اجتهاد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'قسم' به 'قسم') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*این واژه در لغت بهمعنای [[سختکوشی]] است<ref>التحقیق، ج۲، ص۱۲۸، «جهد».</ref> و در اصطلاح از ۲ زاویه به آن نگریسته میشود<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.</ref>: | *این واژه در لغت بهمعنای [[سختکوشی]] است<ref>التحقیق، ج۲، ص۱۲۸، «جهد».</ref> و در اصطلاح از ۲ زاویه به آن نگریسته میشود<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.</ref>: | ||
# [[اجتهاد]] بهمعنای عام، بین [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، که برای آن تعاریف مختلفی شده است؛ برخی آن را بهکارگیری نهایت کوشش برای تحصیل [[ظن]] به [[حکم شرعی]]<ref>موسوعة الفقه، ج۳، ص۵؛ المنار، ج۵، ص۲۰۴؛ الاحکام، آمدی، ج۴، ص۱۶۲.</ref> یا تحصیل [[حجت]] بر [[حکم شرعی]] یا [[تعیین]] [[وظیفه عملی]] دانستهاند<ref>مصباح الاصول، ج۳، ص۴۳۴.</ref>. برخی دیگر [[اجتهاد]] را تلاشی [[علمی]] و روشمند جهت [[استنباط]] و استخراج [[حجت]] بر [[وظایف]] [[شرعی]] مربوط به موضوعات و پدیدههای فرعی، از اصول و قواعد و منابع [[شرعی]] و [[عقلی]] میدانند<ref>آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ص۱۸؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۶، «ختم نبوت».</ref>. کاربرد واژه [[اجتهاد]] در ملکه [[استنباط]] حکمشرعی و توان بر [[استنباط]]، بسیار رایج است<ref>کفایةالاصول، ص۴۶۳؛ زبدةالاصول، ص۱۵۹؛ خلاصة القوانین، ص۱۷۵.</ref>. و کلمه [[مجتهد]] با همین نگرش، بر [[فقیه]] اطلاق میشود؛ بنابراین، [[مجتهد]] کسی است که واجد ملکه [[استنباط]] باشد؛ هر چند بالفعل به [[استنباط]] نپردازد. [[اجتهاد]]، چه از نوع ملکه [[استنباط]] و چه بهمعنای فعلیت آن، به ۲ | # [[اجتهاد]] بهمعنای عام، بین [[فقیهان]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، که برای آن تعاریف مختلفی شده است؛ برخی آن را بهکارگیری نهایت کوشش برای تحصیل [[ظن]] به [[حکم شرعی]]<ref>موسوعة الفقه، ج۳، ص۵؛ المنار، ج۵، ص۲۰۴؛ الاحکام، آمدی، ج۴، ص۱۶۲.</ref> یا تحصیل [[حجت]] بر [[حکم شرعی]] یا [[تعیین]] [[وظیفه عملی]] دانستهاند<ref>مصباح الاصول، ج۳، ص۴۳۴.</ref>. برخی دیگر [[اجتهاد]] را تلاشی [[علمی]] و روشمند جهت [[استنباط]] و استخراج [[حجت]] بر [[وظایف]] [[شرعی]] مربوط به موضوعات و پدیدههای فرعی، از اصول و قواعد و منابع [[شرعی]] و [[عقلی]] میدانند<ref>آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ص۱۸؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۶، «ختم نبوت».</ref>. کاربرد واژه [[اجتهاد]] در ملکه [[استنباط]] حکمشرعی و توان بر [[استنباط]]، بسیار رایج است<ref>کفایةالاصول، ص۴۶۳؛ زبدةالاصول، ص۱۵۹؛ خلاصة القوانین، ص۱۷۵.</ref>. و کلمه [[مجتهد]] با همین نگرش، بر [[فقیه]] اطلاق میشود؛ بنابراین، [[مجتهد]] کسی است که واجد ملکه [[استنباط]] باشد؛ هر چند بالفعل به [[استنباط]] نپردازد. [[اجتهاد]]، چه از نوع ملکه [[استنباط]] و چه بهمعنای فعلیت آن، به ۲ قسم"[[اجتهاد]] مطلق و تجزّی در [[اجتهاد]]" تقسیم میشود<ref>کفایةالاصول، ص۴۶۴؛ الفصول، ج۲، ص۱۱۷ـ۱۱۹؛ الاصول العامه، ص۵۸۲.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.