمودهاند یا کسانی که هیچ [[آمادگی]] در این رابطه ندارند؟ روشن است [[منتظران واقعی]] شهردار و [[یاوران]] [[حقیقی]] او مقدّمات را در حدّ توان خود فراهم میآورند که او بتواند به سرعت به مقصود خود نایل آید. "اگر کسی در چنین انتظاری به سر بردگویی در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} به سر میبرد"<ref>کمال الدین، باب ۵۵، حدیث ۱، ص۲.</ref>. و "چنین منتظری مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود غوطهور است"<ref>کمال الدین، باب ۵۵، حدیث ۶، ص۵۸۵.</ref> و "اگر کسی در چنین حالتی بمیرد نزد [[خدای عزّ و جلّ]] [[افضل]] است از بسیاری از کسانی که آوردگاه [[بدر]] و [[احد]] را [[شاهد]] بودهاند"<ref>کمال الدین، باب ۵۵، حدیث ۷، ص۵۸۶ و باب ۳۴، حدیث ۱۱، ص۳۱۷.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۱۸۱-۱۸۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| == پرسشهای وابسته == | | == پرسشهای وابسته == |