</ref>. | ||
# [[اجتهاد]] بهمعنای خاص، که تنها در میان [[فقیهان]] [[اهل سنت]] مطرح است. این اصطلاح مرادف با [[رأی]] و عبارت از نوعی [[تشریع]] و [[جعل]] [[قانون]] از سوی [[فقیه]] در موارد فقدان [[نص]] و مصداق روشن آن [[قیاس]] است<ref>الاصول العامه، ص۳۸۵.</ref>؛بلکه [[شافعی]] آن را مرادف [[قیاس]] میداند<ref>الرساله، ص۴۷۷.</ref>. [[شیعه]] به جهت غنای [[فرهنگی]] و برخوردار بودن از [[روایات]] [[امامان]]{{عم}} که ابواب گوناگون [[فقه]] را [[پوشش]] داده، خود را از [[اجتهاد]] بهمعنای خاص، بینیاز میداند ولی [[اجتهاد]] بهمعنای عام را که در عصر [[معصومان]] نیز میان [[اصحاب]] ایشان رواج داشته، میپذیرد. به نظر برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]]، اگر بعضی از منابع [[اجتهاد]]، مانند [[قیاس]]، از حوزه [[اجتهاد]] نظری حذف گردد، تعریف [[اجتهاد]] در میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] یکی میشود؛ چون [[اجتهاد]] بر اعتباراتی نظری مبتنی است که بیشتر از ظاهر [[نصوص]] مستفاد نیست<ref>معارجالاصول، ص۱۷۹ـ۱۸۰.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.</ref>. | # [[اجتهاد]] بهمعنای خاص، که تنها در میان [[فقیهان]] [[اهل سنت]] مطرح است. این اصطلاح مرادف با [[رأی]] و عبارت از نوعی [[تشریع]] و [[جعل]] [[قانون]] از سوی [[فقیه]] در موارد فقدان [[نص]] و مصداق روشن آن [[قیاس]] است<ref>الاصول العامه، ص۳۸۵.</ref>؛بلکه [[شافعی]] آن را مرادف [[قیاس]] میداند<ref>الرساله، ص۴۷۷.</ref>. [[شیعه]] به جهت غنای [[فرهنگی]] و برخوردار بودن از [[روایات]] [[امامان]]{{عم}} که ابواب گوناگون [[فقه]] را [[پوشش]] داده، خود را از [[اجتهاد]] بهمعنای خاص، بینیاز میداند ولی [[اجتهاد]] بهمعنای عام را که در عصر [[معصومان]] نیز میان [[اصحاب]] ایشان رواج داشته، میپذیرد. به نظر برخی از [[فقیهان]] [[شیعه]]، اگر بعضی از منابع [[اجتهاد]]، مانند [[قیاس]]، از حوزه [[اجتهاد]] نظری حذف گردد، تعریف [[اجتهاد]] در میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] یکی میشود؛ چون [[اجتهاد]] بر اعتباراتی نظری مبتنی است که بیشتر از ظاهر [[نصوص]] مستفاد نیست<ref>معارجالاصول، ص۱۷۹ـ۱۸۰.</ref><ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.</ref>. | ||
نسخهٔ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۰۵
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اجتهاد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- اجتهاد بهمعنای عام، بین فقیهان شیعه و اهل سنت، که برای آن تعاریف مختلفی شده است؛ برخی آن را بهکارگیری نهایت کوشش برای تحصیل ظن به حکم شرعی[۴] یا تحصیل حجت بر حکم شرعی یا تعیین وظیفه عملی دانستهاند[۵]. برخی دیگر اجتهاد را تلاشی علمی و روشمند جهت استنباط و استخراج حجت بر وظایف شرعی مربوط به موضوعات و پدیدههای فرعی، از اصول و قواعد و منابع شرعی و عقلی میدانند[۶]. کاربرد واژه اجتهاد در ملکه استنباط حکمشرعی و توان بر استنباط، بسیار رایج است[۷]. و کلمه مجتهد با همین نگرش، بر فقیه اطلاق میشود؛ بنابراین، مجتهد کسی است که واجد ملکه استنباط باشد؛ هر چند بالفعل به استنباط نپردازد. اجتهاد، چه از نوع ملکه استنباط و چه بهمعنای فعلیت آن، به ۲ قسم"اجتهاد مطلق و تجزّی در اجتهاد" تقسیم میشود[۸][۹].
- اجتهاد بهمعنای خاص، که تنها در میان فقیهان اهل سنت مطرح است. این اصطلاح مرادف با رأی و عبارت از نوعی تشریع و جعل قانون از سوی فقیه در موارد فقدان نص و مصداق روشن آن قیاس است[۱۰]؛بلکه شافعی آن را مرادف قیاس میداند[۱۱]. شیعه به جهت غنای فرهنگی و برخوردار بودن از روایات امامان(ع) که ابواب گوناگون فقه را پوشش داده، خود را از اجتهاد بهمعنای خاص، بینیاز میداند ولی اجتهاد بهمعنای عام را که در عصر معصومان نیز میان اصحاب ایشان رواج داشته، میپذیرد. به نظر برخی از فقیهان شیعه، اگر بعضی از منابع اجتهاد، مانند قیاس، از حوزه اجتهاد نظری حذف گردد، تعریف اجتهاد در میان شیعه و اهل سنت یکی میشود؛ چون اجتهاد بر اعتباراتی نظری مبتنی است که بیشتر از ظاهر نصوص مستفاد نیست[۱۲][۱۳].
اجتهاد در قرآن
اهمیت اجتهاد
تاریخ اجتهاد
مقدمات اجتهاد
وجوب تحصیل اجتهاد
حجیت فتوای مجتهد
منابع اجتهاد
قرآن مجید
سنّت "قول، فعل یا تقریر معصوم(ع)"
اجماع
عقل
قیاس و استحسان
مصالح مرسله
قاعده استصلاح
سد و فتح ذرایع
شریعت گذشته
مذهب صحابی
اجتهاد پیامبر(ص)
دلایل جایز نبودن اجتهاد پیامبر(ص)
آیات قرآن
عقل
ادلّه معتقدان به اجتهاد پیامبر(ص) و نقد آن
اجتهاد در برابر نص
نقش اجتهاد و جایگاه منابع آن
منابع اصلی اجتهاد
منابع
پانویس
- ↑ یوسفی مقدم، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.
- ↑ التحقیق، ج۲، ص۱۲۸، «جهد».
- ↑ یوسفی مقدم، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.
- ↑ موسوعة الفقه، ج۳، ص۵؛ المنار، ج۵، ص۲۰۴؛ الاحکام، آمدی، ج۴، ص۱۶۲.
- ↑ مصباح الاصول، ج۳، ص۴۳۴.
- ↑ آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ص۱۸؛ مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۶، «ختم نبوت».
- ↑ کفایةالاصول، ص۴۶۳؛ زبدةالاصول، ص۱۵۹؛ خلاصة القوانین، ص۱۷۵.
- ↑ کفایةالاصول، ص۴۶۴؛ الفصول، ج۲، ص۱۱۷ـ۱۱۹؛ الاصول العامه، ص۵۸۲.
- ↑ یوسفی مقدم، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.
- ↑ الاصول العامه، ص۳۸۵.
- ↑ الرساله، ص۴۷۷.
- ↑ معارجالاصول، ص۱۷۹ـ۱۸۰.
- ↑ یوسفی مقدم، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲، ص۱۲۰-۱۴۷.